آرمین صرافان؛ بازار: بازار بورس که در حال حاضر با دلسردی و پشیمانی بسیاری از نو سهامداران روبرو شده است معجونی از سیاستهای متغیر و شاید بتوان گفت اشتباه است که میتوان آن را ماحصل نبود یک سیاست منسجم دانست.
در بورس قیمتها متأثر از اثرگذاری بخشنامهها، دستورالعملها و تصمیمگیریهای دولتی و البته هیجاناتی است که به دلایل مختلف در طی این مدت به این بازار تزریقشده است.
همانطور که بسیاری از نمادهایی که در بورس قیمتهای چند ده برابری پیدا کردند و بسیاری از کارشناسان احتیاط در معاملات را برای سرمایهگذاران تجویز میکردند، ولی نو سهامداران بیتوجه به قیمتها به امید خرید سهام و فروش در قیمت بالاتر آن اقدام به سفتهبازی میکردند، همانطور که در حال حاضر نیز فروش سهام شرکتها توسط آنان بیاعتنا به متغیرهای بنیادی و با فاکتور غالب ترس و هیجان همراه است.
این امر باعث میشود که باگذشت زمان تقاضا برای خروج از بازار بالاتر رود و صف فروش سهمها در قیمتهای پایینتر افزایش یابد.
صفهای فروش
وجود دامنه نوسان در بورس تهران ماحصل سیاستگذاری اشتباهی بود که موجب حرکتهای صعودی یا نزولی و ایجاد صف در بازار شد و عملاً این صف به معاملات روزهای آتی سیگنال دهی داد تا آنجا که باعث تداوم و بلندمدت شدن اصلاح در بازار شد.
این در حالی است که اگر دامنه نوسان نبود، بازار در مدت زودتری به تعادل میرسید و سرمایهگذاران صفنشین امروزی بر اساس تحلیل و انتظارات خود اقدام به معامله میکردند و نه هیجان ناشی از حجم صفهای خرید یا فروش در بازار.
متأسفانه سیاستهای متناقض تازه چشم نوسهاداران را به تناقضگوییها بازکرده و لذا بهترین حمایت از بازار نه از جنس خرید دستوری توسط نهادهای مالی و حقوقیهای سهامداران عمده است بلکه عارضهیابی و رفع این مشکلات است.
آنچه در حال حاضر حمایت از بازار نام دارد، خرید حقوقیها و عملاً ایجاد فرصت فروش بر روی برخی از نمادهای بزرگ بازار است که خوشایند نیست.
ازآنجاکه راهبرد کلان در رابطه با جایگاه بورس در اقتصاد وجود نداشته و یا حداقل لمس نشده است لذا بسیاری از نوسهامداران به این نتیجه رسیدهاند که سرمایه آنها در بورس درخطر است و لذا نتیجه آن همین میشود که در حال حاضر بسیاری از این سهامداران بر این باورند که دولت به دنبال یکراه حل موقت برای تأمین مالی خود است و لذا این سیگنالهای ناامیدکننده هرروز بر صف فروش میافزاید.
هجوم به بورس را امسال باید بهپای دعوت دولتمردان برای سرمایهگذاری در آن نوشت و لذا ازآنجاکه دولت مرتب به مردم سیگنال میداد که بورس محل خوبی برای سرمایهگذاری است لذا اغلب نو سهامداران بر این باور بودند که بهطور حتم دولت ریسک بورس را پوشش میدهد اما در عمل این اتفاق نیفتاد و بسیاری از نو سهامداران با سیگنالهای منفی روبرو شدند.
متأسفانه با طولانی شدن افت قیمتها در بازار سهامداران بیشتری احساس ناامیدی میکنند و تمایل به فروش سهام خود در صفهای فروش پیدا میکنند.
حقوقیهایی که اقدام به جمعآوری صفها میکنند فرصتی را برای نوسان گیری روزانه برای افرادی خاص ایجاد میکنند که پیش از جمعآوری صفهای فروش اقدام به خرید سهام کنند و پس از برداشته شدن صفهای خرید اقدام به فروش آنها کنند. این نوسان گیری از فعالان بازار بهصورت رانت اطلاعاتی تنها بخشی از بازار را منتفع میکند و سودی برای کل بازار نخواهد داشت.
لذا با مأموریت دادن به حقوقیها برای جمعآوری صفهای فروش در بازار تنها معلول که همان افت قیمتها است که بهطور کوتاهمدت امکان دارد کنترل شود، ولی دلایل اصلی که منجر به خدشه وارد شدن به اعتماد عمومی افراد نسبت به بازار میشود همچنان سرجای خود باقی هستند.
چه باید کرد؟
درصورتیکه دامنه نوسان روزانه در بورس افزایش یابد، بخش عمده هیجان روزانه صفهای خریدوفروش کنترل خواهد شد و زمان اصلاح بازار و همچنین رشدهای بازار کوتاهتر خواهد شد.
کلاً پدیده صفهای خرید وصفهای فروش فشار روانی منجر به حرکت تودهوار را ایجاد می کند که برای کاهش این هیجانات یکی از اقدامات ضروری افزایش دامنه نوسان است.
از طرفی باید دولت از تبلیغات برای ایجاد هرگونه هیجان در بازار و ایجاد موجههای تودهوار دست کشیده و بیش از این با سیگنالهای مثبت حمایت از ریسک بورس را پوشش ندهد.
ازآنجاکه حضور در بازارهای مالی حتی در کشورهای دیگر و باثبات اقتصادی دارای ریسک بیساری است لذا در بازار سرمایه ایران که عوامل متعددی بر روی آن تأثیرگذار است چگونه دولتمردان مردم را تشویق به سرمایهگذاری در بورس آنهم برای رسیدن به سود بدون ریسک میکنند.
نظر شما