بازار؛ گروه بورس: شاخص کل بورس در چند ماهه اول سال با حرکتی خیره کننده و شتابان، رشد فراتر از ۳۰۰ درصد را تا مرداد ۱۳۹۹ به ثبت رساند و پس از آن تا ۲۱ آبان ۱۳۹۹ تقریباً روند نزولی فرسایشی مستمری را طی کرد و ۱۶۰ درصد از رشد خودش در سال جاری را از دست داد.
در حال حاضر، نمایندگان مجلس به طور جدی، پیگیر این هستند که دولت، وزارت اقتصاد و سازمان بورس، رونق را به بورس برگردانند تا حداقل مقداری از ضرر سهامداران بورس جبران شود و در ادامه به سود برسند.
در گفت و گوی «بازار» با دکتر بهمن آرمان، دلایل رشد و سقوط بورس در سال جاری بررسی شده و راهکار رونق گرفتن دوباره بورس ارائه شده است. بهمن آرمان، اقتصاددان و مدیر اسبق مرکز مطالعات اقتصادی بورس تهران در سال های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، بوده است.
*****
*بورس تهران در سال ۱۳۹۸، در حد ۱۸۷ درصد رشد و بازدهی داشت که رشد بزرگی بود و دو برابر رشد آن در سال ۱۳۹۷ بود. در سال ۱۳۹۹ هم بورس، رشد جهشی داشت و بیش از ۳۰۰ درصد تا مرداد امسال رشد را به ثبت رساند. در همان ماه های اول امسال، هشدارهایی توسط اقتصاددانان و برخی کارشناسان بازار سرمایه نسبت به خطرات احتمالی رشد شتابان بورس دادند. در سه ماه اخیر انتقادات و اعتراضات زیادی نسبت به ریزش و سقوط بورس مطرح شده و شاخص کُل بورس هم حدود ۱۵۰ درصد از مقدار اوج آن در مرداد پایین آمده، چقدر دولت و وزارت اقتصاد مقصر بود و چقدر مردم و سرمایه گذاران خُرد مقصر بودند که بی محابا به دنبال سود بودند؟
نمی شود گفت دولت که وزارت اقتصاد هم زیرمجموعه آن است، مقصر نیستند. آنها با صداقت و شفافیت با مردم صحبت نکردند. در حالی که همه در جریان بودند دولت با کسری بودجه سنگینی مواجه است و درآمدهای نفتی آن شدیداً کاهش پیدا کرده و درآمدهای مالیاتی آن هم که متاثر از درآمد نفت است شدیداً کاهش پیدا کرده است.
بخش بزرگی از درآمدهای دولت، از محل مالیات غیر مستقیم است و این نوع مالیات از طریق حقوق گمرکی و سود بازرگانی ناشی از واردات دریافت می شود. با کاهش درآمدهای دولت، وادرات هم کاهش پیدا کرده است. در نتیجه میزان درآمد دولت هم پایین آمده است.
همه مردم ایران در جریان این مسائل بودند و می دانستند ولی دولت سعی کرد، این مسائل را کتمان کند و در نهایت به فضا سازی برای افزایش قیمت سهام در بورس اقدام کرد تا بتواند سهام متعلق به خودش را با قیمت گرانتری بفروشد.
از طرف دیگر هم، از آنجا که از هر تراکنش مالی که در بورس اتفاق می افتد، دولت نیم درصد مالیات دریافت می کند، هر دوی این کار به نفع دولت بود. وزیر اقتصاد اعلام کرده که ما در سال ۱۳۹۹ توانسته ایم ۳۵۰ هزار میلیارد ریال، درآمد برای دولت ایجاد کنیم.
به نظر من، این شیوه تامین درآمد و آن هم دست کردن در جیب مردم، کار درستی نبوده است، هم از نظر اخلاقی و هم از نظر سیاسی. زیرا که دولت، اعتماد مردم را در ازای این ۳۵۰ هزار میلیارد ریال درآمد، از دست داده است.
به هر حال، دولت مقصر اصلی است. ما در تاریخ خودمان از اینگونه موارد داشته ایم و دولت های وقت به طور شفاف با مردم صحبت کرده اند. برای مثال، در شهریور سال ۱۳۲۰ شمسی که ایران در زمان جنگ جهانی دوم، اشغال شد دولت وقت به برداشت از درآمد نفت قرارداد دارسی اقدام کرد. در طول دولت رضاشاه، این درآمد وارد بودجه عمومی دولت نمی شد و در همان، دولت به انتشار اوراق قرضه ۲۰ میلیون تومان اوراق قرضه کرد.
در مورد دیگر هم که مربوط به تحریم نفتی ایران در دولت آقای مصدق می شود، دولت (در سال ۱۳۳۰) به انتشار اوراق قرضه اقدام کرد و واقعیت را با مردم در میان گذاشت. مردم هم استقبال کردند و بسیاری از مردم، پس از این که اوراق قرضه آنها سررسید شده بود و می توانستند بروند اصل و سود آن را دریافت کنند، آن اوراق را در خانه های خودشان و در قاب عکس نگه داشتند.
دولت آقای روحانی هم، می توانست به راحتی با مردم در مورد مشکلات پیش آمده به طور شفاف صحبت کند که این وضعیت فعلی به وجود نیاید.
ما نباید یک جانبه حرف بزنیم و نمی توانیم بگوییم این سهامدارانی که وارد بورس شدند و الان دارایی خودشان را از دست داده اند، گناهکار هستند. در مجموع، دولت با مردم صادقانه برخورد نکرد، قیمت سهام را تعمداً بالا برد و فضای خاصی را به وجود آورد
*در وضعیت فعلی، دولت بر اساس قانون بودجه سال ۱۳۹۹ فقط می توانست ۱۱ هزارمیلیارد تومان از محل فروش سهام شرکت های دولت در بورس، برای امسال درآمد کسب کند. البته دولت برای امسال ۲۰۰ هزار میلیارد تومان کسری دارد.در چنین وضعیتی که دولت کسری بودجه داشت و برای فروش سهام شرکت های دولتی، یک پای معامله هم بود و منفعت می برد، باید به مردم توضیح می داد؟
دولت آمریکا یا دولت های کشورهای پیشرفته با هزینههای بسیار سنگینی در زمان شیوع ویروس کرونا، روبرو شدند. این کشورها از طریق بورس، منابع مالی مورد نیاز را تامین کردند و خسارت های وارد شده به مردم را جبران کردند.
در ایران، هم ویروس کرونا به دولت فشار آورد و هم تحریم ها و مقدار زیادی هم به خاطر سوء مدیریت یا ضعف ایران در داخل ایران است. دولت هم منتخب مردم است و بنابراین، می توانست خیلی راحت این مساله را با مردم در میان بگذارد و این منابع مالی را به جای این که صرف بودجه جاری خودش کند، برای پروژه های عمرانی و اشتغال زا استفاده کند.
اخیراً آقای خادمی، معاون وزیر راه و شهر سازی اخیراً اعلام کرده که ما در کشور ۱۰ هزار کیلومتر آزاد راه کم داریم. به همین دلیل است که ایران بالاترین میزان مرگ و میر را در تصادفات جاده ای دارد. احداث این مقدار آزاد راه توسط تحریم ها محدود نشده و نیاز ارزی هم ندارد. دانش فنی برای ساخت این مقدار آزاد راه، در ایران وجود دارد.
*یک پروژه باید شروع شود تا یک بزرگراه ساخته شود. مردمی که پول خودشان را به بورس بردند می خواستند پول شان در مدت دو ماه یا سه ماه، مثلاً دو برابر شود یعنی ۱۰۰ درصد افزایش پیدا کند. در این حالت، چقدر مردم نقش دارند در وضعیتی که رقم خورد؟
مردم نقشی ندارند چرا که یک عده، بورس را به قمارخانه تبدیل کردند. چه دلیل دارد که یک اقتصاد که در رکود تورمی به سر می برد و تحت تحریم است و بنگاه های اقتصادی آن زیان دِه هستند، افرادی پول خودشان را به بورس ببرند و انتظار داشته باشند که در مدت ۲ روز یا یک ماه این پول، دو برابر شود.
چنین چیزی، اصلاً نه منطقی است و نه شدنی است. انتظار نابجایی است و در نهایت دولت در ایجاد این انتظار یا تبدیل کردن بورس به کازینو و قمارخانه نقش داشته است.
کارشناسان، هشدار می دادند ولی صدای کارشناسان چندان بازتاب پیدا نمی کند. کسانی که در شبکه های تلویزیونی در مورد بورس صحبت می کنند، افراد مستقلی نیستند. این افراد، ذی نفع هستند یا در این کار دست داشتهاند
*آقای روحانی رئیس جمهور در ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ اعلام کردند که بورس نقطه امید در شرایط اقتصادی موجود است. آقای دژپسند، وزیر اقتصاد هم از رونق بورس دفاع می کرد و آقای همتی، رئیس بانک مرکزی در فروردین ۱۳۹۹ اعلام کرد که هر کاری را برای رونق بورس انجام خواهد داد.در وضعیتی که حجم نقدینگی در حال افزایش است و تورم هم از نقدینگی است و یکی از مشکلات اصلی کشور تورم است، دولت می توانست این پولی را که وجود دارد و مثل بهمن دارد مشکل ایجاد می کند، به سمت بورس ببرد و به نوعی آن را مستهلک کنند؟
اگر دولت به مردم می گفت که من این پول را می خواهم و می گفت سدهای نیمه تمام را تمام کنم و هزاران هکتار زمین از کشت دیمی به کشت آبی تبدیل می شود، مردم موافقت می کردند ولی دولت، مردم را به یک بازار تشویق کرد و ما شاهد بودیم که در یک مقطع زمانی، نسبت قیمت سهم به درآمد (P/E) به ۴۳ هم رسید.
برخی شرکت های بورسی هم وجود دارند که ساخت آنها پیشرفت فیزیکی نداشته است و فقط فنس کشی آن انجام شده است ولی قیمت سهام آنها بالا رفت. قیمت سهام شرکت های زیاندِه نیز، بالا رفت.
*کسانی که در سال ۱۳۹۹ وارد بورس شدند این سهام را خریدند و با قیمت های بالا هم خریدند یعنی مردم و سرمایه گذاران خُرد که وارد بورس شدند سهام را با قیمت های چند برابر خریداری کردند. آیا این افراد نباید به هشدارهای اقتصاددانان توجه می کردند و به این هشدارها اهمیت می دادند؟
ما نباید یک جانبه حرف بزنیم و نمی توانیم بگوییم این سهامدارانی که وارد بورس شدند و الان دارایی خودشان را از دست داده اند، گناهکار هستند. در مجموع، دولت با مردم صادقانه برخورد نکرد، قیمت سهام را تعمداً بالا برد و فضای خاصی را به وجود آورد. دولت، ابزارهایی را در اختیار داشت و این کار را انجام داد و مردم هم با تبلیغاتی که در صدا و سیما می شد پول خودشان را به بورس بردند.
بنابراین، مردم چه گناهی دارند و در هر صورت مردم تشویق شدند. خیلی از مردم ایران، اصلاً نمی دانند سهام چه هست.
*بالاخره مردم باید به هشدارها توجه می کردند یا نه؟
-کارشناسان، هشدار می دادند ولی صدای کارشناسان چندان بازتاب پیدا نمی کند. کسانی که در شبکه های تلویزیونی در مورد بورس صحبت می کنند، افراد مستقلی نیستند. این افراد، ذی نفع هستند یا در این کار دست داشته اند.
اگر این شبکه های تلویزیونی از چند نفر از مدیران پیشین بورس از جمله آقای رجایی سلماسی یا آقای دکتر طبیبیان را دعوت می کردند نتیجه چیز دیگری بود. کسانی که به این برنامه صحبت می کنند همه از عناصر دولتی و انتخاب شده هستند و افرادی هستند که از فیلترهای خاصی عبور می کنند.
*آقای دکتر قالیباف رئیس مجلس در روز ۲۳ شهریور امسال و پس از جلسه با وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی، اعلام کردند که به زودی تحولاتی در بازار سرمایه خواهیم داشت. حدود دو ماه از این اظهار نظر گذشته و ریزش های بورس متوقف نشد.دوباره اقای دکتر قالیباف در روز ۲۰ آبان امسال، یک جلسه با وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس داشتند و آقای دکتر قالیباف گفته سیاست ها باید اثربخشی داشته باشد و اعتماد مردم سرمایه نظام است و نباید این اعتماد تخریب شود.جنابعالی پیش از این گفتید که اعتماد مردم از بین رفته است. در حال حاضر آیا وزارت اقتصاد و دولت می توانند اعتماد را برگردانند و مردم سرمایه های خودشان را بیاورند و در پروژه های عمرانی و فعالیت های تولیدی به کار گرفته شود؟
یکی از اقدامات مثبتی که شورای عالی بورس انجام داده این است که تصویب کرده شرکت های سهامی عام پروژه محور تاسیس شوند یعنی از این طریق، پول مردم به طور مستقیم وارد پروژه های توسعه ای شود.
این مصوبه بسیار اهمیت دارد. الان هم آئین نامه اجرایی آن در دست تهیه است. من هم یکی از اعضایی هستم که آئین نامه اجرایی را تهیه می کنیم.
در نامه ای هم که آقای دکتر قالیباف اصل (رئیس سازمان بورس) به آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه نوشته، به اولویت ها اشاره کرده است و گفته این اولویت ها را در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ بگنجانید و بودجه های عمرانی را نه از طریق درآمدهایی که محقق نمی شود بلکه از طریق تاسیس شرکت های سهامی عام پروژه محور، تامین کنید.
*تاسیس این شرکت های سهامی با پذیره نویسی می تواند انجام شود. اگر بخواهد پذیره نویسی انجام شود و با این وضعیتی که برای بورس به وجود آمده، آیا مردم سهام این شرکت های سهامی را خواهند خرید؟
در کشورهای دیگر تجربه نشان داده که در اینگونه موارد، سرمایه های خُرد حرکت می کنند. در زمانی که من در بورس مسئولیت داشتم، ما هم شرکت های استانی را تاسیس کردیم و هم شرکت های سهامی عام را.
برای مثال بزرگترین شرکت سهامی عام که الان در بورس حضور دارد و نام آن شرکت توسعه صنعتی ایران است، بیش از ۳۰۰ هزار نفر سهامدار دارد. شرکت توسعه معادن روی ایران ۱۳۱ هزار نفر سهامدار دارد. شرکت عمران و توسعه کرمان بالغ بر ۱۳۵ هزار نفر سهامدار دارد.
نکته جالبی که در رابطه با این شرکت ها مطرح است و نمونه جهانی هم دارد این است که سرمایه های خُرد به سمت آنها می آید. برای مثال، میانگین سرمایه گذاری در شرکت توسعه معادن روی که سومین شرکت از نظر تعداد سهامدار است، حدود ۸۴ هزار تومان بود. شاید الان ارزش آن پول، رقمی در حد ۴ یا ۵ میلیون تومان باشد.
*اگر فرضاً پذیره نویسی این شرکت های سهامی انجام شود، آیا واقعاً مردم سرمایه های خود را برای خرید سهام آنها می آورند؟
بدون شک. مردم در ایران چرا مالیات نمی دهند و چرا در کشورهای دیگر مالیات می دهند ولی ما نتوانسته ایم جلوی گرفتن زیرمیزی توسط پزشکان که یک قشر تحصیلکرده هستند بگیریم. این وضع، به خاطر این است که مردم فکر می کنند این پول سر از این طرف و آن طرف در می آورد و در جای اصلی مصرف نمی شود. مردم از دادن مالیات فرار می کنند برای این که نمی دانند دولت با این پول می خواهد چه کار کند.
ما اگر بگوییم که یک آزادراه استراتژیک تبریز را به مرز بازرگان وصل می کند احداث کنیم؛ وصل شدن به مرز بازرگان هم، عملاً وصل شدن به شبکه آزادراهی اروپا محسوب می شود؛ می توانیم بگوییم احداث این بزرگراه می تواند میلیاردها دلار در سال درآمد ایجاد کند و در زمان احداث آن، ده ها هزار شغل ایجاد می شود.
بنابراین، اگر این طور برای مردم توضیح بدهیم یا بگوییم سدهای نیمه تمام زیادی داریم و میزان اراضی آبی را افزایش بدهیم، همان کشاورزان، اوراق منتشر شده را خریداری می کنند.
*در وضعیت فعلی ۱۵۰ درصد از رشد بورس نسبت به زمانی که شاخص کل در اوج بود، کاهش پیدا کرده است. در زمان اوج هم فقط در سال ۱۳۹۹ در حد ۳۰۰ درصد رشد اتفاق افتاده بود...
بگذارید من برای شما توضیح بدهم که پول هایی که به سمت بورس آمده است، اولاً سرمایه های خرد نبوده. افرادی بوده اند که خانه یا اتومبیل خودشان را فروخته و پول آن را به بورس برده اند.
برای مثال اگر ۸۰۰ هزار تومان یا ۸ میلیون تومان پول به بورس برده بودند که هر روز نمی رفتند جلوی سازمان بورس اعتراض کنند. آنها یک عده سوداگر بودند و افرادی بودند که به طمع آمده بودند یعنی بدون این که مبانی علم اقتصاد را بدانند وارد بورس شدند. بدون این که بدانند کشوری که در حال تحریم است و حتی پتروشیمی ها نمی توانند پول خودشان را برگردانند، چه اتفاقی افتاده که یکباره، قیمت سهام دو برابر شود.
من این افراد را، به عنوان سهامدار نمی شناسم بلکه من آنها را یک عده آدم کلاهبردار می دانم. چون بورس را با قمارخانه اشتباه گرفتند. در حالی که بورس محل تامین منابع مالی برای بنگاه های اقتصادی است. دولت اوراق بدهی را منتشر کرده و به پیمانکاران داده است ولی پیمانکاران، آن اوراق را با نرخ ۳۵ درصد تنزیل می کنند یعنی چیزی گیرشان نمی آید.در سال ۱۳۹۸ فقط ۵ میلیارد دلار از طریق بورس تجهیز منابع شده. همین رقم در ترکیه ۶۴ میلیارد دلار بوده است.
*در حالت فعلی پول هایی که به سمت بورس رفته، باعث شد تورم شدیدی هم به وجود نیاید ولی مجلس و رئیس می گویند باید رونق به بورس برگردد و اعتماد مردم به بازار برگردد. در موقعیت فعلی، ممکن است دوباره بورس رونق بگیرد یا این طور نخواهد شد و همین حالت فعلی که بورس در رکود است و شاخص کل به طور مستمر کاهش پیدا می کند، تداوم پیدا می کند؟
در مورد شرکت های سهامی عام پروژه محور که کار اصلی بورس است، بدون شک رونق به وجود خواهد آمد یعنی سرمایه های خُرد به سمت این پروژه ها می آیند ولی در مورد وضع فعلی، من دو پیشنهاد به طور مکتوب به آقای دکتر قالیباف اصل، رئیس سازمان بورس ارائه کرده ام.
آقای دکتر قالیباف اصل، دوره فوق لیسانس خودش را با من گذراند و آدم بسیار مودب و بسیار متواضع و کم حرف است. من به او گفتم این پیشنهادها را با وزیر اقتصاد مطرح کن و بگو همین دو کار را انجام بدهید.
من دو پیشنهاد به آقای دکتر قالیباف اصل ارائه کردم که یکی از آنها در مورد مالیات بر شرکت های بورسی است. مالیات این شرکت ها ۲۲.۵ درصد است و فقط ۲ درصد کمتر از مالیات شرکت های غیر بورسی است. من پیشنهاد کردم که میزان مالیات شرکت های بورسی ۱۵ درصد شود. میانگین مالیات بر شرکت ها در اتحادیه اروپا ۱۵ درصد است. این کاری است که دولت های دیگر هم انجام داده اند .
نکته دومی هم گفتم این بود که سود اختصاص داده به سرمایه گذاری مجدد مانند سایر کشورها را معاف از مالیات کنید. من مطمئن هستم اگر این دو کار انجام شود در همین شرایط فعلی، شاخص بورس دوباره به همان رقم یک میلیون ۷۰۰ هزار و شاید یک میلیون و ۹۰۰ هزار واحد برگردد و یک مقدار زیاد از زیان افرادی که هستی خودشان را با نا آگاهی در بورس گذاشته اند، جبران می شود.
ما باید به مردم بگوییم که شرکت های سهامی پروژه محور در راه هستند و بعد بگوییم احتمال حذف مالیات بر شرکت ها و سود اختصاص داده شده به سرمایه گذاری مجدد، وجود دارد. اگر درصد مالیات از ۲۲ درصد به ۱۵ درصد برسد رقم بزرگی می شود و قیمت سهام، خیلی بالا می آید. ما باید این طور به مردم نوید بدهیم. البته خیلی از این مردمی که شما از آنها نام می برید کلاهبردار هستند و با آن آدم بدبختی که ۱۰ میلیون پول خودش را به بورس برده فرق می کنند.
نظر شما