بازار؛ گروه بورس: راهحلهای مختلفی از مرداد ماه سال جاری برای جلوگیری از ریزش بازار سرمایه اجرا شده است که هیچ کدام از آنها نتوانسته جلوی سقوط شاخص کل را بگیرد، ولی برخی از آنها مثل تغییرات دامنه نواسان، کمی از سرعت منفی شدن شاخص کاسته است.
گفته شده که به تازگی جمعی از صاحبنظران بازار سهام پیشنهاد افزایش فروش اوراق تبعی را به سازمان بورس دادند که شنیده شده سازمان بورس هم با این طرح موافقت کرده و در حال بررسی آن است. استفاده از این ابزار هم کنون در بازار در حال اجرا است اما میزان و حجم آن برای هر نماد ۲۰۰هزار سهم بیشتر نیست که به خاطر کم بودن تعداد آن تاثیرات زیادی بر روند بازار نگذاشته است.
نمیتوان گفت که با تحقیق و تفحص قرار است اتفاق خاصی بیفتد؛ شاید از یک جهت هم بهتر باشد و آن هم صحه گذاشتند بر روی شفافیت بازار است، نمیتوان گفت که تخلف در این بازار رخ نمیدهد اما آن چیزی که برخی از افراد مدعی میشوند نیست
“اوراق اختیار فروش تبعی” اوراقی است که براساس آن فروشنده که همان شرکت منتشر کننده میباشد متعهد میگردد تعداد معینی از سهام شرکت را به قیمت مشخصی که اصطلاحاً به آن “قیمت اعمال” میگویند در تاریخ معین یا همان “تاریخ اعمال” از سهامدار خریداری کند. معمولا از این ابزار به عنوان ابزار کاهش ریسک در بازار سرمایه یاد میکنند.
شریفینیا مدیر عامل کارگزاری مبین سرمایه یکی از پیشنهاد دهندگان استفاده از ابزار فروش اوراق تبعی به سازمان بورس به بازار، گفت: فروش اوراق تبعی، باعث ایجاد اطمینان به دارندگان سهام میشود و میزان فروش را از روی دوش بازار بر میدارد. او در واکنش به طرح تحقیق و تفحص از سازمان بورس توسط مجلس هم این کار را بدون نتیجه میداند.
*شما وضعیت کنونی بازار سهام را چگونه ارزیابی میکنید و چه عواملی را در ریزش بازار سهیم میدانید؟
عوامل تاثیر گذار بر بازار سرمایه به دو بخش قوانین سازمان بورس(عوامل داخلی) و یکسری از عوامل خارجی مثل بحثهای سیاسی و مسائل بینالملل تقسیم میشوند. معمولا تصمیمات سازمان در جهت بهبود شرایط بازار است ولی گاهی ریسکهای سیاسی به تصمیمات سازمان برتری پیدا میکند و تا خود را با قوانین سازمان منطبق کند زمان میبرد. تا زمانی که این دو بخش از یکدیگر فاصله داشته باشد و انطباقی با یکدیگر نداشته باشد وضعیت بازار به سمت نوسانی بودن حرکت میکند اما زمانی که این دو بخش با هم یکسان شوند، بازار به سمت ثبات و مثبت شدن روانه میشود.
تصمیمات آینده بودجه که توسط دولت گرفته شده و نظرات مجلس یکی از مواردی است که میتواند بر بازار تاثیر بگذارد که شرکتها با پیروری از بودجه در مورد آینده خود تصمیم میگیرد که به تبع آن بازار سرمایه هم دچار تغییر و تحت تاثیر قرار میدهد.
* آیا میزان اتکای دولت به درآمد بازار سرمایه برای سال آینده تحقق پیدا میکند؟
در حال حاضر مردم از بازار سرمایه ترس دارند بنابراین اولین اقدامی که باید این دولت یا دولت بعدی انجام گیرد، فراهم کردن شرایط برای رونق دوباره بازار سرمایه است، که مردم هم با مشاهده رشد بازار سرمایه بار دیگر اقبال نشان میدهد اما نه با شیبی که ابتدای امسال تجربه کردیم. بسیاری از مردم متوجه شدند که یکی از دلایل ضررشان در بازار سرمایه عدم آگاهی کافی از بورس بود.
نه این دولت بلکه دولت بعدی هم باید برای کسب درآمد رونق در بازار سرمایه ایجاد کند تا اعتماد دوباره به مردم بازگردد، علاوه بر آن بازار سرمایه دماسنج اقتصاد کشور است، اگر دولتها بخواهند رونق اقتصادی ایجاد کنند باید بازار سرمایه را رونق دهند.
*شما بازار سرمایه را دمانسج اقتصاد عنوان کردید اما بسیاری از افراد اعتقاد دارند که شاخص بازار بورس هیچ گونه هم خوانی با رشد اقتصاد ندارد، دیدگاه شما در این باره چیست؟
شاید قبلا شاخص کل بورس هم خوانی با اقتصاد نداشته باشد اما الان به نظرم هم خوانی دارد و حتی وضعیت اقتصادی را کمتر از آن چیزی هست که نشان میدهد. به نظر ما خیلی از ای پی اسها نسبت به ارزش سهام باید بیشتر باشد و به عبارت دیگر قیمتها الان پایینتر از ارزش واقعی خود حرکت میکنند، ولی یکسری از بیاعتمادیها سبب شده که اقبال چندانی از بازار در این شرایط صورت نگیرد.
*شما چندین بار از طرح فروش اوراق تبعی به عنوان یکی راهکار مناسب برای بازار سرمایه سخن گفتید و به عنوان یکی از پیشنهاد دهندگان این طرح به سازمان بورس بودید، دلیل شما از اینکه فروش اوراق تبعی میتواند بازار را به تعادل برساند چیست؟
بسیاری از افراد سرمایه خود را در بازار از دست دادند و برخی هم که در بازار هستند ترس از کاهش بیشتر سرمایه خود دارند، بنابراین طبیعی است، سهامدارانی که حد ضررشان رد شده به دنبال یک فرصت برای فروش سهم خود باشند. به همین دلیل ما باید بهانه ترس از بازار سرمایه را از سهامداران بگیریم.
به اعتقاد من یکی از ابزارهای که سازمان میتواند در جهت کاهش ریسک یا ترس سهامداران استفاده کند فروش اوراق تبعی است، البته باید به درستی برای مردم و سرمایهگذاران توضیح داده شود تا سهامداران بتوانند به صورت صحیح از این ابزار استفاده کنند.
همچنین باید از مکانیزیم تشویق و اجبار در انتشار اوراق تبعی برای ناشران استفاده کرد. استفاده از اوراق تبعی باعث میشود کسانی که سهم دارند از پایین آمدن قیمت آن نترسند و سهام خود را برای یک مدت معینی نفروشند.
این مسئله بسیار طبیعی است که نقدینگی به سمت هر بازار برود آن را ویران میکند، بازار سرمایه هم از این قائده مستثنی نیست و ورود یکدفعه سیل نقدینگی سبب ویران شدن بازار سرمایه شد
همچنین ناشران که از سود دهی خود در شرکت مطمعن هستند و اعتقاد دارند که شرکت برای سال آینده یا چند ماه پیش رو سود ده است، سهم خود را بیمه میکنند و بر روی آن مانور میدهد که این مسئله میتواند برای ناشران هم سود ده باشد.
معمولا سهامداران اگر پول خود را از سهم خارج کنند به سمت بازار بانکی با یک نرخ سود معین میبرند، بنابراین باید نرخ فروش اوراق تبعی بالاتر از نرخ سود بانکی باشد تا سرمایهگذار تشویق بشود که پول خود را در بازار نگه دارد، که با این مکانسیم علاوه بر ایجاد تعادل بین سپرده بانکی و سرمایهگذاری در بازار سرمایه، در کنترل نرخ بهره بانکی میتوان استفاده کرد.
*مجلس تصمیم دارد که طرح تحقیق و تفحص از بازار سرمایه را کلید بزند، آیا چنین اقدامی مناسب است؟
سازمان بورس و به عبارتی بازار سرمایه یک بازار شفاف است و همیشه بازرسی از این بازار در حال انجام است. نمیتوان گفت که با تحقیق و تفحص قرار است اتفاق خاصی بیفتد؛ شاید از یک جهت هم بهتر باشد و آن هم صحه گذاشتند بر روی شفافیت بازار است، نمیتوان گفت که تخلف در این بازار رخ نمیدهد اما آن چیزی که برخی از افراد مدعی میشوند نیست. به نظر من آن چیزی که در سال جاری اتفاق افتاد این بود که یکسری از افراد بدون آگاهی سهام خریداری کردند و یکسری از افراد هم سهام خود را فروختند. خرید و فروش سهام جزو ذات بازار است و به نظرم نمیتوان از اینجا چیزی درآورد.
اگر مجلس دنبال تحقیق و تفحص از سازمان بورس است باید به دنبال این باشد که چرا ظرفیت بازار سرمایه ما به اندازه رشد سهامداران رشد نکرد، به عنوان مثال چرا شرکتهای مشاورهای، صندوقهای سرمایهگذاری، سبدگردانها و غیر متناسب با تعداد سهامداران رشد نداشت؟ این در حالی است که در برخی از کشورهای توسعه یافته به برخی سبدگردان و مشاوره شخصی دارند که به نظرم نبود این زیر ساختها بازار را گرفتار کردند.
این مسئله بسیار طبیعی است که نقدینگی به سمت هر بازار برود آن را ویران میکند، بازار سرمایه هم از این قائده مستثنی نیست و ورود یکدفعه سیل نقدینگی سبب ویران شدن بازار سرمایه شد. در مقطعی سهامداران خرید داشتند و در مقطعی هم فروختند، نمیتوان به آنها خرده گرفت که چرا خرید و فروش کردید. ته این تحقیق و تفحص به نظر شخص من چیزی در نمیآید.
نظر شما