بازار؛ گروه استانها: بازارهای سرمایهای جذابیتهای خاص خود را دارند برخی روی سکه و طلا سرمایه گذاری میکنند و برخی دیگر روی خانه و بورس و ... این در حالی است که بسیاری از کارشناسان دخالتهای دولتی را یکی از مهمترین بداقبالیهای بورس در مقایسه با دیگر بازارهای سرمایهای میدانند.
در لرستان کمتر کسی را میتوان یافت که در بازار سرمایه متضرر نشده باشد و بسیاری از مردم معتقدند که دولت با تبلیغات فریبنده و وسوسهکننده خود، آنها را به سمت بازار بورس سوق داده و بعد با بیتفاوتی و تصمیمهای غیرکارشناسی خود موجبات ضرر و زیان آنها را فراهم کرده است.
بورس، حربهای دست دولت
برخی دیگر بورس را حربه دولت برای رفع کسری بودجه دانستهاند و از این رو برای حضور خود در بازار سرمایه به شدت احساس ناامنی و پشیمانی میکنند و شکاف اعتمادی بین مردم و مسئولان به حدی عمیق شده که بسیاری از سهامداران میگویند: «حاضر نیستند دیگر تحت هیچ شرایطی با طناب پوسیده دولت به قعر چاه بروند».
برخی دیگر بورس را حربه دولت برای رفع کسری بودجه دانستهاند و از این رو برای حضور خود در بازار سرمایه به شدت احساس ناامنی و پشیمانی میکنند
رسانه بازار با برگزاری یک میزگرد تخصصی با حضور«علی مروی» کارشناس مسائل اقتصادی، «مهدی سوری»، کارشناس بازار سرمایه و «عبادالله محمدولی» کارشناس اقتصادی به بررسی وضعیت بورس ایران پرداخته و در نهایت به راهکارهایی برای جلوگیری از ضررکرد بیشتر مردم رسیدهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
قابل پیش بینی بود
سوری: برخی تحلیل می کنند هدف دولت سوزاندن نقدینگی مردم در بورس بود تا بتواند تورم را کنترل کند که ما این ادعا را رد یا تأیید هم نمیکنیم چون نمیشود نیت خوانی کرد که چه کسی به چه دلیلی این کار را انجام داده است. اما این اتفاق قابل پیش بینی بود که اگر با ادامه آن روند چنین تحلیلهایی اتفاق خواهد افتاد؛ مسلماً ازمردم دعوتی صورت گرفته ولی مهمان نوازی لازم از آنها انجام نشده و همواره شاهد تصمیمات غیرکارشناسی شدهای در بورس بودیم.
بارها به «ای.تی.اف» و «سهام عدالت» اعتراض کردیم و هشدار دادیم که با این ابزارها، بازار سرمایه از روند استاندارد خود خارج میشود که متاسفانه خارج هم شد و مهمترین نشانه آن از بین رفتن اصلیترین ویژگی بازار سرمایه یعنی نقدشوندگی است. چیزی که ما امروز در بورس ایران میبینیم، یک بازار سرمایه استاندارد نیست و مثل هرجای دیگری که هر وقت دولت ورود کرد، آن را خراب کرد، بازار سرمایه هم به همان سرنوشت دچار شده است.
مردم باید در بازارهای مالی، حد سود نداشته باشند و مادامی که پولشان رشد میکند در بازار باقی بمانند اما همیشه حد ضرر داشته باشند و هر زمانی که یک میزان مشخصی ضرر کردند، سرمایه خود را خارج کنند و صبر نکنند تا این ضرر روز به روز بیشتر شود، این راهکاری برای مردم است.
استقلال سازمان بورس به رسمیت شناخته شود
جلوی ادامه این ابزارهای غیراستاندارد مثل سهام عدالت و ای تی اف را بگیرند که بازار سرمایه به روند استاندارد خودش برگردد؛ هر مسئولی نباید درباره بازار سرمایه تصمیم بگیرد چون یک بازار کاملا تخصصی است و باید استقلال سازمان بورس به رسمیت شناخته شود.
بارها به «ای.تی.اف» و «سهام عدالت» اعتراض کردیم و هشدار دادیم
راهکار دوم مربوط به ابزارهایی که میتواند کمک کننده باشد، ما پیشنهاد اختیار فروش را دادیم که بعداً فعال شد اما دو مشکل داشت، نخست نحوه فعال شدن اختیار فروش تبعی بود که حجمش بسیار پایین بود و دوم این که قیمت اختیار فروش را روی یک ریال نگه نداشتند. اگر با حجم زیاد اختیار فروش صادر میشد و هرکسی میتوانست اختیار فروش را با همان قیمت یک ریال به هر میزانی که سهام دارد تهیه کند قطعاً تاکنون بحران بازار سرمایه کنترل شده بود ولی دولت با تصمیمات غیر کارشناسی، بازار را از روند استاندارد خود خارج کرده است.
دولت برای حضور مردم در بورس امنیت خاطر ایجاد کند
محمدولی: در همه جای دنیا بازار بورس تقویت میشود تا از این طریق، سرمایههای خرد به سمت زیرساختهای کشور که نیاز به سرمایه گذاری دارد سوق داده شود. اینکه گفته میشود دعوت ریاست جمهور از مردم برای حضور در بورس برای از بین بردن سرمایههای آنها بود، به نظر من دولت چنین تصمیمی نداشته؛ من همیشه اعتقادم بر این بوده که سرمایههای زیادی در قالب طلا، ریال و ارز در دست مردم است و دولت باید امنیت خاطر برای حضور و مشارکت مردم در امر سرمایه گذاری ایجاد کند.
اگر این اعتمادسازی انجام شود سرمایههای مردم میتواند برای زیرساختهای این مملکت از جمله معادن، کشاورزی، صنایع و بازرگانی بهکار گرفته شود و ارزش افزوده ایجاد کند و یک پشتوانه قوی تولیدی و صادراتی برای کشور باشد اما متأسفانه در۴۰ سال گذشته این اتفاق نیفتاده و عمدتاً سرمایهها به سمت بازرگانی و واردات برده شده که این راهگشا نیست. امروز مردم احساس ناامنی میکنند اخباری که از طریق رسانه اعلام میشود نشان میدهد که مردم به دولت بیاعتماد شدهاند که دولت باید این اعتماد از دست رفته را به مردم بازگرداند.
عمدتاً سرمایهها به سمت بازرگانی و واردات برده شده که این راهگشا نیست
ما کشوری غنی از معادن هستیم با جمعیتی جوان و تحصیل کرده و سرمایههای زیادی هم در خارج کشور داریم کمااینکه طی چند سال گذشته املاک زیادی توسط ایرانیها در ترکیه خریداری شده که عمدتاً این افراد بهخاطر عدم امنیتی که وجود دارد سرمایههای خود را انتقال دادهاند. این سرمایهها باید به داخل کشور هدایت شود و به سمت تولید، صادرات و کشاورزی برود در این صورت به رشد کافی و قابل انتظار در آینده دست پیدا کنیم وگرنه با این روندی که دولتها طی سالهای گذشته در پیش گرفتهاند راه به جایی نخواهیم برد.
سرمایههای خرد مردم به سمت تولید هدایت شود
همیشه نگران این موضوع هستیم که فلان کشور و فلان ابرقدرت برای ما چه تصمیمی میگیرد که این دغدغهها مخاطرهآمیز است چون ما را بیشتر وابسته میکند؛ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از لحاظ روانی بر روی بورس تأثیر خواهد داشت چون ۹۰ درصد مسایل داخلی کشور ما از بحثهای روانی بیرون از مردم نشأت میگیرد.
در بازارهای مختلفی که به رکورد میرسند، جنب و جوشی صورت نمیگیرد درنتیجه سرمایه در آنجا راکد میماند و ارزش افزودهای نخواهد داشت حتی ممکن است رو به کاهش برود؛ در چنین شرایطی مردم منتظر تصمیمات ما نمیمانند و با سرمایههای خود سکه، طلا، موبایل و ماشین میخرند. ۹۹ درصد افزایش قیمتی که در بازارهای مختلف داریم ناشی از آن است که مردم بدون مطالعه به این بازارها هجوم میآورند و با این کار سبب ایجاد تورم میشوند درحالیکه حرکت منطقی این است که این سرمایههای خرد و متوسط به طرف تولید و کشاورزی هدایت شوند، حالا دلیل اینکه چرا این اتفاق نمیافتد برای ما هم ناشناخته است.
بورس، سیاست دولت برای جبران کسری بودجه و مدیریت نقدینگی
مروی: دولت یک سیاستی برای جبران کسری بودجه و مدیریت نقدینگی داشت که براساس آن مردم را تشویق کرد تا وارد بازار سرمایه و بورس شوند و این کار را هم کرد اما بعد در نیمههای تابستان تقریباً بازار فروریخت. دولت در این ماجرا سهیم بوده و سود و منفعتی کسب کرده است اما میپذیریم که دولت در این قضیه مقصر بوده اما نمیتوان رفتار هیجانی مردمی که از این بازار ضرر کردهاند را نادیده گرفت.
مردم در روزهایی سودهایی میبردند که نه مبنای محاسبات آنها مشخص بود و نه می دانستند چرا سود میکنند، پس اگر یک روزی هم متضرر شدند نباید دنبال مقصر بگردند؛ ما باید یاد بگیریم که بازار سرمایه مثل همه بازارهای دیگر سود و زیان دارد پس اگر امروز سود میبریم ناشی از هوش ما نبوده و اگر فردا ضرر میکنیم کسی غیر از خود ما مسئول نیست.دولت با تبلیغات و اقداماتی مثل باز گذاشتن دامنه نوسانات مثبت و کاهش سود بانکی مردم را به سمت سرمایهگذاری در بورس تشویق کرد اما باید یکسری کارها را انجام میداد که بازار در شرایط سقوط و ریزش با این مشکلات مواجه نشود.
مهمترین ایرادی که در سیاستگذاری دولت وجود داشت این بود که عرضههای اولیه را به شدت محدود و کم کرد درحالی که اگر سهام اولیه وعرضه اولیه را در بازار اضافه میکرد در مواقعی که بازار کاهشی بود، ریزشهای کمتری اتفاق میافتاد.موضوع دیگری که در بازار سرمایه ما خیلی مشهود بود و به هیجانات بازار دامن میزد، عدم ثبات در تصمیمگیریها و قوانینی بود که از طرف سازمان بورس وضع می شد بهطوریکه در یک هفته ۱۰ تا ۱۵ دستورالعمل اجرایی مختلف ابلاغ میشد و این موضوع سهامدارانی که اهل تحلیل و برنامهریزی بودند را سردرگم میکرد.
سردرگم کردن سهامدارن با تجربه
کار دیگری که باید انجام میشد این بود که دولت باید با حقوقیها راحتتر کار میکرد؛ ما میدانیم که بازارسازان حقوقی بازار را اداره میکنند، این که وقتی شرایط خوب است آنها را رها کنند اما وقتی وضعیت بحرانی میشود حقوقیها را مقصر جلوه بدهند، کار درستی نیست.اگر دولت، بازار را از ابتدا با بازارسازان حقوقی هماهنگ میکرد، نه آن هیجانات ابتدای سال را داشتیم و نه با ریزشهای بعد از آن مواجه میشدیم.
تصمیم گیریهای سازمان بورس ثباتی ندارد
نکات ریز و درشت دیگری نیز در بازار سرمایه وجود دارد که باید مورد توجه قرار میگرفت مثل «ای.تی.اف» ،سبدهای که ارائه شد، پتروشیمیهایی که یک شک بزرگ به سهامداران منتقل کرد و ... اما به مهمترین مواردی که باید انجام میشد در بالا اشاره شد.اگر مردم تحمل ضرر در بورس و ریسکپذیری بالایی ندارند، از بازار سرمایه خارج شوند و به همین میزان ضرر بسنده کنند، اما اگر افراد ریسک پذیری هستند که با یک بار شکست، دست از بازار نمیکشند بدانند که این شرایط، فرصت خوبی برای سرمایه گذاری بلند مدت بیش از یک سال است.
کسانی می توانند در این بازار سود کنند که افقشان برای سودآوری شهریور و مهر سال آینده باشند، اگر کسی می تواند تا شهریور و مهر سال آینده صبر کند پس منتظر بماند تا به مرحله سودآوری برسد، اما اگر کسی تحملش را ندارد هرچه سریعتر پول خود را نقد کند و به داراییهای دیگری که ارزش دارند تبدیل کند.در حال حاضر بازار بورس تقریباً به پایینترین حد مقاومت خود رسیده و با توجه به تورم، نرخ ارز و شاخصهای دیگری که در حوزه اقتصاد داریم گمان نمیکنم خیلی بیشتر از این پایین بیاید.
روی کار آمدن «بایدن» را نمیتوان خبر خوبی برای بازار سرمایه دانست
انتخاب بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا می تواند بر آن بخش از بازار که متاثر از هیجان است تأثیر مثبتی بگذارد اما بخش اصلی بازار مبتنی بر رفتار بنگاههای اقتصادی است و تاکنون تحت تأثیر انتخابات قرار نگرفته است.
مهمترین شاخص، تحریم است اما هیچ دورنمای روشنی برای رفع تحریمها نداریم، سهامداران هیجانی احتمالاً در روزها، وضعیت خوبی خواهند داشت اما اگر یک نگاه تکنیکال، دقیق و فنی به بازار داشته باشیم نمیشود روی کار آمدن «بایدن» را به عنوان خبر خوبی برای بازار سرمایه تعبیر کنیم.با توجه به اینکه بازار ما آنچنان وابستگی به سهمها و سرمایهگذاران خارجی ندارد پس تحریم بازار سرمایه ایران، تأثیر زیادی بر بورس ندارد؛ مگر چند درصد یا چند هزارم درصد سهامداران ما سرمایهگذار خارجی هستند و در بازار سهم داشتهاند که حالا بخواهند داراییهای خود را از بازار خارج کنند که بازار ما سقوط کند؟
مهمترین شاخص، تحریم است اما هیچ دورنمای روشنی برای رفع تحریمها نداریم
این کار تنها جنبه تبلیغاتی دارد و با این تحریمها اتفاق ویژهای نمیافتد، این بازار یک بازار بومی و محلی مردم ایران است و با ریال کار میکند، سود آن هم براساس سودهای داخلی تعریف شده است، لذا تحریمها تاثیر آنچنانی نخواهد داشت.پیش بینی من از بازار بورس در یک افق کوتاه مدت یکی یا دو ماهه این است که احتمالاً تا اول بهمن با روی کار آمدن بایدن، بازار خیلی روند مثبت یا منفی مشخصی ندارد؛ یک نوساناتی را در همین مرزهای پنج یا شش درصدی خواهیم داشت ولی فقط نوسان است و هیچ مسیری را پیش بینی نمیکنیم اما برای یک سال آینده یعنی برای نیمه دوم سال ۱۴۰۰ من پیشبینی مثبت را برای بازار دارم و فکر میکنم شاخصها نسبت به شرایط فعلی خیلی بالاتر رفته و وضعیت بهتر خواهد شد.
به گزارش خبرنگار بازار، کارشناسان اقتصادی نظرات متفاوتی دارند، برخی دولت را مشوق مردم و برخی آن را دخالت کننده و تخریب کننده بورس میدانند اما با هر تفکری این روزها نقد شرایط از سوی فعالان اقتصادی نقل محافل اقتصادی است و مردم همچنان مانده اند که آیا به بازارهای سرمایه ای اعتماد کنند یا خیر؟
نظر شما