سعید حسن زاده؛ بازار: مصرف گاز کشورهای اروپایی در حال حاضر به طور تصاعدی افزایش یافته است که بخشی از آن به دلیل تغییرات آب و هوایی و بخش دیگر از آن به دلیل رشد اقتصادی این کشورها و تاکید بیشتر بر مصرف گاز در مقابل زغال سنگ و نفت در صنایع سنگین بوده است.
در مقابل اخیراً میادین گازی جدید نیز در دریای سیاه و مدیترانه شرقی کشف شده است که میتواند منبعی برای استفاده های آتی باشد. این امر به تشکیل یک کریدور در انتقال گاز به کشورهای جنوب شرقی اروپا و حتی اروپای مرکزی منجر خواهد شد. با این حال تنش های سیاسی میان کشورهای این حوزه از جمله ترکیه، یونان و قبرس اما و اگرهایی را برای ایجاد این کریدور مطرح کرده است.
مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی CSIS در گزارشی اعلام کرد که کشورهای جنوب شرقی اروپا شامل ترکیه، یونان، قبرس و بلغارستان به دلایل مختلفی از جمله تغییرات اقلیمی و آب و هوایی و همینطور سیاست گذاری های اتحادیه اروپا در حوزه کاهش آلایندههای جوی و ریلگذاری اقتصادی کشورهای این اتحادیه برای رشد اقتصادی مبتنی بر انرژی های پاک و غیر آلاینده، تاکید بیشتری را بر مصرف انرژی حاصل از گاز طبیعی به عنوان حامل انرژی که به نسبت نفت و زغال سنگ آلایندگی کمتری را دارد (چه در حوزه مصارف گرمایشی خانوارهای خود و چه در حوزه صنایع سبک و سنگین) در دستور کار خود قرار دادهاند.
این امر با توجه به اینکه این کشورها از ذخایر بالای زغال سنگ برخوردار هستند به این معنی خواهد بود که در راستای سیاستهای اقلیمی اتحادیه اروپا جایگزینی انرژیهای به نسبت پاکتر نظیر گاز طبیعی و یا انرژی های تجدیدپذیر ظرف دهههای آینده و بالاخص با توجه به بیانیه این اتحادیه در کاهش ۵۵ درصدی گازهای آلاینده جوی تا سال ۲۰۳۵ میلادی، برای سالهای آتی در دستور کار کشورهای عضو این اتحادیه و از جمله کشورهای جنوب شرقی آن قرار خواهد گرفت.
از سوی دیگر کشف میادین گازی جدید در حوزه دریای سیاه و مدیترانه شرقی این امید را ایجاد کرده است که کشورهای اروپایی و مخصوصاً اروپای مرکزی و جنوب شرقی از اطمینان خاطر بیشتری برای تامین انرژی های خود بهرهمند باشند. در این راستا این کشورها با سرمایهگذاریهای جدید در حوزه انتقال گاز طبیعی و ذخیره و تزریق آن گامهای مهمی را برای استفاده از این منابع برداشته اند.
به طور مثال در ماه آگوست سال ۲۰۲۰ میلادی خط لوله انتقال گاز ترنس آدریاتیک اعلام کرده است که بیش از ۹۷ درصد از مراحل تکمیل خود را طی کرده و سال ۲۰۲۱ آماده انتقال گاز از جمهوری آذربایجان و دریای سیاه به کشورهای اروپایی خواهد بود. در همین راستا در کشورهای جنوب شرقی اروپا نیز پروژه ها انتقال، پمپاژ و توزیع گاز طبیعی در دست انجام بوده است که از جمله آن میتوان به پروژه F S R U اشاره کرد که مشترکاً توسط بلغارستان و یونان برای این منظور ایجاد شده است و طبق اعلام دو کشور در جولای سال ۲۰۲۱ میلادی آماده بهره برداری خواهد بود.
با این حال این پیشبینی در مصرف تصاعدی گاز طبیعی برای حداقل سال ۲۰۳۵ میلادی و کشف میادین گازی جدید و ایجاد زیرساخت های انتقال و توزیع و ذخیره سازی با توجه به تنشهای سیاسی منطقه قفقاز و دریای سیاه و همینطور تنشهای میان اعضای اتحادیه اروپا و ترکیه که حلقه واسط این کریدور خواهد بود، شکلگیری کریدور جنوبی گاز را با مخاطراتی روبرو کرده است.
از سویی امکان شروع مجدد تنش ها میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان و به وجود آمدن یک جنگ تمام عیار دیگر در این منطقه یک ملاحظه جدی برای کشورهای اروپایی خواهد بود و از سوی دیگر تنشهای اتحادیه اروپا با ترکیه و مقابله با بلندپروازی های دولت اردوغان در حوزه مدیترانه شرقی و مخصوصاً تقابل با یونان و قبرس سوالات جدیدی را پیش روی کشورهای اروپایی مطرح کرده است.
اگرچه که در تئوری نفس ایجاد این کریدور به همگرایی بیشتر کشورهای عضو آن منجر میشود، اما در عمل اختلافات میان این کشورها با ترکیه به عنوان حلقه واسط این کریدور، چشم انداز آینده این مسیر را با اما و اگرهای بسیاری روبهرو کرده است.
از یک سو اتحادیه اروپا با ایجاد این مسیر از وابستگی خود به روسیه و خط لوله نورد استریم خواهد کاست و از سوی دیگر با تکیه بر مسیر کریدور جنوبی عملا خود را گروگان سیاستهای دولت اردوغان و کشور ترکیه خواهد دید.
شاید به همین دلیل است که علیرغم مخالفت آمریکا با ایجاد خط لوله نورد استریم۲ اما همچنان کشورهایی نظیر آلمان و فرانسه از احداث آن حمایت میکنند و به نسبت ترکیه روسیه را طرف قابل اعتمادتری در نظر میگیرند.
از سوی دیگر ترکها نیز نشان داده اند که در مقابل مقاومت های اتحادیه اروپا در برابر توسعه طلبی های خود در منطقه مدیترانه که از شمال قبرس ترک نشین و از جنوب لیبی را شامل می شود و با توجه به روابط بسیار نزدیک اخیر خود با دولت الهام علی اف در جمهوری آذربایجان، (مخصوصاً پس از پیروزی آذربایجان بر ارمنستان که به لطف حمایت های نظامی ترکیه حاصل شده است)، بی پروا از کارت های بازی خود مخصوصاً در حوزه انرژی و ترانزیت انرژی استفاده خواهند کرد.
مخصوصا حالا که کشف میادین گازی در دریای سیاه که شرکت دولتی اکتشاف انرژی ترکیه در ماه آگوست سال جاری آن را اعلام کرده است و اکتشافات در حوزه مدیترانه شرقی و سواحل قبرس ترک نشین این امکان را به ترکیه می دهد که خود نیز ضمن کاهش وابستگی به واردات گاز از کشورهای همسایه نظیر ایران، حتی دارای مازاد محصول برای صادرات به اروپا نیز باشد.
نتیجه این عدم توازن را می توان در نشست ماه دسامبر/ آذر سال ۲۰۲۰ سران کشورهای اتحادیه اروپا دید که اگر چه در مورد تحریم ترکیه به توافق رسیدند اما از برداشتن گامهای عملی در این راه خودداری کردند و همچنان باب مذاکره میان این اتحادیه و مخصوصاً میشل بارنیه رئیس این اتحادیه را با دولت ترکیه باز گذاشتند. گامی که تنها با تمسخر اردوغان و دولت ترکیه روبرو شد.
تمامی این واقعیتهای میدانی باعث شده است که بسیاری از کارشناسان در مورد میزان عملی بودن و از آن مهمتر قابل اتکا بودن کریدور جنوبی انتقال گاز به کشورهای اتحادیه اروپا و مخصوصاً حوزه جنوب شرقی آن اظهار تردید کنند.
با توجه به این مسائل دولت جمهوری اسلامی ایران میتواند با استفاده از اتحاد استراتژیک خود با دولت سوریه و پیشنهاد ایجاد خط لوله انتقال انرژی شامل گاز و نفت میان سه کشور ایران، عراق و سوریه و انتقال آن از پایانه های بندری سوریه در ساحل مدیترانه به مقصد دیگر کشورهای اروپایی بازی را به نفع خود تغییر دهد.
قطعاً این امر با استقبال کشورهای اروپایی و سرمایهگذاری احتمالی آنها روبرو خواهد شد. البته این طرحی بلند مدت خواهد بود که اولین پیش نیاز آن بازگشت ثبات و امنیت قطعی به سوریه و عراق خواهد بود.
با این حال کارشکنیها و سنگ اندازی های دولتهای آمریکا و ترکیه که هر کدام بخشی از کشور سوریه را در اشغال خود دارند را نیز نباید فراموش کرد. اما با بازگشت ثبات و امنیت به دو کشور عراق و سوریه ایجاد این خط لوله گزینه ای پیش روی سیاستگذاران کشورمان خواهد بود و چشم اندازی نویدبخش را نیز خواهد داشت.
نظر شما