شکیبا کولیوند؛ بازار: «اقتصاد مقاومتی» برای تحقق کامل نیازمند ارکانی چون مقاوم بودن، مردمی بودن، حمایت از تولید ملی، مدیریت منابع ارزی و مدیریت مصرف است.
این تعریف ها ذهن را آن سو می برد که از خود بپرسیم باید برای اجرای مناسب پروژههای شهری و روستایی چه قدمهایی برداشت تا در مسیر تحقق «اقتصاد مقاومتی» قدم برداریم و آیا بین این دو مقوله ارتباطی وجود دارد؟
همان طور که بارها عنوان شده هر پروژه به همراه خود تأثیراتی در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی، ترافیکی، گردشگری و فرهنگی به همراه دارد که باید پیش از اجرای آن این تأثیرات را شناسایی و قدمها را در مسیر کاهش تأثیرات منفی و مخرب و ارتقای سطح تأثیرات مثبت و فرصتهای ایجادشده و تابآوری ارتقا داد چراکه به طور حتم چنین روندی با کمک اجرای طرحهای ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی میتواند تحقق «اقتصاد مقاومتی» را به همراه داشته باشد.
با این تفاسیر نقش ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی در پروژهها پررنگ میشود چراکه ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی در سهگام پیش از اجرا، حین اجرا و پس از اجرا را مدنظر دارد و این امر موجب میشود تا در هر مرحله از پروژه بتوان به دستاوردهای مثبت و یا پیامدهای مخرب پروژه توجه داشت و با مداخلات توسعهای در مسیر ارتقای دستاوردهای مثبت و کاهش پیامدهای منفی آن قدم برداشت.
از سویی بحث مشارکتهای مردمی و توجه به ظرفیتهای بومی هر منطقه در طرحهای ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی (اتاف) مدنظر است بدینسان، مقوله دیگری که در تحقق «اقتصاد مقاومتی» مدنظر است نیز پررنگ می شود و یعنی مردم در این طرحها نیز کانون توجه هستند.
هم در اجرای پروژهها مشارکتهای مردمی و تکیه بر ظرفیتهای بومی مدنظر است و هم در پیامدهای پروژه به فکر مردم و ارتقای کیفیت زندگی آنها، رضایتمندی آنها، تحقق عدالت اجتماعی و غیره هستیم
بنابراین هم در اجرای پروژهها مشارکتهای مردمی و تکیه بر ظرفیتهای بومی مدنظر است و هم در پیامدهای پروژه به فکر مردم و ارتقای کیفیت زندگی آنها، رضایتمندی آنها، تحقق عدالت اجتماعی و غیره هستیم بدینسان، مقوله دیگری که در تحقق «اقتصاد مقاومتی» مدنظر است در طرحهای اتاف رنگ و بوی جدی دارند.
توجه به مردم اصل طلایی طرحهای اتاف است به نوعی که در آن نه تنها به نیازهای مردم و خواسته های اصلی آن ها توجه می شود بلکه مشارکت آن ها را در پیش بردن پروژه ها نیز شاهدیم و با این روند، دیگر طرح ها نمی توانند کلان نگرانه، سخت افزاری، تک بعدی و از بالا به پایین باشند بلکه در آن، مردم هستند که اولویت قرار می گیرند.
انعکاس نگاه اتاف به پروژهها نمودی از تحقق «اقتصاد مقاومتی» است
بار این تفاسیر می توان چنین گفت که انعکاس نگاه اتاف به پروژهها نمودی از تحقق «اقتصاد مقاومتی» است و با پیش روی طرح های اتاف می توان پیامدهای پروژه بهویژه پیامدهای منفی و مخرب و توسعه آثار ناخواسته آن را شناسایی کرد و با رویکرد و اقدامات مداخلهای مناسب، این پیامدهای منفی و ناخواسته را به حداقل رساند.
یعنی به نوعی مانع از هدررفت سرمایه های مادی و معنوی یا به نوعی مالی و یدی شد ضمن اینکه نارضایتی های عمومی را نیز کاهش داد و در مسیر عدالت محوری نیز پیش رفت گذشته از این نوع نگاه عنوان شده هزینههای اقتصادی مدیریت شهری را نیز کاهش میدهد و مقاومت در برابر پروژهها نیز کاهش خواهد یافت و تعلق به این برنامهها، سیاستها و مداخلات نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
«اقتصاد مقاومتی» یعنی شناسایی حوزههای فشار و تلاش برای بیاثر کردن و کنترل آنها، بدین ترتیب می توان با ورود طرح های اتاف به پروژه ها در مسیر تحقق «اقتصاد مقاومتی» قدم برداشت
«اقتصاد مقاومتی» اقتصادی است که در شرایط بروز ناملایمات و حوادث و بحرانها و یا در مسیر اهداف پویا و پایدار تخصیص بهینه منابع را انجام بدهد؛ به عبارت بهتر «اقتصاد مقاومتی» یعنی شناسایی حوزههای فشار و تلاش برای بیاثر کردن و کنترل آنها، بدین ترتیب می توان با ورود طرح های اتاف به پروژه ها در مسیر تحقق «اقتصاد مقاومتی» قدم برداشت.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی، گذشتهنگر، حال نگر و آیندهنگر است بدینسان میتوان پیش از اجرای پروژهها، حین اجرای پروژهها و پس از اجرای پروژهها با کمک طرحهای مربوطه وارد کار شد (که البته پیش از اجرای پروژهها نقش این طرحها و کاهش پیامدهای منفی و قدم نهادن در مسیر ارتقای پیامدهای مثبت از سایر مراحل بیشتر است).
ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی موجب میشود تا بتوانیم بر اساس نقاط مثبت و فرصتهای محدوده اجرای پروژهها قدم برداریم و با کمک نقاط قوت محدوده عمل قدم پیش بگذاریم که این گونه نهتنها موجب از بین رفتن این فرصتها نمی شویم بلکه با کمک این فرصتها پروژه را به مسیر درست آن هدایت می کنیم، از هدررفت منابع مالی و انسانی و البته هدررفت وقت جلوگیری می کنیم و در زمان مناسب، بهترین دستاورد را با تکیهبر دانش و مهارتهای محلی حاصل می کنیم.
توجه به توانمندیهای داخلی و ظرفیتهای هر منطقه و پیشروی بر مبنای آن دقیقاً همان چیزی است که در مقوله «اقتصاد مقاومتی» نیز بدان توجه داریم، از سویی در «اقتصاد مقاومتی» تأکید بر توجه به منابع و هزینهها است تا بتوان همخوانی درستی در این زمینه مهیّا ساخت بدینسان میتوان در این نوشتار از گره خوردن طرحهای اتاف و تحقق «اقتصاد مقاومتی» سخن گفت و خاطرنشان کرد که با توجه به این زمینههای علمی میتوان نقش جامعهشناسان شهری را بهعنوان مجریان طرحهای اتاف و تسهیلگران اجتماعی در پروژههای شهری ارتقا بخشید تا نهتنها با پروژههای اجرا شدهای که مردم نسبت به اجرای آن ناراضی هستند، روبرو نشویم بلکه بتوانیم با تکیهبر نیروی داخلی و ظرفیتهای هر منطقه مردم را دلگرم به مشارکت و پیشروی مناسب طرحهای شهری آنهم با پیامدهای توسعهای آن به ارمغان آوریم که نتیجه همه اینها ارتقای کیفیت زندگی، ممانعت از هدررفت سرمایهها، ارتقای مشارکت اجتماعی، بهبود فضای شهری و روستایی و در نهایت، تحقق عدالت اجتماعی و قدم نهادن در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی است.
و اما نکته آخر امید است تا اجرای طرحهای اتاف در پروژه ها جز اولویت قرار گیرد و تنها به فکر اسم این طرحها نباشند و بهراستی نتیجه عملی اجرای این طرحها را در اجرای پروژههای عمرانی شاهد باشیم و اینگونه نباشد که طرحهای اتاف یا پیوستهای فرهنگی و اجتماعی برای پروژهها ترسیم شود و زوایای پنهان و احیاناً کارکردهای پنهان یا منفی پروژه در برخی از نقاط بیان شود اما همچنان شاهد اجرای آن پروژه ها بدون تغییراتی که به صلاح مردم است، باشیم.
طرحهای اتاف یاریگر و پیشبرنده مناسب پروژههای عمرانی هستند و با توجه به این طرحها میتوان با قدم نهادن در مسیر تحقق «اقتصاد مقاومتی»، مشارکتهای اجتماعی، رضایتمندی عمومی، هویت و میزان تعلق به مکان را در مردم ارتقا بخشید و از نتایجی چون هدررفت سرمایه های مادی و معنوی، ناامید کردن مردم بومی و محلی، نارضایتیهای مردمی، وندالیسم شهری، بیهویتی، عدم اعتماد اجتماعی، کاهش مشارکتهای مردمی در زمینههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره جلوگیری کرد و با قدم برداشتن طرحها بهنوعی از پایین به بالا، آنها را در پیشروی پروژهها سهیم و نتیجه مطلوب آن را نظارهگر بود.
نظر شما