امیرحسین عیدی؛ بازار: اقتصاد توسعه طرحی است که از زمان رضا پهلوی در ایران شروع شد و تا امروز نتیجه مطلوب را برای ایران به همراه نداشته است. کشاورزی صنعتی و توسعه مخالف با روند طبیعی زمین است و قطعا طبیعت پاسخ این رفتار را به انسانها نشان خواهد داد. اقتصاد توسعه با راه اندازی سیستمهای صنعتی سعی در جایگزینی مشاغل روستایی داشت که نه تنها سیستمهای مطلوبی طراحی نشدند، بلکه همان مشاغل روستایی مثل کشاورزی و دامپروری در اکثر روستاها از بین رفت. سید مجید حسینی استاد دانشگاه در رابطه با محرومیت زدایی و اقتصاد توسعه با خبرنگار بازار به گفتگو پرداخت. در ادامه به شرح گفتگو با وی خواهیم پرداخت.
* شما خودتان از اهالی شرق کشور هستید. نگاهتان به مشکلات جاری در این مناطق و دیگر بخش های محروم کشور چیست و چه معضلاتی در این بخش می بینید؟
با ظهور رضاخان در ایران یک پروژهای به نام توسعه و اقتصاد توسعه شکل گرفت. در دولت محمدرضا پهلوی این موضوع تعمیق شد و از بعد از مصدق مهمترین پروژه ایران اقتصاد توسعه بود. اقتصاد توسعه به شدت مقابل اقتصاد معیشتی است. ما در شهر و روستاهای کشورمان زمین را به صورت دیم استحصال میکردیم و با آن زندگی میکردیم. اگر اندک ارزش افزودهای هم داشت آن را به شهر میبردیم. زمین در اقتصاد معیشتی ما قبل هویدا همکار ما بود. با ظهور هویدا ما به زمین حمله کردیم و در مناطق مختلف خراسان تا خوزستان به امید کشاورزی مکانیزه و صنعتی، کارخانه و سد ساختیم. اما چه اتفاقی افتاد؟ کشاورزی مکانیزه و صنعتی و توسعه محور و سرمایه محور ضد زمین بود. امروز زمین علیه ماست. خشک است و آبی ندارد و کیفیتش را از دست داده است و تمام کارخانههایی که آقای هویدا و بعد از آن در مرحله بعد از انقلاب اسلامی، رفسنجانی زدند دیگر فعالیت نمیکنند. در شرق کشور تربت جام تبدیل به بیابان لم یزرع شده است؛ نه آب، نه کارخانه و نه کشاورزی دارد. این حاصل اقتصاد توسعه در روستاهای ایران است. اقتصادی که اقتصاد معیشتی آنجا را از بین برد و این اقتصاد را جایگزین کرد. آنچه در این روند پیش رفت این بود که محیط زیست علیه ما شد و علیه ما شدن یعنی کشاورزی نابود شد و این ایده جمهوری اسلامی نبود. از لحظهای که محمدرضا پهلوی به سراغ اصلاحات ارضی رفت آغاز شد تا امروز. فقط یک دفعه در دهه ۶۰ فشار اقتصاد توسعه بر روی روستاها کم شد و دوباره با سر کار آمدن آقای هاشمی با سدسازی دوباره شروع شد.
* امروز هم شرایط این مناطق متاثر از همان موضوع است؟
الان در بلوچستان هم به همین صورت است؛ در اطراف آنجا ۳ سد وجود دارد که حدود ۴۰۰ میلیون لیتر آب در پشت آنها قرار دارد ولی مردم نه آب کشاورزی و نه آب لوله کشی دارند. این حاصل اقتصاد توسعه است. اقتصاد توسعه ضد زمین و اقلیم است. متأسفانه ما الان در نقطهای هستیم که تهران به راحتی قابل تخریب شدن است و طبیعت این کار را به راحتی خواهد کرد. ما باید با طبیعت مدارا میکردیم، اما اقتصاد سرمایهداری این اجازه را به ما نداد. هر لحظه هم خطر علیه انسان بیشتر میشود. تا این ساختمانها در تهران ساخته میشود و از محل این ساختمانها درآمدهای عمیق و عظیم ایجاد شود شما باید توقع داشته باشید که زلزله اینها را از بین ببرد و میبرد.
* با این تفاسیر، اگر دولت آینده یک دولت همفکرتان باشد، خواهید توانست در این زمینه، ایده هایی را که دارید به مرحله اجرا در بیاورید؟
من فکر میکنم که دولت نزدیک به افکار ما بر سر کار نخواهد آمد. علتش هم این است که پارسال که بنزین گران شد، آقای محمد قوچانی تیتر زدند که هزینه جراحی است. اقای حسن عباسی گفتند که حجامت بود. حجامت با هزینه جراحی فرقی میکند؟ این حسن عباسی بود و آن محمدقوچانی. هر دو معتقد بودند که بنزین باید گران شود فقط شیوه اجرایشان باهم تفاوت داشت. اگر بر این است که محمد قوچانی برود و حسن عباسی بیاید فرقی نخواهد کرد. برای سایر موضوعات مثل حجاب فرق خواهد کرد. اما گران کردن بنزین فرقی نمیکند.
* با توجه به نگاهی که دولت به خارج از مرزها دارد و اتفاقات خارج از مرزها، برایش اهمیت بیشتری نسبت به تحولات داخلی دارد، به نظر شما در چنین شرایطی ترامپ یا بایدن کدامیک فایده بیشتری برای ایران می توانستند داشته باشند؟
من معتقدم چرخ و پر آمریکا ضد ماست و طبیعتا ترامپ و بایدن هر دو ضد ما عمل خواهند کرد. اگر قوانین داخلی ما لیبرال باشد، طبیعتا بایدن اثر بیشتری خواهد داشت و اگر نباشد نه بایدن و نه ترامپ هیچکدام نمیتوانند اثر بگذارند. تا لحظهای که داخل ایران خصوصیسازی و گرانسازی وجود دارد، باید برای دولت لیبرال بهتر است. چون با بایدن برای طبقات بالا میتوانند ایرباس بخرند اما بلوچستان هرگز آب نخواهد داشت.
نظر شما