بازار؛ گروه ایران: وزارت خارجه یا امور خارجه در ایران سابقه ای ۲۰۰ ساله دارد و البته چندین سال قبل از تاسیس چنین وزارت و تشکیلاتی در دولت وقت ایران در زمان قاجارها، سفارتخانه های بریتانیا و روسیه در تهران به ترتیب در سال های ۱۱۷۹ شمسی (۱۸۰۰ میلادی) و ۱۱۹۲ شمسی (۱۸۱۴) تاسیس شد بودند. در حال حاضر، تصویری که از وزارت امور خارجه وجود دارد، محدود به فعالیت های دیپلماتیک است و وزارت خارجه به معنای واقعی در خدمت اقتصاد و توسعه اقتصادی ایران نیست. در سال ۱۳۹۶ محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وعده داد که معاونت اقتصادی در این وزارتخانه ایجاد می کند و البته این معاونت تشکیل شد.
در گفت و گوی «بازار» با دکتر سیدحمید حسینی، پیامدهای ایجاد معاونت اقتصادی در وزارت امور خارجه و میزان موفقیت آن مورد کند و کاو قرار گرفته است. حسینی، دکترای مدیریت استراتژیک دارد و عضو هیات مدیره اتحادیه صادر کنندگان فرآورده های نفت، گاز و پتروشیمی ایران است.
مشکلی که وجود دارد این است که نیروهایی که در وزارت خارجه، جذب شده و آموزش و دوره دیده اند، همگی نیروهای سیاسی هستند. ساختار وزارت خارجه، هیچ موقع این آمادگی را ندارد و بر این اساس ساخته نشده که نیروهایش، کار اقتصادی انجام بدهند
*بعد از تشکیل دولت دوم آقای روحانی در سال ۱۳۹۶، آقای ظریف وزیر امور خارجه اعلام کرد که معاونت اقتصادی را در این وزارتخانه احیا می کند. این معاونت در همان سال ۱۳۹۶ تاسیس شد اما آنچنان که انتظار می رفت این معاونت تاثیرگذار نیست و انتقاداتی بر عملکرد آن وارد است.
به نظر شما، این معاونت باید چه کار می کرد که رضایت فعالان اقتصادی را جلب کند؟
وزارت امور خارجه یک کار اساسی انجام داد و اصلاح ساختار کرد و به جای این که این وزارتخانه، معاونت های مختلف داشته باشد، در تشکیلات جدید دو معاونت اصلی دارد. الان وزارت خارجه، یک معاون سیاسی دارد و یک معاون دیپلماسی اقتصادی. قرار شد برای اعزام سفرا، کنسول ها و رایزن های اقتصادی وزارت خارجه، همان طور که معاونت سیاسی نظر می دهد، معاونت اقتصادی هم نظر بدهد و تلاش شود که سفرا، کاردارها و کنسول ها، با نگاه اقتصادی تعیین شوند. ما الان تعداد زیادی رایزن بازرگانی در کشورهای دیگر، نداریم ولی وزارت خارجه، بر این مبنا تعدادی رایزن اقتصادی به کشورهای دیگر اعزام کرده است.
برای مثال، در سفارتخانه ایران دربغداد، سه رایزن اقتصادی داریم. بر این اساس، به بسیاری از کشورها، رایزن اقتصادی اعزام شده ولی در این زمینه یک مشکل وجود دارد. مشکلی که وجود دارد این است که نیروهایی که در وزارت خارجه، جذب شده و آموزش و دوره دیده اند، همگی نیروهای سیاسی هستند. ساختار وزارت خارجه، هیچ موقع این آمادگی را ندارد و بر این اساس ساخته نشده که نیروهایش، کار اقتصادی انجام بدهند. قاعدتاً از نیرویی که سال های سال، کار اداری یا کار سیاسی انجام داده، نمی شود انتظار داشته باشیم کار اقتصادی انجام بدهد و قطعاً طول می کشد تا به این هدف برسیم.
الان وزارت خارجه باید سیستم آموزشی را اصلاح کند و به همان میزان که برای مسائل سیاسی در ارتباط با دنیا اهمیت قائل می شود، برای مسائل اقتصادی اهمیت قائل شود. قطعاً آموزش نیروها، فقط نباید به مسائل سیاسی محدود شود و باید آموزش های اقتصادی در سرلوحه قرار بگیرد و نیرویی را تربیت کند که موثر باشد.
از آن طرف هم، تا برای سیستم، جا بیفتد و معاونت دیپلماسی اقتصادی بتواند افرادی را انتخاب و پیشنهاد کند که ظرفیت کار اقتصادی داشته باشند، یک مقدار زمان می برد و نمی شود انتظار زیادی داشته باشیم. ما در چارچوب معاونت دیپلماسی اقتصادی، شورای روابط بین الملل را داریم که به طور مرتب جلسات آن تشکیل می شود و همه دست اندرکاران روابط خارجی در آنجا جمع می شوند و اظهار نظر می کنند.
ظرفیت سفارتخانه های ایران در کشورهای دیگر، الان بیش تر در اختیار فضای اقتصادی است و ما نمی توانیم بگوییم هیچ کاری انجام نشده ولی این که انتظار داشته باشیم وزارت خارجه، همه کارهای اقتصادی و همه انتظارات بخش خصوصی را پاسخ بدهد، این طور نیست و این وزارتخانه، اینقدر پتانسیل ندارد.
از طرفی، وزارت صنعت، معدن و تجارت، رایزن های بازرگانی را اعزام می کند. در مجموع این ضعف، خودش را در عملکرد وزارت خارجه نشان می دهد. قاعدتاً ما در این حوزه، چندان کار نکرده ایم و به تنهایی هم نمی شود از وزارت خارجه انتظار داشت.
الان این انتظار وجود دارد که اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و اتاق های بازرگانی مشترک فعال تر شوند و در بازارهای هدف حضور پیدا کنند. وقتی که هیچکس از ایران، در بازارهای هدف حضور ندارد نمی توان انتظار داشت که یک رایزن اقتصادی یا رایزن بازرگانی، برای ما ایرانیان در بازار هدف فعالیت کند چرا که نه توان آن وجود دارد و نه می تواند رضایت فعالان اقتصادی را جلب کند. در مجموع، ما در این حوزه مشکل داریم و قاعدتاً زمان می برد تا این تغییر ساختار وزارت خارجه، جا بیفتد و نتیجه مطلوب بدهد. به همین دلیل، حتماً چهار یا پنج سال زمان نیاز دارد.
*گفته شده که معاونت اقتصادی وزارت خارجه احیا شده. قبلاً در ساختار وزارت خارجه، فعالیت مرتبط با حوزه اقتصادی از چه کانالی پیگیری می شده؟
در گذشته، معاونت اروپا و معاونت آسیا، در کنار کار خودشان، به این حوزه توجه می کردند و ما چیزی به اسم معاونت اقتصادی نداشتیم. حتی در این اواخر معاونت بین الملل از ساختار وزارت خارجه حذف شد.
وزارت خارجه، خودش را در حوزه اقتصادی موظف نمی دانست. قرار بود وزارت بازرگانی، رایزن بازرگانی اعزام کند و این رایزن ها در داخل سفارتخانه های ایران در خارج از کشور، این وظیفه را انجام بدهند. الان و با تغییر ساختاری که در وزارت خارجه ایجاد شده، این وزارتخانه نیرو می فرستد، ارتباطات برقرار می کند و سعی دارد موثر باشد.
*یکی از وظایف اصلی وزارت امور خارجه، نقش آفرینی در حوزه اقتصاد بین الملل و معرفی توانمندی های اقتصادی ایران به خارج از کشور است. این هدف فقط و صرفاً مطرح شده و عملاً به نحو مطلوب اجرا نشده؟
وظیفه ای که به عهده وزارت خارجه بوده، بیش تر پیگیری سازمان های بین المللی است. ما در سازمان های بین المللی مثل سازمان ملل عضو بوده و هستیم و اشتراک داریم. وزارت خارجه، بیش تر درارتباط با این سازمان ها فعالیت داشته و دارد. به نظر می آید این هدف مربوط به حوزه اقتصادی، در ساختار جدید به اهداف وزارت خارجه اضافه شده و قبلاً کسی از ساختار وزارت خارجه چندان انتظار انجام کار اطلاع رسانی و کار اقتصادی و کار رایزنی نداشت.
کار بازرگانی خارجی باید به وزارت خارجه داده شود یا این که وزارت خارجه، خودش کار بازرگانی خارجی را به عهده بگیرد و از امکانات سفارتخانه ها استفاده کند. بالاخره ما در دیپلماسی تجاری هم مشکل داریم. این ساختار فعلی ناقص است و نمی تواند پاسخگوی نیازهای کشور باشد
*اخیراً جنابعالی پیشنهاد داده اید که «وزارت خارجه و بازرگانی» خارجی تشکیل شود. به چه علت شما چنین پیشنهادی را مطرح کرده اید و چه ضرورتی دارد چنین وزارتحانه ای تشکیل شود؟
به نظر من، کار بازرگانی خارجی باید به وزارت خارجه داده شود یا این که وزارت خارجه، خودش کار بازرگانی خارجی را به عهده بگیرد و از امکانات سفارتخانه ها استفاده کند. بالاخره ما در دیپلماسی تجاری هم مشکل داریم. این ساختار فعلی ناقص است و نمی تواند پاسخگوی نیازهای کشور باشد. وزارت بازرگانی در وزارت صنایع و معادن ادغام شد و وزارت صنعت، معدن و تجارت تشکیل شد. با این ادغام، سازمان توسعه تجارت که قبلاً زیر مجموعه وزارت بازرگانی بود، در ساختار فعلی به شدت تضعیف شده و بودجه و امکانات ندارد.
این سازمان قطعاً الان نمی تواند دیپلماسی اقتصادی کشور را پیش ببرد. ما وقتی می گوییم جهش تولید، جهش تولید یعنی بازار. بخش عمده ای از این بازار، بازار خارج از کشور است. ما نمی توانیم توسعه فعالیت بدهیم ولی توسعه مدیریت ندهیم و توسعه ساختار ندهیم. الان ساختارهایی که برای تجارت خارجی کشور و صادرات وجود دارد، مشکل و ضعف دارد و پاسخگو نیست.
در ساختار فعلی و موجود، وظایف تکه تکه شده و بخشی از وظایف را وزارت خارجه به عهده دارد و بخشی هم وزارت صنعت، معدن و تجارت به عهده دارد. بخشی از وظایف هم به سازمان های بزرگ داده شده. کشورهای دیگر مثل ژاپن و ترکیه، وزارت خارجه و بازرگانی خارجی دارند یعنی وزارت خارجه و بازرگانی خارجی در یک وزارتخانه متشکل شده اند.
اگر برای ما صادرات، واردات و حضور در بازارهای بین المللی، مهم است، باید در این زمینه فکر کنیم و مسئولیت را به وزارت خارجه بدهیم و بگوییم وزارت صنعت، معدن و تجارت، تو همان کارهای بازرگانی داخلی را انجام بده و کارهای تجارت خارجی، به وزارت خارجه واگذار شود.
یک راه حل دیگر این است که وزارت تجارت خارجی راه اندازی کنیم و گمرک هم زیر مجموعه آن شود، بانک توسعه صادرات زیرمجموعه آن شود، سازمان سرمایه گذاری خارجی هم زیر مجموعه آن شود. در قالب وزارت تجارت خارجی می توان همه این سازمان ها و نهادها را یک کاسه کرد و فعالیت هماهنگ و جدی در حوزه ارتباط با خارج از کشور انجام بدهیم.
*شما در قالب پیشنهاد تاسیس وزارت خارجه و بازرگانی خارجی، اعتقاد دارید که تشکیلات وزارت خارجه فعلی بزرگتر شود و بخش هایی از وزارت خانه های اقتصاد و صنعت و معدن، به وزارتخانه جدید ملحق شود؟
اگر برای ما تجارت خارجی اهمیت دارد باید این کار را انجام بدهیم.
*اگر اهمیت داشته باشد باید این وزارتخانه جدید تاسیس شود؟
به نظر من، این طور می شود چرا که این حلقه باید کامل باشد تا بتواند پاسخگو باشد.
تقریباً همه اختیارات سازمان توسعه تجارت، از آن گرفته شده و به سازمان های دیگر داده شده
*سازمان توسعه تجارت وزارت صنعت، معدن و تجارت، یک معاون بازارهای خارجی دارد و آقای کمالی که این معاونت را به عهده دارد به موضوع ارتقای کمّی و کیفی آموزش و اطلاع رسانی به تجار برای توانمند سازی در خصوص بسته بندی، بازاریابی و صادرات در ارتباط با فعالیت های این معاونت اشاره کرده است.آیا در چارچوبی که معاونت سازمان توسعه تجارت، درباره آن صحبت کرده، این معاونت موفق عمل کرده است؟
سازمان توسعه تجارت، فراز و فرود داشته است. در یک دوره، سازمان توسعه تجارت، خیلی موفق بود. برای مثال، این سازمان در دوره آقای هاشمی طبا موفق بود. در برخی مقاطع زمانی، این سازمان امکانات داشت و موثر بود و حمایت می کرد. در دوره اخیر، قدرت اجرایی سازمان توسعه تجارت کم شده و منابع و امکانات آن کم شده. الان سازمان توسعه تجارت نمی تواند موثر باشد. البته شاید مسئولان آن بخواهند این طور باشد. در مجموع، شاید این سازمان، در داخل کشور بتواند اطلاع رسانی کند ولی نشان داده که در خارج از کشور، قدرت و امکانات لازم را ندارد.
وقتی در مجموع تعداد ۵ رایزن بازرگانی وجود دارد، در نتیجه این سازمان نمی تواند در روابط خارجی، حرفی برای گفتن داشته باشد. قبلاً این سازمان، کتاب های زیادی منتشر می کرد، کارهای مطالعاتی انجام می داد و اطلاع رسانی می کرد. همچنین سازمان توسعه تجارت، قیمت های صادراتی را تعیین می کرد ولی تقریباً همه اختیارات سازمان توسعه تجارت، از آن گرفته شده و به سازمان های دیگر داده شده.
الان گمرک، اختیارات مربوط به قیمت گذاری را دارد و منابع بودجه ای سازمان تجارت، بسیار کم است. به نظر می آید با توجه به افزایش صادراتی که داشته ایم و بازارهای متنوعی که داریم، الان سازمان توسعه تجارت، نمی تواند به تنهایی بار صادرات کشور را به عهده بگیرد و حتی در حوزه واردات هم، چندان نمی تواند تاثیرگذار باشد.
در دوره اخیر، قدرت اجرایی سازمان توسعه تجارت کم شده و منابع و امکانات آن کم شده. الان سازمان توسعه تجارت نمی تواند موثر باشد. البته شاید مسئولان آن بخواهند این طور باشد. این سازمان، در داخل کشور بتواند اطلاع رسانی کند ولی نشان داده که در خارج از کشور، قدرت و امکانات لازم را ندارد
*معاونت اقتصادی وزارت خارجه در دی ماه ۱۳۹۶ تشکیل شده بود و آقای انصاری که در آن زمان سفیر هند بوده به عنوان معاون، منصوب شد. با این حال دوره سفارت آقای انصاری تا اسفند ادامه پیدا کرده و این معاونت معطل ماند تا دوره سفارت ایشان در هند به پایان برسد.
آقای انصاری قبلاً سفیر ایران در هند، بریتانیا و روسیه بوده ولی فقط مدرک تحصیلی فوق دیپلم دارد. آیا واقعاً این مدرک کفایت می کند یا این که آدم توانمندی باید در معاونت اقتصادی وزارت خارجه مسئولیت داشته باشد؟
من شخصاً همه نیروهای وزارت امور خارجه را نمی شناسم ولی آقای انصاری را می شناسم.
*به هر حال آقای انصاری معاون اقتصادی وزارت خارجه، فوق دیپلم دارد.
به نظر من، اقای انصاری، یکی از نیروهای باسواد، مخلص و کاری وزارت خارجه است و همین طور پیگیر است. ما کمتر می بینیم در بین نیروهای وزارت خارجه که به اندازه آقای انصاری، بتواند تعامل داشته باشند، اعتقاد به بخش خصوصی داشته باشد، با اتاق های بازرگانی و فعالان اقتصادی همکاری کند و پیگیر کارها باشد. من فکر می کنم ایشان تجربه زیادی دارد و این موضوع نمی تواند به عنوان یک نقطه ضعف مطرح شود. کسی در توانمندی ایشان، کار ایشان و پیگیری ایشان، شک ندارد.
*در تیر ۱۳۹۹ قرار بود یک کمیته اقتصادی مشترک بین کمیسیون صنایع و معادن و وزارت خارجه تشکیل شود. این کمیته تشکیل شده و جلساتی هم برگزار شده. آیا مجلس و کمیسیون صنایع و معادن آن می توانند با این کمیته مشترک، در دیپلماسی اقتصادی نقش موثر داشته باشند و دیپلماسی اقتصادی را تقویت کنند؟
وظایف اقتصادی، جزو وظایف وزارت امور خارجه نیست و قطعاً وزارت صنعت، معدن و تجارت هم باید کمک کند. مجلس در حوزه تجارت، تشکیلاتی ندارد و برای روابط بین الملل، کاری انجام نمی دهد. الان چندین ماه از تشکیل کمیسیون های تخصصی مجلس یازدهم می گذرد ولی نمایندگان به کدام سفر خارجی رفته اند و کمیسیون های مرتبط با اقتصاد، کجا پیگیری کرده اند و چقدر حضور دارند.
اساساً رئیس مجلس، مشاوری در امور بین الملل ندارد و فقط آقای عبداللهی بحث های سیاسی می کند. البته آقای عبداللهی از قبل به عنوان مشاور فعالیت داشته است. من نشنیده ام در حوزه اقتصادی، مجلس دیدگاه خاصی در ارتباط با خارج از کشور داشته باشد.
من فکر می کنم همه سازمان ها و مجموعه های ما، در دیپلماسی تجاری مشکل دارند. با این که ایران، سابقه فعالیت تجاری در طول تاریخ داشته و بر سر راه جاده ابریشم بوده است و هنر ایرانی ها، تجارت در دنیا بوده است. الان در حوزه روابط خارجی و داشتن تجار حرفه ای و مدیران حرفه ای که در روابط بین الملل حرفی برای گفتن داشته باشند، کشور ما لنگ می زند. به نظر من، همه سازمان های ما در این حوزه ضعف دارند.
*یک ابتکار است که یک کمیته مشترک بین کمیسیون صنایع و معادن و وزارت امور خارجه تشکیل شده. آیا امکان تقویت این کمیته وجود دارد که مجلس هم از این طریق نقش موثری ایفا کند؟
ما باید از ظرفیت مجلس، قوه قضاییه و سایر نهادها استفاده کنیم و این نگاه، نگاه مثبتی است. حتماً بی تاثیر نیست و هر چه هماهنگی بین بخش های مختلف کشور افزایش پیدا کند موثر خواهد بود ولی اگر یک امر تشریفاتی باشد و هر دفعه اعضای آن تغییر کند، فایده ندارد. متاسفانه در این کمیته ها، تغییرات زیادی اتفاق می افتد و ثبات ندارند. ما می بینیم آدم های جدید، عضو می شوند و همان حرف های قبلی تکرار می شود.
اتاق بازرگانی و صنایع ایران، به تشکل هایی که چندان ربطی به اتاق ندارند، حاضر است کمک های مالی میلیونی کند ولی وقتی می خواهد به اتاق های بازرگانی مشترک کمک کند، بسیار خساست از خودش نشان می دهد
*پیشنهاد شما برای تشکیل وزارت خارجه و تجارت خارجی، فعلاً مطرح شده ولی اتاق های بازرگانی مشترک ایران و کشورهای دیگر که تاسیس شده اند تا چه حد موفق بوده اند؟
اتاق های مشترک هم یکدست نیستند، بستگی به روابط ما با کشور مقابل دارد و بستگی به افرادی دارد که در هیأت مدیره اتاق های بازرگانی مشترک حضور دارند. در یک دوره که فعالان اقتصادی و اعضای اتاق ها نیاز به ویزا داشتند اتاق های مشترک، خیلی مورد استقبال بود. در آن دوره، همه مجبور بودند عضو اتاق بازرگانی مشترک شوند و بعضی اتاق های مشترک، حدود ۲ یا ۳ هزار نفر عضو داشتند ولی بعداً که تقریباً اختیار ویزا از اتاق ها گرفته شد و روال آن عوض شد، اوضاع تغییر کرد. الان خیلی از اتاق های مشترک، تعداد زیادی عضو ندارند و وقتی اعضا کمتر هستند اتاق ها، منابع مالی هم ندارند.
وقتی اتاق های بازرگانی مشترک منابع مالی ندارند، قطعاً نمی توانند در بازارهای هدف فعال باشند چرا که وظیفه اصلی اتاق های مشترک، حضور در بازار هدف، مطالعه بازار هدف، پیدا کردن بازارهای فروش و بازار سازی برای اعضا است. در حالت کمبود منابع، اتاق های بازرگانی مشترک، چندان نمی توانند موثر باشند.
اگر اعضای اتاق ها می توانستند کمک کنند و کمیسیون و تبادل اطلاعات داشته باشند اتاق های مشترک می توانستند موثر باشند و برای اعضا، تحلیل اطلاعات کنند و به آنها ارائه کنند. البته یکی از وظایف اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران، کمک و همکاری در حوزه امور بین الملل است.
اتاق بازرگانی و صنایع ایران، آن طور که باید به اتاق های مشترک کمک نمی کند. اتاق بازرگانی و صنایع ایران، به تشکل هایی که چندان ربطی به اتاق ندارند، حاضر است کمک های مالی میلیونی کند ولی وقتی می خواهد به اتاق های بازرگانی مشترک کمک کند، بسیار خساست از خودش نشان می دهد. اتاق بازرگانی و صنایع ایران، عملاً حاضر نیست که اتاق های بازرگانی مشترک را حمایت و تقویت کند تا آنها بتوانند در بازارهای هدف حضور داشته باشند، کار مطالعاتی انجام بدهند و بازاریابی کنند. بر این اساس، ضعف مالی اتاق های بازرگانی مشترک، باعث شده عملکرد آنها متفاوت باشد.
وزارت خارجه می تواند ظرفیت ها را فعال کند، اطلاعات مورد نیاز تجار را تهیه کند، ارتباطات را فراهم کند، حمایت کند و امنیت فعالان اقتصادی و تجار ایرانی را تامین کند. اگر درب سفارتخانه های ایران، روی فعالان اقتصادی ایران باز باشد، خیلی از گلایه ها و مشکلاتی که صادر کنندگان دارند برطرف می شود. الان صادر کنندگان ما احساس می کنند که در بازار هدف، تنها هستند و مورد حمایت قرار نمی گیرند
*آقای بهرام قاسمی در زمانی که سخنگوی وزارت امور خارجه بود در مرداد سال ۱۳۹۶ گفته بود در حال بررسی سازوکارهای تقویت ساختار اقتصادی وزارت خارجه هستیم. در عمل هم در اسفند سال ۱۳۹۶ معاونت اقتصادی این وزارتخانه شروع به کار کرده است. در مجموع، به نظر شما نهایتاً دولت و مجلس باید تصمیم بگیرند که بخش هایی از وزارتخانه های دیگر به وزارت خارجه داده شود تا دیپلماسی اقتصادی تقویت شود و در افزایش صادرات ایران نقش داشته باشد؟
من نمی گویم لزوماً اختیارات وزارتخانه های دیگر گرفته شود ولی حداقل با وزارت خارجه هماهنگ باشند تا وزارت خارجه بتواند از ظرفیت ها به نفع اقتصاد کشور استفاده کند. ما کارهای به زمین مانده زیادی داریم و اگر وزارت خارجه بخواهد به طور جدی تر در بازارهای هدف حضور داشته باشد، امکانات و سفارتخانه دارد و همچنین بودجه و امکانات دارد.
وزارت خارجه می تواند ظرفیت ها را فعال کند، اطلاعات مورد نیاز تجار را تهیه کند، ارتباطات را فراهم کند، حمایت کند و امنیت فعالان اقتصادی و تجار ایرانی را تامین کند. اگر درب سفارتخانه های ایران، روی فعالان اقتصادی ایران باز باشد، خیلی از گلایه ها و مشکلاتی که صادر کنندگان دارند برطرف می شود. الان صادر کنندگان ما احساس می کنند که در بازار هدف، تنها هستند و مورد حمایت قرار نمی گیرند. در حالی که سفارتخانه، می توانند به فعالان اقتصادی کمک کنند. لازم نیست وزارت خارجه، عملاً به دنبال این باشد که اختیارات بقیه سازمان ها را بگیرد.
واقعاً اگر وزارت خارجه، بتواند حضورش را در بازارهای هدف تقویت و موثر کند، می تواند موثر واقع شود. سفارتخانه ها، در قالب ساختار اداری، اطلاعات را جمع آوری می کند و به طور محرمانه برای وزارت خارجه می فرستند. اگر این وزارتخانه به جای این که اطلاعات را بایگانی کند، از این حالت خارج شود و بتواند تبادل اطلاعات کند و اطلاع رسانی کند، خیلی از کمبودها که به بازار هدف برمی گردد برطرف می شود.
در عمل و در ساختار فعلی با هماهنگی و مذاکره با سازمان هایی مثل گمرک، مشکلات حل نمی شود. برای مثال، گمرک ایران در بازارهای هدف حضور ندارد یا بانک مرکزی یا سازمان ملی استاندارد، در بازارهای هدف حضور ندارند. همچنین اتاق های بازرگانی، در بازارهای هدف حضور ندارند. وزارت خارجه می تواند با اعزام نیروهای کارآمد و با سیستم اطلاع رسانی درست و با برنامه، از ظرفیت های خودش استفاده کند و در این حالت، ضعف ما که دیپلماسی تجاری و حضور در بازار هدف است، حل می شود. در کشور ما، هیچکس به دنبال انجام کار نیست و اگر یک نفر به طور جدی کار کند، بقیه مجبورند با او هماهنگ شوند.
نظر شما