۱۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۷:۰۷
فشار سرمایه گذاران و سیاستمداران در اروپا؛ رشد تجارت غیر نفتی و گازی| تقاضا در دهه‌های آتی کم نمی‌شود؛ دهه ۲۰۳۰ اوج تقاضا نیست!
گفتگوی بازار با مدیر خدمات جهانی نفت FGE؛

فشار سرمایه گذاران و سیاستمداران در اروپا؛ رشد تجارت غیر نفتی و گازی| تقاضا در دهه‌های آتی کم نمی‌شود؛ دهه ۲۰۳۰ اوج تقاضا نیست!

«جنید قزاق اوغلو» معتقد است که شرکتهای نفتی و گازی می توانند با تمرکز بر انرژی هیدروژن و ایفای نقش به عنوان یکی از بازیگران اصلی این بازار همانند بازار نفت، در طرح برقی کردن وسایل نقلیه مختلف از طریق شرکت های برق تجدیدپذیر و کارخانجات تولید باتری به گونه ای موثر تر عمل کنند.

تهمینه غمخوار؛ بازار: همه میدانیم که پاندمی کرونا در سال ۲۰۲۰ پیامدهای منفی زیادی در سراسر صنعت انرژی به دنبال داشت که نسبت به ۱۷ سال گذشته بی سابقه بود. نظر کارشناسان این حوزه به خصوص نفت و گاز این است که این تحولات در سال ۲۰۲۱، بزرگترین عامل تاثیرگذار بر این بخش خواهد بود.

بخش انرژی در ابتدای سال جاری عملکرد مثبتی از خود نشان داد همانطور که سرمایه گذاران انتظار بازگشت به وضعیت عادی را داشتند. اما این انتظارات ضعیفتر شد به طوری که  آژانس بین المللی انرژی (IEA) با کاهش پیش بینی های خود به میزان ۱۷۰ هزار بشکه در روز، عقیده دارد که بهبود تقاضای نفت در سال ۲۰۲۱ از آنچه تصور می شد کندتر خواهد بود و این تقاضا معادل ۵.۷ میلیون بشکه در روز خواهد بود.

بنابراین، هنوز هم مشکلات زیادی وجود دارد که صنعت نفت می بایست در سال ۲۰۲۱ با آن ها دست و پنجه نرم کرده و همه آن ها را برطرف کند. انتظار می رود قیمت نفت با کاهش غافلگیرانه تولید عربستان سعودی و خوش بینی نسبت به عرضه واکسن در سراسر جهان به شدت افزایش یابد. همچنین، اخبار مربوط به نوع جدید ویروس  کرونا در کشورهای اروپایی به خصوص انگلیس، احتمال بهبود تقاضا در اروپا را نیز دچار چالش کرده است.

از طرفی، موضوع کربن زدایی اقتصاد جهانی و کاهش گازهای گلخانه ای موضوعی است که بسیاری از کشورها به طور جدی طرح ریزی و آن را به حالت اجرایی در آورده اند. چند روز پیش، گزارش جدیدی توسط مجمع‌جهانی اقتصاد و گروه مشاوره بوستون منتشر شد که بر کاهش ۵۰ درصدی حجم تولید دی‌اکسید کربن در صنعت تا سال ۲۰۵۰ تاکید دارد. این موضوع نشان می دهد که بسیاری از کشورها تمرکز خود را  بر روی صنایع تولید کالاهای مصرفی و سرمایه‌ای و نیز زنجیره تامین این صنایع قرار داده اند که این امر می تواند کاهش کربن را نه تنها در جوامع صنعتی و توسعه‌یافته بلکه در اقصی‌نقاط جهان تحت‌تاثیر قرار دهد.

در همین راستا، خبرنگار بازار گفتگویی با «جنید قزاق اوغلو»، دانش آموخته دانشگاه اقتصاد و مدیریت بازرگانی وین و مدیر خدمات جهانی بلندمدت نفت و مسئول نظارت بر پیش بینی های تقاضای نفتی و تحلیلگر بازار نفت در شرکت FGE، یک شرکت مشاور برجسته انرژی جهانی و بازار نفت مستقر در لندن ترتیب داده که در ادامه می خوانیم:

*نظر شما در مورد پیک تقاضای نفت چیست؟ همانطور که شرکت نفت و گاز «بی پی» تحلیلهای خود را ارائه داده یا با بهبودی شرایط همه گیری کرونا، آیا تقاضای نفت برای مدت طولانی تری رشد خواهد کرد؟
من فکر نمی کنیم که هنوز به اوج تقاضای نفت رسیده ایم. دغدغه و موضوع اصلی این است که تقاضای نفت تا دهه ۲۰۳۰ پس از بهبودی از کوید_۱۹ به رشد خود ادامه خواهد داد.

من قصد ندارم که درباره چشم انداز شرکت «بی پی» انگلیس زیاد توضیح بدهم، اما کاهش تقاضای جهانی نفت در سال ۲۰۲۰ به دلیل قفل شدن و اعمال محدودیتهای جدی در سراسر جهان، یک اتفاق ساختگی بود و از نظر ساختاری، هیچ تغییری ایجاد نشده است.

 اگر تقاضای جهانی نفت را به دو دسته « تحرک و پویایی صنعتی» و «پویایی شخصی» تقسیم کنید، متوجه می شوید که تحرک صنعتی، یعنی تقاضای نفت از کامیون ها، کشتی ها، ترافیک تجاری و غیره که قبلاً تا قبل از این همه گیری بهبود یافته بود.

 تقاضای نفت در دسته پویایی شخصی، یعنی تقاضای اتومبیل های شخصی برای بنزین و هواپیماها برای سوخت جت که هنوز پایین است.

 با سرعت گرفتن ساخت واکسن ها و رفع قفل ها و محدودیتها، این حالت بهبود می یابد. بنابراین، به طور کلی، انتظار داریم تقاضای جهانی نفت تا نیمه اول سال ۲۰۲۲ به سطح ۲۰۱۹ بازگردد.

*نظر شما درباره مفهوم «انتقال انرژی» که این روزها در میان شرکت های نفتی مطرح است و ما شاهد بروز بیشتر انرژی های تجدید پذیر هستیم، چیست؟ آیا ما در حال نزدیک شدن به اتمام محبوبیت و شهرت شرکت های نفتی از جمله شرکت‌ های بین ‌المللی نفتی یا شرکت های ملی این حوزه هستیم؟
انتقال انرژی واقعیت دوران ما است که همیشه مطرح بوده است. از نظر تاریخی، انرژی در جهان از زیست توده به ذغال سنگ، از زغال سنگ به نفت و گاز انتقال یافته و اکنون این انتقال از نفت و  گاز به انرژی های تجدیدپذیر، حداقل در بخش برق صورت گرفته است. این مسئله ناشی از سیاست های تغییرات آب و هوایی است که گرم شدن کره زمین به میزان ۱.۵ یا ۲ درجه سانتیگراد را به عنوان اولویت اصلی سیاست های انرژی قرار داده است.

برای شرکت‌ های بین ‌المللی نفتی، این مسئله به مشکلی تبدیل شده که سهامدارانشان خواستار اقدام در جهت رسیدن به این هدف هستند که با تولید نفت و گاز سازگار نیست. بیشتر آنها به ویژه شرکتهای اروپایی اکنون به سمت تبدیل شدن به شرکتهای انرژی یکپارچه حرکت کرده و تمرکز خود را با مقادیر زیادی از تولید برق تجدیدپذیر و شارژ خودروهای الکتریکی متنوع کرده اند تا انتشار CO۲ خود را از تولید و مصرف نفت و گاز جبران کنند.

شرکتهای اروپایی اکنون به سمت تبدیل شدن به شرکتهای انرژی یکپارچه حرکت کرده و تمرکز خود را با مقادیر زیادی از تولید برق تجدیدپذیر و شارژ خودروهای الکتریکی متنوع کرده اند تا انتشار CO۲ خود را از تولید و مصرف نفت و گاز جبران کنند 

مسئله این است که ما فکر نمی کنیم تقاضای نفت و گاز طی دهه های آتی کاهش یابد. همانطور که در بالا ذکر کردم، اوج تقاضای نفت احتمالاً تا دهه ۲۰۳۰ نخواهد بود. در زندگی بسیاری از مردم، نفت و گاز جایگزین نمی شوند. بسیاری از مردم به بازارهای برق که در آن انرژی خورشیدی و بادی به شدت در حال رشد هستند، نگاه می کنند و این انرژی ها جایگزین زغال سنگ می شوند و برای نفت و گاز نتیجه گیری می کنند. این یک رویکرد غلط است.

 به طور کلی، به ویژه شرکتهای بین المللی اروپایی بخاطر فشار سرمایه گذاران و سیاستمداران، در حال تغییر و تحول و نشان دادن اراده خود هستند. همچنین، سهم تجارت غیر نفتی و گازی در سبد سهام آنها افزایش خواهد یافت. در عین حال، این شرکتها، در راه ایجاد جریان نقدی و تأمین مالی حوزه های جدید تجاری و همچنین از آنجایی که هنوز تقاضای این محصولات وجود دارد، از مشاغل اصلی خود دست نخواهند کشید.

در رابطه با شرکت های ملی نفت یا NOCs، این موضوع کمی متفاوت است، زیرا در اکثر کشورهای خارج از اروپا، فشار سیاسی آنقدر شدید نیست. به طور کلی، NOC ها بسیار بهتر از شرکتهای بین المللی نفتی با این مشکل کنار می آیند و طی سالهای آینده سهم خود را در بازار افزایش خواهند داد.

NOC ها بسیار بهتر از شرکتهای بین المللی نفتی با این مشکل کنار می آیند و طی سالهای آینده سهم خود را در بازار افزایش خواهند داد

*در استفاده از انرژی های جایگزین از جمله ساخت وسایل نقلیه برقی، تا چه میزان دولتها موفق عمل کرده اند؟ 
در حمل و نقل جاده ای، اتومبیل های الکتریکی و برقی یک گزینه خوب است، اما هنوز هم بسیار گران هستند و به یارانه های هنگفت دولتی نیاز دارند، بنابراین غیر از اروپا و چین نمی توانند در بازارهای بزرگ به حجم زیادی برسند.

در حمل و نقل هوایی، تهیه هواپیمای برقی یا جایگزین طی یکی دو دهه آینده به معنای واقعی کلمه غیرممکن است. در حمل و نقل کشتی ها، اکثریت قریب به اتفاق ناوگان شناورهای جهان هنوز برای مدت زمان قابل توجهی با نفت کار می کنند. در صنعت پلاستیک و پتروشیمی، بازیافت فقط نقشی حاشیه ای دارد.

*شما نقش هیدروژن را در ترکیب انرژی به عنوان بخشی از این انتقال، چگونه ارزیابی و تحلیل می کنید؟
در امر کربن زدایی محدودیت وجود دارد، یعنی جایگزینی نفت، گاز زغال سنگ با منابع عاری از کربن. برق می تواند تا حدودی با انرژی خورشیدی و باد از بین برود و حمل و نقل جاده ای می تواند تا حدودی با وسایل نقلیه الکتریکی نیز کم رنگ تر شود. اما بسیاری از وسایل نقلیه، از جمله هواپیماها، کشتی های اقیانوس پیما، صنایع سنگین و پتروشیمی قابل بهره مندی از انرژی برق نیستند. برای همه وسایل، هیدروژن، جایگزین خوبی ارائه می دهد. انرژی هیدروژن بسیار متنوع است که می تواند در جهت ذخیره برق، ترکیب کردن گاز، سلول های سوختی، تولید مایعات مصنوعی و سوخت گازی و غیره استفاده شود.

مشکل هیدروژن در حال حاضر این است که قیمت آن در مقایسه با گزینه های فعلی بالا است، خصوصاً وقتی صحبت از «هیدروژن سبز» می شود، هیدروژن حاصل از برق تجدیدپذیر است. به عبارت دیگر، فرآیند تولید هیدروژن باید بسیار ارزان تر شود یا تولید فعلی سوخت های کربنی بسیار گران تر شود تا با هیدروژن سبز گران قیمت سازگار گردد.

مشکل هیدروژن در حال حاضر این است که قیمت آن در مقایسه با گزینه های فعلی بالا است، خصوصاً وقتی صحبت از «هیدروژن سبز» می شود،  هیدروژن حاصل از برق تجدید پذیر است

هیدروژن، در ترکیب های انرژی نقش خواهد داشت، اما دیدگاه من این است که این نقش فقط به محصولات و وسایلی محدود خواهد شد که به راحتی الکتریکی و برقی شوند.

*در آخر، آیا فکر می کنید که با پیشنهاد و طرحهای شرکت ملی نفت ابوظبی ADNOC در جهت آغاز تولید هیدروژن H۲، شرکت های نفتی ممکن است در آینده یکی از بازیگران اصلی بازار هیدروژن همانند حضور آن ها در بازار نفت باشد؟
این که تا چه میزان شرکت ملی نفت ابوظبی به طور خاص به یک بازیگر اصلی در بازار H۲ تبدیل خواهد شد، به عوامل زیادی بستگی دارد. هیدروژن به کاهش انتشار گاز دی اکسید کربن در داخل کشور کمک می کند، اما این شرکت قصد دارد هیدروژن را به ژاپن صادر کند که خود یک سیاست بزرگ هیدروژنی را تشکیل می دهد تا اقتصاد خود را تا سال ۲۰۵۰ کربن زدایی کند.

مشکل در اینجا این است که یکی دیگر از بازیگران اصلی در بازار H۲، استرالیا، بسیار نزدیکتر به ژاپن است و در حال حاضر از این تجارت استفاده می کند.

با این حال، به طور کلی شرکت های نفت و گاز می دانند که چگونه به ترکیب و بررسی مولکول ها بپردازند، در حالی که تجارت برق و باتری در رابطه با الکترون است. هیدروژن به عنوان یک گاز، با گاز طبیعی و گاز مایع شباهت دارد.

بنابراین، اگر فکر می کنید که طرح برقی کردن می تواند توسط شرکت های برق تجدیدپذیر و کارخانجات تولید باتری به گونه ای بهتر انجام شود، ساده ترین راه برای شرکت های نفت و گاز در آینده تمرکز بر هیدروژن و مناطقی از ماتریس یا میدان انرژی جاری است که به سختی می توان آن را الکتریکی کرد و از مزیت رقابتی آن استفاده نمود.

کد خبر: ۷۲٬۳۰۷

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha