روح الله کهن هوشنژاد؛ گروه انرژی: انرژی جهان در یک نقطه گذار قرار دارد و با طیفی از چالشهای رو به رشد مواجه است. کشورها مطابق توافقنامه تغییرات اقلیمیِ سال ۲۰۱۵ متعهد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای و تمرکز مجدد بر کربنزدایی از بخش انرژی شدند. به علاوه، به منظور برآوردن تقاضای جهانی رو به رشد برای انرژی در بسیاری از اقتصادهای در حال ظهور، خدمات انرژی باید گسترش یابد و برای بیش از یک میلیارد نفر امکان دسترسی به خدمات نوین انرژی فراهم شود. همزمان با تحول بازارها و گسترش زیرساخت انرژی، امنیت و پایداری زیست محیطی انرژی باید در شرایطِ افزایش ریسکها و چالشهای تابآوری حفظ و تقویت شود.
به هرحال، صنعت جهانی انرژی بسیار پرتحول بوده و ایران به عنوان دارنده رتبه اول مجموع ذخایر نفت و گاز باید نسبت به آینده تحولات صنعت بیش از سایر کشورها حساسیت داشته باشد.
دوره ۱۹۷۰ تاکنون دورهای با رشد اقتصادی جهان، رشد زیاد جمعیت و رشد سریع نیروی کار همراه بود. در طول این مدت، سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) گرایشی به سمت مصرف انبوه و داشتن یک طبقه متوسط با رشد سریع را تجربه کرد. از دهه ۱۹۸۰، کشورهای غیر OECD –خصوصا چین و هند- از رشد جمعیت سریع و توسعه اقتصادی مشابهی بهره بردند. نتیجه این که یک طبقه متوسط بزرگ شروع به ظهور کرد که برای رسیدن به سبک زندگی انرژیبر کشورهای OECD تلاش میکرد.
دو برابر شدن جمعیت و رشد اقتصادی سریع، تقاضای انرژی را در طول این دوره حدود سه برابر کرد. در طول این مدت، در نتیجه کاهش سهم سوخت فسیلی در انرژی اولیه، و همچنین سهم رو به افزایش گاز بین سوختهای فسیلی، که گازهای گلخانهای کمتری در مقایسه با نفت و خصوصا زغال سنگ منتشر میکند، اقتصاد جهانی حدود سالانه یک درصد کربنزدایی شده است.
از دهه ۱۹۷۰، نگرانیهای زیستمحیطی به شدت در رویههای کاری ملی و جهانی افزایش یافته است. توسعه پایدار در اواخر دهه ۱۹۸۰ و همچنین تغییر اقلیم، با تأسیس هیئت بیندولتی در مورد تغییر اقلیم در ۱۹۸۸ مورد توجه قرار گرفت. پروتکل کیوتو در سال ۱۹۹۷ به بحث گذاشته شد. اگرچه همه کشورها آماده متعهد شدن نبودند، اما بسیاری توانستند با موفقیت انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهند و در کربنزدایی از طریق توسعه برق هستهای، کاهش مصرف زغال سنگ (تا حدی به خاطر جایگزینی گاز) و، اخیرا، گسترش پروژههای انرژی تجدیدپذیر و استفاده از خودروها و فناوریهای برق گرمایی کارآمدتر پیشرفت کنند.
در سال ۲۰۱۵، دولتها برای محدود کردن افزایش دمای متوسط جهانی به کمتر از ℃ ۲ بالاتر از سطح پیشاصنعتی و اتخاذ تلاشهایی برای محدود کردن افزایش دما به ℃ ۵/۱ توافق کردند. در صورتی که این تعهدات اجرا شوند، چگونگی و زمان انجام آنها اثر قابل توجهی بر آینده تقاضای انرژی و ترکیب انرژی خواهد داشت.
در طول دوره مورد بحث، مسائل سلامت عمومی مربوط به صنعت انرژی نیز در معرض توجه بود. سرب در بنزین، اکسید نیتروژن از خودروهای دیزلی، ذرات ریز از سوزاندن کربن و استفاده خانگی از سوختهای جامد در مناطق روستایی آگاهی عمومی نسبت به اثر صنعت انرژی بر سلامت را بالا برده است. عموم مردم در بسیاری از کشورها در مورد برق هستهای به خاطر وقوع چند حادثه معروف (مانند چرنوبیل) بسیار محتاط و هوشیار شدهاند.
بسیاری از متخصصان از سرعت تغییر در چند سال گذشته، خصوصا انقلاب نفت شیل آمریکا، پیشرفتها و کاهش هزینههای فناوری خورشیدی، ژئوپلتیک در حال تغییر خاورمیانه و تکامل تولید و سیستمهای توزیعشده، شگفتزده بودند. آنها انرژی خورشیدی، الکترودینامیک، شبکههای هوشمند، ذخیره و دیجیتالی شدن را به عنوان فناوریهای برافکن توصیف کردند که میتوانند مدلهای موجود کسب و کار، و احتمالا تمام سیستمها، را هم در تأمین برق و هم در حمل و نقل بیاعتبار کنند. علاوه بر این، آنها تعدادی از عوامل کلیدی را برای آینده سیستمهای انرژی، حیاتی توصیف کردند. این عوامل شامل مدیریت پیچیدگی و عدم قطعیت، جمعیتشناسی، اقتصاد جهانی، تغییر اقلیم، ساختارهای بازار و نوآوری فناورانه میشوند. این مسائل نقطه تمرکز تحقیقات اولیه در مورد آینده محتمل انرژی شدند.
جمعیت جهان از سال ۱۹۷۰ تا کنون بیش از دوبرابر شده اما این رشد به دلیل کاهش نرخ باروری کندتر خواهد شد. تا سال ۲۰۶۰، انتظار میرود جمعیت به حدود ۲.۱۰ میلیارد برسد. این رشد در حال کند شدن به رشد بسیار کمتر نیروی کار نسبت به آنچه در ۵۰ سال گذشته شاهد بودهایم و همچنین انقباض واقعی نیروی کار در کشورهایی مانند چین، ژاپن، کره جنوبی، روسیه و بیشتر حوزه یورو تبدیل میشود.
در بخش فناوری، در وسیعترین سطح شاهد تغییرات عمده در صنعت انرژی خواهیم بود. این تغییرات عبارتند از: شهرهای هوشمند، در جهانی که ۷۰ درصد آن تا سال ۲۰۶۰ شهری شده، اتوماسیون، هوش مصنوعی و رباتیک، افزایش بهرهوری دیجیتالی، کارآمدی انرژی و رفتار سمت تقاضا، نوآوری حمل و نقل خودکار و بدون کربن، شبکه ذخیره یکپارچه و انرژی بادی و خورشیدی و خودروهای برقی. خلاصه اینکه، فناوری های غالبی که صنعت انرژی را در گذار بزرگ به پیش میرانند از آنچه در طول ۵۰ سال گذشته به کار رفته است، بسیار متفاوت خواهند بود.
باتوجه به سناریوهای مختلفی در خصوص جهان تا سال ۲۰۶۰ توسط سازمانهای بین المللی مورد مطالعه قرار گرفته، به نظر میرسد در جهان ۲۰۶۰، اقتصادی بسیار پیچیده و پرسرعتی شکل میگیرد که به خاطر نوآوریهای سریع فناوری پیوسته در حال تغییر و تحول است. زندگی به سبک شهری، متحرک و بسیار وابسته به فناوری است. مردم در هر منطقهای بیش از پیش بهم و به خانهها و اداراتشان پیوستهاند. فناوریهای در حال ظهور برای سیستمهای انرژی فوقالعاده برافکن هستند و به تنوع بخشی قابل توجه انرژی اولیه منجر میشوند. در حمل و نقل، نفوذ گاز طبیعی و خودروهای الکترونیک به ترکیب متنوع سوخت منجر میشود. راه حلهای انرژی خورشیدی، بادی و ذخیرهسازی نفوذ سیستمهای توزیع شده در برق را افزایش میدهد. مصرف انرژی نهایی کل تا سال ۲۰۳۰، سالانه حدود ۲ درصد رشد خواهد کرد.
فشار برای این رشد مصرف عمدتا ناشی از افزایش فعالیتهای صنعتی، تقاضای در حال رشد برای حمل و نقل و افزایش دسترسی به انرژی است که به افزایش مصرف مسکونی و تجاری منجر میشود. پیشرفتهای فناوری که سیستمهای انرژی سنتی را مختل میکنند، بازدهی انرژی را ارتقا میدهند. برای مثال، روشهای تولید پیشرفتهای همچون پرینت سه بعدی تقاضا برای حمل و نقل را کاهش میدهد. مصرفکنندگان با سبکهای زندگی هوشمندتر دارای خودروی الکتریکی، دارای وسایل ارتباطی راه دور بیشتر و دارای وسایل برقی پر بازدهتر و خانهها و ادارات بهم مرتبط، بازدهی استفاده از انرژی را ارتقا میدهند. در نتیجه، مصرف نهایی پس از سال ۲۰۳۰ شدیدا شروع به کندشدن میکند و تا سالانه کمتر از نیم درصد کُند میشود.
بازار نفت در مواجهه با قیمتهای پایین خود را از طریق کاهش عرضه یا افزایش تقاضا مجدداً متعادل میکند. با توجه به حفظ سطح تولید اوپک و کاهش هزینه های عرضه کنندگان غیراوپک، قیمت نفت در یک تعادل به صرفه قرار دارد. این امر به سبب میشود که عرضه نفت تا سال ۲۰۳۰ با نرخ سالانه یک درصد رشد کند. بخشهای حمل ونقل و پتروشیمی مهمترین محرکهای رشد هستند و تقاضا برای نفت در این بخشها تا سال ۲۰۳۰ سریعترین رشد را دارد. اما افزایش رقابت برای سوختهای حملونقل جایگزین، این رشد را تعدیل میکند. این افزایش رقابت به کنار گذاشتن بنزین و سوخت دیزل از حمل ونقل سبک و سنگین منجر میشود. این روند تا سال ۲۰۴۰ سریعا کاهش مییابد و با کند شدن رشد اقتصاد و جمعیت، سرعت مییابد و عرضه نفت در سال ۲۰۶۰ به مقدار ۸۰ میلیون بشکه در روز (کمتر میزان کنونی آن) میرسد.
از سوی دیگر، استفاده رو به رشد از سوختهای غیرفسیلی در انرژی و حمل ونقل سهم آنها از ترکیب انرژی اولیه را افزایش میدهد. تا سال ۲۰۶۰ عرضه این انرژیها با نرخ سالانه حدود ۲ درصد رشد خواهد کرد. بیشترین رشد در بخش انرژیهای بادی و خورشیدی اتفاق خواهد افتاد. در طول این دوره و در پی افزایش ظرفیت نصب شده خورشیدی، تولید انرژی خورشیدی، بادی و زمینگرمایی، با نرخ رشد سالانه بیش از ۵ درصد، سریعتر از هر منبع سوخت دیگری در انرژی اولیه رشد میکنند. ادامه پیشرفتهای فناوری سبب میشود که هزینههای سرمایهای برای فوتوولتانیک و انرژیهای خورشیدی تا سال ۲۰۶۰ بیش از ۷۵ درصد کاهش یابد. کارآفرینانی که بر انرژیهای پاک تمرکز دارند و سرمایهگذاری در استانداردسازی، مدرنسازی و نوآوری در علم مواد را ترغیب میکنند نقش مهمی در این کاهش هزینهها دارند.
نظر شما