وحید پورتجریشی؛ بازار: ظهور پدیده یکجانبه گرایی و ترامپیسم در آمریکا طی چهار سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ، عدم پایبندی به معاهدات منطقهای و بین المللی، خالی کردن پشت هم پیمانان در قالب پیمانهای اقتصادی – نظامی مانند نفتا و ناتو، نه تها منجر به از دست رفتن اعتبار واشنگتن در نظام بین الملل شد، بلکه حتی متحدین ایالات متحده را نیز تا حد زیادی در حوزه اقتصاد بینالملل به انزوا کشانده و دست آنها را تا حد زیادی برای توسعه اقتصادی کشورشان بست.
بدون شک، هند یکی از متحدین بزرگ آسیایی ایالات متحده محسوب میشود که حتی در زمان اوباما از کانونهای اصلی تئوری وی برای اجرای طرحهای بزرگی اقتصادی مانند پیمان TPP محسوب میشد. اما با روی کار آمدن ترامپ، نه تنها روابط دهلی نو با چین و پاکستان تا حد کم سابقهای رو به تقابل گذاشت، بلکه پیگیری طرحهای بزرگ بین المللی این کشور نیز تا حد زیادی با مشکل مواجه شد.
روابط با ایران، استراتژیک و بسیار مهم برای دهلی محسوب میشود که پیشینه تاریخی دو کشور، از وجود روابط طولانی آنها در بخشهای مختلف بازرگانی حکایت دارد. هند از دههها قبل و حتی پیش از انقلاب اسلامی ایران نیز از جمله مشتریان سنتی نفت و مواد پتروشیمی ایران محسوب میشد که متاسفانه اعمال سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ علیه ایران، منجر به خنثی سازی فعالیتهای تجاری دهلی نو و تهران طی چهار سال گذشته شد.
اما طرح ساخت و توسعه بندر چابهار، پس از موضوع تجارت نفتی میان، مهمترین طرح مشترک دو کشور محسوب میشود؛ طرحی که علیرغم صرف هزینه سنگین از سوی طرف هندی برای آن، نهایتا منجر به مسکوت گذاشته شدن ساخت فاز دوم توسط پیمانکار هندی و در نتیجه، سپرده شدن ادامه کار به قرارگاه سازندگی خاتم النبیا (ص) شد.
در همین راستا، خبرگزاری بازار، گفتگویی با پروفسور «باکتی دسائی»، رئیس دپارتمان علوم سیاسی بی. کی کالج ایالت بلگائوم و محقق ارشد دانشگاه ایالتی کارناتاکار هند داشته که متن این گفتگو را در ادامه خواهید خواند:
*روابط میان تهران و دهلی نو در دوره ریاست جمهوری جو بایدن را چگونه پیش بینی میکنید؟ آیا شاهد پیشرفتی در روابط میان دو کشور در دوران ریاست جمهوری جدید آمریکا خواهیم بود؟
مولانا، جلال الدین بلخی، شاعر پر آوازه ایرانی میگوید: اگر به دنبال دوستی بی عیب هستید، هیچگاه دوستی پیدا نخواهید کرد.
این جمله شاعر بزرگ فارسی زبان بهترین گزینه برای توصیف روابط میان ایران و هند است؛ چراکه روابط دو کشور هیچگاه خالی از اشکال نیست، اما اگر دو کشور چشم خود را بر روی ایرادات موجود در این روابط ببندند، قطعا به دوستانی نزدیک و با ارزش برای یکدیگر بدل خواهند شد.
در پاسخ به این سوال شما باید بگویم چرا باید روابط میان هند و ایالات متحده، دیکته کننده و تعیین کننده نوع و شکل رابطه میان تهران و دهلی نو باشد؟ روابط دوجانبه میان تهران و دهلی نو نباید به هیچ عنوان متاثر از سیاستهای واشنگتن باشد؛ هند و ایران دو کشور مستقل با منافع استراتژیک هستند. هر دو کشور منافع مشترکی در آسیای مرکزی و افغانستان دارند. به علاوه، روابط مستحکم تر میان ایران و هند دستاوردهای مشترک استراتژیک و اقتصادی برای هر دو کشور به دنبال خواهد داشت.
اما از سوی دیگر، هیچ کس نمیتواند مدعی شود که حضور و نقش آفرینی بازیگران بین المللی، نقش و تاثیری بر روابط سایر بازیگران ندارد، هر قدر سناریوها و محاسبات قدرت تغییر کنند، ایران و هند نیز باید به ناچار گزینههای دیگری را برای شکل دهی به رابطه خود بررسی کنند. علاوه بر موضوع آمریکا، در برخی زمانهای مختلف، منافع متضاد هند و ایران نیز منجر به ایجاد تنش و سردی در روابط میان دو کشور شده است. در دوران ترامپ، شاهد وضع تحریمهای سخت علیه ایران و افزایش فشار و ایجاد دشواریهای متعددی برای هند بودیم که همکاری با ایران را تا حد خیلی زیادی به چالش کشید. اما با اینحال، این روابط عمیق دو کشور بود که با وجود قطع برخی همکاریهای بزرگ و مشترک دو جانبه، همواره روابط پایهای میان دو طرف را حفظ کرده و منجر به ایجاد تنش میان دو طرف نشد.
بازدیدهای وزرای امور خارجه و دفاع هند از ایران نیز نشان دهنده این موضوع بود که ایجاد سختی و تنش در مسیر همکاریهای دوجانبه، هیچگاه منجر به بر هم خوردن روابط و ایجاد تنش جدی در روابط میان دو طرف نخواهد شد.
اکنون هند و ایران، طوفان دوره ترامپ را پشت سر گذاشتهاند و من معتقدم که روابط دو کشور در دوران بایدن بسیار بهتر و گرمتر خواهد شد. اگرچه ما هیچگاه نباید انتظار ایجاد چرخش کامل سیاستهای ایالات متحده در برابر ایران در دوره بایدن را نیز داشته باشیم، اما بدون شک ادبیات گفتاری و رفتاری بایدن با ترامپ قابل قیاس نخواهد بود. همین موضوع منجر به گرمتر شدن روابط میان ایران و هند در دوره بایدن خواهد شد. اگر ایران موفق به بازگرداندن تیم بایدن به میز مذاکرات و برجام شده و تحریمهای افزوده شده علیه تهران در دوران ترامپ نیز مرتفع گردند، این موضوع نه تنها منجر به رشد و رونق اقتصادی برای ایران به همراه خواهد داشت، بلکه در روابط میان تهران و دهلی نو نیز تحولی شگرف ایجاد خواهد کرد.
گذشته از این، ایران و هند نیز باید هر دو متوجه این موضوع باشند که منافع مشترک با یکدیگر دارند. آنها میبایست موضوع روابط دوجانبه خود را در هر حال از سیاستهای ایالات متحده و چین جدا سازی کنند. در حقیقت در روابط میان ایران و هند باید مبتنی بر منافع مشترک دو کشور باشد و نه سیاستهای بازیگران دیگر. دو کشور منافع مشترکی دارند که دستیابی به این منافع، وظیفه دولتها در برابر مردم به عنوان صاحبان اصلی منافع ملی است.
*همانطور که مستحضر هستید، هند فعالیتهای خود در ساخت و توسعه بندر چابهار ایران را به دلیل تحریمهای وضع شده از سوی دولت آمریکا متوقف ساخته است. این درحالیست که اخیرا شاهد ارسال پیامهایی مبنی بر ابراز علاقه طرف هندی به بازگشت به این پروژه هستیم. آیا شما شواهدی از میل دولت هند به بازگشت زودهنگام به این پروژه در آینده نزدیک مشاهده میکنید؟
پروژه ساخت و توسعه بندر چابهار، فرصتی طلایی پیش روی دو کشور ایران و هند در راستای توسعه منافع اقتصادی مشترک دو طرف و ایجاد کریدوری موفق به سمت آسیای مرکزی محسوب میشود.
بندر چابهار پروژهای بلند پروازانه با پتانسیلی بسیار بالا برای هر دو طرف ایرانی و هندی است که منافع اقتصادی و ژئو استراتژیک بسیار زیادی در دل خود دارد. از همه مهتر اینکه چابهار به معنی «چهار فصل» یا همیشه بهار است که همین نام میتواند به سمبلی زیبا در روابط میان هند و ایران تاویل و تفسیر شود.
این بندر، نقشی کلیدی و محوری در شراکت میان تهران و دهلی نو دارد. بنابراین، پروژهای تا این حد مهم نباید دستخوش جنگهای نیابتی میان بازیگران بین المللی شود. بدیهی است که تحریمها و سیاستهای آمریکا، تاثیر نامطلوب و عوارض سنگینی برای مشارکت هند در این پروژه ایجاد کرده است. اما هند به خوبی متوجه اهمیت اقتصادی و ژئواستراتژیک این بندر و نقش آن در توسعه روابط تجاری و اقتصادی با ایران هست.
علیرغم پسرفتهای رخداده در مشارکت هند در این پروژه، دهلی نو کاملا به ارتقا و توسعه این یندر متعهد بوده و اهمیت آن را به خوبی درک میکند. اکنون وقت آن است که دو طرف اقدام به طرحی و ارائه راهکارهایی مناسب برای طرح راههایی مبتکرانه برای بازگشت به این پروژه نمایند. سفر پی در پی وزرای دفاع و خارجه هند به تهران، خود نشان دهنده تعهد هند به موضوع ساخت و توسعه بندر چابهار و حرکتی مثبت به سمت مشارکت مجدد در این پروژه است. این در حالیست که دهلی نو اراده سیاسی و میل خود نه تنها برای بازگشت به پروژه چابهار، بلکه بازسازی و توسعه روابط همه جانبه خود با تهران را با سفر وزرای مذکور به تهران نشان داده است.
*به طور کلی، ارزیابی شما در خصوص چگونگی استقبال دولت هند از پیروزی احتمالی جو بایدن، رئیس جمهور منتخب حزب دمکرات در انتخابات چیست؟ آیا حزب BJP (حزب حاکم بر هند) سیاستهای بایدن را به ترامپ ترجیح خواهد داد یا بر عکس؟
حقیقت این است که مواضع آمریکا در برابر چین به ویژه در خصوص مسائل امنیتی و دفاعی و همچنین چگونگی مبارزه با تروریسم، تا حد زیادی تعیین کننده نوع و ماهیت روابط میان هند و ایالات متحده خواهد بود. اگرچه بایدن دستکم در ظاهر به اندازه ترامپ در موضع تقابل با چین قرار ندارد، اما باید منتظر ماند و دید که موضع عملی وی به ویژه در خصوص منطقه مورد مناقشه دره «گالوان» میان هند و چین چه خواهد بود؛ به نظر میرسد این موضوع تا حد زیادی در تعیین راهبردهای دولت هند در قبال دولت جدید ایالات متحده از اهمیت زیادی برخوردار است. از سوی دیگر، تبریک زود هنگام «ناراندرا مودی»، نخست وزیر هند به مناسبت پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا، نشان دهنده علاقه وی به همکاری گسترده با دولت جدید آمریکا است.
اما به طور کلی، باید بدانیم که حزب BJP در حوزه سیاست خارجی، به نسبت سایر احزاب، فارغ از اینکه چه کسی و از چه حزبی در آمریکا قدرت را در دست داشته باشد، رابطه محکمتر و با ثبات تری با واشنگتن دارد. همانطور که روابط میان مودی و ترامپ تا اندازه بسیار قابل قبولی محکم بود، انتظار میرود وی از همین سطح روابط با بایدن نیز برخوردار باشد و تبریک زود هنگام وی به بایدن و روابط صمیمی آنها در دوره اوباما نیز گواهی بر این موضوع است.
به طور کلی، در حوزه سیاست خارجی، میتوان نوعی رئالیسم را در شاکله سیاستها و خط فکری حزب BJP در برابر ایده آلیسم نهرو مشاهده نمود. آنها معتقدند سیاست خارجی هند میبایست کاملا مبتنی بر منافع ملی و جدا از هرگونه ایده آلیسم و ارزش گرایی باشد. لذا من معتقدم آینده روابط میان هند و آمریکا در زمان مودی نیز تابعی از همین سیاست کلی بوده و جدا از رئیس جمهور و یا حزب حاکم در آمریکا خواهد بود.
*با انتشار خبر پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، برخی از رسانههای آمریکایی مطالبی مبنی بر میل بایدن به احیای پیمان شراکت چندجانبه در جنوب آسیا (TPP) با محوریت هند منتشر کردهاند که نخستین بار توسط باراک اوباما مطرح و تا حدودی اجرا شد. گفته میشود هدف احتمالی بایدن از اجرای این پیمان، کنترل بیشتر چین خواهد بود. نظر شما در این خصوص چیست؟
بله، مطمئنا بایدن به عنوان معاون رئیس جمهوری اسبق آمریکا همان سیاستهای پیشین دمکراتها در برابر هند را در پیش خواهد گرفت و از هند به عنوان ابزاری برای کنترل هر چه بیشتر چین استفاده خواهد کرد. درست از آنجا که هند به وضوح همواره نقشی محوری در تجارت جنوب آسیا و روابط دو جانبه با ایالات متحده دارد، بایدن نیز همان سیاست اوباما را در خصوص پیمان TPP در پیش خواهد گرفت.
در حقیقت این بایدن بود که در زمان معاونت ریاست جمهوری خود، مجلس سنا را به تصویب توافق هستهای با هند و همچنین چند قانون برای حمایت از هند در برابر تروریسم تشویق کرد. لذا در خصوص پیمان شراکت تجاری میان هند و آمریکا نیز، بایدن تفاوتی با اوباما نخواهد داشت، چراکه مجری و تئوریسین بسیاری از اقدامات دولت اوباما در روابط میان واشنگتن – دهلی نو نیز شخص جو بایدن بوده است.
بایدن همچنین در جریان برگزاری کمپین انتخاباتی خود تاکید کرده است که هند و آمریکا باید دوستانی نزدیک و صمیمی برای یکدیگر باشند. همچنین «آنتونی بلینکن»، گزینه جو بایدن برای تصدی وزارت امور خارجه نیز با سخنرانی در میان جامعه هندیهای مقیم آمریکا تاکید کرده که هند، شریک کلیدی آمریکا در مناسبات آسیایی واشنگتن و در برابر چین خواهد بود.
به ویژه در زمان گسترش ویروس کرونا، چین علیرغم سایر کشورهای جهان با رشد اقتصادی قابل توجهی روبرو شد و بایدن این موضوع را به خوبی میداند که تنها کشوری که به لحاظ دارا بودن نیروی کار متخصص و ارزان و زیر ساختهای تکنولوژی لازم، تنها یار آسیایی وی در راستای مقابله با چین خواهد بود و وی چنین فرصتی را از دست نخواهد داد. بایدن همواره اعلام کرده که ایالات متحده نیازمند اتحاد با سایر دموکراسیهای جهان در راستای مقابله با تاثیرگذاری فزاینده چین در جهان است.
نظر شما