جواد حیران نیا؛ بازار: روابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب اسلامی مسیر خصمانه ای را دنبال کرده است. ایرانی که در قالب سیاست دو ستونی نیکسون-کیسینجر تأمین کننده منافع آمریکا در منطقه بود با تغییر ماهوی در نتیجه انقلاب اسلامی به کشوری متخاصم از منظر آمریکایی ها تبدیل شد.
ذکر این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که تحولات این دو کشور در این بستر بایستی مورد ارزیابی و ملاحظه قرار گیرد.
در چند روز اخیر نشانه هایی از اولویت دیپلماسی در روابط دو کشور به چشم می خورد. از سوی دیگر اقدامات دیگری نیز رخ داده است که نشان از عمق خصومت آمریکا با ایران است.
پالسهای مثبت
موافقت آمریکا با آزادسازی منابع ایران در عراق
۱-«حسینی» عضو هیات مدیره اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق روز گذشته اعلام کرد: منابع موثقی در عراق از موافقت آمریکا با آزادسازی منابع ایران در بانک تجارت عراق خبر میدهند و اعلام داشتهاند که چند تراکنش نیز انجام شده است.این اتفاق در آستانه نوروز وماه رمضان برای تامین اقلام ضروری مردم راهگشا خواهد بود.
۲-روزنامه وال استریت ژورنال اعلام کرده است دولت بایدن پس از حملات اخیر خود در سوریه نامه ای محرمانه را به ایران ارسال کرده است و بایدن حمله به مواضعی دیگر در سوریه را لغو کرده است.
۳-بر اساس برخی اخبار مذاکراتی میان هیأت انصارالله یمن که مورد حمایت ایران است با آمریکایی ها در عمان در جریان است. این مذاکرات نمی تواند بدون هماهنگی و همراهی ایران باشد.
۴-آزاد شدن پول بلوکه شده ایران در کره جنوبی و واریز آن به کانال سوئیس.
۵-انصراف اروپایی ها از صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام با چراغ سبز آمریکا بوده است. «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده متعاقب این اقدام اعلام کرد «واشنگتن از پیشنهاد «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد مسائل بیپاسخ مانده برنامه هستهای ایران پشتیبانی میکند. سه کشور اروپایی در حمایت کامل از ایالات متحده به این جمع بندی رسید که بهترین راه برای حمایت از رویه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خودداری از ارائه پیشنویس قطعنامه [ضد ایرانی] در نشست شورای حکام است.»
«الدار ممدوف» در سایت «رسپانسیبل استیت کرافت» وابسته به اندیشکده کوئینسی در خصوص تصمیم اروپا و چرایی همراهی با این تصمیم(حتی مخالفت آمریکا با اروپا در خصوص صدور قطعنامه) می نویسد: «ممکن است اروپاییها از تأیید مجدد تعهد آمریکا به امنیت جمعی راضی باشند، با این حال، در خاورمیانه، انگلیس، فرانسه و تا حدودی آلمان که به عنوان تروئیکای اروپایی شناخته میشوند منافع ادراک شده خود را از راههایی دنبال میکنند که احتمالا موجب تضعیف برنامههای دولت بایدن شود. رکود حول برجام یا توافق هستهای ایران نمونهای از این موارد است. تلاش بایدن از پیوستن دوباره به این توافق، به اروپاییها فرصت میدهد تا هم روابط بین خود با آمریکا را اصلاح کنند و هم این توافق نامه را به عنوان پایه اصلی برای منع گسترش سلاحهای هستهای نجات دهند. با این حال، حرکت تروئیکای اروپایی تا به امروز عمدتا ضد این هدف بایدن بوده است.
درست همانطور که رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأیید کرد، تروئیکای اروپایی خواستار محکومیت ایران در جلسه شورای حکام آژانس شده بودند. چنین اقدامی فضای مانور دولت حسن روحانی را که از قبل با فشار شدید داخلی برای پایان دادن به همکاری با آژانس انرژی هستهای روبرو است، به شدت محدود میکند. البته این رویکرد تروئیکای اروپایی با توجه به مواضع اخیرشان چندان تعجبآور نیست. اکتبر گذشته، هایکو مااس، وزیر امور خارجه آلمان خواستار گفتگو بر سر معاملهای جدید شد که رفتارهای بی ثبات کننده ایران، مانند برنامه موشکهای بالستیک و فعالیتهای منطقهای آن را هم شامل شود. در ژانویه ۲۰۲۱، امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه بدون توجه به تبعات گفتههای خود تأکید کرد که هرگونه مذاکره با ایران باید جامعتر از برجام باشد. وی همچنین اشاره کرد که عربستان سعودی باید در چنین مذاکراتی شرکت کند.
در ریشه چنین اظهاراتی این ایده نهفته است که تحریمهای ترامپ علیه ایران به نوعی اهرم فشار ایجاد کرده است که غرب باید از آنها برای گرفتن امتیازات لازم از ایران آن هم قبل از بازگشت آمریکا به توافق استفاده کند. تروئیکای اروپایی در حالی همه مسئولیتها را متوجه ایران میکنند که این آمریکا بود که اول از توافق خارج شد. این موضع اروپاییها شاید به ظاهر موضع بایدن را تقویت کند، اما در واقع، این فقط آمریکا را ترغیب کرده که تا عجلهای برای لغو تحریمها و بازگشت به برجام از خود نشان ندهد. چنین رویکردی دست مخالفان داخلی روحانی را باز تر گذاشته تا به او برای خروج کامل از برجام فشار بیاورند.»
وی همچنین در ادامه تحلیل خود آورده است:« ممکن است تروئیکای اروپایی موضع سختگیرانهای در قبال ایران برای نشان دادن اعتبارات دو طرف یا جابجایی شرکای خاورمیانهای خود در اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی داشته باشد. در جریان مذاکرات اولیه برجام، فرانسه نقش شرورانه تری را احتمالا به نیابت از تل آویو و ریاض ایفا کرد. اکنون دوباره، با احتمال تعامل مجدد آمریکا با ایران، فرانسه و انگلیس برای اطمینان از ادامه حمایت بی قید و شرط عربستان و امارات عجله دارند. برخی از تحلیلگران اروپایی امیدوارند که این بازی پلیس بد یعنی بایدن در مقابل پلیس خوب یعنی انگلیس و فرانسه در مقابل اسرائیل و خلیج فارس بتواند خاورمیانه را به سمت ثبات سوق دهد.
امروز، فرانسه و انگلیس در حال تضعیف سیاست آمریکا در منطقه هستند، سیاستی که به نظر میرسد به دنبال پایان دادن به حمایت از جنگ به رهبری عربستان در یمن و بازنگری مجدد گسترده روابط واشنگتن با پادشاهی سعودی است. وقتی بایدن در ژانویه از توقف فروش سلاحهای تهاجمی به عربستان سعودی خبر داد، انگلیس از این اقدام پیروی نکرد.
فرانسه که اخیراً فروش تسلیحات خود را به عربستان سعودی به طور چشمگیری افزایش داده است، در ماه فوریه یک قرارداد سودآور دفاع هوایی را هم با این کشور به امضا رساند. ماکرون قصد دارد هفته آینده به عنوان بخشی از تور خلیج فارس خود به ریاض سفر کند، سفری که بدون شک یک پیشرفت بزرگ دیپلماتیک برای محمد بن سلمان ولیعهد سعودی است آن هم درست پس از اینکه دولت بایدن گزارش اطلاعاتی را علیه وی منتشر کرد. در این گزارش بن سلمان مسئول مستقیم قتل جمال خاشقجی معرفی شده است.
همچنین یک بعد ایدئولوژیک، بایدن و ماکرون را از هم در خاورمیانه متمایز میکند. رئیس جمهور فرانسه آماده است تا در سال ۲۰۲۲، احتمالاً علیه مارین لوپن، رقیب راست افراطی خود و از حامیان اسلام هراسی، مبارزه کند. او اکنون با توسل به نظرات محافظه کارانه، فعالیت خود را علیه اسلام سیاسی آغاز کرده است. برخی از وزرای وی حتی فراتر رفتند و نوک پیکان حملاتشان را متوجه اسلام در فرانسه کردند. چنین لفاظیهایی بیش از بایدن به ادبیات ترامپ نزدیکتر است. گسترش منطقی این نظرات در حوزه سیاست خارجی میتواند فرانسه را به امارات، مصر و عربستان سعودی که از مخالفان اسلام سیاسی هستند، نزدیکتر کند. نزدیکی فرانسه به بدترین ناقضان حقوق بشر در جهان با تعهد ادعایی بایدن به حقوق بشر مغایرت دارد.»
می توان چنین برداشت کرد که اروپا ممکن است در خصوص برجام مطالبات حداکثری از ایران داشته باشد که بعضا با منافع آمریکا همسو نیست. این در حالی است که دولت بایدن برای حل مسائل منطقه ای به ایران نیاز دارد و در برنامه او برای منطقه ایران محور اصلی است.
۶-یک دیپلمات فرانسوی به رویترز گفته بود: «همه چیز در مسیر درست پیش میرود و ما در این هفته و به ویژه در چند روز گذشته پیامهای مثبتی داشتهایم. هدف این است که همه قبل از شروع تعطیلات نوروز در ایران، دور میز جمع شوند. ما تمام تلاش خود را میکنیم تا این جلسه در روزها یا هفتههای آینده برگزار شود.»
«میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین نیز روز جمعه در گفت وگو با شبکه تلویزیونی روسیه ۲۴ از دعوت روسیه برای برگزاری هرچه زودتر دیداری جهت بازگشت آمریکا به برجام و احیای تعهدات ایران در چارچوب این توافق خبر داد.
اولیانوف در این باره گفت: «همه ما از رویدادهایی که در جریان نشستهای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی اتفاق افتاده، عبور کردهایم و اکنون باید به امور واقعی پرداخت.»
نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین با اشاره به لزوم برگزاری یک دیدار غیررسمی میان اعضای کنونی برجام و آمریکا گفت: «در واقع برگزاری این دیدار کاملاً امکانپذیر است اما باید برخی جزئیات را روشن کرد زیرا موضوع بویژه برای ایران بسیار مهم و حساس است».
بر این اساس احتمالا شاهد نشست غیر رسمی برجام پیش از نوروز با حضور ایران و آمریکا خواهیم بود.
۷-اولایانوف نماینده روسیه در آژانس بین المللی انرژی اتمی در حین نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی عنوان کرده بود که فضای حاکم بر نشست بیش از آنچه تصور می شد مثبت است.
پالسهای منفی
جو بایدن در نامهای به روسای سنا و مجلس نمایندگان آمریکا، وضعیت اضطراری ملی ایالات متحده در قبال ایران را که از سال ۱۹۹۵ آغاز شده تا یک سال دیگر تمدید کرد.
او در این نامه نوشته که فعالیتها و سیاستهای دولت ایران «تهدیدی غیر عادی و استثنایی» علیه امنیت ملی، سیاست خارجی و اقتصاد آمریکا به شمار میآید و ادامه وضعیت اضطراری در ارتباط با ایران و نیز ادامه تحریمهای این کشور امری ضروری است!
بایدن در نامه خود نوشت: «من به این نتیجه رسیدم که لازم است وضعیت اضطراری ملی تحت فرمان اجرایی ۱۲۹۵۷ در ارتباط با ایران ادامه یابد و در واکنش به این تهدیدها، تحریمهای گسترده علیه ایران پابرجا بماند. اقدامات و سیاستهای حکومت ایران شامل اشاعه و توسعه موشک و سایر توانمندیهای متعارف و نامتقارن تسلیحاتی، شبکه ستیزهجوییهای منطقهای، حمایت از گروههای تروریستی و فعالیتهای مخرب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نائبانش همچنان تهدیدی غیرمعمول و فوقالعاده متوجه امنیت ملی، سیاست خارجی و اقتصاد ایالات متحده میکنند.»
در خصوص این تحولات چند نکته حائز اهمیت است:
۱-عقب نشینی تروئیکیای اروپایی از صدور قطعنامه نباید به حسن نیت آنها تعبیر شود. ایران و آژانس چند روز پیش از جلسه شورای حکام در خصوص برخی بازرسی ها به توافق رسیده بودند. این اقدام در نتیجه توقف اجرای پروتکل الحاقی از سوی ایران بود. ایران اعلام کرده بود اگر در شورای حکام قطعنامه ای صادر شود، توافق اخیر با آژانس را متوقف می کند.
۲-آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران در عراق و کره جنوبی اگرچه به عنوان پالس مثبتی ارزیابی می شود اما واقعیت این است که حتی با خروج آمریکا از برجام و نقض این توافق، پولهای ایران می بایست حداقل در کانال سوئیس برای تجارت بشردوستانه قرار می گرفت.
۳-نامه محرمانه آمریکا به ایران(به فرض صحت) پس از حمله به مواضع نیروهای طرفدار ایران در سوریه در زمانی رخ داد که حملاتی به مواضع و منافع امریکا در اربیل و بغداد صورت گرفت. آمریکا دریافته است که دوران «بزن در رو» تمام شده است و «توازن قوا» برقرار شده است.
نظر شما