بازار؛ گروه بورس: با توجه به رشد شاخص کل بازار و ورود سهامداران جدید به بورس، برخی از اقتصاددانان میگویند که الان فرصت مناسبی است که مالیات بر عایدی سرمایه بر سهامدارانی که با دید کوتاه مدت وارد بازار شدند اعمال شود. توتونچی اقتصاددان هم بر این اعتقاد است که در شرایط فعلی برای بهبود شرایط بازار مالیات بر عایدی سرمایه بر سرمایهگذاران بازار سرمایه باید اعمال شود. مالیات بر عایدی سرمایه یکی از طرحهای بود که با مخالفت نمایندگان مجلس و همچنین دولت رد شد این در حالی بود که برخی از مدافعان بازار سرمایه میگفتند که یکی از ابزارهای بسیار تاثیرگذار در به تعادل رسیدن بازار اعمال مالیات بر عایدی در بازار سرمایه است.
در ادامه گفتگوی بازار با دکتر سعید توتونچی اقتصاددان را در مورد دخالت دولت در بازار سرمایه به منظور تامین کسری بودجه و همچنین راهکار پیشنهادی برای تداوم تعادل در بازار را میخوانید.
*بسیاری از فعالان بازار سرمایه معتقدند که بخش زیادی از ریزشهای بازار و حتی رشد شارپی شاخص در ابتدای سال مربوط به دخالتها و تصمیمات اشتباه دولت بوده است، به نظر شما چه میزان از این اشتباهات در تصمیمات، باعث به هدر رفتن سرمایه مردم در بازار شد؟
کسی منکر این نیست که سیستم دولتی و نهاد نظارتی در بازار سرمایه اشتباهاتی به لحاظ مدیریتی و تاثیرگذار بر بازار سرمایه نداشته است اما از نظر بنده ریزش بازار مربوط به ورود هیجانی سرمایهگذاران غیر حرفهای و خروج هیجانی آنها از بازار است. عدهای با یک چشمانداز، نسبت به روابط بین المللی، دلار، تحریمها و مسائل دیگر، افقی را برای خودشان ترسیم کرده بودند، اما این افق به دلیل برخی از اقدامات مانند کنترل قیمت دلار توسط بانک مرکزی شکست و اجازه نداد که دلار تا آن میزانی که سهامداران پیشبینی کرده بودند بالا برود در نتیجه شکست این چشم انداز، حباب ایجاد شده بر روی سهمها تخلیه شد و عدهای از بازار خارج شدند.
میانگین بازدهی بلند مدت و میان مدت برای افراد و سرمایه گذاران حرفهای ملاک عمل است، که طرح مالیات بر عایدی سرمایه در بازار سهام میتواند از رفتارهای هیجانی و خروج و ورود کوتاه مدت با هدف نوسانگیری جلوگیری کند
اگر سهامداران در سرمایه گذاری کمی صبور باشند بهترین بازار برای سودآوری نسبت به سایر بازارها، بورس است. من مطمئنم که اگر سهامداران رفتار هیجانی در بازار نداشته باشند، بازار سهام ایران این قابلیت را دارد که نسبت به سایر بازارها در میان مدت و بلند مدت یک بازده منطقی به شما بدهد.
*هم تجربه و هم سخنان فعالین بازار بر این موضوع تاکید دارند که بازار سرمایه در میان مدت و بلند مدت نسبت به سایر بازارها رشد قابل توجهی خواهد داشت، اما به خاطر جذابیت در نوسانگیری بسیاری از سهامداران تمایل به نگاه میان مدت ندارد، این وضعیت نه تنها به خود این افراد بلکه به فعالیت بازار هم زیان وارد میکند پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
یک تصور اشتباهی در بین سهامداران است که فکر میکنند که اگر سهمی را امروز خریداری کردند و دو روز بعد بفروشند سود میکنند این در حالی است که در هیچ کجای دنیا به این شکل این موضوع دیده نمیشود. من پیشنهاد میکنم که نظام مالیاتی ما برای نوسانگیری کوتاه مدت یک بازه زمانی منطقی تعریف کند و از افرادی که در این بازه زمانی اقدام به فروش سهم میکنند مالیات در یافت کند، مثلا اگر کسی سهام شرکتی را خریداری کنند و بعد از شش ماه آن را فروختند مالیاتی پرداخت نکند، همچنین برای افرادی بین سه تا شش ماه اقدام به معامله میکنند یک میزان از مالیات بر عایدی اتخاذ شود و زیر مثلا سه ماه میزان بیشتری از مالیات به آن تعلق بگیرد.
*چرا مجلس و دولت در زمان پیشنهاد این طرح با آن مخالفت کردند؟
شاید به خاطر شکننده بودن شرایط بازار بوده باشد. رفتارهای هیجانی سرمایهگذاران تازه وارد، آسیبهای را به افراد حرفهای بازار و کسانی که با دید طولانی مدت سرمایهگذاری کرده بودند وارد کرد به همین منظور سازمان و دولت را شاید در خصوص این تصمیم دست به عصا کرد. به نظرم در یک شرایط تعادلی در بازار این طرح باید تصویب شود چرا که سهامداران از این رفتارهای هیجانی حقیقیهای تازه وارد بسیار آسیب میبینند در نتیجه باعث میشود بازار بازدهی خودش را نداشته باشد.
میانگین بازدهی بلند مدت و میان مدت برای افراد و سرمایه گذاران حرفهای ملاک عمل است، که طرح مالیات بر عایدی سرمایه در بازار سهام میتواند از رفتارهای هیجانی و خروج و ورود کوتاه مدت با هدف نوسانگیری جلوگیری کند.
*یکی از مواردی که به نظر میرسد انگیزه تولید را از شرکتهای که وارد بورس شدند و از این طریق اقدام به تامین مالی کردند، سود بالای سفته بازی با سهام این شرکتها در بازار است، به نظر شما برای اینکه درآمد حاصل از بازار سرمایه توسط تولید کننده به سمت تولید حرکت کند چه اقدام یا ابزاری لازم است؟
ابتدا باید ابزارهای تامین مالی و شگردهای تامین مالی برای بنگاههای متوسط و کوچک در بازار سرمایه و شرایط ورود آنها به بازار سرمایه را آسانتر کنیم. بسیاری از شرکتها با اندازه کوچک و متوسط وجود دارد که شرایط حضور و ورود به بازار را دارند و کافی است که ما برای آنها بسترها و امتیازاتی را فراهم کنیم. در مرحله بعدی برای حرکت نقدینگی جذب شده از بازار سرمایه توسط شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار به سمت توسعه تولید، باید با دادن امتیازاتی مانند معافیت مالیاتی برای آنها انگیزه ایجاد کرد تا پول به دست آمده صرف سفته بازی نشود.
*تا قبل از عرضه سهام عدالت در بازار سرمایه دغدغه چندانی از سوی صاحبان آن وجود نداشت اما به محض ورود این سهام به بازار سرمایه حساسیت نسبت به آن بیشتر شد و به عنوان یک دغدغه برای افراد تبدیل شد، به نظر شما این اقدام دولت در این بازه زمانی مناسب بود؟
عرضه سهام عدالت، بهترین راه برای عمق بخشیدن به بازار سرمایه بود. در یک بازه زمانی بازار سرمایه رشد و شکوفایی خوبی داشت و دولت برای اینکه بازار سرمایه را عمق دهد، سهام عدالت را در بازار سهام عرضه کرد که به نظر بنده دیر هم چنین اقدامی صورت گرفت، اگر این اراده وجود داشت میتوانستیم دو سال زودتر این فرصت را به مردم بدهیم تا این سهام نقش خود را بهتر در بازار سرمایه ایفا کند، به هر حال همه این کاراها با هدف دادن عمق لازم به بازار صورت گرفته است.
دولت حمایتش را از بازار بر نداشته اما به بازار فرصت میدهد که خودش را اصلاح کند و از هر رفتار و سیاستگذاری که بازار را به ریل خود باز گرداند کوتاهی نمیکند، این درحالی است که هم اکنون ابزارهای در اختیار دولت است که بتواند بازار را به صورت شارپی بالا ببرد
*در زمان رشد بازار، دولت دارا یکم را عرضه کرد و در آن زمان فرصت مناسبی بود که دارا دوم هم عرضه شود اما این کار صورت نگرفت و دارا دوم در زمان ریزش بازار عرضه شد.
صحبت از عرضه دارا دوم در زمان رشد بازار زده شد و باید وعدهای که وزیر اقتصاد میداد صورت میگرفت. تا یک مقطعی بازار هنوز ریزشی نشده بود و از طرفی هم دولت وعده عرضه آن را داده بود در نتیجه اگر به آن عمل نمیکرد برای بازار سرمایه اشکالاتی به وجود میآمد. به هر حال بازار ریزشی شد و دولت هم طبق انتظاراتی که برای دارا دوم ایجاد کرده بود باید آن را عرضه میکرد در غیر این صورت خلف وعده شکل میگرفت و از فردا کسی حرف وزیر اقتصاد را نمیپذیرفت.
درست است که دولت زیان کرد اما چارهای نداشت، واقعیت این است اگر در برخی از جهات حتی به لحاظ اقتصادی دچار زیان شود بهتر از این است که خلف وعده صورت بگیرد. هدف دولت از واگذاری این سهام کشاندن سرمایه مردم به این بازار بود که به نظر من بهترین تصمیم توسط وزارت اقتصاد بود.
دولت ابزار رشد بازار را دارد اما نمیخواهد آن را استفاده کند
*وزیر اقتصاد در مصاحبهای در زمان ریزش بازار اعلام کرد که دولت کسری بودجه خود را از بازار سرمایه تامین کرده است که این موضوع سیگنال را به بازار داد که بازار سرمایه از این به بعد بدون حمایت دولت پیش خواهد رفت، ریزشهای اخیر هم چنین برداشتی را برای سهامداران ایجاد کرد، دیدگاه شما در این مورد چیست؟
هم موضعگیری وزیر اقتصاد و هم نگاهش به بازار سرمایه، نگاه مثبت و حمایتی بوده است، بنده مصاحبهای از وزیر ندیدم که در آن روزهای اوج بازار سبب بالا رفتن شارپی شاخص شود و به هیجانات بازار بیفزاید.
زمانی که بازار رونق بگیرد، تامین کسری بودجه از بورس هم بسیار طبیعی است. من فضای را ندیدم که دولت در بازار سرمایه بخواهد سرمایهگذاران را تلکه کند. اگر واقعا هدف دولت از رونق بازار سرمایه تامین کسری بودجه بود، نباید در شرایط منفی بازار دارا دوم را عرضه میکرد. دولت حمایتش را از بازار بر نداشته اما به بازار فرصت میدهد که خودش را اصلاح کند و از هر رفتار و سیاستگذاری که بازار را به ریل خود باز گرداند کوتاهی نمیکند، این درحالی است که هم اکنون ابزارهای در اختیار دولت است که بتواند بازار را به صورت شارپی بالا ببرد.
*با توجه به شرایط حاکم در بازار به سهامداران خرد چه پیشنهادی دارید؟
با توجه به تمام چشم اندازهای سیاسی، اقتصادی کشور و مختصات اقتصاد ایران و همچنین انتظارات که ممکن است در آینده شکل بگیرد، به نظرم الان فصل خرید سهم است، نه فروش. سهامداران به خصوص کسانی که تازه وارد بازار شدند سعی نکنند که در این بازار مثبت سهم خود را با قیمت پایین بفروشند و از آن خارج شوند.
نظر شما