سید بهاءلدین حسینی هاشمی، بازار: «سهم مردم عادی از تسهیلات بانکی بسیار پایین است»، « بانک ها علاقه ای به پرداخت وام قرضالحسنه ندارند»، «بخش زیادی از معوقات بانکی مربوط به تعدادی افراد خاص است»، اینها تنها بخشی از انتقادات وارده به عملکرد نظام بانکی در طول سال های گذشته است. انتقادهایی که خیلی هم بیراه نیست. به عنوان مثال رییس کل بانک مرکزی به تازگی اعلام کرده که ۱۱ بدهکار بزرگ بانکی با ۹۰ هزار میلیارد تومان بدهی در کشور وجود دارد. هرچند که بر اساس توضیحات ارائه شده حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان اینها پس گرفته شده اما مشخص نیست که نظام بانکی چند روز، چند هفته یا چند ماه و چند سال دیگر باید زمان بگذارد که این ۶۰ هزار میلیارد دیگر را نقد کند. باید پذیرفت که نظام بانکی ما در طول سال های گذشته به دلیل اجرای سیاست های نادرست پولی و مالی و اشتباهات مکرر در روند قانون گذاری در شرایط نگران کننده ای به سر می برد. در ادامه برخی از ایرادات وارده به نظام بانکی و ریشههای آن را مورد بررسی قرار می دهیم.
۱- یکی از ایرادات اصلی این است که افراد صاحب قدرت و رانت بیشتر از مردم عادی به منابع بانکی دسترسی دارند. اما برای بررسی این انتقاد بهتر کمی پا را عقب تر گذشته و به این پرسش پاسخ دهیم که چرا تقاضا برای دریافت وام در ایران تا این اندازه زیاد است؟.حجم بالای تقاضا برای دریافت تسهیلات در کشور ما یک دلیل اصلی دارد و آن حجم بالای نقدینگی و نرخ تورم بالای موجود در اقتصاد است.
اگر تورم در اقتصاد به کمتر از ۵ درصد برسد، تقاضا برای پول کاهش مییابد. در این حالت دیگر مردم برای دریافت وام صف نمیکشند. اتفاقا داستان کاملا برعکس خواهد بود و اینبار بانک ها به دنبال مشتری خواهند بود. در شرایطی که تورم در اقتصاد کاهش پیدا کند، شرکتهای لیزینگ در کشور فعال شده و خرید اقساطی حسابی رونق پیدا میکند
آخرین گزارش های اعلامی از طرف مرکز آمار از تورم حدود ۵۰ درصدی در کشور خبر می دهد. افزایش نرخ تورم تا این اندازه درحالی است که نرخ سود تسهیلات بانکی معمولا بین ۲۰ تا ۲۵ درصد است. در چنین شرایطی طبیعی است که تقاضا برای دریافت وام به شدت افزایش پیدا کند. این در حالی است اگر تورم در اقتصاد به کمتر از ۵ درصد برسد، تقاضا برای پول کاهش مییابد. در این حالت دیگر مردم برای دریافت وام صف نمیکشند. اتفاقا داستان کاملا برعکس خواهد بود و اینبار بانک ها به دنبال مشتری می گردند. در شرایطی که تورم در اقتصاد کاهش پیدا کند، شرکتهای لیزینگ در کشور فعال شده و خرید اقساطی حسابی رونق پیدا میکند. در واقع مردم دیگر نگران کاهش ارزش پول خود نیستند.
اما اینکه چرا سهم مردم از تسهیلات بانکی کم است، خود دو دلیل اصلی دارد. دلیل اول این است که منابع بانکی ما بر خلاف همه جای دنیا کوتاه مدت بوده و سپرده های بانکی معمولا کمتر از یک سال هستند. در حالی که مدت زمان بازپرداخت تسهیلات معمولا بلند مدت و بالای ۱۰ سال است. در واقع مقدار پول قابل برنامه ریزی بانک ها بسیار محدود بوده و نمیتوانند برنامهریزی بلند مدتی برای آن داشته باشند.
منابع بانکی ما بر خلاف همه جای دنیا کوتاه مدت هستند در حالیکه مدت زمان بازپرداخت تسهیلات معمولا بلند مدت و بالای ۱۰ سال است. در واقع مقدار پول قابل برنامه ریزی بانک ها بسیار محدود بوده و نمیتوانند برنامهریزی بلند مدتی برای آن داشته باشند
از طرفی به دلیل نرخ تورم بالا، بانکها برای تجهیز منابع سود بیشتری را پرداخت میکنند. به عبارت دیگر قیمت تمام شده پول در کشور خیلی بالاست. اما واقعا چند درصد مردم قادر هستند که وام با نرخ سود بالا دریافت کنند؟ گزارش های آماری نشان می دهد که تعداد زیادی از مردم زیر خط فقر هستند و امکان دریافت وام و پرداخت اقساط سنگین را ندارند.
۲-اما پایین بودن میزان وام های قرضالحسنه ای که بانک ها پرداخت می کنند، دیگر انتقاد وارده به نظام بانکی است. باید توجه داشت که طبق قانون، بانک ها تنها از محل سپرده های قرضالحسنه خود می توانند تسهیلات با کارمزد ۴ درصد پرداخت کنند. اما به نظر می رسد که بسیاری از نمایندگان اطلاعی از قوانین حاکم بر نظام بانکی نداشته و بی توجه به آن نرخ تسهیلات قرض الحسنه را بالا می برند. به نظر می رسد که مسئولان به جای کنترل نرخ تورم، مدام به سراغ راحتترین راه حل که همان چاپ پول بدون سابقه است، رفته اند. اما سوال اصلی اینجاست که این روند تا کی قرار است ادامه پیدا کند.
طبق قانون، بانک ها تنها از محل سپرده های قرضالحسنه خود می توانند تسهیلات با کارمزد ۴ درصد پرداخت کنند. اما به نظر می رسد که مسئولان به جای کنترل نرخ تورم، مدام به سراغ راحتترین راه حل که همان چاپ پول بدون سابقه است، رفته اند
۳-متفاوت بودن نرخ سود تسهیلات از دیگر انتقادات وارده به نظام بانکی است. انتقادی که ریشه آن را باید در اقتصاد یارانه ای ایران جستجو کرد. این یارانه در نظام بانکی هم وجود دارد. به عنوان مثال برخی از صنایع تسهیلات سوبسیدی دریافت میکند. به این معنا که نرخ وام در برخی بخش ها ۲۵ درصد و در برخی دیگر از بخش ها ۱۰ درصد است. همین نرخهای ترجیحی زمینهساز فساد بود و مسابقهای برای گرفتن تسهیلات با نرخ پایینتر به وجود آمده بود. چرا که افراد برای گرفتن تسهیلات با نرخ پایینتر باید بدهبستانی انجام میدادند؛ چه در سطح کلان و چه در سطح خرد.
نظر شما