بازار، گروه استان ها: «کاظم ظریف شاهسون نژاد» مدیر تحقیق و توسعه شرکت نوین سرام کویر، تنها کارخانه تولیدکننده انواع چینی بهداشتی خراسان جنوبی با استانداردهای روز دنیا و دارای برند اول کیفیت در کشور است.
شرکت نوین سرام کویر با اشتغالزایی مستقیم برای ۱۵۰ نفر و با ایجاد طرح توسعه و افزودن ۵۰ نفر دیگر در سال جاری، توانسته است نقش مهمی در اشتغالزایی برای شهر محرومی مانند طبس ایفا کند. مجتمع تولید چینی بهداشتی نوین سرام در سال ۱۳۸۳ تأسیس و تولید خود را به میزان سالانه یک هزار تن در انواع محصولات چینی بهداشتی آغاز و در طرح توسعه اولیه خود توانسته است سطح تولیدات را به میزان سه هزار تن افزایش دهد.
با توجه به استفاده از مواد اولیه مرغوب داخلی و خارجی، ماشین آلات مدرن و پیشرفته و با بهرهگیری از نیروی متخصص، مدیران حاذق ایرانی و تخصص مشاوران مجرب داخلی و بینالمللی توانسته است محصولاتی با کیفیت بالاتر از سطح استاندارد ملی ایران تولید و در تمام نقاط ایران عرضه کند.
گفت و گوی بازار با برند اول کیفیت در کشور را باهم میخوانیم.
*ایده و انگیزه شما برای ورود به کارآفرینی در استان محروم خراسان جنوبی چه بود؟
ایده این کار از سمت آقای حقی که مدیرعامل کارخانه هستند بود و تمایل داشتند که حتماً در زادگاه پدری خود طبس، کارآفرینی انجام دهند و اشتغالزایی داشته باشند و از آنجایی که در گذشته سابقه فعالیت در کارخانه ماشین آلات خطوط کاشی و سرامیک را داشتند، در نهایت در طبس کارخانه انواع چینی بهداشتی با استاندارد روز را راه اندازی کردند.
*شما برند اول کیفیت در کشور معرفی شدید، رمز این موفقیت چیست؟
در مجموعه ما هدف همیشه رو به بهبود بودن است و یاد گرفتهایم که باید همواره یاد بگیریم و هیچ گاه به این فکر نکردهایم که به حد غایی رسیدهایم بلکه سعی میکنیم هر روز بهتر از روز قبل عمل کنیم. عیوب را پیدا و چگونگی رفع آن را مستند میکنیم که در آینده با برخورد به مشکلی همانند آن دوباره روند عیبیابی را تکرار نکنیم چرا که مشکل بسیاری از کارآفرینان این است که بعد از رفع مشکلات خود در تولید آن را مستند نمیکنند و چند سال بعد با همان مشکل روبهرو میشوند و امکان دارد آن افراد مجموعه دیگر وجود نداشته باشند و باید روند را دوباره تکرار کنند و باعث افول آنها میشود.
همچنین مواد اولیه تهیه شده را باری دیگر خود فرآوری میکنیم تا به کیفیت مناسب برسد و آنگاه به خط تولید داده میشود و حتی برای ضایعات خط تولید، برنامههایی دیده میشود.
*وضعیت صادرات شما چگونه است و مشکلات در مسیر صادرات چیست؟
صادرات و تقاضا برای کالاهای ما زیاد است و به کشورهای قرقیزستان، قزاقستان، گرجستان، عراق و افغانستان صادرات داریم. ۵ درصد تولیدات شرکت نوین سرام کویر صادرات می شود و ۹۵ درصد به نمایندههای داخلی در تمام کشور فروخته میشود که آنهانیز برنامههای فروش داخلی یا خارجی دارند.
مشکل اصلی در موضوع صادرات چند نرخی بودن ارز است که باعث مشکلات عدیده و فساد شده است و میتوان گفت سرمایههای کشور به حراج گذاشته شده و خود این موضوع باعث ایجاد تورم در کشور شده است.
*تأثیر تحریمها بر کار شما چگونه است؟
بیشترین تأثیر تحریم در تهیه به موقع مواد اولیه و ماشین آلات است چرا که ممکن است چندین ماه منتظر رسیدن کالاهای مورد نیاز خود باشیم. همچنین پول کارمزدها بیشتر شده است و هزینههای زیادی را به تولیدکننده تحمیل میکند. سامانه الکترونیکی نیز در این زمینه راه اندازی شده است که بروکراسی اداری و زمان بر شده است.
*مشکلات شما برای فعالیت در استان کمتر برخورداری مانند خراسان جنوبی چیست؟
مشکلات تولید در تمام کشور وجود دارد اما در استانهای محروم و کمتر برخوردار این مشکلات چندین برابر میشود. یکی از این مشکلات دوری از مرکز و بازار مصرف است که هزینههای بالایی را تحمیل میکند و از صرفه اقتصادی کالا کم میکند. ما برای حمل و نقل هزینههای سنگینی پرداخت میکنیم و اختلاف هزینه حمل با شهرهای دیگر بیش از ۱۰۰ میلیون تومان است.
همچنین در استانهایی مانند خراسان جنوبی و شهرهای حاشیهای مشکل نیروی متخصص داریم و در تأمین نیروی انسانی مشکل داریم. هزینههای حاملهای انرژی نیز بسیار زیاد است که باعث مشکلات فراوانی برای تولیدکنندگان شده است.
*مزایای سرمایه گذاری در نقاط محروم و مشکلات بر سر راه آنها را توضیح میدهید؟
باید به این نکته توجه شود که کارخانههای حاشیه شهر برای مردم اشتغال مستقیم درست کردهاند و حتی برای کارگران شاغل خدمات ارائه میکنند.
صاحب سرمایه به دنبال سود و صرفه اقتصادی خود است و در مرز کشور کارخانه میزنند که ایجاد کارخانه و شهرکها و نواحی صنعتی یعنی اشتغال که از مهاجرت و معضلات بسیار دیگر جلوگیری میکند و برای سرمایه گذار به صرفه تر است که در شهرهای بزرگ این کار را انجام دهد ولی به دنبال هدف بالاتری به سمت استانهای مرزی میروند و هیچ حمایتی نمیشوند.
سهم بزرگی از شهرهای کمتر برخوردار ما را شهرهای مرزی دارد که خالی شدن آن شهرها از سکنه هزینههای انتظامی و نظامی زیادی را برای امنیت داخلی و حفاظت در مقابل تهدیدهای خارجی به کشور تحمیل میکند و دولت با راهکارهایی که زیاد مناسب نیست مانند کولهبری با علم بر اینکه مخالف نظام اقتصادی سالم را انجام میدهد رغبت ایجاد میکنند که سکنه شهر کولهبری کنند. دولت به جای اینکه نیرویهای نظامی زیادی را برای حفظ امنیت داخلی مستقر کنند در آن شهرها، گمرک ورودی را از کولهبر نمیگیرد و هزینههای آنها را سر به سر میکند که فایدهای ندارد.
در صورتی که اشتغالزایی در مناطق مرزی نباشد کارگران به شهرهای بزرگ مهاجرت و در حاشیههای شهر مستقر میشوند و برای رفع این مشکلات اولین گام تمرکز زدایی از شهرهای بزرگ است. در زمینه تمرکز زدایی دو نظریه اقتصادی مخالف هم داریم یکی اقتصاد آزاد و دیگری اقتصاد دستوری. در اقتصاد آزاد، اقتصاد راه خود را پیدا میکند و نمیشود دستوری اقتصاد را رام کرد و به سرمایه گذار گفت مجبوری فلان کار را انجام دهید. مانند طرحی که داده شد و برای رفع مشکل حاشیه نشینی گفتند که در حاشیه ۱۲۰ کیلومتری تهران حق زدن کارخانه را ندارید ولی راهکار درستی نبود و کارخانههایی بعد از ۱۲۰ کیلومتر تأسیس شد.
راهکار اصلی این است که مزیتهایی در نقاط دور افتاده و کمتر برخوردار ایجاد شود، اما دولت مزیتی که داده است شامل وام و معافیت مالیاتی ۱۰ ساله است که نه تنها مزیت نیست بلکه سم است؛ چرا که وام برای ایجاد اشتغال در منطقه محروم درست نیست و باعث شده است برخی وام از منطقه محروم بگیرند و در زمین ناحیه صنعتی آن شهر فقط یک دیوار بکشند و با آن وام در تهران منزل خریداری کنند و بعد از پیگیریهای فراوان بانک بعد از ۱۰ سال همان طرح را مصادره میکند. حتی اگر فردی بخواهد سالم هم کاری انجام دهد با سودهای هنگفت وامهای بانکی باید تا سالها کارخانه اش بَرده بانک باشد و در نهایت به مشکل برمیخورد.
کاهش هزینههای جاری تولید مانند آب، برق، گاز و تلفن در مناطق محروم و افزایش آن در نقاط برخوردار و همچنین اصلاح نظام پرداخت بیمه سهم کارگر و کارفرما برای استان های محروم و برخوردار دو راهکار غیر قابل انتقال به دیگر استان ها است و زمانی که سرمایه گذار ببیند هزینههای تولید او در مناطق کمتر برخوردار و محروم کاهش پیدا میکند ترغیب به سرمایهگذاری در این مناطق میشود
در زمینه معافیت مالیاتی هم باید گفت در منطقه محروم تولیدکننده حتی تا ۱۵ سال بعد هم به سوددهی نمیرسد و اگر ممیز مالیاتی با انصاف باشد، اصلاً نباید مالیات بگیرد. حتی معافیت مالیاتی در صورت رد نکردن دفاتر مالیاتی توسط ممیز مالیاتی است که برخی مواقع به بهانههای واهی و مختلف این اتفاق میافتد.
صنعت گر وقتی دور از مرکز سرمایه گذاری میکند خود را از بسیاری از مزیتها محروم میکند که یکی از آنها محروم کردن از نگاههای بزرگ در ادارات مرکز است، زمانی که شما در یک نقطه مرزی ۱۰۰ نفر اشتغالزایی داشتهاید در چشم ادارههای نقاط محروم میروید و برخی مواقع کارشکنیهایی انجام میشود و برای گزارش عملکرد به جای کار خوب راه را اشتباه پیش میبرند. همچنین از وامهای کلان محروم میشود و دوری از بازارهای خدمات فنی و مهندسی و قطعات یدکی ماشینآلات باعث چندین برابر شدن هزینه شهرهای مرکزی میشود. دوری از بازار مصرف هم باعث میشود قیمت تمام شده برای مصرف کننده کالا بالاتر برود. در نهایت نیز سرمایه گذار که به دنبال پیشرفت است ولی مالک نهایی کارخانه خود اوست و کسی به سراغ آنها نمیرود.
*چه راهکارهایی برای رفع مشکلات دارید؟
یکی از راهکارها برای رفع چنین مشکلاتی الگوبرداری از کشورهای دیگر و راهکار دیگر ایجاد مزیتهای غیرقابل انتقال است.
دلایل مشکلات گفته شد متقاعد کردن صنعتگر برای سرمایه گذاری در شهرهای محروم سخت است ولی میتوان دو راه حل را بررسی کرد که باعث ایجاد انگیزه میشود. یکی از این موارد اصلاح نظام پرداخت بیمه سهم کارگر و کارفرما است که قانون الزام کرده که ۷ درصد حق بیمه را کارگر و ۲۳ درصد را کارفرما پرداخت میکند اما میتوان با اصلاح این نظام حق بیمه شهرهای برخوردار را کمی افزایش داد و حق بیمه نقاط محروم را کاهش دهند.
همچنین راهکار بعدی کاهش هزینههای جاری تولید مانند آب، برق، گاز و تلفن در مناطق محروم و افزایش آن در نقاط برخوردار است. این دو راهکار قابل انتقال به استان دیگری نیست و زمانی که سرمایه گذار ببیند هزینههای تولید او در مناطق کمتر برخوردار و محروم کاهش پیدا میکند ترغیب به سرمایهگذاری در این مناطق میشود.
نظر شما