محمد شهاب، بازار:
_ علم اقتصاد سلام! در وضعیت خیلی بدی به سر می بریم. به ما کمک کنید!
_ در چه وضعیتی به سر می برید؟
_ تورم سالانه شما در بازه ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ در نهایت ۲.۸۴ درصد بود.
_ شما چه تورمی را تجربه می کنید؟
_ کار ما از درصد گذشته است. ما به جای درصد از واژه برابر استفاده می کنیم. حداکثر تورم سالانه شما ۲.۸۴ درصد است در حالیکه تورم سالانه ما مثلاً دو یا سه یا چهار برابر است یعنی ۲۰۰ یا ۳۰۰ یا ۴۰۰ درصد!
_ سیاست پولی انقباضی را در پیش بگیرید.
_ منظور شما چیست؟ دقیقاً این سیاست شما، پول چه کسانی را قرار است جمع کند؟
_ معلوم است. با انتشار اوراق، نقدینگی مردم جمع می شود و با جمع شدن نقدینگی مردم طبق قانون بازار، تورم کاهش می یابد.
_ نقدینگی نزد مردم خیلی وقت است که جمع شده است و اگر می بینید که مردم مطابق قانون بازار، تمایل به خرید ارز و سکه دارند به علت همین مساله است که مرتب مشاهده می کنند نقدینگی آنها در حال جمع شدن است. به فرض حرف شما را قبول کنیم. چقدر بیشتر نقدینگی از مردم جمع شود تا بر اساس همان قانون بازاری که فرمودید تورم کاهش پیدا کند؟ و آیا تورم را این سیاست انقباضی کاهش می دهد یا آن قدرت مداران و مالکان بزرگ اقتصادی، تا نقش خود را پنهان کنند؟
_ به هر حال تورم مرتبط با نقدینگی است و سیاست انقباضی پولی کمک به کاهش تورم می کند. اگر احساس می کنید که باید نقدینگی طبقه های بالای جامعه جمع آوری شود بسیار خوب، سیاست پولی انقباضی را برای این گروه اعمال کنید.
_ برخی می گویند تورم مرتبط با سیاست انقباضی پولی و ماهیت ناقص اجرای سیاست پولی انبساطی است؛ وقتی حمایت مادی درست از فعالیت های اقتصادی دریغ می شود و قانون بازار پررنگ تر می شود. یعنی به تنهایی هدف گذاری اخذ نقدینگی از طبقه های مرفه نشین نیز کافی نیست و حتی نیاز هم نیست؛ اگر حمایت مادی درست تعریف و به درستی اجرا شود...
بررسی نسخه های درمانی برای کاهش تورم در ادبیات نظری علم اقتصاد، می تواند علم اقتصاد را تا سرحد بی آبرویی به سمت و سوی خودکشی متمایل کند!
اگر از همه ایرادات علم نظری اقتصاد چشم پوشی کنیم، پایداری سیاست پولی مرتبط با تورم های سالانه جدید نیست بلکه در نهایت می توان گفت سطح قیمت جدید ایجاد شده در تورم اولیه ایجاد شده حفظ می شود.
سیاست پولی یا تصمیم به افزایش تولید برای تولید کنندگان را ایجاد میکند یا ایجاد نمی کند. اگر ایجاد نکرد که افزایش قیمت ایجاد نمیشود و اگر ایجاد کرد؛ یک تولید کننده چون با علم به افزایش قیمت نهاده های تولید، تصمیم به افزایش سرمایه گذاری گرفته است؛ افزایش قیمت در کنار افزایش تولید خواهد بود. در صورتی که سیاست پولی (حمایت مادی)، بلاعوض به تولید کنندگان داده شود، افزایش قیمت مواد اولیه به افزایش قیمت محصول نهایی ختم نمی شود و افزایش قیمت مواد اولیه چون مرتبط با تورم و کاهش قدرت خرید کارگران نمی شود معادل خود، افزایش دستمزد نیز دنبال نمی شود. بنابراین پیامد سیاست پولی یا عدم تورم و عدم تولید است و یا افزایش تولید و عدم تورم. ضمن اینکه فقدان اجرای سیاست پولی درست، خود عامل تورم می تواند در نظر گرفته شود خلاف آنچه علم اقتصاد می گوید تورم از سیاست پولی است و باید کنترل سیاست پولی دنبال شود.
نظر شما