۲۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۹
طرح ناکارآمد تنفس جنگلها قاتل پرور است! | سازمان جنگل ها طرحی را عهده دارد که قادر به اجرا نیست
یک فعال محیط زیست در گفتگو با «بازار» مطرح کرد

طرح ناکارآمد تنفس جنگلها قاتل پرور است! | سازمان جنگل ها طرحی را عهده دارد که قادر به اجرا نیست

طواف زاده، فعال محیط زیست و مدیر عامل موسسه سبزکاران بالان معتقد است برای اجرایی شدن طرح تنفس جنگلها زیرساختهای لازم مهیا نشده است و لذا سازمان جنگلها درگیر بازی شده است که قدرت اجرایی آن را ندارد.

بازار؛ گروه کشاورزی: با اجرایی شدن طرح تنفس جنگلها، بسیاری معتقدند این طرح موجب افزایش قاچاق چوب شده است. منتقدین اینگونه استدلال می کنند که وقتی اجازه برداشت چوب های جنگلی داده نمی شود و از آن طرف نیز واردات چوب به دلیل قرار گرفتن آن در لیست محصولات لوکس، ممنوع شده است هیچ توجیهی ندارد و کارخانجات برای تامین نیاز اولیه خود و راکد نشدن کسب و کارشان به ناچار متوسل به تامین چوب از راه های غیرقانونی می شوند. با این وجود برخی دیگر طرح تنفس جنگلها را طرحی کارآمد می دانند و معتقدند این اقدام در پیشگیری از تخریب جنگلها بسیار موثر بوده است.

در این راستا «بازار» گفتگویی با «نسیم طواف زاده مدیر عامل موسسه سبزکاران بالان» انجام داده است که در ادامه می خوانید.

* آیا شما طرح تنفس جنگل ها را برای محافظت از جنگلهای کارآمد می دانید یا خیر؟
برای ارزیابی درست این طرح باید به این نگاه گنیم که این طرح چه روندی را طی کرده است. وقتی طرح تنفس را استارت خورد و بحث‌های گفتگویی آن در حال شکل گرفتن بود خود سازمان جنگلها در برابر پذیرش این طرح مقاومت داشت و به تبع آن موافقان و مخالفان بسیاری در این بین اظهار نظر می کردند.

با این وجود وقتی سازمان جنگلها تصمیم به اجرای طرح جنگلها گرفت نه مقدمات آن چیده شده بود نه ساختار خاصی بر اساس این طرح آماده شده بود؛ یعنی فضای درون سازمان هم مساعد اجرا نبود. این در حالی است که هر طرحی که وارد اجرا می شود باید بتواند خودش را ارزیابی کند. اما مباحث مهمی همچون اینکه ناظر کیست، چگونه و بر اساس چه ساختاری قرار است طرح اجرا شود در واقع ابهامات طرح تنفس جنگلها بوده و هست.

از زمان اجرایی شدن طرح تنفس جنگلها میزان تخلفات و قاچاق چوب به شدت افزایش یافته است

از طرف دیگر شرکت‌های بهره بردار هم به یکباره احساس ناامنی کردند و خطر بیکار شدن نیروهای کار خود را حس کردند. بنابراین با توافقاتی که با سازمان جنگل انجام شد نیروهای کارگری خود را به عنوان حافظان جنگل ها تبدیل وضعیت کردند و به عنوان قُرُق ‌بان دعوت به کار شدند. با این وجود چون دولت بودجه ای برای این بخش در نظر نگرفته بود نتوانست پرداختی ها را انجام بدهد لذا قرق بان ها کار را رها کردند.

 از سوی دیگر دولت با مردم جنگل نشین قدیم که الان در بیرون از جنگل سکنی داده شده اند، کاری برای حفظ جنگل‌ها نکرد و اتفاقی که رخ داد این بود که میزان تخلفات و بار قاچاقی که در این دوره یعنی از سال ۹۸ تا شهریور ۹۹ اتفاق افتاد بشدت بالا رفت. گواه این حرف این موضوع است که تولید کارخانه هایی که در سطح استان گیلان و مازندران وجود دارد نه کم شده است، نه تعطیل شده اند و نه حتی تعدیل نیرو کرده اند و این نشان می دهد که بار چوبی مورد نیاز این کارخانجات از جایی تامین می شود این در حالی است که همانطور که می دانید واردات چوب هم ممنوع است!

جالب است بدانید حتی در کارخانه ای در استان گیلان در این مدت دوبار افزایش ظرفیت اعلام شده است و این افزایش ظرفیت به معنای تامین مواد اولیه است. همه این موارد حاکی از این است که طرح تنفس به دقت اجرایی نشده است.

*به نظر شما سازمان جنگلها در آزاد گذاشتن قاچاق چوب دست دارد یا اینکه زور این سازمان به قاچاقچیان چوب نمی رسد؟
به نظر من سازمان جنگلها به طور ناخواسته درگیر یک بازی شده است که قدرت اجرای آن را ندارد. به عنوان مثال به طور نسبی برای هر هکتار جنگل، ۴ نفر نیروی قرق بان نیاز است در حالی که الان برای کل استان گیلان ۴۰ نفر قرق بان داریم.

به عبارت دیگر وسعت جنگلهای ما در کل شمال کشور ۱۲.۶ میلیون هکتار است و برای آن ۹۰ قرق بان در نظر گرفته شده است! که این نسبت مساحت به قرق بان اصلا معنا دار نیست.

طرح ناکارآمد تنفس جنگلها قاتل پرور است! | سازمان جنگل ها طرحی را عهده دارد که قادر به اجرا نیست

از سوی دیگر چون پای پول هنگفتی در میان است در حوزه منابع طبیعی الان اتفاقاتی که دارد می افتد این است که شاهد هستیم جنگل بانان و  قرق بانان ما به راحتی به قتل می رسند. به عنوان مثال هنوز هم قاتلان آقای «شهید پیروی» که سالها پیش در ماسال گیلان کشته شد پیدا نشده است و یا  در اوایل سال جاری شاهد بودیم که سه نفر دیگر در گیلان به قتل رسیدند و ۵ نفر هم در استان مازندارن  دچار قتل ویا قطع پا شدند اما هیچ خبری از مسببان آن نیست.

وقتی طرح تنفس اتفاق افتاده و همزمان ممنوعیت واردات ماده خام چوب یا خمیر کاغذ را داریم آیا باید کارخانجات تعطیل شوند یا اتفاق دیگری باید بیفتد؟ قوانین که نمی توانند همدیگر را نقض کنند

پس وقتی نگهبان و قرق بان را به دل جنگلهای می فرستند در حالی که حتی اجازه تیر ندارند و با دست خالی باید در برابر قاچاقچیان مسلح چوب از جنگل محافظت کنند مسلما تعداد این افراد بتدریج کم می شود چون از حضور در این مناطق واهمه دارند.  بنابراین به نظر من طرح تنفس جنگلها می توانست طرح خوبی باشد به شرط اینکه همه جوانب و منابع مالی را به درستی در نظر گرفته می شد.

از سوی دیگر وقتی طرح تنفس اتفاق افتاده و همزمان ممنوعیت واردات ماده خام چوب یا خمیر کاغذ را داریم آیا باید کارخانجات تعطیل شوند یا اتفاق دیگری باید بیفتد؟ قوانین که نمی توانند همدیگر را نقض کنند؛ یعنی کسی که قانونگذاری می کند باید به این موارد توجه داشته باشد تا ناقض یکدیگر نباشد!

با این تفاسیر باید در نهایت منافع کشور در نظر بگیریم و به نظر بنده با احتساب همه خسارتهای ناشی از سیل ها، تخریب جنگلها و غیره اگر چوب و خمیر چوب وارد کنیم به نفع کشور است.

*اصلی ترین تبعات تخریب جنگل‌ها از نگاه شما چیست؟
اول باید توجه داشته باشید که اگرچه الان نهال کاری انجام می شود اما یک نهال یک ساله تا به ارزش یک درخت ۵۰ ساله برسد باید پروسه ای طولانی را طی کند و با یک نهال کاشتن صرف کاری از پیش نمی بریم.

به طور کلی اگر تبعات  تخریب جنگلها را بخواهیم دسته بندی کنیم در درجه اول شامل یکسری تبعات محیط زیستی است؛ مثل اینکه بیشتر از متوسط جهانی از بحث تغییر اقلیم متاثر می شویم یعنی وقتی میزان جنگل تراشی هایمان هم افزایش پیدا کند این تحت تاثیر قرار گرفتن را هم شدت می بخشد. به عبارت دیگر وقتی جنگل تنُک می شود بسیاری از جانوران و گیاهان هم محیط زندگی شان را از دست می دهند.

علاوه بر این از نظر محیط زیستی اتفاق دیگری که می افتد و می‌تواند مساله ساز شود این است که آبخوان‌های کشور می تواند خالی شود. همانطور که می دایند همه آبخوان‌های بزرگ کشور از یک منبع جنگلی نشات می گیرد و جنگل کمک می کند تا آب در دل خاک نفوذ پیدا کند و به این ترتیب آبخوانها احیا شوند. بخشی از این کار احیا را جنگلها و بخشی دیگر را تالاب های انجام می دهد و لذا با تخریب جنگلها آبخوان ها سست تر و کم آب تر می شوند و این برای کشوری که با مشکل کم آبی مواجه است می تواند به شدت بحران زا باشد.

از سوی دیگر ما رتبه اول فرسایش خاک در دنیا هستیم که این فرسایش در اثر تخریب جنگلها شدت می گیرد.

با تخریب جنگلها آبخوان ها سست تر و کم آب تر می شوند و این برای کشوری که با مشکل کم آبی مواجه است می تواند به شدت بحران زا باشد

*تخریب جنگلهای چه تبعات اجتماعی به همراه دارد؟
یک کار تحقیقی در گروه علوم اجتماعی دانشگاه گیلان با کمک گروه روانشناسان انجام شده که نتایج این تحقیق نشان داده است جمعیت های نزدیک به جنگلها علیرغم اینکه اقتصاد ضعیف تری دارند امید به زندگی شان بیشتر است؛ پس وقتی جنگلی را در اطراف یک محدوه ای نابود کنیم بخشی از هویت، فرهنگ و امید به زندگی را تحت تاثیر قرار می دهیم.

از سوی دیگر یکی از چالش های ما با طرح صیانت از جنگلها که پیش از طرح تنفس جنگلها جاری بود، این موضوع بود که دام ها و ساکنان جنگل ها را از منطقه خارج کنند این در شرایطی بود که این افراد مهارت شهرنشینی را نداشتند و حتی نمی توانستند موضوعات مالی خود را مطرح کنند چون در تمام طول زندگی به نحوه دیگری  داد و ستد می کردند. این امر باعث فقیر تر شدن و حاشیه نشین شدن این افراد شد و از طرف دیگر بسیاری از این افراد تبدیل به بزهکار شدند و فسادهای اخلاقی بسیاری نیز در این مناطق رخ داد.

*نگاه شما به مبحث انتقال آب بین حوزه ای از جمله آب دریای خزر به استان سمنان که گاه و بیگاه مطرح می شود چیست؟
ما به طور کلی مخالف چنین اتفاقاتی هستیم. در مورد طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان هم به طور خاص معتقدیم که توجیه اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی ندارد. وقتی چنین طرحی با چنین هزینه ای مطرح می شود باید ببینیم آب چه جمعیتی قرار است تامین شود و چه صنایعی قرار است از این طرح منتفع شوند و غیره. در واقع چنین موضوعاتی بسیار چالش برانگیز است و ما نیز به شدت مخالف آن هستیم.

کد خبر: ۷۱٬۶۳۱

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha