به گزارش بازار به نقل از بازار سرمایه ایران، محمدابراهیم سماوی، مدیر تحلیل گروه صنعتی و معدنی امیر با اشاره به فاکتورهای تأثیرگذار در بازار سرمایه و اشاره به گزارش عملکرد شرکت ها به عنوان یکی از این عوامل، بیان داشت: بررسی صورتهای مالی ۶ ماهه سال ۱۳۹۹ شرکتهای بورسی از چند حیث حائز اهمیت است. یکی از منظر قابلیت اتکا بودن، زیرا این گزارش ها، تنها گزارش های میان دورهای هستند که حسابرسی میشوند و همچنین به دلیل اینکه سال مالی عمده شرکتها منتهی به آخر اسفند ماه است، این گزارش ها مبین عملکرد شرکت ها در نیمی از مسیر سال مالی شرکت است و چشم انداز روشنتری نسبت به سود برآوردی هر سهم میدهند.
وی در ادامه گفت: در عمده صنایع و گروه های بورسی شاهد رشد مناسب سود خالص ۶ ماهه ۹۹ نسبت به ۶ ماهه ۹۸ بودیم که عمده این رشدها از نرخ تورم ۱۲ ماه اخیر بیشتر بوده و گواهی است بر این حقیقت است که بازار سرمایه سپر تورم و مامن مناسب جهت سرمایه گذاری بلندمدت است.
سماوی در این خصوص متذکر شد: در بررسی رشد سود خالص شش ماهه سال ۹۹ نسبت به مدت مشابه سال قبل باید به دو نکته مهم توجه کرد. اول آن که با توجه به رشد قابل توجه بازار سرمایه از اول سال تا اوایل مردادماه، بسیاری از شرکتها سود حاصل از فروش سرمایهگذاری را محقق کرده اند که این سود برای شرکت های تولیدی و خدماتی سودی غیرعملیاتی محسوب میشود و امکان تکرار آن به همان اندازه و شدت در نیمه دوم سال محتمل نیست و به همین دلیل بر لزوم توجه بیشتر به رشد سودعملیاتی شش ماهه سال ۹۹ نسبت به دوره مشابه سال ۹۸ تاکید میشود.
وی ادامه داد: دوم آنکه بسیاری از عملیات تولیدی و خدماتی شرکتها در فصل بهار به دلیل شیوع ویروس کرونا کاهشی بوده است که لزوماً این میزان کاهش در نیمه دوم سال تکرار نمی شود و ادامه مسیر عملیات تولیدی و خدماتی فصل تابستان برای فصول پاییز و زمستان محتملتر است. با عنایت به نکات فوق در مجموع گزارشات شش ماهه بسیار قابل قبول بوده است و صنایع کامودیتی محور همانند صنعت استخراج کانه های فلزی، گروه سنگ آهنی (عمدتا رشد سود عملیاتی بالای ۵۰ درصد) گروه استخراج و تولیدکننده روی (عمدتا رشد سود عملیاتی بالای ۴۰ درصد)، صنعت فلزات اساسی بالاخص تولیدکنندگان فولاد و مس (عمدتا رشد سود عملیاتی بالای ۷۰ درصد)، گروه پتروشیمی اعم از تولیدکنندگان متانول، اوره و محصولات پلیمری (میانگین رشد سود عملیاتی بالای ۵۰ درصد) و همچنین رشد سود عملیاتی عمده شرکتهای سایر صنایع دارویی و مواد غذایی قابل قبول بوده است.
مدیر تحلیل گروه صنعتی و معدنی امیر با توجه به قیمت کامودیتی در بازارهای جهانی اشاره داشت:با توجه به اینکه بیش از ۵۵ درصد از ارزش کل بازار را شرکت های کامودیتی محور تشکیل داده اند و در برهه هایی از زمان این نسبت به بالای ۶۵ درصد هم رسیده است پس میتوان گفت که بازار سرمایه ایران اثرپذیری بسیاری از عملکرد و سودآوری این شرکتها دارد. قیمت جهانی کامودیتی ها و همچنین نرخ دلار دو عامل اصلی اثرگذار بر درآمد عملیاتی شرکتهای کامودیتی محور هستند. در مورد چشم انداز قیمت جهانی کامودیتی ها در جهان دو سناریو مطرح است. سناریوی اول، عدم کشف واکسن کرونا است که روند فعلی منع آمد و شد و همچنین تعطیلی سینوسی بنگاه های اقتصادی در اقصی نقاط جهان منجر به این میشود که دولت ها مجددا بسته های حمایتی به عنوان محرک اقتصادی به کار بندند که در آینده نزدیک منتج به افزایش تورم و در ادامه رشد قیمتی کامودیتی ها میشود.
وی با اشاره به دومین سناریوی تأثیرگذار بیان داشت: در سناریوی دیگر، با کشف واکسن کرونا، مشاغل و کسب و کارها همانند سابق به کار می افتند و تقاضای کامودیتی ها افزایش و در ادامه به دلیل افزایش تقاضا قیمت ها افزایش می یابد. پس در هر دو صورت چشم انداز مثبت در میان مدت و بلندمدت برای صنایع فلزات اساسی، استخراج کانه های فلزی، محصولات شیمیایی به طور ویژه پتروشیمی ها می توان متصور شد.
این تحلیل گر بازار سرمایه در خصوص اثر نرخ سود بانکی بر بازار سرمایه اذعان داشت: در تحلیل و پیش بینی یک بازار باید سایر فرصت های سرمایه گذاری بازارهای موازی از منظر بازدهی و ریسک هم مورد توجه قرار داد که مهمترین آن بازار پول است. یکی از عوامل مهم در تحلیل بنیادی بازار، نرخ بهره بدون ریسک یا همان نرخ سپرده بانکی مصوب شورای پول و اعتبار است. این نرخ از آنجا حائز اهمیت است که در رویکرد نسبت P/E به عنوان یک معیار جهت خط کشی ارزندگی قرار میگیرد. برای مثال در شرایطی که نرخ سپرده بانکی ۲۰ درصد باشد، به طور کلی تنها شرکتهایی که نسبت P/E آینده نگر آنها کمتر از ۵ هستند ارزنده محسوب می شوند و در شرایطی که این نرخ ۱۵ درصد باشد شرکتهایی که نسبت P/E آینده نگر آن ها کمتر از ۶.۶ باشد، ارزنده تلقی میشوند. در نتیجه رابطه بین نرخ سپرده بانکی با تعداد شرکتهای ارزنده معکوس است. علاوه بر این از منظر رویکرد ارزشگذاری تنزیل جریانات نقدی، افزایش نرخ سپرده بانکی منجر به افزایش بازده مورد انتظار سرمایه گذاران و همچنین افزایش میانگین موزون هزینه سرمایه میشود که در ادامه به کاهش ارزش ذاتی میانجامد. خوشبختانه اخیرا با پیگیری و تاکیدهای بجای مقامات عالی بورسی، سقف دالان نرخ بهره بین بانکی (به عنوان یک عامل محرک افزایش نرخ سپرده در آینده) با اقدامات اخیر بانک مرکزی کنترل شده است.
سماوی در ادامه در خصوص روند جذب سرمایه ها به بازار سرمایه و تامین مالی بنگاه ها از این بازار گفت: مسئله حفظ و نگهداری سرمایه عموم مردم و حجم سیال نقدینگی در بازار سرمایه امری پیچیده تر از جذب آن است. مزیت اصلی جذب و نگهداری سرمایه در بازار سرمایه نسبت به بازارهای موازی، تامین مالی بنگاه های اقتصادی است و در این بازار ابزارهای متنوعی جهت تامین مالی ارائه شده است که عرضه اولیه ها فقط یکی از آنها است.
وی اینگونه ادامه داد: ابزارهای همانند تامین مالی از طریق اوراق بدهی بنگاه ها مستلزم این است که بنگاهها توسط شرکت ارائه دهنده خدمات رتبه بندی اعتباری، رتبه بندی شوند و متناسب با رتبه خود نرخ بازدهی پیشنهاد دهند که این مورد در کشور ما کمتر توسعه یافته است. همچنین با افزایش پذیرش صندوق های جسورانه و صندوق های پروژه بسیاری از کسب و کارهای نوپا، بنگاههای کوچک و متوسط میتوانند تامین مالی قابل قبولی داشته باشند. عمومیت پیدا کردن ابزارهای نام برده مستلزم آموزش و آگاه کردن عموم بالاخص در مورد ریسک و بازدهی ابزارهای فوق است.
سماوی در خصوص ادامه دار شدن روند صعودی در بازار سرمایه با اشاره به عوامل بنیادی تأثیرگذار بر بازار گفت: بازار سرمایه از منظر عوامل بنیادی چشم انداز مثبتی دارد اما عمده سرمایه گذاران منتظر تثبیت شاخص و همچنین تعادل بیشتر بازار هستند تا با خیالی آسوده تر به سهم های ارزنده ورود کنند. جهت تثبیت شاخص و در ادامه متعادل شدن بازار عامل نقدشوندگی و همچنین اعتمادسازی از مهمترین عوامل هستند. در مورد نقدشوندگی وجود الزام رکن بازارگردان برای شرکتها کمک بسیار بزرگی خواهد کرد که در آینده نتایج آن را خواهیم دید و در مورد اعتمادسازی، اتخاذ تصمیمات مناسب بیشتر و همچنین وحدت کلام و عمل مسئولان مربوطه میتواند موثر واقع شود.
مدیر گروه تحلیل گروه صنعتی و معدنی امیر در پایان با اشاره به عوامل روانی تأثیرگذار بر بازار خاطرنشان کرد:با توجه به ریزش شدید بازار در هفته های اخیر از منظر روانشناسی بازار، بسیاری از سرمایه گذاران کم تجربه وزن کمتری به خبرهای مثبت (کم واکنشی) و همچنین وزن بیشتری به خبرهای منفی (بیش واکنشی) میدهند که این عوامل منجر به ادامه دار شدن ریزش و فروش هیجانی بازار شد. در صورت آموزش و آگاه سازی بیش از پیش مخصوصا در مورد ارزندگی بازار و همچنین تاکید بیشتر بر بازه زمانی سرمایه گذاری در بازار سرمایه میتوان این تورش های رفتاری را تقلیل داد و در کنار اعتمادسازی لازم، واقع بینی بیشتری شکل خواهد گرفت.
نظر شما