بازار؛ گروه بین الملل: هر چند در بعد رسمی، تهران و آنکارا رضایت خود را از آشتی قطر و ۴ کشور عربی عربستان، امارات، بحرین و مصر ابراز کرده اند، ولی دو طرف انتظار نداشتند این بحران حل شود، تا پروژه آنها در خلیج فارس محقق شود و آرزو داشتند تا حل بحران و رفع اختلافات یعنی توافق جمعی درباره مسائل ژئواستراتژیک، به تاخیر افتد.
ایران آشتی را در چارچوب عادی سازی و یکپارچه سازی صفوف در دور بعدی نزاع آمریکایی ایرانی قرار داده است، همچنانکه آن را نیاز به یک موضع یکپارچه خلیج فارس تفسیر کردهاند تا در هر توافق آتی در خصوص هسته ای، یک طرف در آن باشند که با تفسیرها و توضیحات، آشتی را از چارچوب آن به عنوان یک تمایل اصیل ملتها و حاکمان آن خارج میکند.
اما درباره آنکارا باید گفت که نمیتوان سوءاستفاده آن از بحران را برای نفوذ در جنوب و گسترش نفوذ ترکیه در خلیج فارس نفی کرد، به دلیل اینکه ترکیه موضع تماشاچی و بیطرفانهای ندارد، با وجودی که یکی از پشتوانههای اردوغان در منطقه را کم کرد، ولی وی در بیان این نکته تردید نکرد که آشتی قطر با ۴ کشور عربی به معنای بازگشت ترکیه به جایگاه خود در داخل خلیج فارس است و این مساله سبب افزایش قدرت شورای همکاری خواهد شد.
آنکارا اعتراف میکند که شریکی راهبردی است که بحران خلیج فارس آن را متزلزل کرده است و این بر عکس نظر این ۴ کشور است مبنی بر اینکه نزدیک شدن قطر به ترکیه یکی از دلایل بروز بحران است نه نتیجه آن.
فقط این نکته برای اشاره باقی مانده است که آشتی قطر با ۴ کشور عربی از پشتوانه و اعتبار ایران و ترکیه کم کرد، آشتی به معنای به وجود آمدن شرایط جدید در نظام امنیت منطقه ای و عربی است و ممکن است طرفهای آشتی از تهران و آنکارا دور نشوند، ولی هرگز پایتختهای کشورهای خلیج فارس به آن دو نزدیک نخواهند شد.
اعتمادسازی مجدد میان کشورهای خلیج فارس به معنای بازگشت تهران و آنکارا نیست، چرا که هنوز بُعد عربی باقی مانده که در لیبی، سوریه، عراق و پروژه هسته ای حل و فصل و نهایی نشده است.
ترامپ آنکارا را ضعیف کرد که این آشتی را به عنوان گذرگاهی برای آشتیهای وسیعتر و گستردهتری قرار میدهد که خلیج فارس در آن در یک موضع مذاکراتی بهتری قرار میگیرد.
نظر شما