بازار؛ گروه بین الملل: یکی از شگردهای ترامپ تغییر برچسب تحریمهایی بود که ذیل عنوان هسته ای مطرح شده بود. اگرچه چیزی به عنوان «تحریم هسته ای» در قوانین آمریکا به رسمیت شناحته نشده ولی در برجام این موضوع رسمیت یافته بود.
حال با بازگشت آمریکا به برجام ایران خواسته است که تمام تحریمهای ترامپ تحت هر عنوان و برچسب باید برچیده شود.
در گفتگوی خبرنگار بازار با دکتر «ابوالقاسم بینات» پژوهشگر فوق دکترای دانشگاه هاروارد آمریکا به بررسی این موضوع که بقای برجام در دوره بایدن به فرض احیای آن پرداخته شده که در ادامه آمده است.
دکتر «ابوالقاسم بینات» پژوهشگر فوق دکترای مرکز بلفر مدرسه کندی دانشگاه هاروارد آمریکا است. او دکترای خود را از دانشگاه سیراکیوس آمریکا اخذ کرده است. حوره مطالعاتی وی موضوع هسته ای ایران با تمرکز بر فرایندهای تصمیم گیری در برنامه هسته ای ایران است. وی همچنین در خصوص سیاست خارجی ایران، روابط بین المللی خاورمیانه، نقش هویت دولت در سیاست خارجی و رژیم تجاری خارجی ایران مطالعه و تحقیق دارد.
*شما در مقاله اخیرتان که به صورت مشترک با دکتر سید حسین موسویان نوشته بودید استدلال کرده اید که مهمترین مسأله اصلی بین ایران و آمریکا سیاست و مسائل منطقه ای است و نه مسأله هسته ای. این نگرش به دیدگاه دولت آمریکا در خصوص برجام نزدیک است چرا که اوباما نیز برجام را گام اول برای بحث در مورد سایر موضوعات ایران می دید. بر این اساس اگر ایران با دولت بایدن در خصوص برجام به توافق برسد هیچ تضمینی وجود نخواهد داشت که این توافق بدون حل و فصل مسائل منطقه ای باقی بماند. نظر شما در این زمینه چیست؟
در اساس مشکل آمریکا با ایران بر میگردد به تضاد منافع جمهوری اسلامی با این کشور. تضاد منافع به این معنی که انقلاب اسلامی و نظام برآمده از ان با هژمونی امریکا در جهان و حضور و نفوذ ان در منطقه در تقابل است و به عنوان رقیب و بدیل آن به شمار می رود. مساله هسته ای برای آمریکا در اولویت اول بود و همچنان هست چون نمی خواهد نظامی که با آن در تضاد بنیادین هست از توانمندی هسته ای که به آن قابلیت ساخت سلاح اتمی می دهد برخوردار باشد. اگر چنین تضاد منافعی وجود نداشت مسلما این توانمندی هسته ای برای او اصلا یا اینقدر نگران کننده نبود.
مساله منطقه هم در همین چارچوب قابل ارزیابی است. سیاست و حضور منطقه ای ایران برای آمریکا مهم است. چون ایران اساسا یک قدرت منطقه ای است و فقط می تواند در منطقه خود منافع آمریکا و متحدان منطقه ای آن را به طور جدی به چالش بکشد. تا زمانی که این تضاد منافع و تقابل وجود دارد، آمریکا درپی مهار قدرت ایران خواهد بود. از این رو حفظ توافق هسته ای با چالش دائمی روبه رو خواهد بود چون آمریکا دائما به دنبال بازگرداندن اهرمهای چانه زنی از دست رفته خود در برجام خواهد بود تا بتواند ایران را با آنها ترغیب یا مجبور به تغییر سیاستهای منطقه ایش کند.
*در خصوص مسائل منطقه ای متغیرهای زیادی از جمله منافع قدرتهای برون منطقه ای دخیل هستند. راهکار شما برای حل این مسأله چیست و چه چارچوبی برای حل مسائل منطقه ای که مورد وفاق همه کشورهای منطقه قرار گیرد پیشنهاد می کنید؟
همانطور که در یادداشت هم اشاره کرده ایم، حل مسائل منطقه ای در وهله اول نیازمند تغییر نگرش و واقع بینانه شدن ارزیابی آمریکا از قدرت و نیات جمهوری اسلامی است. اگر آمریکا و متحدان منطقه ای آن تصور صحیح و ارزیابی واقع بینانه ای از مقاصد و حضور منطقه ای ایران داشته باشند، از اقدامات نظامی تهدیدآمیز و واکنشهای افراطی در قبال ایران خودداری می ورزند.
در کل کلید حل مسائل امنیتی منطقه در کاهش و در نهایت خاتمه حضور نظامی و مداخلات آمریکا در منطقه، حل و فصل عادلانه مناقشه اسراییل و فلسطین، و بازگرداندن صلح و ثبات به کشورهای درگیر در منازعات داخلی است. برطرف شدن تهدیدات امنیتی آمریکا و اسرائیل نسبت به ایران به نوبه خود باعث کاهش انگیزه ایران برای گسترش حضور منطقه ای خود و ایجاد عمق استراتژیک می شود. حل و فصل مناقشه فلسطین و کمک به برقراری صلح و ایجاد ثبات در کشورهای درگیر در منازعات داخلی هم زمینه رقابتهای منطقه ای را کاهش می دهد.
*برخی معتقد هستند که دولت آمریکا به موثر بودن تحریمهای ثانویه علیه ایران که در دوره ترامپ وضع شد بیش از قبل واقف شده است و احتمالا این ابزار را به راحتی از دست نمی دهد. آیا دولت بایدن تمایلی برای رفع تحریمهای اعمال شده توسط ترامپ حتی در صورتی که ایران از کاهش تعهدات برجامی خود بازگردد، دارد؟
بر طبق برجام دولت امریکا موظف است کلیه تحریمهای مرتبط با موضوع هسته ای را رفع کند. لذا همه این رشته از تحریمهایی که در دوره ترامپ مجددا اعمال شدند باید برداشته شوند.
آن دست از تحریمهایی که با عناوین دیگر اعمال شده اند و با تحریمهای هسته ای نیز همپوشانی ندارند جای تفسیر و مناقشه دارند. خود دولت اوباما هم بعد از اجرایی شدن برجام چنین تحریمهایی را علیه ایران وضع کرد. هر چند این اقدامات با اعتراض ایران روبه رو شد، چون برجام فقط تحریمهای هسته ای را صراحتا منع کرده است، این اعتراضها راه به جایی نبرد. دولت ترامپ هم به وفور از این دست تحریمها وضع کرده است.
دولت بایدن قاعدتا ادعا خواهد کرد که مکلف نیست چنین تحریمهایی را برای بازگشت به برجام رفع کند و انتظار می رود که دولت خود او نیز به دلیل همان تضاد منافعی که پیشتر اشاره شد چنین تحریمهایی را بر ایران اعمال کند. رفع این تحریمها بسته به فرایند مذاکره و چانه زنی در ارتباط با موضوعات مختلف بین دو کشور دارد.
*ترامپ برچسب برخی تحریمهای هسته ای ایران را به برچسبها و عناوین تروریسم و سلاحهای کشتار جمعی و ... تغییر داده است. اگر بایدن بخواهد به برجام بازگردد ایا تمام این تحریمهای ترامپ(تحت هر عنوان و برچسب) را برخواهد داشت یا آنها را به مذاکره در خصوص مسائل منطقه ای و موشکی پیوند خواهد زد؟
تحریمهایی که زیر عناوین دیگر اعمال شده اند اگر با تحریمهای هسته ای همپوشانی داشته باشند باید رفع شوند. در غیر ان صورت برداشتن تحریمهای هسته ای بی معنی خواهد بود. به عبارت دیگر هیچ تحریم جدیدی نباید اثر رفع شدن تحریمهای هسته ای را خدشه دار بسازد.
موضع حداکثری ایران باید رفع همه تحریمهای غیر هسته ای اعمال شده بعد از برجام نیز باشد. چون حتی آن دسته از تحریمهایی که با تحریمهای هسته ای همپوشانی ندارند هم اثر رفع آن تحریمها را مخدوش می کنند.
دولت ایران با استفاده از اهرمهای چانه زنی که با قانون مجلس پیدا کرده است و با تجربه ای که از مذاکره و اجرای برجام کسب نموده باید بازگشت کامل خود به تعهدات برجام را منوط به اجرای عملی و تضمین شده تعهدات طرفهای مقابل کند و از دادن تعهد نقد و دریافت امتیاز نسیه همچون قبل خودداری ورزد.
نظر شما