جواد حیران نیا؛ بازار: یکی از شگردهای کشورها استفاده از ظرفیت و پیچیدگی ساختارهای تصمیم گیری داخلی در روند مذاکرات مرتبط با توافق نامه های بین المللی است.
در این میان آمریکا چند قدم از دیگران جلوتر هم هست. چرا که از این ظرفیت برای توافق نامه هایی بهره می برد که تکلیف آن در گذشته روشن شده است.
برجام حکایتی از این داستان است. یعنی توافقی که توسط ترامپ نقض شده و او از این توافق خارج شده را دوباره به میز مذاکره کشانده و از اهرمهایی که ترامپ در اختیار گذاشته نیز بهره می برد.
طنر قضیه این است که به کرات خود شخص بایدن ترامپ را تروریست نیز خوانده ولی حال به اتکای اقدامات «ترامپ تروریست» در خصوص برجام عمل می کند. گویا ترامپ فقط در خصوص برجام تروریستی عمل نکرده است.
داستان از این قرار است زمانی که ترامپ از برجام خارج شد و آنرا نقض کرد و تحریمهای ذیل برجام را بازگرداند در اقدامی دیگر برچسب تحریمها را از ذیل هسته ای به غیر هسته ای تغییر داد.
برای نمونه بانکهای ایران که سابقا ذیل تحریمهای هسته ای قرار داشتند و با انعقاد برجام از تحریم خارج شدند را با برچسبهای قانون مبارزه با پولشویی(سیسادا) و قانون مبارزه با تروریسم(پاتریوت) تحریم کرد. یعنی اگر بانکهای ایران بخواهند از تحریم خارج شوند از منظر قوانین داخلی امریکا صرفا با بازگشت امریکا به برجام میسر نیست. چرا که برجام محدود به رفع تحریمهای هسته ای است.
امریکا در واقع برای رفع تحریمهای غیر هسته ای زمین بازی را جوری طراحی کرده که رفع تحریمهای سابقا هسته ای نیازمند گفتگوهای فراگیر در خصوص موضوع موشکی و سیاست منطقه ای ایران باشد. چرا که برای رفع تحریمهای مبتنی بر قانون مبارزه با تروریسم ایران باید در خصوص فعالیتهای منطقه ای گفتگو کند.
این موضوعی است که توسط «ریچارد نفیو» طراح تحریمهای ایران در دوره اوباما و عضو کنونی تیم مذاکره کننده آمریکا در وین(معاون رابرت مالی) تایید شده است.
در واقع «نفیو» تأکید دارد که تحریمهای هسته ای ایران که در دولت ترامپ ذیل عناوین و برچسبهایی چون تروریسم، سلاحهای کشتار جمعی و ... قرار گرفته صرفا با اختیارات رئیس جمهور آمریکا قابل رفع نیست.
نفیو در این خصوص در مصاحبه ای گفته بود: «درست است که دولت ترامپ قصد دارد تا حذف تحریمها را در آینده سخت تر کند و بخاطر همین نیز حالا افراد و نهادها را تحت عنوان «تروریستی» و علاوه بر این «اشاعه دهنده هستهای» مورد تحریم قرار میدهند. در نهایت، اگرچه رئیس جمهور اختیار قانونی را برای حذف این طرحها و برنامهها را صرف نظر از محتوایشان دارد، اما حذف آنها، مشروط به این است که این طرحها صراحتا از نظر قانون آمریکا مورد نیاز نباشند. عبارت «تحریمهای مرتبط با هستهای» هیچ جایگاه قانونی در قوانین آمریکا ندارد، بلکه فقط در برجام به عنوان یک عبارت هنرمندانه به آن اشاره شده است. گروه بندی کردن و دسته بندی کردن این تحریمها طی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ خیلی منطقی و عاقلانه به نظر میرسید، اما اگر قرار بر مذاکره بر سر توافقی جدید میان ایران و دولت آتی آمریکا باشد، شاید منطقی تر این است که تعریف تحریمهایی را که ممکن است حذف شوند، گسترده تر و فراگیرتر کرد. این حقیقت را نیز باید در نظر داشت که خیلی از مقامات آمریکایی و حامیان آنها در خارج از مجموعه اندیشکدهها و مجامع علمی، آشکارا و به صراحت اعلام کردهاند که آنها بدنبال تغییر ماهیت تحریمها از مسائل «مرتبط با هستهای» به موضوعات فراگیرتر و گستردهتری هستند تا این شرایط، مذاکره برای توافق جدید با ایران را سخت تر کند.»
با این وجود «نفیو» در مصاحبه ای که با خبرگزاری بازار داشت تقریبا حرف قبلی خود را نقض کرد و صراحتا و در پاسخ به این پرسش که «آمریکا برچسب تحریمهای صنعت نفت ایران را ذیل برچسب مبارزه با تروریسم قرار داد. برداشته شدن این تحریمها آیا نیاز به مجوز کنگره دارد یا شخص رئیس جمهور آمریکا قادر به برداشتن آنها است؟» گفت: خیر، لغو این تحریم ها نیازی به تصویب کنگره ندارد. رئیس جمهور ایالات متحده - این شخص یا رئیس آینده - می تواند آنها را بنا به صلاحدید کنار بگذارد.
لفظ «صلاحدید» نیز در این پاسخ خودنمایی می کند. چرا که اشعار نمی دارد که همه تحریمها باید لغو شود. این موضع گیری «نفیو» که در مصاحبه آبان ماه سال 1399 مطرح شده است همان چیزی است که حالا تیم بایدن در خصوص رفع تحریمها می گوید یعنی رفع «تحریمهای ناسازگار با برجام».
لذا تقسیم بندی امریکا از تحریمهای ایران در مذاکرات جاری در وین به این گونه است: «تحریمهای هسته ای» و «تحریمهای غیر هسته ای». یعنی آمریکا تحریمهایی که ذیل برچسب هسته ای اعمال شده بود را با بازگشت به برجام لغو می کند. بر اساس آنچه آمریکا اعلام کرده تحریمهای «ناسازگار با برجام» لغو خواهد شد یعنی تحریمهایی که ذیل برچسبهای غیر هسته ای در دوره ترامپ قرار گرفته تماماَ رفع نخواهد شد و آمریکا تشخیص خواهد داد کدام «ناسازگار» با برجام است و کدام نه.
این در حالی است که تقسیم بندی ایران از تحریمها به صورت «برجامی» و «غیربرجامی» است. یعنی ایران معتقد است تحریمهای هسته ای پیش از برجام که با برجام لغو شد و در دوره ترامپ دوباره برقرار شد و برخی نیز عنوانش عوض شد تماماً باید حذف شود. لذا ایران به تغییر برچسب تحریمها و بازی ترامپ که اهرم فشار تیم بایدن شده کاری ندارد.
البته این موضع ایران چیز غریبی نیست و نص صریح برجام است. یعنی تحریمهایی که ذیل عنوان هسته ای(پیش از انعقاد برجام) برقرار بوده باید تماما لغو شود تا ایران نیز از گامهایی که در راستای کاهش تعهدات برجامی خود برداشته عقب نشینی کند.
نظر شما