بازار، گروه استانها: موانع توسعه روستایی در استان سمنان فراوان هستند موانع که باعث شدهاند روستاها کمکم خالی از جمعیت شده و برای مثال در بخش بیارجمند امروز کمتر روستایی باقی بماند که جمعیت جوان آن بالای ۲۰ نفر باشد مهاجرت برحسب خشکسالی و برای به دست آوردن شغل صورتگرفته است زیرا خشکسالیهای اخیر از ابتدای دهه هشتاد خورشیدی نهتنها مجال کار بر روی زمینهای کشاورزی را از روستاییان گرفته بلکه در نبود کشاورزی دامداری و صنایع وابسته به آن مانند لبنیات نیز با مشکلات اساسی روبرو شدهاست.
تلاطمهای ارزی و مشکلات اقتصادی معیشت گرانی تورم و امثال آن سبب شده تا روستاییان نتوانند آنطور که باید و شاید کارهای دامداری و کشاورزی خود را توسعه ببخشند درنتیجه عده کثیری از آنها راه شهرها را در پیش گرفته و برای زندگی بهتر به سمت شهرهای استان سمنان آمدند این موضوع بهخصوص در شرق استان بیشتر دیده میشود که اقتصادی بر پایه کشاورزی و دامداری دارد.
برای بررسی موانع و مشکلات حوزه توسعه اقتصادی استان سمنان در بخش روستایی با سید رضا طباطبایی، رضا نیکخو و همچنین حسن همتیان کارشناسان حوزه اقتصاد، بازار روستایی و صاحب نظر در حوزه مسائل روز استان سمنان میزگردی را به صورت مجازی ترتیب دادهایم که از نظر شما میگذرد.
عدم اتخاذ سیاست های درست
طباطبایی: عدم اتخاذ سیاست درست در قبال روستاها ریشهای بیشاز هشت تا ۹ دهه دارد نگاه نامتناسب به روستاها و توسعه تکمحوری فقط بر مبنای کشاورزی سبب شده تا مسئولان ما نیز خودبهخود چشم از دیگر مزیتهای روستاها بهخصوص در بخش اقتصادی و تولیدی بپوشند.
تلاطمهای ارزی و مشکلات اقتصادی معیشت گرانی تورم و امثال آن سبب شده تا روستاییان نتوانند آنطور که باید و شاید کارهای دامداری و کشاورزی خود را توسعه ببخشند درنتیجه عده کثیری از آنها راه شهرها را در پیش گرفته و برای زندگی بهتر به سمت شهرهای استان سمنان آمدند
این خلأ باعث شد تا پساز خشکسالی و به چالش کشیده شدن کشاورزی روستاها اولتیماتوم دیگری برای توسعه اقتصادی و معیشت نداشته باشند درنتیجه کمکم خالی از جمعیت شدند در دوران پهلوی اول و دوم سیاست صرف توسعه کشاورزی و دامداری سبب شد تا بخش عمدهای از اقتصاد کشور بر اساس کشاورزی شکل گیرد.
در دهه ۳۰ خورشیدی هشتاد درصد غذای شهرها از روستاها تأمین میشد و پساز انقلاب اسلامی نیز نهضت حفر چاه و واگذاری زمین به مردم مصرف آب را به اوج رسانید هرچند این سیاست توانست کشور را تا مقاطعی حتی در زمینه گندم جو حتی ذرت و برنج به خودکفایی نیز برساند اما موضوعی که مسئولان در ابتدای انقلاب به آن توجه نداشتند این بود که در استانهای خشکی مانند سمنان بالاخره یک روز منابع آبی تمام میشوند و کابوس خشکسالی از دهه ۸۰ خورشیدی کمکم گلوی روستاهایمان را گرفت و فشار میدهد.
تفکری که روستا را از تولید خالی کرد
این نوع تفکر کشاورزی و مشاغل وابسته به آن حتی دامداری در روستاها ضعیف شدند و آثار آن در سالهای آخر دههی نود خورشیدی با کمبود خوراک برای دامها و ورشکستگی بسیاری از کشاورزان و دامداران نمود پیدا کرد عدم مزیت شناسی و آمایش سرزمینی در توسعه اقتصادی از پیشاز انقلاب و حتی پساز آن سبب شد تا روستاها نتوانند بهصورت چندوجهی توسعه پیدا کنند در نتیجه در قبال خشکسالی بسیار متزلزل شدند و مشاغل فراوانی از دست رفت.
نمونه این عدم آمایش درست سرزمینی در بی ارجمند و حتی گرمسار که خشکترین نقاط استان سمنان هستند اما بیشترین کشت هندوانه و خربزه در آنها صورت میگرفت نمودار شدهاست. ۶۰ سال است که در گرمسار و بی ارجمند بهصورت فراوان صیفیجات و بهخصوص هندوانه و خربزه کشت میشود اما ۶۰ سال است که هیچ مسئولی نگفته این مناطق اصلاً نیاز به کشتهای پرآب مانند صیفیجات و اقلام مذکور دارد یا خیر آیا اصلاً منابع آبی توان جوابگویی این کشتها را دارند یا خیر؟
عدم مزیت شناسی و آمایش سرزمینی در توسعه اقتصادی از پیشاز انقلاب و حتی پساز آن سبب شد تا روستاها نتوانند بهصورت چندوجهی توسعه پیدا کنند
اینها مسائلی بود که هشت دهه است مسئولان ما در قبال روستاها به آن توجهی نداشتهاند نتیجه این بیتوجهی تغییر ماهیت روستاها بود یعنی روستا بهعنوان مولد و تولیدکننده غذای شهر درواقع در اواخر دهه نود به مصرفکننده تولیدات شهری تغییر ماهیت داد و در نتیجه بهجای اینکه روستا مولد باشد و شهر مصرفکننده درواقع امروز شهر مولد است و روستاییها حتی لبنیات مورد نیاز خودشان را هم از شهرها خریداری میکنند
شهر ضعیف در پس روستای ضعیف
نیکخو: از دیرباز میگویند که شهر قوی نیاز به روستای قوی دارد درنتیجه وقتی روستاها تضعیف میشوند شهرها نیز دچار مشکلات عمدهای خواهند شد و خالی شدن روستاها از سکنه به ایجاد پدیدههایی مانند مهاجرت حاشیهنشینی گسترش فقر مشاغل کاذب و ... منجر میشود.
از سوی دیگر نداشتن برنامه مدون و درازمدت برای چرخش کشاورزی از سنتی به سمت مدرن و همچنین شناسایی دیگر مزیتهای روستا ازجمله گردشگری معدن و صنایع دستی و… سبب شدهاند تا روستا در ضعیفترین حالت خودش قرار میگیرد تا جاییکه حتی امروز مسئولان خود استان سمنان هم نمیدانند که بهدرستی مزیت روستاهای ما در مناطق مختلف چیست.
این نشان از نداشتن برنامه و آمایش درست سرزمینی دارد برای مثال در بخش بیارجمند بهجای توجه به کشاورزی نوین گردشگری و حتی معدن و حیات وحش صنعت سیمان پیشنهاد دادهشده که دو دهه است به بنبست خورده و بهنظر هم نمیرسد از این بنبست راه رهایی یابد زیرا آمایش درستی برای این صنعت وجود نداشتهاست و همیشه با این مشکل روبهرو بودهایم که بدون نگاه کردن مزیتهای درون هر روستا سعی کردهایم که از بیرون صنعتی را که ناهمگون با روستا است وارد کنیم تا مثلاً مشکل اشتغال را برطرف کنیم حالآنکه همان صنعت خودش یک مشکل است.
عدم حمایت از کسب و کار روستایی
عدم حمایت از کسبوکارهای روستایی آن هم در زمان خود و بهموقع درست که میبایست سه دهه قبل انجام میشد و روستاها را چندوجهی توسعه میداد یکی از دیگر مشکلات روستاهای استان سمنان بهخصوص در شرق است سه دهه پیش میبایست ما به فکر تهیه طرحهای گردشگری و توسعه صنایع دستی در کنار آن معادن و حتی سنگهای زینتی و قیمتی میبودیم نه امروز که روستاهایمان خالی از سکنه شده و آب ندارند و تازه به فکر ارائه طرحهای توسعه گردشگری افتادهایم که بسیار دیر است و حتی روستاییها را نیز بهدشواری از مهاجرت بازمیدارد.
همیشه با این مشکل روبهرو بودهایم که بدون نگاه کردن مزیتهای درون هر روستا سعی کردهایم که از بیرون صنعتی را که ناهمگون با روستا است وارد کنیم تا مثلاً مشکل اشتغال را برطرف کنیم حالآنکه همان صنعت خودش یک مشکل است
حمایت از کسبوکارهای روستایی مشاغل خانگی تهیه عرقیات گیاهی که در روستا کشت میشدند داروهای گیاهی فرآوری لبنیات فرآوری محصولات و صنایع تبدیلی و دهها مورد دیگر سبب شده تا روستاها بدون شغل و تولید باقی بمانند برای مثال در شهر مجن که تا همین سی سال پیش بافتی روستایی داشت بهترین سیبزمینی و درختی استان سمنان کشت میشود اما حتی یک کارگاه کوچک صنایع تبدیلی تهیه چیپس سیبزمینی و خشک کردن میوه نیز وجود ندارد.
درنتیجه ما نتوانستیم مشاغل ثابتی را در روستاهای من برحسب آمایش و مزیتهای آن روستا ایجاد کنیم پس نباید انتظار داشت که روستاییهای ما نیز در روستاهای خودشان باقی بمانند و به شهرها مهاجرت نکنند
فقدان صنایع تبدیلی
همتیان: فقدان صنایع تبدیلی در بخشهایی مانند کشاورزی و حتی میراث فرهنگی و صنایع دستی و عدم تکمیل زنجیره تولید و خدمات روستایی که به بازار الکترونیک یا حقیقی تولیدات روستایی منجر شود معضل بزرگ روستاهای استان سمنان است امروزه افراد بسیاری هستند که با تخصصهای درخور توجه بر روی بازار الکترونیک روستایی و حتی صنعت گردشگری کارهای علمی بزرگی کردند اما مسئولان استان سمنان حتی یک تماس تلفنی ساده هم به آنان نگرفتهاند و این نشان میدهد که دولتیها نهتنها مشکل را نمیدانند بلکه برای حل آن هم برنامه خاصی در سر ندارند.
امروز بازار الکترونیک روستایی میتواند یکی از راههای برند سازی و معرفی ظرفیتها و خدمات روستاهای استان سمنان باشد از لحاظ زیرساخت و پوشش اینترنت استان سمنان در رتبه دوم کشور قرار دارد و این یعنی از لحاظ زیرساخت ما مشکل آنچنانی نداریم.
فقدان صنایع تبدیلی در بخشهایی مانند کشاورزی و حتی میراث فرهنگی و صنایع دستی و عدم تکمیل زنجیره تولید و خدمات روستایی که به بازار الکترونیک یا حقیقی تولیدات روستایی منجر شود معضل بزرگ روستاهای استان سمنان است
در این بین اما مهم تفکر و نداشتن برنامه مدیران است آنهم مدیرانی که تماموقت خودشان را صرف انتقال آب به استان سمنان میکنند حالآنکه حتی اگر تمام دریای خزر هم به استان سمنان بیاید بدون برنامهریزی نه روستاهایمان آباد میشود نه شهرهایمان؛ هرچند امکان خشک شدن دریای خزر وجود دارد اما استان سمنان به آبادی نخواهد رسید زیرا باید خشکسالی را در فقدان برنامه توسعه محور و آمایش سرزمینی در این استان یافت.
مهاجرت روستائیان طبیعی بود
بیانصافی است که بگوییم چرا روستاییها به شهرها مهاجرت میکنند زیرا باید خودمان را جای آنان بگذاریم در روستاها نه آبی برای کشاورزی است و نه صنعت و حتی دامداری درنتیجه مردم چگونه باید در این تلاطمهای اقتصادی زندگی کند و از سوی دیگر امیدی هم به آینده نیست زیرا برنامه عملیاتی که مبتنی بر توسعه چندوجهی روستاها باشد وجود ندارد تا دلگرمی مردم باشد.
از این منظر باید گفت ایجاد بازار فروش تولیدات و صنایع دستی توسعه گردشگری برند سازی در کنار مزیت شناسی و محوریت قرار دادن آن مزیتها یکی از راههای خروج روستاهای استان سمنان از بنبست است اما فعلاً برنامه عملیاتی برای آن وجود ندارد.
به نظر من مهاجرت روستائیان به شهرهای استان سمنان طبیعی بود زیرا بدون آب نمی توان در روستاها زندگی کرد از سوی دیگر از آنجا که همه چیزمان را بر پایه کشاورزی نهاده ایم امروز دیگر فرهنگ کار و توسعه گردشگری بر مبنای میراث فرهنگی،صنایع دستی، گردشگری و ... اصلا وجود ندارد در نتیجه باید گفت دولت ضربات مهلکی را به پیکرده روستاهای استان سمنان در سال های اخیر وارد کرده است.
نظر شما