بازار؛ گروه آب و انرژی: همزمان با اپیدمی کرونا سرعت تحولات در حوزه های مختلف از جمله انرژی و بهینه سازی انرژی بسیار چشم گیر شده است. در این باره گفتگویی با علیرضا کلاهی صمدی، عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران انجام داده ایم. وی در حوزه انرژی های نو و تحولات حوزه انرژی های نو مطالعات به روزی دارد که در ادامه گفت و شنود آن را می خوانید.
وی معتقد است که انرژی های فسیلی از دو محل صرفه اقتصادی تولید انرژی های نو و بهینه سازی مصرف تحت شعاع قرار خواهد گرفت. همچنین او بر این باور است که اگر با واقعیات دیر مواجه بشویم و همچنان بهجای توجه به منابع انسانی بر سرمایه و منابع زیرزمینی تأکید داشته باشیم، سرعت عقب ماندگی ما بیش از گذشته خواهد شد.
کلاهی صمدی براین باور است که گزارش های سازمان بین المللی انرژی مربوط به پیش بینیهای انرژی در سالهای اخیر نادرست بوده اند و سرعت رشد انرژی های تجدید پذیر بیش از آن است. او براین باور است که طی چند سال آینده خاورمیانه به عنوان قطب تامین انرژی جهان نیز به زودی به سمت انرژی های تجدید پذیر خواهد رفت، هر چند که وضعیت گاز بهتر از نفت خواهد بود.
به عنوان اولین سئوال بفرمایید که تحولات انرژی تا چه حد جدی است و آثار ان برای اقتصاد ایران چه می تواند باشد؟
اجازه بدهید ابتدا به عنوان مقدمه توضیحی در باره عمق تحولات و سرعت تغییرات در جهان بیان کنم و بعد به سئوال شما پاسخ دهم. بر اساس گزارش بلومبرگ که یکی از اصلیترین مراجع درباره بررسی تحولات حوزه انرژی دنیا است، سال ۲۰۱۹، ۶۵ درصد ظرفیت جدید تولید برق در دنیا تجدید پذیر بوده است و در سال ۲۰۲۰ این رقم به ۹۰ درصد جهش کرده است و رشد انرژیهای تجدیدپذیر فراتر، سریعتر و عمیقتر از این چیزی بوده که محققان حوزه انرژی پیش بینی میکردند یعنی از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۷ و در مدت ۱۵ سال تمام گزارش های سازمان بینالمللی انرژی مربوط به پیش بینیهای انرژی به صورت فاحش اشتباه بوده است و بنده نام این پدیده را تحت عنوان «تفکر خطی در دنیای نمایی» نامگذاری کردم یعنی اصولاً انسان به طور کلی خطی میاندیشد زیرا درک ما از حرکت خطی بسیار ساده است و ما تاکنون در دنیای خطی زندگی میکردیم. برای ما تخمین ذهنی چیزی که لگاریتمی حرکت میکند، بسیار مشکل است در حالی که دنیا اکنون وارد فاز تغییرات لگاریتمی شده است.
هدف ایلان ماسک انرژی بوده و تسلا با تمرکز روی زیر ساخت هایی مانند تولید صفحات خورشیدی (پنل های سولار) و سیستمهای ذخیره سازی انرژی، بازار انرژی را هم مختل خواهد کرد
بد نیست بدانید که روی سهم تسلا در حال شرط بندی هستند زیرا بر این باورند که هدف ایلان ماسک انرژی بوده و تسلا با تمرکز روی زیر ساخت هایی مانند تولید صفحات خورشیدی (پنل های سولار) و سیستمهای ذخیره سازی انرژی، بازار انرژی را هم مختل خواهد کرد.
اتفاقاً ایلان ماسک عمداً، با زمزمه احتمال ورشکستگی تسلا در سال گذشته و مواجه شدن با دست اندازها مقدار زیادی از سرمایه تحقیق و توسعه در حوزه انرژی خورشیدی را به صنعت خودرو تزریق کرد و توانست سهم خود را در بازار خودروی برقی به ۸۰ درصد رسانده و فروش سالانه خود را از ۶۰۰ خودرو در ۵ سال پیش به نیم میلیون در سال ۲۰۲۰ برساند. با این حال چیزی که به ایران مرتبط است، موضوع مختل شدن صنعت انرژی و کاهش جدی تقاضای نفت است .
اما برخی براین باور هستند که رهایی از انرژی های فسیلی به این زودی ها محقق نمی شود زیرا انرژی های نو دائمی نبوده و نگه داشت آن هم نیز هزینه برهستند
بنده آخرین مبحثهایی که در خصوص سهم برق در فدراسیون جهانی cable مشاهده کردم و گزارش بلومبرگ را نیز شامل میشد و ارائه دهنده این گزارش را به چالش کشیدم که محافظه کارانه برخورد میکنید و آنها بعد از شنیدن استدلال ها و آمارها ارایه شده نیز گفته بنده را تصدیق کردند.
هم اکنون سهم برق از سبد انرژی اتحادیه اروپا از ۲۳ درصد به ۴۰ درصد رسیده است که از اکنون تا ۲۰۴۰ برای توسعه زیرساختهای این حوزه و حذف انرژی های فسیلی نیازمند ۲۰ تریلیون دلار سرمایه گذاری هستند. به علاوه یک نموداری از آژانس بینالمللی انرژی وجود دارد که نشان میدهد که چه میزان از نفت در دنیا مصرف میشود. این نمودار دارای تقسیمبندیهایی از قبیل حمل و نقل سبک، مسافری، بارهای سبک، بارهای سنگین، روان کنندهها، حمل و نقل دریایی، حمل و نقل هوایی، مصارف صنعتی، فرآوردهها، گرمایش، انرژی ساختمان و...است. در میان همه اینها حمل و نقل سبک در خطر جایگزینی چند سال آینده قرار دارد. حمل و نقل سنگین و گرمایش انرژی ساختمان در رتبههای بعدی جایگزینی قرار دارند و اگر این دو توسط برق پاک جایگزین شوند، ۵۰ درصد تقاضای نفت دنیا با خطر جدی مواجه خواهد بود.
پیش بینی مکنزی از این قرار است که در خاورمیانه سرشار از نفت و گاز حداکثر از سال ۲۰۲۵ الی ۲۰۳۰ وارد فازی خواهیم شد که خاموش کردن نیروگاههای حرارتی و جایگزین شدن انرژی تجدید پذیر در این منطقه ارزانتر خواهد بود
درباره گاز هم همین وضعیت است؟
گاز موقعیت بهتری دارد زیرا هم سوختی پاک است و نیروگاههای گازی ارزانتری در این زمینه وجود دارد و مهمتر از همه نمیتوان کل تولید برق یک کشور را به انرژی تجدید پذیر وابسته کرد. لذا در نهایت یک بیس لود حرارتی نیاز دارد و لذا اگر قرار باشد برای تامین برق مورد نیاز در زمانهایی که انرژی های تجدید پذیر کم هستند از سوخت فسیلی استفاده شد به سمت نیروگاههای گازی هدایت میشوند زیرا نیروگاههای زغال سنگی بسیار کثیف و هزینههای احداث و عملیاتی بسیار بالایی دارند.
با توجه به این که چین یکی از بزرگترین مصرف کنندگان زغال سنگ است در چین هم همین انتظار وجود دارد؟
در حال حاضر در کشور چین به نقطهای دست یافتند که خاموش کردن نیرو گاههای زغال سنگی در حال کار و استفاده از انرژی تجدید پذیر برای آنها ارزانتر تمام میشود.
حتی پیش بینی مکنزی از این قرار است که در خاورمیانه سرشار از نفت و گاز حداکثر از سال ۲۰۲۵ الی ۲۰۳۰ وارد فازی خواهیم شد که خاموش کردن نیروگاههای حرارتی و جایگزین شدن انرژی تجدید پذیر در این منطقه ارزانتر خواهد بود.
برای همین است که حتی عربستان و امارات به شدت روی انرژی های نو سرمایه گذاری می کنند؟ ایران با چنین رویکردی چه آینده ای پیش روی خود دارد؟
بله! اقتصاد این منطقه بر اساس تأمین انرژی سایر نقاط دنیا بوده است و اگر سایر کشورهای منطقه به دلایل فناوری، اقتصادی، زیست محیطی و... تمایلی به استفاده از سوخت فسیلی نداشته باشد که بنظر میرسد وارد این فاز شدهایم. اما ایران پتانسیل ۵۰ هزار مگاوات انرژی خورشیدی دارد. وضع تولید انرژی بادی هم بد نیست. حال اگر انرژی را نتوان تبدیل و آن را به فروش رساند، میتوان کارهای بسیاری انجام داد از جمله میتوان آن را به Data processing و... ارز رمز تبدیل کرد. امروزه با فرصتی که تکنولوژی در اختیار ما قرار داده است، لازم نیست که خط لوله انتقال برای صادرات انرژی کشیده شود.
منظورتان ترانزیت برق است؟
در حال حاضر کل شبکه برق اتحادیه اروپا به هم پیوسته است زیرا انرژی تجدید پذیر ویژگی دیگری دارد به طوری که در زمان و مکان مورد نظری که انتظار میرود، در دسترس نیست. نیروگاه حرارتی سنتی در جای مناسب خود جانمایی میشود و هرزمان که بخواهند روشن یا خاموش میکنند (البته ذغال سنگ را نمی توان خاموش کرد).
اما تابش آفتاب و وزش باد الزاماً در زمان و مکان نیاز نیست. به همین دلیل در کشورها شبکهها را به هم متصل میکنند یعنی در زمانی که انرژی مازاد وجود دارد، تا آن را به جایی که تقاضا وجود دارد، منتقل کنند و در زمانی که تقاضا وجود دارد و انرژی نیست انرژی را از جای دیگر تأمین کند که البته در این زمینه تکنولوژیهای مختلف نیز در راه هستند.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که تا به امروز مشکل اصلی انرژی الکتریکی، عدم قابلیت ذخیره سازی گسترده اقتصادی بوده اما امروزه با ارزان شدن باتری حتی باتریهای فلز مذاب و باطریهای انفرادی میتوان سریع به اقتصادی بودن ذخیره انرژی نیز دست پیدا کرد. همانطور که در ابتدای صحبتم به آن اشاره کردم مبنی بر این که در این زمینه وارد فاز نمایی شدهایم و بسیاری از اتفاقات سریعتر از آنچه که ما فکر میکنیم در حال وقوع است حتی اگر به بیست سال پیش یعنی سال ۲۰۰۰ بازگردیم، بسیاری از کارهایی که امروزه برای ما عادی و روزمره قلمداد میشود، در آن سالها قابل تجسم نبود. من اطمینان دارم میزان تغییرات در فناوری و نتیجه زندگی بشر و اقتصاد در پنج سال آینده با بیست سال پیش برابری میکند.
و کلام آخر؟
ما باید برای تغییرات سریع و جدی ای که پیش رو داریم خود را آماده کنیم و حتما به غیر از مسایل سخت و پیچیده ای که امروز با آن دست به گریبان هستیم به فکر آینده و تغییرات بزرگ نیز باشیم.
نظر شما