فرحناز سپهری؛ بازار: خاموشیهای اخیر یک بار دیگر صنعت ماینینگ را با حاشیه مواجه کرده است. انگشت اتهام در روزهای اخیر به سمت ماینرها به عنوان مشترکان پرمصرف نشانه رفته است. حتی از طرف وزارت نیرو پاداش چند میلیونی برای فاش سازی ماینرهای غیرمجاز اعلام شد.
در همین راستا از علیرضا شامخی مدرس دانشگاه و تحلیلگربازارهای مالی خواستیم تا در گفتگویی پاسخگوی پرسشهای خبرگزاری بازار در خصوص صنعت ماینینگ و حواشی آن باشد که در ادامه متن این گفتگو از نظرتان می گذرد.
* تاریخچه ای از صنعت ماینینگ (استخراج بیت کوین) در کشور بیان کنید.
صنعت ماینینگ تاریخچهای ۵ یا ۶ ساله در کشور دارد. در ابتدا این صنعت همانند بسیاری از صنایع تازه وارد، غیررسمی بود. طبیعی است که نیاز به زمانی بود تا بتوان اعضای این صنعت در کنار یکدیگر تشکیل صنف داده و قوانین مربوطه نیز مصوب شود. از این رو، غیررسمی بودن، به معنای غیرقانونی بودن نیست. بلکه صرفا نیاز به طی زمانی بود تا بتوان همانند سایر صنایع کشور، از حمایت قانونی لازم بهرهمند شود. خواست تمام فعالان صنعت ماینینگ هم این بود که هر چه سریعتر رسمیت یافته تا بتوانند به صورت رسمی، بیمه و مالیات پرداخت کرده و همانند سایر صنعتگران در کشور فعالیت رسمی داشته باشند. اتفاقا برخی از نهادهای رسمی مانند وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی، از حامیان جدی این صنعت بودند و با همکاری آنها، ماینینگ به عنوان یک صنعت رسمی در کشور مطرح شد. ولی از زمان قبول این حوزه به عنوان یک صنعت رسمی، سنگاندازیها شروع شد و هر بار که قرار شد که یکی از مشکلات این صنعت حل شود، مشکلات عدیده دیگری به وجود آمد.
ریشه این مشکلات این است که برخی از مدیران بخشی، تصور میکنند که صنعت ماینینگ همان صنعت چاپ پول است. یعنی دستگاهی است که اگر دو شاخه آن را به پریز برق بزنیم، پول چاپ میکند. اصلا اطلاعی از هزینههای اولیه، چالشهای فنی و عملیاتی و هزینههای عملیاتی آن ندارند. از این رو، نگاه آنان به این صنعت این بود که بایستی سهم درآمدی برای بخشهای حاکمیتی نیز فراهم کند. به علاوه مدیران کشور مدل درآمدی این صنعت را نمیشناسند. تولید بیتکوین همیشه سودده نیست. بلکه بخشی از مدل درآمدی این صنعت، نگهداری و فروش در آینده با قیمت بالاتر و در شرایط سودآور است. بنابراین حتی این صنعت هم گاهی زیانده میشود.
* این نگاه مسوولین، چه تاثیری بر این صنعت داشت؟
به طور مثال، وزارت نیرو تعرفه مشخصی برای برق صنایع دارد که هر ساله ابلاغ میکند. برای صنعت ماینینگ تعرفه ۴۵۰ و ۹۵۰ تومان را در دو حالت مصوب کرده است. در حالی که به صنعت بسیار کم بازدهی مانند فولاد برق ۱۵۰ تومانی داده میشود. موضوع این نیست که نباید به صنعت فولاد برق داد، موضوع این است که چرا با صنعت پربازدهی مانند ماینینگ تبعیض آمیز برخورد میشود. مسولین تصور میکنند که چون برق یکی از مواد اصلی صنعت ماینینگ است، بایستی سهم درآمدی در این صنعت داشته باشند. این نگاه بسیار غلط است. به طور مثال ۱۴۰ هزار میلیارد تومان تراکنش در آذر ماه در شبکه شاپرک پردازش شد. سهم شرکتهای مخابراتی از این تراکنش حدود ۱۱۰ میلیارد تومان بود. آیا صحیح است که مثلا مخابرات ایران ادعا کند که به دلیل عبور این تراکنشها از شبکههای فیبری مخابرات، بایستی سهم درآمدی خود را از بانکها بگیرد؟ این نوع نگاه بسیار مضر است.وظیفه وزارت نیرو این است که فارغ از حاشیه سود و زیان هر صنعت، به آن برق رسانی کند.
البته ناهماهنگی صرفا از سمت وزارت نیرو هم نیست. وزارت صمت به ماینرها الزام کرده که حتما در شهرکهای صنعتی مستقر شوند. در حالی که خیلیها تنها نیاز به یک سوله کوچک دارند. یا اجازه اجاره کارخانههای متروکه در شهرکهای صنعتی را به ماینرها نمیدهند. بدتر اینکه برخی از شهرکهای صنعتی اصلا اجازه استقرار ماینرها را نمیدهند. یا اینکه میخواهند زمین را به نرخ چندبرابری به ماینرها بفروشند.
واقعیت این است که مجموعه مسایل دست به دست هم داد تا این صنعت نابود شود. به گونهای در کشور جا انداختند که ماینرها قاچاقچی هستند. ناهماهنگی بسیار عجیبی بود. یک وزیر فارم افتتاح میکرد و وزیر دیگر مخالف بود. یک مسئول قول حمایت میداد و یک مسئول به دنبال بستن فارمها بود. همه هم به فکر این هستند که سهمی از درآمد ماینرها را مال خود کنند. گویی ماینرها دستگاه چاپ پول دارند.
به نظر من علت اصلی این اتفاقات این است که متاسفانه مدیرانی که بایستی نگاه ملی داشته باشند، نگاه بخشی دارند. دست به دست هم دادند تا در طلاییترین زمان، این صنعت نابود شد.
* آیا هنوز هم این ناهماهنگی وجود دارد؟
بله. مثلا الان ستاد مبارزه با قاچاق ارز و کالا مصوب کرده که ماینرها سریعا دستگاههای توقیفی خود را که در اختیار سازمان اموال تملیکی است در سامانه مخصوصی اظهار کنند تا با پرداخت عوارض گمرکی آزاد شوند. ولی تعزیرات میگوید که این آییننامه ابلاغ نشده و وقت هم در حال اتمام است. البته تاکید کنم که ماینرها دستگاههای خود را مستقیم از چین یا کشور دیگری وارد نمیکنند. وارد کننده و تاجر شخص دیگری است. یعنی دستگاه در تهران خریداری شده. چرا ماینر باید تعرفه گمرکی آن را بپردازد؟
*در روزهای اخیر چرا به قطع برق ماینرهای قانونی هم انجامیده است ؟
متاسفانه برق ماینرهای قانونی هم قطع شده است. بسیاری از صنایع در کشور بیشتر از ماینرها برق مصرف میکنند. اما قطعی برق ندارند. مثل فولاد. آیا چون مصرف برق یا آب فولاد بالا است، برق آن قطع میشود؟ یا آیا صنعت فولاد به دلیل مصرف آب بالا، تعطیل میشود.
بسیاری از فعالان صنعت ماینینگ در حال مهاجرت به ارمنستان، گرجستان و روسیه هستند
*آیا صحیح است که فعالان این صنعت در حال مهاجرت هستند؟
بله. بسیاری از فعالان صنعت ماینینگ در حال مهاجرت به ارمنستان، گرجستان و روسیه هستند. ممکن است جاهای دیگری هم رفته باشند. در آنجا از آنها حمایت شده و در کنار نیروگاهها زمین ارزان دریافت میکنند. به یاد داشته باشید که دوران طلایی این صنعت در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ است. بعد از آن به یک صنعت معمولی تبدیل میشود. طبیعی است که افراد با دانش فنی از کشور بروند.
*در خصوص میزان سودآوری این صنعت توضیح دهید.
من صرفا یک مقایسه بین صنعت ماینینگ و فولاد میکنم. دستگاه S۱۷ plus با سرعت پردازش ۷۳ تراهش و مصرف برق ۲۹۲۰ وات را در نظر بگیرید. برای تولید یک بیت کوین حدود ۷۰ تا از این دستگاه را نیاز داریم. به عبارتی برای تولید هر بیتکوین با این دستگاه حدود ۲۰۴ کیلووات برق مصرف میشود که حدود ۳۵ هزار دلار (با نرخ دیشب بیتکوین) سود عملیاتی دارد. در مقایسه، برای تولید یک تن فولاد ۷۰۰ کیلووات برق مصرف میشود که بافرض قیمت صادراتی ۵۷۰ دلار با حاشیه سود ۴۰ درصد، ۲۵۰ دلار به ازای هرتن فولاد سود متوسط برای کشور به همراه ایجاد میشود. در هر دو اینها فرض کردم که قیمت برق مصرفی به ازای هر کیلووات ۱۵۰ تومان است.
نتیجهگیری اینکه به ازای هر کیلووات برق، صنعت ماینینگ ۱۷۰ دلار سود و صنعت فولاد فقط ۳ دلار سود برای کشور تولید میکند. یعنی بهرهوری حدود ۶۰ برابری. البته هزینههای اولیه سرمایهگذاری نیز وجود دارد. سرمایهگذاری اولیه با این مدل دستگاه حدود ۲۴۰ هزار دلار است. به انضمام سایر تجهیزات راهاندازی که بحث دیگری است. هزینههای اولیه صنعت فولاد هم بالا است. من فقط سود عملیاتی را مقایسه کردم.
ببینید این صنعت میتوانست چه ظرفیت ارزی برای کشور ایجا کند. حتما صنعت فولاد ارزشمند است. ولی فولادیها با هزار دردسری که در انتقال پول دارند، برق ۱۵۰ تومانی میگیرد و ماینینگ که فاصله تولید و ارزآوری آن یک ثانیه است، برق ۹۰۰تومانی.
* اندازه بازار رمزارزها در کشور چقدر است؟ در حال حاضر چند دستگاه در حوزه ماینینگ در کشور است؟ هزینه تجهیزات چقدر است؟
حدود ۵۰۰ هزار دستگاه در کشورد داریم که دو سوم آن یا خاموش بوده یا توقیف است. قیمت این سیصدهزار دستگاه بر مبنای قیمت دوسال پیش (برای رند شدن مبلغ می گویم) میشود تومان ۱۵۰۰ میلیارد تومان. یعنی ۱۵۰۰ میلیارد تومان از دارایی مردم خاموش است. فکر نکنید که ماینرها مافیا هستند. افرادی هستند که وقت و عمر صرف کردند تا دانش فنی به دست آورند. میخواستند در طلایی ترین زمان برای خوشان و کشور درامد داشته باشند حالا به آنها میگویند قاچاقچی.
اما معاملات رمزارزها در کشور موضوع دیگری است. من آخرین محاسباتی که انجام دادم مربوط به حدود ۴ ماه پیش است. یعنی زمانی که بیتکوین زیر ۱۰ هزار دلار مبادله میشد. در آن زمان حدود ۲۰۰ بیت کوین در روز در کشور مبادله میشد. اتریوم و دیگر رمزارزها هم هستند. در مجموع حدود ۴ میلیون دلار کف مبادلات رمزارزها در روز بود. البته مسیولین در کشور آمار دیگری داشتند. برآورد آنها نصف تخمینی که من زدم بود.
* رگولاتوری ماینینگ در چه شرایطی قرار دارد؟
در زمینه رگولاتوری در ماینینگ، یک آیین نامه در سال ۹۸ و آییننامه جدیدی هم در ماه گذشته ابلاغ شد. به نظرم ایین نامه اول، نکات خوبی داشت. ماینینگ را به عنوان صنعت صادارت محور قبول کرده بود. البته ریسکها را به ماینرها منتقل کرده که ماینرها هم با آن موافق بودند و همه ریسکها را قبول کرده بودند. اما اصلاحیهای که اخیرا روی آن اعمال شد، بسیار غیرمصنفانه است. مثلا وزارت نیرو مکلف شده که مشخص کند که هر ماینر چند بیت در ماه تولید میکند. بعد ماینر موظف است که آن را به صرافیهای اعلامی بانک مرکزی با قیمت اعلامی بانک مرکزی و با نرخ تبدیل دلار به ریال آنها بفروشد. در حالی که اولا از لحاظ فنی اصلا امکان تعیین میزان تولید بیت برای وزارت نیرو وجود ندارد. دستگاه خرابی و قطعی دارد. ضمن اینکه سرعت پردازش آنها متفاوت است. اصلا حرف معقولی نیست. ضمن اینکه این کسب و کار بدین شکل نیست که به محض تولید بفروشد. در واقع ماینرها معمولا نگهداری میکنند تا در بهترین قیمت بفروشند.در واقع بخش سودآور این صنعت را از ماینرها گرفتند. با این آییننامه کمتر کسی حاضر است در بخش خصوصی در این صنعت سرمایهگذاری کند.
*رگولاتوری در زمینه صرافیهای رمزارزها چطور؟ اینکه در این حوزه قوانین تا چه حد مرجعیت قانونی دارد؟
صرافان با شکل گیری این نوع صرافیهای آنلاین رمزارزها مخالفند. مشکل دیگر اینکه بانک مرکزی هم برای صدور مجوز ورود نمیکند و مجوز نمیدهد و البته جلوی کار آنها را نمیگیرد. در واقع کلا ریسک را منتقل کرده به خود صرافیهای رمزارز. استدلال غیررسمی بانک مرکزی این است که اگر بخواهد مجوز رسمی بدهد، بایستی در قبال ریسکهای آنها هم پاسخگو باشد. پس الان آن را مسکوت گذاشته است. رگولاتوری صرافی بسیار مبهم است.
*سرمایه گذاری نسبت به سایر بازارهای چه تفاوتی دارد وتوصیه تان به افراد چیست؟
قیمتها در رمزارزها بسیار نوسانی است. در یک هفته از ۴۰ هزاردلار به ۳۰ میرسد و یا حتی برعکس. ۱۰ هزار دلار بالا میرود. این سطح از نوسان برای هر کس قابل تحمل نیست. بنابراین توصیه اکید میکنم که بدون مطالعه وارد نشوید. به خصوص که دیگر مثل بورس، جایی برای اعتراض هم وجود ندارد. نه دولت و نه هیچکس هم نمیتواند حمایت کند. باید ریسک ورود را قبول کنید.
زمستان یکی از ماههای کف مصرف برق است. این که چه مشکلی پیش آمده که در فصل کف مصرف، دچار قطعی شدهایم، به ماینرها مربوط نیست
*کلام پایانی خود را بفرمایید.
در مورد قطعی برق نکتهای را اشاره کنم. الان ظرفیت بالفعل تولید برق در کشور ۶۰ هزار مگاوات است. البته ظرفیت اسمی بیشتر است. حتی اگر کل ماینرهای خاموش روشن شوند، بیش از هزار مگاوات برق نیاز ندارند. این اتهام که ماینرها باعث قطعی برق هستند بسیار دور از انصاف است. زمستان یکی از ماههای کف مصرف برق است. این که چه مشکلی پیش آمده که در فصل کف مصرف، دچار قطعی شدهایم، به ماینرها مربوط نیست.
همین الان حدود ۷ هزار مگاوات تلفات شبکه برق در کشور است. اگر فارمها در کنار نیروگاههای CHP شکل بگیرد، حتی با قیمت تفاهمی بین نیروگاههای بخش خصوصی و ماینرها، هم قیمتگذاری برق به نرخ حقیقی انجام میشود و حتی میتوانیم بازار برق در کشور را شکل دهیم.
نظر شما