بازار؛ دریا قدرتی پور: استارتاپ یک شرکت یا سازمان موقت نیست، استارتاپ بودن یعنی خلاق بودن و داشتن ایده های نو که می تواند درآمدهایی را برای کسب و کار بهتر ایجاد کند؛ جستجوی روش هایی که بتواند به شکل نوآورانه ای درآمدزایی کند. مسیح کریمیان یکی از کسانی است که توانسته در این راه موفق شود. او از پیشه معلمی و مشاوره مدیریت اکنون به یک استارتاپ موفق تبدیل شده است تا بتواند ایده های نو را بر روی میز اقتصاد اصفهان بگذارد. با او که یک دهه است در این راه موفقیت های زیادی داشته به گفت و گو نشستیم و این بار با مقایسه کارآفرینی دیروز و امروز شروع کردیم.
ما در این نشست صمیمی درباره مقایسه کارآفرینی امروز و دیروز و ویکندهایی که در گرگ و میش آسمان اقتصاد ایران توانسته اند برای خود نقطه نوری پیدا کنند اما بازهم راه درازی در پیش دارند، کارآفرینانی که می توانند کفش آهنی به پا کنند و از سنگ ریزه های موانع بگذرند، با این کارآفرین موفق به گفت و گو نشستیم.
*آقای کریمیان! اگر بخواهیم تفاوتی برای کارآفرینی امروز و دیروز قایل شویم، چه تعریفی باید از این مقوله داشته باشیم؟
در گذشته افراد برای کارآفرین شدن باید مراحل سخت و پیچیده ای را طی می کردند که این مسیر برای جوانانی که تازه در ابتدای راه بودند و تجربه اندکی داشتند بسیار دشوار بود کم کم با ورود فناوری اطلاعات و کسب و کار در این حوزه سرعت راه اندازی کسب و کار زمان خلق ایده تا راه اندازی کسب و کار کمتر شد و این عامل مهمی در تلطیف فضای کسب و کار بود و بدین ترتیب در آن زمان مدلی جدید از سازمان به نام استارتاپ به وجود آمد.
* برخی می گویند استارتاپ همان «بیزینس پلن» است در حالی که برخی این اعتقاد را ندارند نظر شما در این زمینه چیست؟
طرح کسب و کار یا همان «Businessplan» حاوی اطلاعات یا تاریخ مصرف کم، پیچیده، زیاد و ناکارآمد است اما در استارتاپ، مدل کسب و کار سریع تر، شفاف تر و کارآمدتر و راحت و قابل فهم تر است.
استارتاپ مجموعه فعالیت هایی است که در قالب یک تیم انجام می شود که خروجی آن یک مدل کسب و کار تنظیم شده، تدوین شده و دقیق است به عبارتی این مدل کسب و کار از تمام پارامترها برای راه اندازی کسب و کار برخوردار است؛ ایده ای که در استارتاپ تکمیل می شود و توسعه پیدا می کند، باید ویژگی های تکرارپذیری و قابلیت توسعه یافتن را داشته باشد.
*به گفته فعالان اقتصادی، یکی از چالش های بزرگی که استارتاپ ها در شهر اصفهان با آن روبرو هستند، عدم آشنایی با فضای کسب و کار است؛ نظر شما در این زمینه چیست؟
بله دقیقا. اصفهان در چند سال گذشته شاهد برگزاری رویدادهای مختلف در فضای استارتاپی بوده که تیم های موفقی را هم پرورش داده است اما بزرگترین چالش همین موضوع است که اشاره کردید. متاسفانه توقع بسیار زیاد از این فضا برای رسیدن به موفقیت در کوتاه ترین زمان باعث می شود جوانانی که به این مسیر گام می گذارند تلاش کمتری داشته باند و زمانی که به قله موفقیت نمی رسند، سرخورده شده و خود را به عقب می کشند.
مشکل دیگری که در اصفهان بیشتر از پایتخت مشاهده می شود، ضعف در کارتیمی و ارتباطات تجاری است و کارآفرینان ارتباط خوبی با مربیان و سرمایه گذاران ندارند در حالی که ترکیب این سه با یکدیگر موجب خروجی کار به بهترین نحو ممکن می شود
مشکل دیگری که در اصفهان بیشتر از پایتخت مشاهده می شود، ضعف در کار تیمی و ارتباطات تجاری است و کارآفرینان ارتباط خوبی با مربیان و سرمایه گذاران ندارند در حالی که ترکیب این سه با یکدیگر موجب خروجی کار به بهترین نحو ممکن می شود.
دلیل اصلی این موضوع پایین بودن ریسک پذیری سرمایه گذاران و کم بودن اعتماد آنان به کارآفرینان نوپا است که باعث می شود حلقه کارآفرین، مربی و سرمایه گذار شکل نگیرد یا ضعیف عمل کند. در حالی که این موضوع در پایتخت شکل دیگری دارد و ریسک پذیری بالای سرمایه گذاری ها باعث می شود که شاهد موفقیت های بزرگی در این رابطه باشیم.
*اگر بخواهیم سهم اصفهان را از استارتاپ های نوین بگیریم، راهکاری وجود دارد؟
همیشه راهی برای این موضوع وجود دارد و آن این است که ما دست سرمایه گذار را در دست کارآفرین بگذاریم و با فرهنگسازی و ایجاد زمینه های درست برای اعتمادسازی به این حلقه شکل درستی بدهیم. سرمایه گذاران اصفهانی باید از محافظه کاری دست بردارند تا بتوانند از پتانسیل های عظیم و بالقوه ای که در اصفهان وجود دارد، استفاده کنند.
*یکی از موضوعاتی که همواره بیان می شود، تعریف و تمجید از استارتاپ های آنسوی آب ها است. به نظر شما تاکید براین موضوع مشکلات استارتاپ های داخلی را حل می کند؟
اینکه فقط بیاییم و از استارتاپ های خارجی تعریف کنیم، مشکلی را حل نکرده ایم، باید این را هم بدانیم که آنچه از استارتاپ های خارجی به دست ما می رسد، مجموعه ای از تجربیات موفق آنان است و تصویری که از آنها می بینیم، تصویری روشن و رنگی است در حالی که باید بدانیم به همان اندازه که این استارتاپ ها موفق هستند به همان اندازه نیز دارای تصاویر خاکستری هستند که ما قادر به بررسی آنها نیستیم.
زمانی که فردی می خواهد کسب و کاری را راه اندازی کند، بیشتر به سمت بررسی و تحلیل کسب و کار موفق می رود در حالیکه بررسی مدل های کسب و کار شکست خورده به صورت ریشه ای سهم زیادی در افزایش تعداد کارآفرینان و پیشرفت آنان خواهد داشت
این قضیه در مورد ایران هم وجود دارد، زمانی که فردی می خواهد کسب و کاری را راه اندازی کند، بیشتر به سمت بررسی و تحلیل کسب و کار موفق می رود تا مدل کسب و کار شکست خورده یا ناموفق در صورتی که بنده معتقدم که بررسی مدل های کسب و کار شکست خورده به صورت ریشه ای سهم زیادی در افزایش تعداد کارآفرینان و پیشرفت آنان خواهد داشت.
*به عنوان آخرین نکته، مهمترین موضوعی که استارتاپ ها باید مدنظر قرار دهند چیست؟
به نظر من مهمترین نکته پایداری و دوام در مسیر توسعه، ایده است که دو فاکتور مهم در این مساله نقش دارد، اولی تعهد اعضای تیم به کارگروهی و همراهی و تلاش بی وقفه برای رسیدن به نتیجه است.
در واقع اعضای تیم باید نهایت تلاش خود را انجام دهند تا کار به نتیجه برسد و مورد دوم پشتکار و ناامید نشدن است، دوستان استارتاپی باید بدانند که موفقیت حاصل پشتکار و عدم ناامیدی است.
نظر شما