حسن همتیان در گفتگو با خبرنگار بازار، با بیان اینکه تملک یک واحد تولیدی بدهکار توسط بانکها برای مدت یک الی دو سال آنقدر به اقتصاد کشور ضرر میرساند که دهها تسهیلات بهین یاب و اعطای وامهای تبصره ۱۸ اشتغالزایی و تولید هم آن را جبران نمیکند، بیان کرد: متأسفانه با نگاه بنگاه داری که بانکها دارند، امروز ضررشان از سودشان بیشتر است.
وی با بیان اینکه معاون قضائی دادستان کل کشور اعلام کرده که دو هزار و ۴۰۰ بنگاه تولیدی تملیک شده توسط بانکها در کشور وجود دارد که آشیانه پرندگان شدهاند، ابراز کرد: این نشان از تملک و خواب طولانی کارخانههای تولیدی دارد که توسط بانکها تملک شدهاند.
بانکها از اول به دنبال تملک هستند نه خیر رساندن
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه وقتی کارخانهای بخوابد عملاً چه سودی برای بانک دارد، ابراز داشت: بانکها فقط دنبال تملک واحدهای بدهکار هستند تا در واقع برای واحدهای تولیدی که در صف وام و تسهیلات هستند به نوعی خط و نشان بکشند. بانکها از اول به دنبال تملک هستند نه خیر رساندن و دلیل آن نیز این است که شما کافی است یک نگاه ساده به تعداد کسانی بندازید که بانکها آنها را به ورشکستگی انداختهاند.
معاون قضائی دادستان کل کشور اعلام کرده که دو هزار و ۴۰۰ بنگاه تولیدی تملیک شده توسط بانکها در کشور وجود دارد که آشیانه پرندگان شدهاند
همتیان با بیان اینکه بعضاً بیان میشود که باید به بانکها هم حق داد زیرا پولشان را میخواهند اما این گزاره درست نیست، گفت: کشورمان با بانکهای سوئیس و آمریکا مقایسه میشود که بالافاصله کارخانهای را تملک میکنند اما دیگر نمیگویند که سود تسهیلات آن بانکهای خارجی سه درصد هم نیست از طریف دیگر بانکها به دنبال مردم میروند تا از آنان وام بگیرند و اگر یک بانک به جای یک و نیم درصد مثلاً دو درصد به سپرده مشتریان سود بدهد همه مردم به سمت آن بانک هجوم میآوردند اما اینجا ایران است.
وی افزود: در کشورمان وامهایی که به بنگاههای تولیدی داده میشود از سود بالایی برخوردار است از سوی دیگر جرایم زیادی دارد و اگر یک واحد نتواند پرداخت به موقع انجام دهد روزانه متضرر میشود گویا که بانکها بنگاههای اقتصادی در مقابل و در رقابت با آن تولیدگر هستند و قرار است پشت تولید را به خاک برسانند.
نیت بانکها کمک نیست درآمد است
این کارشناس با بیان اینکه اگر نیت بانکها از وامهای تولیدی کمک به تولید کشور است چرا کارخانه را تملک میکنند، ابراز کرد: بانکها عرضه تولید را ندارند از سوی دیگر عرضه فروش کارخانهای که تملک کردهاند را هم ندارند و یا شاید عزمی هم برای آن ندارند و حتی اگر کسی هم بخواهد آن را بلافاصله خریداری و به تولید باز گرداند یکسال بوروکراسی اداری در انتظار او است.
همتیان ابراز داشت: وقتی بانکها خودشان عرضهای برای تولید ندارند و وقتی اصلاً اهل تولید نیستند واسطهگری و بنگاه داری را راه انداختهاند اصلاً چرا باید واحدی را تملک کنند؟ بهتر نیست مهلتی به کارخانه بدهند یا در ازای آن از دولت بخواند اولتیماتومی را ارائه کند که بانک هم به پولش برسد؟
اگر نیت بانکها از وامهای تولیدی کمک به تولید کشور است چرا کارخانه را تملک میکنند
وی افزود: کاری که بانکها در تملک و سود گرفتن از تولیدکننده میکنند مصداق بنگاه داری است زیرا وقتی شما بانک را شریک میدانید که اولاً از روی اجبار برای دریافت وام به بانک مراجعه نکنید و سپس بانکها در ضرر شما هم شرایط باشند چرا فقط بانکها در سود شریک هستند؟
تعامل ارباب رعیتی
این کارشناس با بیان اینکه تعامل صنعت یا بانکها در واقع نوعی رعیت اربابی است، گفت: وقتی واحدهای تولیدی به بانک مراجعه میکنند که نیاز دارند و در واقع مجبور هستند از سوی دیگر معامله و یا شراکت زمانی صحیح است که دو طرف راضی باشند و اینجا است که به نظر میرسد وام گرفتن از بانکها در واقع قمار است زیرا همان شرایط فقهی قمار یعنی عدم راضی بودن یک طرف را دارد وگرنه کسی که نیاز مبرم به پول ندارد چرا باید سراغ بانکها رفته و خودش را بدبخت کند.
وقتی واحدهای تولیدی به بانک مراجعه میکنند که نیاز دارند و در واقع مجبور هستند از سوی دیگر معامله و یا شراکت زمانی صحیح است که دو طرف راضی باشند و اینجا است که به نظر میرسد وام گرفتن از بانکها در واقع قمار است
همیان افزود: رابطه بانکها با تولیدکنندگان در واقع ارباب رعیتی است یعنی بانک از زمانی که وام را به شما میدهد دست شما را زیر سنگ قرار میدهد و دیگر با هیچ چیز کار ندارد که میخواهد تلاطم دلار باشد یا نباشد، واردات، فرسودگی ماشین آلات تولیدی، عدم تأمین نقدینگی و … به بانک ربطی ندارد مثل زمانی که اربابها خشکسالی و سرمازدگی و… برایشان فرقی نداشت و پولشان را از رعیت میخواستند از این منظر باید گفت بنگاه داری بانکها به کشور ضربه زده است. آیا بانک حاضر میشود قرار داد مشارکتی با تولیدکننده امضا و تا ریال آخر در ضرر آن هم همراه باشد؟
وی با بیان اینکه وقتی دهها و صدها مورد تملک و ورشکستگی در کشور و استان سمنان دیده میشود که دلیلش بانک است و از سوی دیگر موارد واحدهایی که توانستهاند با وام بانکی به جاهای خوبی برسند و مشکلی نداشته باشند اندک است نباید به چیزی در این بین شک کرد؟ نباید پرسید که شاید سیستم بانکی ما دارای اشکال است؟ نکند نگاه بنگاه داری و دلال محوری حاکم بر بانکهای ما باعث شده تا عده زیادی ورشکست شوند؟
نظر شما