ونوس بهنود؛ بازار: یک سال از هشدار آغاز یک بیماری مهلک سپری شده است. نه ماسک میزند و نه ضدعفونی به همراه دارد. به ۱۰ سالهها میماند. شاید هم بیشتر. چند شاخه گل به دستش گرفته و چشمش را دوخته به چراغی که از قرمز به سبز رنگ عوض میکند.
آن دیگری در قبرستان پرسه میزند، «یس» میخواند. سنگ قبرها را میشوید و اگر کسی برای قبرکَنی کمک بخواهد به سمتش شیرجه میزند.
یکی هم هست که جلوی هر ماشینی را سد میکند تا شیرینی بفروشد. کنار کمربندی. از آمار تصادفات عابر پیاده خبر ندارد. داشته باشد هم هر روز باید سه دیس شیرینی بفروشد.
این یکی بچه به بغل است. همه شهر میشناسندش. مانتوهای رنگی میپوشد و روسریهای شاد به سر میکند. از زمانی که بچه نداشت و شکمش بالا نیامده بود در چهار راه ها و تقاطعها پرسه میزد. دخترش یک ساله شده و همچنان کار میکند. بچه سال نیست اما بزرگسال هم به نظر نمیآید.
یکی دیگر پادوی مغازه شده است. تِی میکشد. شیشه مغازه را پاک میکند. چای دم می کند و گاهی کفش صاحب کارش را واکس میزند.
از مترو و بی آر تی خبری نیست که فروشندگی کنند. اما خیلی هاشان کنار پدر و عمو و برادر و حتی غریبهها پشت نیسان میوه میفروشند. بیشتر پسر هستند تا دختر.
در حدود ۱۰ تا ۱۵ ساله. خیلی هاشان از صحبت کردن با آدم ها واهمه دارند. فقط میخواهند بخری و بروی.
درس میخوانند؟ اغلب میگویند کو مدرسه. کرونا بهانه مدرسه رفتنشان را از دستشان گرفته و حالا خانوادهها هلشان دادهاند به سمت پول درآوردن.
بیکار شدن ۱۹ هزار نفر بر اثر کرونا بهانه ای برای افزایش کودکان کار
بیشترین سهم کودکان کار مربوط به سکونتگاهها است. ساکنان رانده شده از روستاها و شهرهای کوچک که به بهانه زندگی بهتر به شهرهای بزرگ سرریز شدهاند.
دو شهر اردبیل و پارس آباد بیشترین میزان سکونتگاهها را به خود اختصاص دادهاند اما مسئله جدی آسیبهای اجتماعی به ویژه به کارگیری کودکان است.
پدری که قادر به کار کردن نیست و یا مادری که سرپرست ندارد. هر دو موجب شده تا کودکان در سنین پایین به دنبال کسب درآمد باشند و بخشی از نیاز خانوادهها را تامین کنند.
اداره کار می گوید بیش از ۱۹ هزار نفر در اردبیل با کرونا بیکار شدهاند. بهانه کافی است تا بچه ها وارد میدان شوند برای پول درآوردن.
گروهی قابل توجه به سمت کارهای یدی و کارگری، پادویی و یا فروشندگی روی میآورند.
بهزیستی سالها است تعداد آن ها را ۲۵۰ نفر اعلام میکند اما بعد از شیوع کرونا تنها گشتی در شهر نشان میدهد تعداد کودکان کار افزایش یافته است.
این سازمان که مسئولیت خود را با حمایتهای مقطعی یک تعداد مشخص از کودکان کار تمام شده میداند، درهایش را به روی رسانه ها بسته و برآن نشده تا سنجش جدیدی از این آسیب اجتماعی که متولی حمایت از آن است داشته باشد.
آمارها دقیق نیست و کسی تعداد دقیق کودکان کار اردبیل را نمیداند. اما در هر چهار راهی و در اغلب مغازه ها کودکان کم سن و سال با درآمدهای ناچیز به کار گرفته میشوند. به بخشی از چهره شهر تبدیل شده اند و دل نماینده و مسئول نیز دیگر برایشان کباب نمیشود.
آمارهای سردرگم پیرامون وضعیت اشتغال و تحصیل کودکان
مدیرکل آموزش و پرورش استان اردبیل نمیپذیرد که بعد از کرونا بازمانده از تحصیلش افزایش یافته باشد.
احمد ناصری میگوید به ما اعلام شد ۱۱۸ نفر بازمانده از تحصیل در ابتدایی دارید اما با بررسی که کردیم، دیدیم ۱۰۰ نفر از آن ها در کلاس درس هستند و مغایرت آماری داریم.
وی افزود: حتی بررسی میکنیم که دانش آموز پایه اول ابتدایی به پایه دوم و پایه های بعدی رفته باشد و از تحصیل بازنماند.
این در حالی است که به اذعان ناصری در وضعیت فعلی ۱۰ هزار دانش آموز به امکانات شاد در حاشیه شهرها دسترسی ندارند و نمی توانند آموزش حضوری هم داشته باشند.
اغلب کودکان کار هم مرحله آموزش ابتدایی را پشت سرگذاشته اند.
آمارهای سردرگم پیرامون وضعیت اشتغال و تحصیل کودکان موجب شده تا نسلی فاقد برنامه در حال رشد بوده و با انواع آسیبها مواجه شوند.
پسران کار میکنند، دختران ازدواج
اغلب کودکان کار در اردبیل پسران هستند. خانوادهها دختران را به دلیل ناامنی سطح خیابان یا در خانه نگه داشته و یا مجبور به ازدواج میکنند.
کودک همسری به اعتقاد مدیرکل آموزش و پرورش استان غیرقابل انکار است و بیشتر متوجه دختران بوده و اغلب هم در مناطق روستایی و حاشیه شهرها دیده میشود.
در خصوص این آسیب اجتماعی تاکنون نظری از سوی مسئولان استانی شنیده نشده است. یا سکوت کردهاند ویا پاسخگوی رسانهها نیستند.
تکلیف نسلی از کودکان که با انفجار کرونا روانه خیابانها شدند نامشخص است و نسخههای باری به هر جهت آموزش و پرورش و بهزیستی هم قادر به حل و فصل آن نبوده است.
نظر شما