محمدشهاب، بازار: تقریبا محور اصلی سیاست کارشناسان اقتصادی در اقتصاد ایران انضباط مالی برای انضباط پولی (به معنای کنترل خلق پول) بوده است. این درست نیست که همواره اقتصاددانان یک گزینه (اصلی) برای کاهش آلام اقتصادی داشته باشند و اگر تحقق آن امکان پذیر نبود گزینه جایگزینی نسبت به متغیر های اسمی و حقیقی اقتصاد ایران که وضعیت نادرستی را نشان میدهد را بنداشته باشیم و یا به راحتی از راه حل های دیگر عبور کنیم.
این که آیا نسبت دادن تورم و کاهش تولید و متغیر های نامطلوب دیگر به خلق پول درست است یا خیر، در اقتصاد ایران به همان میزان به صحبت و بحث انحرافی تبدیل شده است که تمرکز به این سیاست که باید انضباط مالی در پیش گرفته شود؛ تبدیل شده است. دعوای این که در اقتصاد ایران بانک ها عامل تورم هستند یا مردم عامل تورم هستند یا بانک ها عامل تورم نیستند یا مردم عامل تورم نیستند راه به جایی نمی برد.
در اقتصاد کشورهای توسعه یافته نکته ای وجود دارد. شما وقتی سهم حمایت دولت از تولید کنندگان را مورد بررسی قرار میدهد با یک درصد ثابت و پایدار مواجه میشوید. وقتی میزان وام بانک ها به بخش خصوصی را نیز بررسی می کنید متوجه میشوید یکی از سیاست های دولت های آنها به تولید کنندگان آنها، حمایت بلاعوض به صورت پایدار بوده است. یعنی همین یارانه ای که در ایران به مصرف کنندگان داده میشود، در اقتصاد کشورهای توسعه یافته به گونه ای که سهم اصلی تولید ناخالص داخلی آنها را (شاید بیش از صد در صد) تشکیل داده است، به تولید کنندگان نیز داده میشود.
آیا در اقتصاد ایران کارشناسان اقتصادی می توانند در کنار این که از انضباط پولی صحبت می کنند بگویند اگر قرار به انضباط پولی نیست حداقل ماهیت آن به صورت بلاعوض و پایدار در اختیار تولید کنندگان قرار گیرد تا انگیزه های تولید و اعتماد به سیاست گذاری های حمایتی دولت ها در اقتصاد ایران جایگزین قوانین بازار شده و در کنار کنترل رکود و افزایش تولید، قیمت ها نیز کنترل شود؟
نظر شما