بازار، گروه استانها: نظرات پیرامون مسائل اقتصادی دولت در یک دهه اخیر به خصوص، فراوان است اما بسیاری از تولیدگران استان سمنان معتقد هستند که سیاستهای نادرست اقتصادی، تلاطمهای ارزی، عدم حمایت از تولید، عدم رعایت رونق تولید و قوانین تسهیل گران و … سبب شد تا کمر تولید بشکند.
از سوی دیگر بی انصافی اگر خدمات دولتها در این یک دهه اخیر را نیز نادیده بگیریم چرا که قصد هیچ دولتی نابود کردن سیستم تولید آن مملکت نیست و تنها باید سیاستهای اقتصادی دولتها را به بوته نقد گذاشت. همچنین نقد فرایندهای اقتصادی نادرست میتواند به دولت سیزدهم گوشزد کند که در صورت نداشتن راهبرد جامع اقتصادی، تولید بار دیگر رونق نخواهد گرفت.
رونق تولید از زبان تولیدگران
کارشناسان این روزها بسیار درباره اقتصاد و رونق تولید مسائل را مطرح میکنند اما کمتر کسی سراغ تولیدگران و فعالان حوزه اقتصادی و تولیدی رفته است لذا در این میزگرد سعی داریم با سه فعال حوزه صنعتی، تولیدی و دامداری شامل مجید لطفی فعال در زمینه صنایع پلیمر، رضا علی احمدی فعال اقتصادی و تولیدی در حوزه پلاستیک و سبد و … و همچنین سیف الله ناصری فعال بخش دامداری و تولیدات لبنی به گفتگو نشستهایم.
بسیاری از تولیدگران استان سمنان معتقد هستند که سیاستهای نادرست اقتصادی، تلاطمهای ارزی، عدم حمایت از تولید، عدم رعایت رونق تولید و قوانین تسهیل گران و … سبب شد تا کمر تولید بشکند
در این میز گرد سعی داریم تا نگاهی به سیاستهای اقتصادی به خصوص از زمان شیوع کرونا و آثار آن بر تولیدگران بیندازیم و از سوی دیگر به بررسی نتیجه راهبردهای حمایتی دولت از بخش تولید خواهیم پرداخت.
تیم اقتصادی دولت ضعیف بود
احمدی: به عقیده من بزرگترین مشکلی که ما در این ده سال اخیر دست کم، با آن روبرو هستیم این است که دولت تولیدگران را رها کرده است به عبارت دیگر سرنوشت تولید برایش مهم نبوده است چرا که ما بیشترین میزان مشکلات تولیدی را در همین یک دهه اخیر شاهد بودهایم.
به نظر میرسد یکی از دلایل این امر هم تیمهای ضعیف اقتصادی بود که دولتها داشتند. رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها درباره جنگ اقتصادی و فرهنگی در کشورمان صحبت کرده و تذکر دادند اما هیچ جای کشورمان شکل دفاع در برابر این هجمه اقتصادی و فرهنگی را ندارد.
جنگ اقتصادی آرایش جنگی هم میخواهد در صورتی که اصلاً این شرایط در کشورمان وجود نداشت در همین استان سمنان برای مدتهای مدیدی اصلاً معاون اقتصادی استاندار وجود نداشت و وظایف آن را به صورت سرپرستی معاون سیاسی و امنیتی برعهده داشت همچنین مدتها است که استانداری بجز وام دادن به واحدهای تولیدی هیچ کاری نمیکند و این گونه نمیشود اقتصاد را نجات داد.
ما در این مدت یک برنامه جامع ندیدیم که مثلاً تولید را از نقطه «الف» در سطح استان سمنان به نقطه «ب» رهسپار سازد آن هم با ابزارها، توانمندیهای داخلی، مزیتهای اقتصادی و … لذا نباید هم انتظار داشته باشیم که عملکرد خوبی را ببینیم.
کرونا مزید بر علتهای دیگر
کرونا نیز مزید بر علت شد در واقع کرونا از زمانی که آمد مشکلات را چندین برابر ساخت. یکی از مسائل مرتبط با کرونا این بود که این ویروس و پیامدهای بد اقتصادی آن دقیقاً پشت سر تلاطم ارزی و دلاری آمدند یعنی یک آشفتگی که در بستر ناکامی دولت در مدیریت بازارها سرمایه به یک التهاب و در نهایت بحران بدل شد.
جنگ اقتصادی آرایش جنگی هم میخواهد در صورتی که اصلاً این شرایط در کشورمان وجود نداشت در همین استان سمنان برای مدتهای مدیدی اصلاً معاون اقتصادی استاندار وجود نداشت
برای مثال در زمینه کاری خودم باید بگویم که مواد اولیه تولید پلاستیک فشرده در پنج سال اخیر هفت تا ده برابر شده است در حالی که دولت هیچ نظارتی نداشته است. تلاطم ارزی سبب شد تا قیمتها چندین برابر شود وقتی دلار افزایش مییابد چه چیزی در کشور گران نمیشود؟ خودرو بالا میرود، آلومینیوم افزایش مییابد، ماشین آلات گران میشوند و همینطور به ترتیب تمام اقشار جامعه تحت تأثیر قرار میگیرند.
دستگاهی که پلاستیک را به قالب تزریق میکند و یا دستگاهی که در واقع قالب بادی است امروز در مدلهای مختلف بیش از یک تا دو و نیم میلیارد تومان است در حالی که همین دستگاه قبل از تلاطم ارزی ۱۷۰ میلیون تومان بود این بلایی است که بر سر تولید آمده است. مشکل اینجا است که گرانی دستگاهها، مواد اولیه، حمل و نقل و کارگر، بیمه تأمین اجتماعی و … برای تولیدگر محاسبه میشود و هزینه تولید آن را ۱۰ برابر افزایش میدهد اما قیمت محصول نهایی او برای عرضه نهایتاً در این دو سال دو الی سه برابر شده است که این امر با واقعیت زندگی و کار ما هم خوانی ندارد.
دولت خودش مشکل بزرگی بود
لطفی: یکی از مشکلات ما در زمینه تولید خود دولت است یعنی در واقع سیاستهای نادرستی که سبب شد تا تولید با مشکلات روبرو شود از سوی دیگر سیکل اداری، مجوزها، ترخیص کالا، فقدان بازار برای فروش، تأمین اقلام مورد نیاز و مواد اولیه، هزینه بالای تعمیر و نگهداری ادوات به دلیل تلاطمهای ارزی و جواب ندادن سیاستهای دولتی در زمینه حمایت از تولید، خود سبب شده تا مشکلات ما در بخشهای تولیدی زیاد تر شود.
چیزی که امروز نسبت به ده سال قبل مشهود به نظر میرسد این است که هزینههای تولید برای ما به مراتب افزایش یافته است این هزینهها اعم از تأمین مواد اولیه، دستگاهها که به دلیل گرانی دلار سر به فلک کشیدند، بیمه که سال به سال افزایدش مییابد، بانکها که با فشار تسهیلات خودشان را میخواهند و نرخ سودهایشان کمر شکن است و … سبب شده تا تولیدکننده با مشکل روبرو شود.
مشکل این است که ما ماشین آلات صنعتیمان نسبت به بازه زمانی ده سال اخیر هزار درصد گران شدهاند چرا که ارز از سه هزار تومان به ۳۰ هزار تومان رسید اما محصولی که ما تولید میکنیم هزار برابر رشد نکرد که هیچ حتی رشد آن به ۱۰ برابر نیز نرسید.
این یعنی ما باید کالایی را تولید کنیم که سود کمتری نسبت به قبل، از آن داریم در واقع ما باید با همان نیروی کار ده سال با حقوقی که حالا پنج برابر شده، ماشین آلاتی که ده برابر شده، مواد اولیهای که ۲۰ برابر شده و بیمهای که سه برابر شده محصولی را تولید کنیم که نسبت به ده سال قبل فقط سه برابر افزایش قیمت یافته است که قطعاً نشدنی خواهد بود.
افزایش هزینه تولید
چطور ما میتوانیم با حفظ اشتغالمان محصولاتی را تولید کنیم که حالا برایمان ضرر هم دارند در واقع ما برای جبران گران تمام شدن محصولات تولیدیمان باید تعدیل نیرو کنیم تا بخشی از هزینه بیمه و حقوق کارگران کم شود از سوی دیگر باید مواد اولیه را گران بخریم و مشکلاتی که دولت ایجاد کرده مانند بوروکراسی بیهوده اداره و درگیریهای هر روزه با صمت و … را نیز پیش رو داشته باشیم.
مشکل این است که ما ماشین آلات صنعتیمان نسبت به بازه زمانی ده سال اخیر هزار درصد گران شدهاند چرا که ارز از سه هزار تومان به ۳۰ هزار تومان رسید اما محصولی که ما تولید میکنیم هزار برابر رشد نکرد که هیچ حتی رشد آن به ۱۰ برابر نیز نرسید
نگاهی به میزان سرمایه گذاری در بخشهای صنعتی و تولیدی همچنین مسائلی که برای واحدهای تولیدی ایجاد شد تا به ورشکستگی و جمع شدن برسند را بررسی کنید و ببینید که چه میزان واحد تولیدی در همین ده سال تعطیل و چه میزان واحد تولیدی که میتوانستند در این ده سال ایجاد شوند، رها شدند.
معضل بزرگ بعدی وامهای بهین یاب است که استانداری و فرمانداری و صمت به صورت تکلیفی آنقدر اعلام کردند که واحدهای تولیدی بیایند وام بگیرند که بسیاری از واحدهای تولیدی این اشتباه را کرده و به ورطه بانکها گرفتار شدند بانکهایی که جز ضرر هیچی برای تولید ندارند بانکهایی که ظاهراً شریک هستند اما تنها در سود و از شما اقساط را میخواهند و کاری ندارند که شما کارخانهتان تعطیل است یا کار میکند در نتیجه بانکها در واقع پیکر نیمه جان تولید را در زیر خاک دفن کردند.
کشور تولیدکننده تبدیل به واردکننده شد
ناصری: عدم مدیریت درست دولتی سبب شد تا کشوری که خودش یک روز بهترین نهادههای دامی را در بیشترین میزان تولید و حتی قادر بود صادر نیز کند به یک وارد کننده نهادههای دامی مانند جو تبدیل شد. سیاستهای نادرست دولت به خصوص در سالهای اخیر و تخصیص ارزهای ۴۲۰۰ تومانی که جز رانت برای عدهای خاص، هیچ فایدهای نداشت باعث شد تا دامداران متضرر شوند و تولید بخش دامداری و کشاورزی و روستایی به ورطه نابودی بیفتد.
دولت حتی قادر نبود شرایط نهادههای دامی را مدیریت کند در نتیجه بازار در دست دلالان افتاد و آنها بودند که روز به روز قیمت تعیین میکردند مشابه آنچه در دلار نیز شاهد آن بودیم و روزی اعلام شد که یک فرد در بازار تهران بر روی چهارپایه ایستاده و قیمت دلار کشور را تعیین میکند!
این مشت نمونه خروار از شرایط دولتی است که در مدیریت اوضاع ناتوان بود. عجیبتر اینکه استان سمنان خودش نه تنها نیاز دامی استان را تأمین بلکه به دیگر استانها نیز صادر میکرد اما امروز کمترین میزان خوراک دام نیز در این استان وجود ندارد.
گوشت امروز در حالی کیلوگرمی ۱۳۰ هزار تومان و گوسفند در حالی ۶۰ هزار تومان فروخته میشود که اگر بخواهیم سود معقولی را مانند دیگر بخشهای تولیدی و صنعتی برای دامداری قرار دهیم در واقع باید گوشت کیلویی ۳۵۰ و گوسفند کیلویی ۱۷۵ هزار تومان باشد تا دامدار بتواند در رفاه زندگی کند موضوعی که نشدنی است چرا که مردم هم قدرت خرید چنین میزان گوشتی را ندارند.
مشکلات در تأمین خوراک دام
امروز دامداران خوراک دام را شش و هفت هزار تومان پول میدهند در حالی که همین خوراک دام پنج سال قبل ۹۰۰ تومان بود در واقع خوراک دام هفت برابر شده اما گوسفند زنده از ۲۰ به ۶۰ هزار تومان رسیده یعنی سه برابر شده است در واقع دامداران و تولیدکنندگان حوزه گوشت در واقع سه برابر سود و درآمدشان کمتر شده است و این در میزان وسیع ضرری هنگفت میشود.
کاهش یک سومی درآمد در شیر رقم خورده است امروز در حالی گاو داران جو را کیلویی چهار الی شش هزار تومان و سویا را ۱۴ هزار تومان میخرند که پنج سال قبل جو ۸۰۰، ۹۰۰ و سویا دو هزار تومان بود یعنی در واقع باید گفت سویا هفت برابر شده اما شیر از دو هزار و ۶۰۰ تومان به پنج هزار تومان رسیده است یعنی دو برابر شده است. در واقع گاو داران اگر شیر تولید نکنند واقعاً به نفعشان است و این بلایی است که سیاستهای نادرست دولتی بر سر دامداران ما آورده است.
امروز دامداران خوراک دام را شش و هفت هزار تومان پول میدهند در حالی که همین خوراک دام پنج سال قبل ۹۰۰ تومان بود در واقع خوراک دام هفت برابر شده اما گوسفند زنده از ۲۰ به ۶۰ هزار تومان رسیده یعنی سه برابر شده است
اگر بخواهیم حاشیه سود ایمنی را در نظر بگیریم و درآمد معقول برای دامداران و تولیدکنندگان شیر گاو بر حسب افزایش چندین برابری قیمت نهادههای دامی حساب کنیم در واقع شیر باید کیلوگرمی ۲۱ هزار تومان از دامدار خریداری شود چرا که اگر بخواهیم نسبت بگیریم همه چیز مورد نیاز دامدار هفت برابر شده اما شیر دو الی سه برابر قیمت قبل خود خریداری میشود در نتیجه نگهداشت دامها توسط دامداران روز به روز ضرر است.
گرانی داروهای دامی
دیگر مشکل این است که داروهای دامداری امروز هم نیستند و هم به شدت گران شدهاند ما در بسیاری داروها با رشد سرسامآور ۲۰ برابری نیز روبرو بودهایم و دارویی که تا همین شش، هفت سال قبل ۲۰ هزار تومان بود امروز ۵۰۰ هزار تومان قیمت دارد در نتیجه باید این سوال را پرسید که کدام محصول نهایی دامداری در این هفت سال ۲۰ برابر شده که دارو باید این چنین رشد داشته باشد؟
از دیگر مشکلات دامداران و تولیدگران این حوزه اذیتهای دولتی است امروز دامداریها برای دریافت هزار لیتر سوخت باید روزها در اداره پست دنبال کد پستی، در اداره گاز دنبال استعلام، در جهاد دنیال تقاضا، در دامپزشکی دنبال کارت واکسن در امور دام جهاد دنبال پروانه و در پمپ بنزین دنبال گازوئیل و گاز باشند تا بتوانند زمستانی را سر کنند این همه اذیت برای چیست؟
دولت اعلام کند که دامداران همگی دامهایشان را ذبح کرده و در خانه بنشینند دیگر این کارها چیست که صورت میگیرد؟ برای دریافت دو هزار لیتر نفت چرا جهاد کشاورزی باید درخواست واکسن دانپزشکی و کد پستی و فاصله جی پس اس از خط لوله گاز و دهها مورد مسخره دیگر را داشته باشد؟ اینها چه ارتباطی به هزار لیتر نفت دارند؟
همین آزارها سبب شده تا تمام دامداران امروز به سوخت قاچاق روی بیاورند و سوخت را سه برابر قیمت پول بدهند چه کسی جوابگوی این مسائل است؟ دولت به کلی تولید را رها کرده و دامداری در استان سمنان طی ده سال دیگر اصلاً وجود نخواهد داشت.
نظر شما