بازار؛ گروه بورس: «سبد سهام خود را متنوع کنیم یا اینکه تنها بر روی چند سهم تمرکز کنیم؟» دو روش معامله برای سرمایهگذاری در بازار سهام است که انتخاب آن بسته به این دارد که شما به دنبال چه میزان سود در چه بازه زمانی هستید.
چینش پرتفوی سهام، مرز بین سود آوری و زیان است و این مسئله نه تنها مربوط به سهامداران و فعالان بازار سرمایه میشود بلکه صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردانها در صورت عدم درک درست از واقعیت تنوع بخشی و تمرکز بخشی در پرتفوی سهام خود، میتوانند به سرمایهگذاران خود زیان وارد کنند که نمونه معروف این واقعیت صندوق سکویا که یکی از موفقترین شرکتهای سرمایهگذاریبین المللی است که با تمرکز بخشی زیان بالای را به سهامداران خود وارد کرد. سرمایهگذاریهای بلندمدت و بزرگ مقیاس را ترجیح میدهد. این اولویتدادن به جایگاههای قوی دقیقا نقطه مقابل تنوعبخشی است اما این کار بسیار مؤثر واقع شده است.
برخی از کارشناسان بازار سرمایه تنوع زیاد در سبد پرتفوی را زیانده میدانند و معتقدند که افراد باید در چند سهم بزرگ و بنیادی سرمایهگذاری کنند و از تنوع پرتفوی پرهیز کنند و دلیل آن هم سخت بودن مدیریت پرتفوی متنوع است
طرفداران سرمایهگذاری متمرکز سود دهی بالا را دلیل انتخاب این نوع معامله میدانند. آنها بر این باورند، سهمی که قابلیت رشد را دارد، اگر تمامی سرمایه خود را در آن متمرکز کنیم سود زیادی در بازه زمانی کوتاه به دست میآوریم در حالی که اگر سرمایه خود را در چند سهم تقسیم کنیم نمیتوانیم به خوبی از فرصت رشد یک سهم استفاده کرد.
این نوع سرمایهگذاران برای معاملات خود دیدگاه میان کوتاه مدت و بلند مدت را مطرح میکنند و میگویند اگر سهمی بنیاد قوی داشته باشد میتواند سرمایه ما را در بلند مدت چندین برابر کند در صورتی که اگر سرمایه خود را در چندین سهم پخش کنیم این ریسک را بر خود متحمل شدیم که اگر در بین این چند سهم، سهمی رشد صفر درصد داشت ما بخشی از سرمایه خود را از دست دادیم.
داستان یک سهلانگاری
مایکل بتنیک در بخشی از کتاب «اشتباهات بزرگ» برای پر ریسک نشان دادن سرمایهگذاری متمرکز، تجربه خرید سهام شرکت دارویی والینت توسط صندوق سرمایهگذاری سکویا اشاره کرده است. سهم والینت در طول دو سال بیش از ۱۴۰ درصد رشد کرد اما به یکباره این سهم به خاطر برخی از اتفاقات سقوط کرد.
در سال ۲۰۱۰ این صندوق سهامدارانش را با خریدی بدفرجام آشنا کرد، سهام شرکت دارویی والینت در ۲۸ آوریل ۲۰۱۰ توسط سکویا خریداری شد. تا پایان سال قیمت شرکت تا ۷۰ درصد صعود داشت. سال بعد همسال مبارکی بود و والینت در سه ماهه اول ۷۶ درصد کسب کرد و به بزرگترین دارایی این صندوق بدل شد.
اوضاع خوب به نظر میرسید اما فاجعه مالی همان دور و بر بود. سکویا شرکت والینت را برای سهامدارانش شرکتی توصیف کرد که در پژوهش و توسعه (R&D ) میانبر میزند اما سرمایهگذاری زیادی روی نیروی فروش میکند. این امر ممکن است زیرکانه از هزینهها بکاهد اما واقعیت بسیار دغلکارانهتر است.
کسانی که در بازار سرمایه فعالیت میکنند معتقدند که افراد باید بخشی از پرتفوی خود را بلندمدت بچینند و چند سهم بنیادی با نگاه سرمایهگذاری را خریداری کرده و تا چندین سال آن را نگه دارند و بخشی دیگر از پرتفوی خود با نگاه نوسانگیری و معاملهگری بچینند و تنها با این بخش از سرمایه خود در بازار سهام کار کنند
والینت در پژوهش و توسعه خست به خرج میداد چون مدل کسب و کارش حول محور خرید داروهای موجود و بالابردن قیمتها میچرخید.فقط خرید Medicis در سال ۲۰۱۳ توسط والینت را در نظر بگیرید دارویی که برای افراد درمعرض مسمومیت سرب، درمان ابداع کرد. قبل از خرید، هزینه این دارو برای ارائه دهندگان خدمات درمانی ۹۵۰ دلار بود. در عرض یک شب این قیمت به ۲۷۰۰۰ دلار رسید. والینت به دلیل رویدادهایی از این دست، بیش از پیش با هجمه رسانهها روبرو شد. زمانی که هیلاری کلینتون، نامزد ریاست جمهوری، قول جلوگیری از شکاف قیمتی در صنایع دارویی را داد، سهام والینت ۳۱ درصد کاهش یافت. یک ماه بعد، موسسه پژوهشی سیترون گزارشی منتشر و والینت را به تقلب حسابداری متهم کرد و سهام آن ۱۹ درصد دیگر سقوط کرد. این سقوط ناگهانی نوعی فاجعه بود.
آنها خیلی زود جایگاه خود را به طور کامل فروختند (بزرگترین دارایی شرکت) و متحمل زیان ۹۰ درصدی شدند. در عرض چند ماه داراییهای شرکت از ۹ میلیارد دلار به کمتر از پنج میلیارد دلار تنزل یافت.
مایکل بتنیک در بخش پایانی گفته: درسی که میتوان از این حادثه گرفت این است که داراییهای متمرکز میتوانند به سرعت چند برابر شده و به همان سرعت آن را از بین ببرند.
تجربههای زیادی از این دست در بازار ایران دیده میشود. برخی از افراد کل دارایی خود را به خرید یک سهم اختصاص دادند اما به سرعت سهم دچار ریزش شده و بخش زیادی از دارایی این افراد از بین رفت.
برخی از کارشناسان بازار سرمایه تنوع زیاد در سبد پرتفوی را زیان ده میدانند و معتقدند که افراد باید در چند سهم بزرگ و بنیادی سرمایهگذاری کنند و از تنوع پرتفوی پرهیز کنند و دلیل آن هم سخت بودن مدیریت پرتفوی متنوع و همچنین عدم بازدهی مناسب است.
در بورس ایران نیز افرادی را می توان نام برد که چنین استراتژی داشته و به دنبال کشف سهم های پرپتانسیل و خوب هستند که به عنوان نمونه می توان از حسین اورجلو نام برد، حسین اورجلو از سال ۹۶ بر روی سهم فباهنر تاکید زیادی داشته و این سهم با وجود ضررهای هنگفت در ابتدا به یکی از پربازده ترین نمادهای بورس ایران تبدیل شد، اورجلو معتقد است سود کلان در سهم هایی مانند فباهنر و کلر بوده که کسی به بازده و ظرفیت آن توجه نمی کند و الا سهم هایی مانند فملی و فولاد و شتران رشد خود را کرده و به یک بازدهی معقول و حداقلی برای سرمایه گذاران بسنده می کنند.
مهدی سماواتی دیگر مدرس و فعال بازار سرمایه ایران نیز معتقد است شلوغی سهم در سبد باعث گیج شدن و از دست رفتن تمرکز سرمایه گذار است، اما نگارنده این گزارش معتقد است در بازار سرمایه ایران به علت پدیده نامبارک صف فروش و دامنه نوسان نمی توان به چند سهم بسنده کرد، زیرا شاید شما زمانی به پول خود نیاز داشته باشید و سهم هایی شما در صف فروش قفل باشند پس بهتر است بر روی چندین سهم از گروه های مختلف بورسی تمرکز کرده تا هم از رشدهای گروه های دیگر جا نمانید و هم از خطر قفل شدن و از دست دادن سرمایه به مدت ماه ها و شاید سال ها در امان باشید.
علت دیگری که تک سهم شدن در بازار سرمایه ایران را خطرناک می کند، ریسک های متعدد در شرکت های ایرانی است، از ریسک تحریم و نوسان های عمیق نرخ ارز گرفته تا غیرشفاف بودن ترازهای مالی و ابهامهای بسیار در آینده اقتصاد ایران.
تنوع بخشی سهام
اما در کنار آن کسانی که تنوع پرتفوی را قبول دارند این مثال را برای این ادعای خود میزنند، پولتان را بین ده سهام تقسیم میکنید اما خیلی زود یکی از آنها به صفر میرسد و ۱۰ درصد سرمایه خود را از دست میدهید. اما اگر سرمایهگذاری خود را بین ۱۰۰ شرکت تقسیم میکردید، تنها یک درصد را از دست میدادید و حتی ممکن است که سوددهی در بخشی از سهمها زیان حاصل از آن سهم را جبران کند. این روش در فارکس نیز جواب داده و تجربه ثابت کرده افرادی که با یک صدم پول خود در بازار فارکس معامله کرده و اصول سرمایه گذاری را نیز رعایت کرده اند به سودهای بیشتری رسیده و توانسته اند سال های سال در این بازار فعالیت کنند اما طمع سود زیاد بسیاری از افراد را گرفتار کرده و باعث شده در مدت کوتاهی به یک باره کل سرمایه را از دست بدهند.
تنوع بخشی یکی از روشهای کاهش ریسک برای سهامداران تعریف میشود یعنی کسانی که به دنبال سود کمتر و بازدهی بلند مدت هستند تنوع بخشی پرتفوی یکی از راهکارهای پیشنهادی است که صاحبنظران بازار سرمایه مطرح میکنند اما کسانی که به دنبال نوسان گیری و بازدهی کوتاه مدت هستند میتواند در تک سهمها یا چند سهم محدود سرمایهگذاری کنند.
کسانی که در بازار سرمایه فعالیت میکنند معتقدند که افراد باید بخشی از پرتفوی خود را بلندمدت بچینند و چند سهم بنیادی با نگاه سرمایهگذاری را خریداری کرده و تا چندین سال آن را نگه دارند و بخشی دیگر از پرتفوی خود با نگاه نوسانگیری و معاملهگری بچینند و تنها با این بخش از سرمایه خود در بازار سهام کار کنند.
نظر شما