احسان صولتی؛ بازار: نزدیکترین راههای دسترسی افغانستان به دریا از طریق کشورهای ایران و پاکستان میسر است لذا بسته شدن متعدد مرزهای مشترک افغانستان-پاکستان در سالهای اخیر و ایجاد محدودیتهای ترانزیتی از سوی پاکستان باعث شد تا افغانستان توجهی ویژه به ایران و بهویژه بندر چابهار داشته باشد.
مواد غذایی، مصالح ساختمانی، سیمان، فولاد، فرش، مواد پلاستیکی، چرم، آهنآلات، ماشینآلات و سایر محصولات ایرانی ازجمله کالاهایی است که در کشور افغانستان خریداران زیادی دارد.
همچنین ازآنجاکه عده زیادی از مردم افغانستان در ایران زندگی کردهاند لذا طبع ایرانی دارند و مواد غذایی و محصولات ایرانی برای این کشور همسایه بسیار مطبوع و مشتریپسند است.
حجم واردات کشور افغانستان سالانه حدود ۷ میلیارد دلار است که بیش از ۴۶ درصد واردات این کشور از ایران است.اگرچه تمام تلاش ایران برای رسیدن به صادرات ماهانه ۲۰۰ میلیون دلار کالای ایرانی به افغانستان بوده است اما حالا حسابوکتابها نشان میدهد که در طی یک ماه گذشته صادرات ایران به کشور افغانستان به حدود ۳۰ میلیون دلار کاهشیافته است.
در حال حاضر به علت ناامنی و افزایش درگیریها، صادرات کالاهای ایرانی به کشور افغانستان در یک ماه گذشته ۶۰ درصد کاهشیافته است.
سال گذشته بهرغم سایهاندازی کرونا اما صادرات به این کشور هم چنان رونق داشت تا اینکه آتشسوزی پایانه اسلام قلعه در افغانستان و انسداد پایانه مرزی دوغارون برای مدتی صادرات را متوقف کرد و عملاً بیش از دو هفته صادرات محصولات ایرانی به این کشور به حداقل رسید.
آتشسوزی در اسلام قلعه تا مدتها بسیاری از بازرگان خسارتدیده را به دلیل ضربه وارده از تجارت بر حذر داشت و درست پس از گذشت ماهها که انتظار میرفت حجم تبادلات فزونی یابد حضور طالبان و ناامنی ایجادشده یکبار دیگر رخوت و رکود بر سر صادرات به این کشور سایه انداخته است.
افغانستان حدود یک هزار کیلومتر با ایران مرز زمینی دارد و بازار این کشور در شرق ایران و در استانهای سیستان و بلوچستان؛ خراسان جنوبی و خراسان رضوی دومین بازار بزرگ صادرات محصولات ایرانی بعد از کشور عراق است.
جاذبه بازارهای افغانستان موجب شده تا بسیاری دیگر از کشورها نیز برای بازاریابی به طرق مختلف در این کشور دست به سرمایهگذاری بزنند بهطور مثال ترکیه هماکنون ساخت فرودگاه کابل را با تسهیلات بلندمدت این کشور برعهدهگرفته است و درصدد است تا صادرات محصولات ترکیه را به افغانستان افزایش دهند.
ترکیه به هر صورت یک رقیب بسیار جدی است و بسیار سیستماتیک و سازمانیافته در حال تصرف بازارهای ایران بهخصوص در همسایگی ایران است.
همه میدانند که ایران رتبه اول را در بازارهای همسایه دارد ولی هر کشوری به میزان توانایی خود این بازارها را تصرف میکند.
بااینکه ترکیه میتواند بهواسطه روابط سیاسی و توسعه صنعتی که پیداکرده، بازارهای فرا منطقهای را هم داشته باشد ولی جالب اینکه ترکیه به دنبال مکانهایی است که ایران در آنها بازار داشته است.
ترکیه در کشور عراق نیز با استفاده از مؤلفههایی نظیر شرایط مطلوب حملونقل و کیفیت بالای محصولات، توانسته است سلیقه و نظر مصرفکنندگان عراقی را به خود جلب کند و اکنون با اطمینان میتوان ادعا کرد که ایران تنها یک سال وقت دارد تا بازار عراق مجدداً به دست آورد.
حفظ بازار
به نظر میرسد صادرات سهلالوصول از طریق ارسال اجناس فلهای و باکیفیتی نهچندان مطلوب و با بستهبندیهای ضعیف از طریق مرزهای شرقی چندان تجار و مسئولان ما را بر این موضوع حساس نکرده است که بر روی بازارچههای مرزی در خراسان رضوی سرمایهگذاری کنند.
تجارت چند سال گذشته نشان میدهد باوجود اهمیت و میزان حجم تبادلاتی که در گمرک دوغارون و اسلام قلعه وجود دارد اما هنوز تأسیسات لازم و جادهای استاندارد برای مسیر ترانزیت احداث نشده است و سالهاست که فریاد ازدحام و نابسامانی در این گمرک بلند است!
بنا بر اظهارنظر بسیاری از تجار صادرات به افغانستان اگرچه برای ایران دارای مزیت است اما افتخارآمیز نیست. اینکه بازارهای رده نخست را از دست بدهیم و به بازار افغانستان اکتفا کنیم افتخار نیست!
محصور بودن افغانستان در خشکی و فقدان دسترسیاش به آبهای آزاد محدودیتهای زیادی درزمینهٔ بازرگانی خارجی بهویژه درزمینهٔ تأمین مواد غذایی برای این کشور به دنبال داشته است و بهرهبرداری از خط ریلی خواف به هرات و تکمیل کریدور شرق، افغانستان را از طریق خط ریلی به آبهای آزاد خلیجفارس و بندر چابهار متصل میکند و شرکتهای چینی و هندی از طریق خاک افغانستان میتوانند به اقیانوس هند و غرب آسیا ارتباط برقرار کنند لذا این مسئله انگیزه سرمایهگذاران برای بهرهگیری بیشتر از ظرفیت حملونقل ریلی در این مسیر را افزایش میدهد.
از همین رو ایجاد دسترسی سریعتر کشورهای آسیای مرکزی از طریق خاک افغانستان به اقیانوس هند و شرق آسیا میتواند انگیزههای مضاعفی را برای شرکتهای چینی و هندی در راستای سرمایهگذاری بیشتر درزمینهٔ حملونقل ریلی و جادهای در افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی و حتی در ایران و پاکستان فراهم سازد و لذا باید افق دید در صادرات و مبادلات را به دورتر و آینده معطوف کرد.
اگرچه مشکلات سیاسی در افغانستان سرعت صادرات به این کشور را کاهش داده است اما تلنگر و فرصتی است تا در دولت جدید کمی جدیتر و با برنامهریزی برای تصاحب بازارهای طراز اول دنیا گام برداریم و به همین صادرات سنتی به کشور همسایه اکتفا نکنیم لذا شاید مسائل پیشآمده در مرزهای افغانستان سبب شود که صادرکنندگان تلاش مضاعفی را برای صادرات مستقیم محصولات خود به مقاصد اصلی به کار ببندند.
نظر شما