کیومرث فتحاله کرمانشاهی؛ بازار: تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی در سال ۱۳۹۹ با ظرفیتی به مراتب پایین تر از ظرفیت اسمی خود به فعالیت مشغول بودند. این افت تولید، دلایل متعددی دارد که از مهمترین دلایل آن، می توان به چالش های حاکم بر زنجیره فولاد، سیاستگذاری اشتباه و کمبود مواد اولیه اشاره کرد. البته در همین دوره، میزان تولید در صنایع بزرگ فولادی رو به رشد گزارش شد اما این واحدها از امتیازات ویژه ای مانند نهادههای تولید ارزان و در دسترس در مسیر تولید خود بهره مند هستند و شرایط تولید آنها با سایر تولیدکنندگان بخش خصوصی قابلیت رقابت ندارد.
بی توجهی به عملکرد صنایع پایین دستی زنجیره فولاد در حالی است که توسعه فعالیت صنایع پایین دستی و بهره گیری از ظرفیت آنها به منزله توسعه اقتصادی و رونق اشتغالزایی است. به علاوه آنکه زمینه افزایش ارزش افزوده و رونق اقتصادی را فراهم می کند. هر چند بهرهگیری از ظرفیتهای این بخش تاکنون آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته است.
همانطور که پیش تر هم اشاره شد، لوله و پروفیل سازان فولادی در مسیر تامین مواد اولیه خود با کاستیهایی روبرو هستند. مواد اولیه مورد نیاز این صنایع از بورس کالا تامین می شود. عرضه و تقاضا معیارهای اصلی تعیین کننده نرخ در بازار بورس هستند. با این وجود، طی ماههای گذشته، شاهد مهندسی عرضه و به دنبال آن، رشد نرخ معامله این محصولات در سایه رقابت برای خرید هستیم. این در حالی است که اگر رشد تولید در صنایع پایین دستی در اولویت باشد باید از مدیریت عرضه محصول در بازار آزاد و بورس کالا جلوگیری کرد تا بدین ترتیب زمینه واسطه گری و دلالی از این بازار حذف شود. در همین حال، مواد اولیه مورد نیاز برای صنایع پایین دستی تامین و بدین ترتیب همه تولیدکنندگان از شرایط موجود منتفع شوند.
در ادامه باید خاطرنشان کرد که تامین نشدن مواد اولیه مورد نیاز تولید در صنایع پایین دستی به منزله کاهش ظرفیت تولید آنها و به دنبال آن کاهش بهره وری و سودآوری واحدهای تولیدی است؛ یعنی این چالش به قدری جدی است که به آسانی نمی توان از کنار آن عبور کرد. همچنین قوانین حاکم بر عملکرد صنایع به طور مداوم تغییر می کند و این درحالی است که موفقیت عملکرد صنایع مستلزم وجود استراتژی مدون و باثباتی است. در طول سالهای اخیر شاهد صدور بخشنامههای یک شبه و غیرکارشناسی بودهایم که روند تولید را با چالشهای جدی روبرو کرده است.
مجموع این اتفاقات در نهایت می تواند ضرر غیرقابل جبرانی را به صنایع و مصرف کننده نهایی وارد کند؛ در نتیجه از سیاستگذاران انتظار می رود شرایط تولید را بیش از پیش جدی بگیرند و برای بهبود وضعیت آن تلاش کنند. در همین حال، بخش قابل توجهی از چالشهایی که در سال گذشته، فعالیت صنایع فولادی را تهدید کرد، از عملکرد اشتباه سیاستگذاران نشات گرفت. چنانچه مسوولان، این بار از اشتباهات گذشته خود درس بگیرند و اشتباهات خود را تکرار نکنند، می توان به بهبود شرایط امید داشت.
اما اگر همین روند اشتباه در تصمیم گیری و تدوین استراتژیها ادامه یابد، فعالان صنعتی با چالشهای جدی تری در مسیر فعالیت خود روبرو می شوند. توجه به این نکته، ضروری به نظر می رسد که در سال جاری دولت تغییر می کند. همین برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و استقرار دولت جدید به خودی خود چالشهایی را برای صنایع ایجاد و روند رفع مشکلات را کُندتر از قبل میکند؛ بنابراین تنها می توان امید داشت که سیاستگذاران جدید با درایت بیشتر در مسیری گام بردارند که بهبود تولید در عملکرد صنایع معدنی مهیا شود.
چنانچه پارامترهای حاکم بر محیط کسب و کار بهبود یابد، صنایع ما از ظرفیت رشد تولید برخوردار هستند و در همین حال، می توانند حضور خود را در بازارهای جهانی پُر رنگتر کنند اما تا شرایط تغییر نکند، نمی توان به بهبود شرایط تولید و تجارت امیدوار بود.
نظر شما