بازار؛ گروه خودرو: در سال گذشته به دلیل سرازیر شدن سرمایههای سرگردان از بازارهای موازی به بازار خودرو، قیمت خودروها به شدت افزایش یافت. جهشی که مشتریان واقعی را از این بازار دور و سودجویان را غنیتر کرد. در بازار خودرو کشور، دو خودرو محبوب کراساوور در کلاس بی، یعنی رنو کپچر و سانگیانگ تیوولی وجود دارد. علیرغم اینکه در گذشته نه چندان دور به این خودروها در دسته محصولات اقتصادی بودند، اما در بازهای از زما در سال گذشته قیمتشان یک میلیاردتومان را نیز در نوردید. با این حال از ابتدای سال با افت قیمت مواجه و احتمالا جز گزینههای خرید مشتریان در بازار باشد. بنابراین در این گزارش به مقایسه این دو خودرو خواهیم پرداخت.
ظاهر دو خودرو
شرکت خودروسازی رنو در سال ۲۰۱۳ محصول جمع وجور خود در کلاس بی یعنی کپچر را به بازار جهانی معرفی کرد. از آنجایی که این محصول برای قشر جوان و با قیمت اقتصادی با پلتفرم بی کلاس ساخته شده، در بازارهای جهانی خوش درخشید. در همان سالهای ورود به بازار جهانی توانست رکورد فروش ۸۴ هزار دستگاه را از آن خود کند. پس از این موفقیت، دو محصول دیگر گروه رنو-نیسان یعنی جوک و داستر، موفق به کسب رتبه سوم فروش شد و در سه ماهه آخر سال ۲۰۱۳ در کلاس بی خودرو جمع و جور شدند. در سال ۹۵ و پس از انعقاد برجام گروه صنعتی ایرانخودرو، رنو کپچر را به بازار کشور آورد و در اوایل سال ۹۶ آن را به بازار عرضه کرد. کپچر باتوجه به المانهای طراحی رنو، از یک استایل جوان پسند به لطف خطوط تیز و فرمهای تخت روی بدنه جذابیت ماندگار دارد. در کنار این ویژگیهای طراحی ترکیب دو رنگ متفاوت بدنه وسقف کاراکتری اسپرت دارد.
پوزه کپچر به لطف چراغهای جمعوجور، جلوپنجره به سبک رنو، لوگوی بزرگ لوزی شکل رنو در جلوترین نقطه پوزه، خطوط تیز روی کاپوت و مزین شدن بخشی از جلوپنجره و سپر به کروم چهرهای جوانپسند و جذاب دارد و دیگر خبری از طراحیهای کسل کننده رنو نیست. اما در نمای عقب چراغهای به فرم بیضی شکل و یک فرم تخت در عقب، ساده بودن محسوسی را القا میکند. هرچند که کپچر در سال ۲۰۱۷ دستخوش تغییرات طراحان رنو قرار گرفت و نسخه فیسلیفت آن به بازار جهانی عرضه شد، اما تمامی نسخههای موجود در بازار ایران نسل اول و پیش از فیسلیفت هستند.
از سوی شرکت خودروسازی سانگیانگ سال ۲۰۱۵، از محصول کراساوور سابکامپکت کلاس B خود به نام تیوولی پرده برداشت. تیوولی به نوعی یک نماد متفاوت از طراحی سانگیانگ است که به تعبیر بسیاری، زبان جدید طراحی این خودروساز کرهای-هندی به خوبی در این کوتاه قامت جذاب نمود دارد. تیوولی به لطف بهرهگیری از خطوط تیز و ایجاد احجام ماهیچهای به واسطه این خطوط استایلی جذاب را از یک کراساوور سابکامپکت را به نمایش میگذارد. چهره خودرو با چراغهای کشیده که در امتداد آن خط مشکی رنگ پیوسته میان چراغهای جلو قرار گرفته، کمی حس تهاجمی بودن به این کوتاه قامت میبخشد. در نمای عقب به لطف یک خط برجسته که حجم خاصی را ایجاد کرده در کنار چراغهای با گرافیک U نمای زیبایی از تیوولی را نشان میدهد. باتوجه به فاصله محوری ۶ میلیمتری بیشتر کپچر نسبت به تیوولی، اما در بخش عقب و باتوجه به ارتفاع۱۵۶۷ میلیمتری که قامت تیوولی ۱۵۹۰ بوده، فضای کوچک و آزار دهندهای را در اختیار سرنشینان عقب میگذارد.
کابینهای پر حاشیه
کابین رنو کپچر، همچنان مینیمال بودن خاص طراحی آشنای رنو را تداعی میکند. داشبورد این کراساوور سابکامپکت فرانسوی فضای خلوتی دارد که باید این مساله را مرهون طراحی کلاستری با نمایشگر دیجیتالی، قرارگیری یک نمایشگر ۷اینچی لمسی کنسول میانی و تنها تنظیمات مربوطه سیستم تهویه مطبوع در زیر آن دانست. اما طراحی دریچههای کروی شکل در طرفین داشبورد، غربیلک فرمان بزرگ و دستهدنده نسبتا مترفع و استفاده از پلاستیک خشک دقیقا همان پارامترهای آشنای کابین محصولات رنو هستند. باتوجه به اینکه از پلاستیک خشک در کابین بهره گرفته شده، اما در مقابل رقیب نچندان جدی خود یعنی سانگیانگ تیوولی یک سر و گردن به لحاظ کیفیت ساخت بالاتر است. زیرا در سرعتهای بالا و حرکت روی سطوح ناهمواره، در کابین هیچ سر و صدای به گوش نمیرسد و هیچ لرزشی در قطعات وجود ندارد، ضمن اینکه عایقبندی حرارتی در زمان افزایش دمای کاری موتور، در حدی است که حرارت ناشی از قطعات به کابین ورود نمیکند. این را باید به طراحی دقیق سازه شاسی و عایقبندی آن و دیواره به اصطلاح آتش دانست. تنها نکته منفی که به رنو کپچر وارد است، فضای کوچک و آزاردهنده برای سرنشینان عقب است که چندان مورد رضایت مشتریان نیست.
تجهیزات و امکانات رفاهی رنو کپچر سیستم ترمز ABS، EBD، EBA، ESP و کمکی آغاز حرکت در سراشیبی، مجهزبه ۴ ایربگ، سیستم مولتیمدیا با صفحه نمایش ۷ اینچی، تودوزی چرم، سنسور پارک، دوربین دید عقب، استارت دکمهای هوشمند، کروز کنترل، سیستم محدود کننده سرعت، حالت ECO برای بهینهسازی مصرف سوخت، کارت قفل و استارت هوشمند رنو، فرمان برقی، غربیلک فرمان چرمی و سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک برای رفاه هرچه بیشتر سرنشینان در نظر گرفته شده است. از طرفی سانگیانگ تیوولی برخلاف رقیب جدی فرانسوی خود، کابین شلوغی دارد. چراکه باتوجه به کلاستر(پشت آمپر) جدید و تعبیه شدن یک نمایشگر ۷ اینچی در کنسول میانی، دکمههای فیزیکی بسیار به منظور تنظیمات سیستم تهویه مطبوع و سایر تنظیمات گرمکن شیشه طراحی شده و فضای شلوغ را ایجاد کرده است. باتوجه به طراحی غربیلک فرمان اسپرت D و دسته دنده مزین شده به کروم و استفاده از تزئینات کروم روی غربیلک فرمان و دور دریچههای سیستم تهویه مطبوع، اما نکته منفی که به تیوولی وارد است، کیفیت ساخت پایین قطعات و استفاده از پلاستیک نامرغوب سخت است که به اصطلاح بسیار به چشم میآید و برجستهترین نکته منفی تیوولی است. اما تیوولی به لطف بیش از ۷۰ میلیمتر طول بیشتر، ۱۷ میلیمتر عرض بیشتر و ۲۳میلیمتر قامت بیشتر فضای راحتتر و نسبتا بیشتری را در اختیار سرنشینان میگذارد. عدم عایقبندی صحیح، ضعف در جانمای قطعات و سروصدای قطعات پس از کارکردی بیش از ۶۰ هزار کیلومتر از نکات منفی و بحث برانگیز تیوولی به حساب میآید. از مهمترین آپشنهای سانگیانگ تیوولی میتوان به سیستم ترمز ABS، EBD، ESP، HBA، TCS و چهارچرخ ترمز دیسکی، ۶ ایربگ، ورود بدون کلید(کیلس)، استارت دکمهای، سنسور پارک، دوربین دید عقب، سیستم تنظیم ارتفاع نور خودرو، کروز کنترل، سیستم مدیریت برق باتری، صندلیهای با روکش چرمی و پشت سری فعال در هنگام تصادف و... اشاره کرد.
کدام پیشرانه؟
از آنجا که در این مطلب رنو کپچر و رقیب نچندان جدی آن یعنی سانگیانگ تیوولی و نسخه پایه آن مدنظر ما است، بنابراین یکی در زیر کاپوت خود یک پیشرانه کم حجم توربوشارژ را جا داده و دیگری یک موتور تنفس طبیعی. پیشرانه رنو کپچر را یک موتور چهارسیلندر خطی به حجم ۱.۲لیتری موسوم به Tce۱۲۰ را تشیکل میدهد که باتوجه به قرارگیری ۱۶ سوپاپ در سرسیلندر، نصب سیستم پرخوران توربوشارژ و سیستم تایمینگ متغیر سوپاپها حداکثر توان خروجی را به ۱۲۰ اسببخار و حداکثر گشتاور را به ۱۹۰ نیوتونمتر میرساند. نکته قابل توجه در قوای محرکه کم حجم این کوتاه قامت فرانسوی، کیفیت ساخت بالای قطعات است که اگر مالک خودرو، کارکرد سالیانه ۲۰ هزار کیلومتر(استاندارد کارکرد)، در کنار تعویض قطعات مصرفی موتور به همراه روغن موتور که مهمترین سیال در پیشرانههای احتراق داخلی پیستونی است، در نظر گیرد. این موتور ۱.۲لیتری توربوشارژ باتوجه به شرایط جوی و سوختی کشور، به یک موتور کم دردسر و کم استهلاک بدل میشود. این نکته را در نظر داشته باشید که برخلاف آنکه کیفیت ساخت بالای قطعات یک مزیت برای کپچر است، اما پیچیدگی در مهندسی این خودروساز به لحاظ فرآیند تعمیر، عدم دسترسی آسان به قطعات و حساسیت بسیار بالای موتور به روغن موتور و قطعات مصرفی، در کوتاه مدت میتواند به یک پیشرانه پردردسر بدل شود. با این وجود گیربکس ۶سرعته اتوماتیک دوکلاچه که وظیفه رساندن گشتاور و قدرت به چرخهای جلو خودرو را برعهده دارد، از نظر کیفی در سطح بالایی ارزیابی میشود. به دلیل بهروز بودن پروگرامینگ و بخش قطعات و مدارات هیدرولیکی و شیرهای کنترلی، تعویض دنده همواره با کمترین میزان ارتعاش مواجه بوده و این امر سبب میشود که کپچر باتوجه به وزن ۱۱۸۰کیلوگرمی خود، شتاب راضی کنندهای را در اختیار مالک خود بگذارد.
با این وجود کپچر تا ۱۵۰هزار کیلومتر کارکرد با در نظر داشتن نگهداری صحیح از خودرو، یک گزینهای بیدردسر خواهد بود. از طرفی سانگیانگ تیوولی یک نقد بسیار مهمی که به آن وارد است، نبود اصالت و همچنین عدم هماهنگی میان موتور و گیربکس است. منظور از این عبارت این است که پیشرانهای تیوولی از موتورهای کم حجم ژاپنی الگوبرداری شده و گیربکس آن نیز از شرکت آیسین ژاپن تامین شده است. قلب تپنده تیوولی آرمور را یک موتور چهارسیلندر به حجم ۱.۶لیتری تنفس طبیعی با ۱۶ سوپاپ در بخش فوقانی و مجهزبه سیستم زمانبندی متغیر سوپاپها شکل میدهد که حداکثر۱۲۸اسببخار قدرت و ۱۶۰ نیوتونمتر گشتاور تولید میکند. این موتور تنفس طبیعی اگرچه فاقد پیشرانه پرخوران بوده، اما به لحاظ کیفی نمرهای قابل قبولی را در مقابل رقیب فرانسوی خود در این بخش کسب نمیکند. زیرا پس از کارکرد ۳۵هزار کیلومتر، شیرهای برقی سیستم تایمینگ متغیر سوپاپها موسوم به OCV عملکرد ضعیفتری خواهد داشت و این مساله منجربه ایجاد سروصدای بسیار در حین کارکرد موتور میشود. ضمن اینکه نسبت حساسیت به قطعات مصرفی از رنو کپچر بیشتر بوده و اگر مالک خودرو سهلانگاری در نگهداری کند، آن وقت با دردسر و هزینههای بسیاری در زمینه تعمیر موتور مواجه خواهد شد. باتوجه به اینکه تیوولی در نسخههای دیگری چون اسپرت و الیت در بازار موجود است، اما نسخه آرمور آن مدنظر ما در این مطلب است، از سیستم انتقال قدرت محور جلو یعنی دیفرانسیل جلو بهره میگیرد. گیربکس ۶سرعته اتوماتیک ساخته شده شرکت آیسین یکی از باکیفیتترینهای کلاس خود بوده و باتوجه به بهروزرسانیهای که در بخش کنترلرهای الکترونیکی و شیرهای هیدرولیکی انجام گرفته، پروسه تعویض دندهها به موقع انجام میشود. اگر از تیوولی به درستی نگهداری شود و مالک به پارامترهای چون قطعات مصرفی و تعویض سیالات مهم پیشرانه و گیربکس اهمیت دهد و سالیانه ۲۰هزار کیلومتر نیز رعایت شود، سانگیانگ تیوولی تا ۱۰۰هزار کیلومتر یک پیشنهاد خوب خواهد بود.
راحتی سفر و عملکرد
باتوجه به اینکه مهندسان رنو کپچر در محور جلو از ساختار مکفرسون و در محور عقب از نوع فنر پیچشی با اتصالات چندگانه در نظر گرفتهاند و سایز رینگهای ۱۷ اینچی، سواری مطلوبی دارد اما در بخش عقب آزار دهنده است. باتوجه به هندسی طراحی سیستم فرمان و بهرهگیری از سیستم فرمان برقی هندلینگ قابل اعتمادتری نسبت به سانگیانگ تیوولی دارد. اما تیوولی باتوجه به ساختار مکفرسون در جلو بهره میگیرد، سواری نرمتر و باکیفیتتری دارد و باتوجه به رینگهای ۱۸ اینچی کیفیت سواری بهتری دارد. از دیگری نقاط ضعف تیوولی به بیش فرمانی میتوان اشاره کرد و یک نکته بسیار مهم در کپچر که یک بسیار به چشم میآید، سیستم ترمز کاسهای برای محور عقب است که عملکرد چندان مناسبی ندارد.
نتیجه گیری
باتوجه به اینکه خدمات پس از فروش کپچر به نوعی بهتر بوده و از لحاظ کیفیت در سطح بالاتری قرار میگیرد و میتواند در بلند مدت یک خودرو کم دردسر باشد، این روزها با صرف هزینه بازه ۸۵۰ میلیون تومانی میتواند گزینه نخست برای خرید باشد. سانگیانگ تیوولی در بخش تامین قطعات سرنوشتی مشابه رقیب فرانسوی خود دارد(عدم دسترسی آسان به قطعات و لوازم یدکی)، تنها سواری باکیفیتتر و به لحاظ ابعاد جادارتر بوده و در بلند مدت، اگر به نگهداری آن توجه نشود به یک گزینه پردردسر بدل شده و اگر تنها تا ۱۰۰ هزار کیلومتر کارکرد به دنبال گزینهای بهروز هستید با صرف هزینه تا بازه ۹۶۰ میلیون تومان باید در گزینه دوم قرار داد.
نظر شما