۳۱ فروردین ۱۴۰۰ - ۰۹:۳۳
اقتصاد ایران نه سرمایه داری است نه سوسیالیستی| چین ابرقدرت قرن ۲۱ است
محقق دانشگاه کمبریج در گفتگو با بازار:

اقتصاد ایران نه سرمایه داری است نه سوسیالیستی| چین ابرقدرت قرن ۲۱ است

پروفسور «فرانچسکو بولدیزونی» معتقد است سیستم اقتصادی کشورهایی مانند چین، روسیه و ایران نه سرمایه داری هستند و نه سوسیالیستی. نمی دانم.

بازار؛ گروه بین الملل: تا زمانی که نئولیبرالیسم - چهره ای که سرمایه داری از دهه ۱۹۸۰ به این سو فرض کرده است - نشانه هایی از پیری را نشان می دهد، این تمایل وجود دارد که هر بحرانی را منادی تغییر قریب الوقوع آن تلقی کنیم.

این مورد حتی در مورد بحران هایی که از اقتصاد یا امور مالی نشات نمی گیرند نیز صادق است - همانطور که در بحث های فعلی در مورد جهان پس از Covid-۱۹ نشان داده شده است. واقعیت جالب این است که احساس عذاب که این حوادث مهم را احاطه کرده نه تنها امید به غلبه بر مدل اجتماعی فاجعه باری را که در دهه های اخیر مسلط است، دامن می زند بلکه سرمایه داری به دلیل نابرابری هایی که غیر قابل انکار تولید می کند، بی عدالتی نژادی که تداوم می یابد، آسیبی که به محیط زیست وارد می کند و غیره ناپایدار تعریف می شود.

کتاب «پیشگویی پایان سرمایه داری؛ ماجراهای فکری از زمان کارل مارکس» به قلم پروفسور «فرانچسکو بولدیزونی» محقق دانشگاه کمبریج انگلستان و استاد علوم سیاسی دانشگاه علم و صنعت نروژ که توسط انتشارات دانشگاه هاروارد منتشر شده به توضیح سیستم سرمایه داری و دلایل پایداری این سیستم علی رغم پیش گویی هایی مبنی بر افول آن می پردازد. «بولدیزونی» از نظریه پردازان مطرح اقتصاد سیاسی است که دیدگاههای او در خصوص نظام سرمایه داری در سطح بین المللی حائز اهمیت است.

پروفسور «فرانچسکو بولدیزونی» در گفتگو با خبرنگار بازار در مورد چرایی نادرستی پیش بینی ها در خصوص اضمحلال سرمایه داری گفت:  اگر نقائصی که باعث آزار سرمایه داری شده است دلایلی برای نابودی آن نیست، پس آیا باید نتیجه بگیریم تداوم آن به دلیل فضایل آن است؟ توضیح معمول اقتصاد جریان اصلی این است که سرمایه داری با کارایی مفروض خود پایدار است که به لطف آن بر سایر سیستم ها نیز غلبه دارد.

وی تأکید کرد: من این نمای کارآیی را نیز قبول ندارم. تز من این است که دلایل تداوم سرمایه داری هیچ ارتباطی با کیفیت بافت آن ندارد بلکه دلایل تدوام باید در ساختار اجتماعی که در آن تعبیه شده است یافت شود و دو عنصر به طور توام در تداوم آن نقش دارند: سلسله مراتب و فردگرایی.

وی افزود:  تمام جوامع پیچیده تا حدودی سلسله مراتب هستند، اما جامعه سرمایه داری از جامعه فئودالی به ارث رسیده که در آن روابط قدرت بسیار نامتقارنی رشد کرده است. همان وابستگی ایجاد شده توسط نیاز که قبلاً رعیت ها را به اربابانشان متصل می کرد، اکنون مردم را به استثمارگران میلیاردرشان متصل می کند.

وی یادآور شد: سرمایه داری سلسله مراتب جدید را جایگزین سلسله مراتب قدیمی کرد. این مهم یک طبقه جدید ایجاد کرد که هنوز هم در جوامع ما بسیار مهم است. در حالی که تمایزات اجتماعی در دنیای قدیم وضعیت بدو تولد را منعکس می کرد، در دنیای جدید براساس توانایی جمع آوری پول است. از این نظر، سرمایه منجر به تغییر شکل طبقه بندی اجتماعی شد. با این حال، عنصر واقعی جدیدی که با ظهور سرمایه داری همراه بود و آن چیزی که بیش از همه آن را متمایز می کند، فردگرایی است.

استاد دانشگاه علم و صنعت نروژ همچنین گفت: امروزه مردم به جای ترجیح و هنجارها و وظایفی که از تعلق داشتن به یک جامعه ناشی می شود ، با ترجیحات ، نیازها و حقوق خود احساس انگیزه می کنند. آنها روابط واسطه ای بر اساس قرارداد دارند و عمدتاً برای تأمین نیازهای خود به بازار متوسل می شوند.

اقتصاد ایران نه سرمایه داری است نه سوسیالیستی| چین ابرقدرت قرن ۲۱ است

وی در ادامه یادآور شد: با گذشت زمان، این منطق بازار و انگیزه اصلی آن به طور فزاینده ای حتی در حوزه های حساس زندگی انسان مانند کار و مراقبت های بهداشتی تعمیم یافته است. این ساختارهای اجتماعی سلسله مراتبی و ارزشهای فردگرایانه طی قرنهای متمادی شکل گرفته است و نمی تواند ناگهان از بین برود. اگر سلسله مراتب تقریباً تمام مدت با ما بوده، فردگرایی با شکل خاصی که مدرنیزاسیون در این قسمت از جهان ایجاد نموده در هم آمیخته است. خوشبختانه همه جوامع غربی به یک میزان سلسله مراتب و فردگرا نیستند.

محقق دانشگاه کمبریج تأکید کرد: در نهایت فکر نمی کنم سرمایه داری برای همیشه ادامه داشته باشد. همه سیستم های اجتماعی در تاریخ بشر آغازی داشته اند و پس از گذر از تحولی آهسته و در عین حال بی امان، سرانجام به چیز دیگری تبدیل می شوند. هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم سرمایه داری یک استثنا خواهد بود.

وی افزود: همانطور که «رالف دارندورف» می گوید مستضعفان یک دوره هرگز به حاکمان دوره بعدی تبدیل نشده اند. نخبگان همیشه توسط نخبگان رقیب جایگزین می شوند. به همین دلیل، به نظر من دستیابی به عدالت اجتماعی بیشتر در سرمایه داری باید بالاترین اولویت برای مترقیان باشد. همانطور که در ابتدا اشاره کردم من این کتاب را برای کسانی که رویای تغییر سیستم بزرگ را در سر می پرورانند، نوشتم. تاریخ نشان می دهد که دستیابی به تغییرات کوچک و افزایشی چقدر دشوار است.

بولدیزونی توضیحات بیشتری در مورد کتاب خود ارائه داد و گفت: در این کتاب من تمایزی بسیار شفاف بین آینده سرمایه داری در غرب و چشم انداز آن در جاهای دیگر قائل شده ام و آنچه در خلاصه پیوست می گویم فقط مربوط به غرب است. به نظر من سرمایه داری یک سیستم کاملاً خاص از فرهنگ است، سیستمی که فقط در اروپا و آمریکای شمالی کاملاً ریشه دوانده است، حتی اگر قدرت های غربی طی دو قرن سعی کرده بودند با استعمار و امپریالیسم آن را در شرق و جنوب جهانی گسترش دهند.

وی افزود: بنابراین من سیستم های اقتصادی کشورهایی مانند چین، روسیه و ایران را سرمایه داری نمی دانم. من فکر نمی کنم آنها سوسیالیست هم باشند اما یکی از نکات من دقیقاً این است که به تصویر کشیدن سیاه و سفید جهان، مثل اینکه فقط سرمایه داری یا سوسیالیسم وجود دارد، یک تثبیت غربی است. جهان بسیار پیچیده تر از آن است.

محقق دانشگاه کمبریج در پایان تأکید کرد: پیش بینی من این است که در دهه های آینده اختلافات بین سیستم های سرمایه داری و غیر سرمایه داری در نتیجه سقوط هژمونی آمریکا بیشتر و بیشتر خواهد شد. اکنون ایالات متحده از لحاظ فنی کشوری شکست خورده است، قادر به حفظ نظم داخلی نیست و تحت فشارهای فزاینده رقابتی از چین قرار دارد که به ابرقدرت قرن ۲۱ تبدیل می شود. با کمرنگ شدن نفوذ آمریکا در سایر نقاط جهان، دامنه تحکیم و گسترش سیستم های اقتصادی جایگزین سرمایه داری بیشتر رشد خواهد کرد.

کد خبر: ۸۳٬۶۰۴

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha