فاطمه بختیاری؛ بازار: پیشرفت زائدالوصف علم و تکنولوژی و فناوریهای نوین عصر کنونی، انسانهای امروزی را بسیار متوقع بار آورده چنانچه اگر برای ساعاتی رابطه آنها با تکنولوژی قطع شود با مشکلات عدیدهای مواجه میشوند.
اگرچه ارمغان و شعار زندگی ماشینی در ظاهر آسایش و رفاه بیشتر است اما واقعیت امر این است که زندگی ماشینی با تمام اوصافش نتوانسته آنگونه که باید انسان امروزی را به آرامش واقعی رهنمون شود و گاها انسان را چنان در بحبوحهها و روزمرگیهای ناممتدش مغبون و مغلوب ساخته که هدف غایی از زندگی مغفول واقعشده و منجر به بحرانزدگی صرف و پیامدهای حاد روحی و روانی گشته است؛ چنانکه گاهی انسان آرزو میکند کاش میتوانست زندگی را به عقب و به روال گذشته و قدیم بازگرداند.
مع ذالک هر پدیدهای که در جهان اطراف به وقوع میپیوندد زاییده علل و عواملی است که در همین راستا پدیدهای که باعث شده انسان امروزی دچار تنشهای ناشی از روزمرگیهای شود مقولهای نو بنام مصرفگرایی است که امروزه بهصورت یک بحران از آن یاد میشود و واقعیت این است که هر اندازه بحرانی بزرگتر و وسیعتر باشد، پیامدهای ناشی از آن نیز بهنوعی بیشتر و فراگیرتر خواهد بود.
مدگرایی که از آن مصرفزدگی احصاء میشود و معادلات و چندوچون زندگی را به هم میریزد و به یکچشم به هم زدنی، بهطور ناگهانی همهگیر و اپیدمی میشود شکلدهنده مصرفگرایی است بهطوریکه امروزه مد و مدگرایی، نهتنها در نوع پوشش افراد که در بخشهای گوناگونی از زندگی آنها اثرگذار گذاشته است؛ از نوع آراستنهای ظاهری گرفته تا وسایل خانه و حتی گرایشها و علایق خاصی که در قشری از جامعه بهطور ناگهانی، همهگیرمی شود تا روی آوردن به ورزشهای خاص، تقاضا برای جراحیهای پلاستیک و امثالهم همگی متأثر از مد و مدگرایی است.
مد، گسترش سریع گرایش به یک رفتار یا برخورد در میان افراد جامعه است که به دلیل رابطه مستقیمی که با حس تنوعطلبی دارد در میان نوجوانان و جوانان بیشتر دیده میشود تا جایی که هرازگاهی همانند سیلی عظیم جامعه را فرامیگیرد و پس از مدت کوتاهی تغییر کرده و منجر به پدیدهای بنام مصرفگرایی میشود.
مد موجب میشود افراد هرروز کالاهای مد روز بخرند و هزینههای بسیاری را متقبل شوند و حتی اگر هزینه مالی بسیار گزافی را متحمل شوند دست از آن نمیکشند
مد موجب میشود افراد هرروز کالاهای مد روز بخرند و هزینههای بسیاری را متقبل شوند و حتی اگر هزینه مالی بسیار گزافی را متحمل شوند دست از آن نمیکشند.
طبق گفتههای یک فروشنده لباس بیشتر جوانان به سراغ لباسهایی میروند که مد روز باشد و درواقع مد روز هم همان لباسها و اجناسی است که در مغازهها بفروش میرسد؛ وی معتقد است، افرادی مد را به بازار معرفی میکنند که این کار برایشان سود اقتصادی بسیاری دارد و به همین منظور آن را بهسرعت در جامعه گسترش میدهند.
طبق بررسیهای صورت گرفته یکی از شاخصههای اخلاقی انسان مدگرا این است که شخصیت باثباتی ندارد و فردی دمدمیمزاج است که از خود اراده محکمی ندارد و ازآنجاکه قوه انتخابش ضعیف است تنها چیزهایی که به وی القاء میشود را تائید میکند و میپذیرد و حتی آنقدر استقلال فکری ندارد که مرز میان خوب و بد را با علایق خود تمیز و تشخیص دهد.
اما رواج مدگرایی در یک جامعه افزون بر سست شدن عناصر فرهنگی یک کشور موجب بالا رفتن میزان مصارف کاذب آن جامعه میشود و بهاینترتیب فروشندگان کالاهای لوکس از فروش مواد و کالاهای خود به سودهای سرشاری دست مییابند.
مدگرایان ناچارند بهسرعت از تغییر مد پیروی کنند و این کار مستلزم کنار گذاشتن کالایی قابلاستفاده و خرید کالایی جدید است که بهوضوح روشن است این روش تا چه حد میزان مصرف را در جامعه مدگرا افزایش خواهد داد.
صاحبان سرمایه نیز برای پر کردن جیب خود هرروز میل و رغبت جدیدی در مردم برای استفاده از کالاهای خود ایجاد میکنند و برای پر کردن جیب و انباشتن کیسههای خود بخش گستردهای از فضای ذهن و دل آنها را به تهیه مد روز معطوف میدارند که این مسئله بیشک، از آرامش و نشاط روانی انسانها بهطور فزایندهای میکاهد و بر اضطراب و نگرانی آنها برای تأمین هزینههای مدگرایی میافزاید و درنهایت باعث هدررفتن ثروت انسان میشود که بهعنوان نعمتی به وی تعلقگرفته است.
هنگامیکه اقشار کم برخوردار جامعه گرفتار بیماری مدگرایی شوند فشارهای روحی و روانی بسیاری بر آنها مستولی میشود و چون ازنظر اقتصادی، توانایی بهروز بودن را ندارند، دچار سرخوردگی و گوشهگیری میشوند
اما موضوع به همینجا ختم نمیشود چراکه هنگامیکه اقشار کم برخوردار جامعه گرفتار بیماری مدگرایی شوند فشارهای روحی و روانی بسیاری بر آنها مستولی میشود و چون ازنظر اقتصادی، توانایی بهروز بودن را ندارند، دچار سرخوردگی و گوشهگیری میشوند.
دقیق که میشویم به این نتیجه میرسیم که نبود الگوی درست مصرف از عوامل دیگر مصرفگرایی در جامعه محسوب میشود چراکه الگویی که غرب برای مصرف به بازارهای هدف در کشورهای مصرفکننده معرفی میکند، بر پایه رقابت و مسابقه در مصرف و تجملگرایی و تشریفات زائد است و این در حالی است که الگوی مصرف در اسلام، مبتنی بر سه اصل اساسی استفاده و بهرهوری از مواهب الهی، قناعت و پرهیز از اسراف و تبذیر پایهریزی شده است.
مع ذالک، اعتدال و صرفهجویی در هزینههای زندگی باعث بقاء و توانایی مالی زندگی و درنهایت حافظ شخصیت انسانی است درحالیکه اسراف، موجب تنگدستی، سختی زندگی و سست کننده پایههای حیات اقتصادی انسان است.
این در حالی است که فقدان الگوی مصرف صحیح در جامعه و ترویج فرهنگ مصرفی غلط به دلیل تبلیغات نادرست با شیوههای گوناگون موجب هدر رفت بخشی از سرمایههای ملی کشور میشود.
اما در نگاه کلی عواملی که در مصرفگرایی جامعه مؤثر است به چند دسته تقسیم میشود که ابتدا عوامل داخلی مؤثر در مصرفگرایی را که طیف گستردهتری دارد را موردبحث قرار میدهیم.
همانطور که میدانیم انسان در مصرف محدود است؛ حتی در مصرف شخصی اموال خویش باید به جامعه و نیازهای آن توجه داشته باشد و بداند که مصرف افزون از حد در حقیقت اسراف در حق اجتماع است و جهل نسبت به محتوی دین باعث اسراف و هدر رفت ثروت و درآمد میشود که نهتنها فرد را بلکه بهصورت اپیدمی اجتماع و جامعه را درگیر تنش و مشکلات اقتصادی میکند.
احساس پوچی و بیهویتی هم یکی از عوامل فردی در مصرفگرایی به شمار میرود، فردی که مدام القاء پذیر و متأثر محرکهای بیرونی است سلایق فردی خود را نادیده میگیرد و تحت تأثیر القاییات و افکار بیرونی است که پیامدی جز یاس و پوچی را به دنبال ندارد.
عوامل اجتماعی که در مصرفگرایی تأثیر دارند نیز به جامعه و دولت و سیاستهای حاکم بر کشور مربوط میشود که با واردکردن اجناس غیرضروری علاوه بر اینکه موجب افزایش فرهنگ و روحیه مصرفگرایی میشوند، سبب کاهش تولیدات داخلی و نیز باعث افزایش وابستگی به کشورهای بیگانه خواهند شد.
واردکردن اجناس غیرضروری علاوه بر اینکه باعث افزایش فرهنگ و روحیه مصرفگرایی میشود، سبب کاهش تولیدات داخلی و افزایش وابستگی به کشورهای بیگانه خواهد شد
واردکردن اجناس غیرضروری علاوه بر اینکه باعث افزایش فرهنگ و روحیه مصرفگرایی میشود، سبب کاهش تولیدات داخلی و افزایش وابستگی به کشورهای بیگانه خواهد شد.
متأسفانه در حال حاضر الگوی مصرف در ایران بجای انطباق با الگوی اقتصاد اسلامی، منطبق با الگوی مصرف کشورهای سرمایهداری است و در شرایط کنونی کشور، سبب افزایش بیکاری نیز میگردد ضمن اینکه زمانی که انبوه کالاهای جدید از آنسوی مرزها به این دیار آورده میشوندبه خاطر هماهنگی بافرهنگ و سلیقه و اعتقادات سازندگانش، برای استفاده در داخل، یا باید آنها را اصلاح کرد تا بافرهنگ و نیازها و امکانات داخلی همسو شود و یا باید خویشتن را با آن کالاها همساز کرد که غالباً راه دوم سادهتر به نظر میرسد و عملیاتی میشود و افراد جامعه خود را با شرایط جدید وفق میدهند.
بدون شک باید بر این نکته قائل بود که دنیای امروز، عصر حاکمیت نامرئی تبلیغات است و همه مردم بهنوعی تحت سلطه و حاکمیت آن قرار دارند و نباید نقش رسانههای جمعی در تبلیغ مصرفگرایی را نادیده انگاشت چراکه تبلیغات صورت گرفته در رسانهها، زمینه مناسب را در اذهان مردم، جهت پذیرش و قبول کالای موردنظر ایجاد میکند در حقیقت به مخاطب خود این مطلب را القاء میکند که ارزشمند بودن درگرو استفاده از این کالا و آن محصول است،
تبلیغات گسترده شرکتهای پیش رو در واردات چنان عمیق صورت میگیرد که بسیاری از مردم گمان میکنند که بهعنوانمثال بدون نوشابههای گازدار و غذاهای آماده و کنسروها و لوازمآرایشی و لوازم تزئینی و لوکس و تجملی نمیتوان زندگی کرد.
مخلص کلام اینکه مصرف نادرست که به مصرفگرایی منتهی میشود در حقیقت خارج شدن از مسیر اعتدال و میانهروی و پیمودن راه افراطوتفریط است که این روش هم برای افراد جامعه زیانبار و گران تمام میشود و هم نظام اقتصادی به حالت مسکوت باقیمانده و توسعه و پیشرفت مورد غفلت واقعشده و پول و سرمایه ایرانی بجای اینکه کام ایرانیان را شیرین کند به کام دل واردکنندگان و تولیدکنندگان خارجی مینشیند و جیب آنها از پول و سرمایه ایرانی انباشته میشود.
همین موضوع سبب می شود کشور به توسعه و پیشرفت اقتصادی که زیربنا و فونداسیون همه مشکلات و دغدغههای جامعه است نائل نشده و همچنان در مسیر توسعه ناکام میماند.
نظر شما