۲۹ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۷:۴۱
روایت نجات مجموعه البرز شرقی از نابودی کامل؛ امید در دل کارگران جوانه زد
بازار گزارش می‌دهد؛

روایت نجات مجموعه البرز شرقی از نابودی کامل؛ امید در دل کارگران جوانه زد

شاهرود - یک اجرای بد قانون، سبب شد تا شرکت زغال‌سنگ البرز شرقی، نگین انگشتری تولید در استان سمنان یک‌باره به ورطه نابودی برسد قانونی که در دولت نهم تصویب شد و یک‌باره همه‌چیز را داشت نابود می‌کرد.

به گزارش خبرنگار بازار، البرز شرقی برای مردم شاهرود و استان سمنان حکم یک مرجع را داشت شرکتی که از دهه ۴۰ خورشیدی در شاهرود راه‌اندازی شد و کم‌کم به فرهنگ و جزئی از زندگی مردم این منطقه بدل شد.

شاهرودی‌ها به آن «ذوب‌آهن» می‌گفتند و هنوز هم بعد از ۶۰ سال وقتی شما از میدان مرکزی شاهرود تاکسی سوار می‌شوید می‌توانید مسافرانی که «ذوب‌آهن» پیاده می‌شوند را مشاهده کنید. روزگاری اگر کسی در شاهرود خواستگاری می‌رفت و می‌گفت ذوب‌آهنی هستم بخت خود را در قبال دیگر خواستگاران ده‌ها برابر می‌دید.

فراتر از یک شرکت

این مجموعه جزئی از گوشت و خون و پوست مردم شاهرود و حتی دامغان و میامی و آزادشهر است چراکه بخش عمده‌ای کارگران این مجموعه متعلق به این شهرستان‌ها هستند.

همه‌چیز خوب بود تا اینکه دولت نهم روی کارآمد طرح خصوصی‌سازی بر طبق اصل ۴۴ که قرار بود طی یک سال یک‌باره رشد اقتصادی را دو درصد افزایش دهد به بدترین شکل ممکنه اجرا شد. شرکت‌های بزرگ ایران مانند نیشکر هفت‌تپه، هپکو، نساجی و البرز شرقی و ... که روزگاری نماد صنعت ایران‌زمین بودند به ورطه نابودی رسیدند فساد و رانت و تباهی از درودیوار این مجموعه‌های عظیم تولیدی بالا رفت و این بین چه کسی بیشتر از کارگران این مجموعه‌ها متضرر شد؟

کارگرانی که برایشان تفاوتی نمی‌کند چه کسی در رأس مجموعه باشد کارگرانی که باید سر ماه شکم زن و بچه‌هایشان را سیر کنند ... بدترین نوع اجرای قانون خصوصی‌سازی سبب شد تا البرز شرقی هم ورشکسته شود و به ورطه نابودی کامل و یا واگذاری برسد.

دلیل این امر را حسینی شاهرودی نماینده شاهرود و میامی در مجلس شورای اسلامی، عدم اجرای درست قانون خصوصی‌سازی و البته عدم وجود پیوست‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی و .... در بخش کلان می‌داند.

ضرر پشت ضرر

البرز شرقی به‌جایی رسید که تنها ظرف یک سال از شرکت سود ده به شرکتی زیاده ده بدل شد که ماهانه یک میلیارد تومان ضرر به خودش می‌رساند. تولید زغال این مجموعه دپو می‌شد، مشتریان وجود نداشتند. واردات از یک‌سو و بی مدیریتی مجموعه از سوی دیگر سبب شده بود تا شرایط دگرگون شود.

ازآنجاکه مدیران وقت بزرگ‌ترین نگرانی‌شان خودشان بودند تنها جایی که فشار بر آن وارد شد کارگران بود ... حقوق کارگران یک ماه، دو ماه و چهار ماه و حتی شش ماه عقب افتاد، عیدی و مزایا تا ۹ ماه هم دیر شدند کارگران یکی پس از دیگری اعتراض کردند تجمعات کارگری برگزار شد مدیران سعی داشتند به‌جای مدیریت شرایط کارگران را به معاندان نظام گره بزنند کارگرانی که فقط حقوقشان را می‌خواستند ... دستمزدشان ...

شش سال گذشت البرز شرقی نهایتاً به مزایده گذاشته شد و شهرداری شاهرود آن را خرید اما شهرداری هم نتوانست از عهده قسط ۲۳ میلیارد تومانی اول پرداخت این مجموعه برآید. یک‌باره مدیریت‌ها عوض شدند، دولت دیگری روی کارآمد، مردم شاهرود در انتخابات نشان دادند که شهردار و شورای شهر سابق را نمی‌خواهند نماینده شاهرود و میامی در مجلس هم عوض شد فرماندار همچنین و ...

جرقه بارقه امید

بارقه امید اما همین جا جرقه زد ... یک‌باره مذاکرات جهادی برای نجات البرز شرقی شروع و جلسات پشت سر هم برگزار شدند. اصفهان و تهران و شاهرود مثلث رفع بحران البرز شرقی را تشکیل دادند. طیب نیا وزیر سابق اقتصاد پایلوت اجرای طرح اقتصاد مقاومتی در استان سمنان بود و با پیگیری حسینی شاهرودی نماینده شاهرود و میامی در حقیقت پیگیر طرح شد از سوی دیگر وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی وقت یعنی علی ربیعی پشت این کار ایستاد و تیم سه نفره حسینی، ربیعی، طیب نیا به همراه مدیریت ذوب‌آهن اصفهان توانستند تحول خوبی را شکل دهند.

۲۸۰ میلیارد تومان بدهی‌های البرز شرقی و شهرداری شاهرود تهاتر و این شرکت مهم برای شاهرودی‌ها حفظ و مشکلاتش رفع شد، مدیریتش تغییر کرد و امروز دو سال از این موضوع می‌گذرد و فقط در همین دو سال تولید این شرکت دو و نیم برابر و به سوددهای رسیده و کارگران دیگر معوقات نداشته و بلکه به رفاهیات ایشان نیز توجه ویژه‌ای شده است.

روایت قراردادهای ۹۰ روزه

برای درک بهتر شرایط کارگران و تغییراتی که امروز رخ داده با چند کارگر این مجموعه هم کلام شدیم. رضا شریفی به خبرنگار بازار می‌گوید:  یکی از مسائلی که امروز باید به آن اشاره کرد این است که مشکلات البرز شرقی به یک‌دهم گذشته کاهش‌یافته است ازجمله آن‌ها عدم وجود اطمینان در حفظ شغلمان بود. البرز شرقی همان‌طور که می‌دانید دارای دو نوع کارگر، پیمانی و شرکتی یا همان قراردادی است که کارگران قراردادی با مشکلات عدیده‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کردند. کارگرانی که سابقاً قراردادهایشان یک‌ساله و حتی در برخی موارد سه‌ساله بود شاهد این بودند که قراردادهای ۹۰ روزه جلوی‌شان می‌گذاشتند و اگر امضا نمی‌کردند درواقع اخراج می‌شدند.

وی می‌افزاید: از طرف دیگر کار به نحوی بود که هر طور صاحب‌کاران می‌خواستند با ما رفتار می‌کردند یعنی حقوقمان را نمی‌دادند و در بند های قرار داد ۹۰ روزه هم نوشته شده بود با هر کیفیتی که شرکت بتواند حقوق ها را پرداخت می‌کند و ما هم مانند خیلی کارگران دیگر که سواد چندانی نداریم اصلاً معنای این کلمه هر کیفیتی را نمی دانستیم و امضا می‌کردیم چراکه اعتقاد داشتیم همین ماهی ۹۴۰ هزار تومآن‌هم می‌تواند نان زن و بچه مان را بدهد.

چاره نداشتیم

حسن کریمی از دیگر کارگران تونل های البرز شرقی می گوید: شرایط همینطور است که می‌گوید دو سه تا از دوستان خود من در این مدت از کار بیکار شدند یکی شآن‌که نامش علی و اهل شاهرود بود به خاطر بیماری فرزندش دو روز بیشتر از مرخصی مانده بود و به همین خاطر او را اخراج کردند و حقوق ماهی که ۲۶ روزش را سرکار بود هم نپرداختند. البته این راهم بگویم که اصلاً به کارگران قرار دادی مرخصی نمی‌دانند و او چون فرزندش مریض بود توانسته بود استئنائاً مرخصی بگیرد. وضعیت کاری بسیار دشوار بود.

وی می گوید: عید همان سال( ۹۵) به یاد دارم که به امید پول تا روز ۲۵ اسفند ما هنوز خرید نکرده بودیم. خانه ما شهرک بهارستان است و در ۲۰۰ متری خانه مان یک پارک قرار دارد وقتی ساعت هفت شب ماشین مارا می رساند با دوستم جعفری که او هم همکار من در تونل طزره بود در پارک می نشستیم تا بچه‌ها شام شأن را بخورند بلکه برای آن‌ها بیشتر باقی بماند و ما وقتی خانه می‌رفتیم می‌گفتیم شرکت شام داده است. بچه‌ها هم نمی پرسیدند که چه شرکتی است که هر شب به شما سیب زمینی شام می‌دهد! مجبور بودیم به دروغ بگوییم شام خورده ایم زیرا اگر موقع شام می‌رفتیم مجبور بودیم همان نان خالی را باهم شریک باشیم.

این کارگر می‌افزاید: اگر چاره داشتن آن‌قدر دیر به خانه می‌رفتم تا بچه‌هایم خواب بودند و مجبور نبودم چشم در چشم شأن باشم. آن سال یادم هست برادر خانمم ۵۰۰ هزار تومان بمن قرض داد تا توانستم کمی میوه و شیرینی، یک روسری، یک کفش برای دخترم بخرم وتمام!

کریمی در ادامه می گوید: امسال حقوقمان را دریافت کرده‌ایم و مشکلات عدیده سابق را نداریم حتی با پولی که به ما دادند توانستیم و میلیون تومان بدهکاری که به دلیل قرض گرفتن از این و آن داشتیم پرداخت کنیم حتی برای اولین بار بعد از ازدواج مآن‌که هفت سال از آن می‌گذرد توانستیم برویم مشهد! در حرم امام رضا(ع) مسئولان البرز شرقی، نماینده شاهرود و دیگر کسانی که کارمان را درست کردند، دعا کردم.

شرایط دشوار بود

عباس بای دیگر کارگر البرز شرقی می گوید: شرایط مان سخت بود دوستان گفتند من شرایط سخت تر هم بود چراکه همسرم بیماری کلیوی داشت و مجبور بودیم دیالیزش کنیم یا دنبال کلیه برایش باشیم. گروه خونی اش بی منفی هم بود که مدارک درمانی اش موجود است می‌توانید ببینید که چقدر سختی کشیدیم. داروهایش هم گران بود حقوق هم نمی‌دادند که خرج خانه کنیم حالا من بچه ندارم اما بیماری همسرم خودش انگار یک بچه مدرسه‌ای بود.

بای می‌افزاید: ما اهل آزادشهر هستیم و همسرم شاهرودی است من حتی نتوانستم در سه سال به خانه پدر مادرم بروم می ترسیدم وضعیت من را ببینند غرورم اجازه نمی‌داد به پدرم بگویم اوضاعم چطور است و سه سال است حقوق نمی گیرم یا اگر می گیریم باید بدهم قرض پیش خور کردن حقوقم و داروهایی که برای زنم می‌گرفتم. امروز اما شرایط خیلی بهتر شده سر همان برجی که حقوقمان را می ریختند امروز پول در حسابمان است تمام و کمال تازه ما در سال ۹۸ عیدی هم گرفتیم موضوعی که حتی باعث شد تا علاوه بر دادن بدهی هایمان بتوانیم دو میلیون تومآن‌هم پس انداز کنیم. که یادم هست وقتی پول را واریز کردند همسرم گریه می‌کرد.

این کارگر می‌گوید: سال‌ها بود که فکر می‌کردم همسرم از من متنفر است چراکه نمی‌توانم خواسته‌هایش را محقق کنم. مثلا سه سال او را حتی تا بسطام نتوانستم ببرم چه برسد به آزادشهر حتی عیدها هم نرفتیم چراکه فکر می‌کردم همین رفت و آمد به آزادشهر هم حداقل ۹۰ هزار تومان پول می خواهد حال آنکه وقتی پولی دستمان می آمد مجبور بودیم صرف نان و برنج و روغن و ... کنیم. آن‌هم با این همه گرانی که در این سه چهار سال اخیر شاهدش هستیم.

تحمل می‌کردیم

محمدعلی دیگر کارگر البرز شرقی که نام خانوادگی‌اش را بیان نکرد نیز معتقد است: جنس صحبت هایی که من می کنم متفاوت است من علی‌رغم تمام مشکلاتی که دارم حتی کمرم که در همین کار آسیب دیده، دختر و پسری که مدرسه‌ای هستند و ... می خواهم درباره کار صحبت کنم. این روزها یک نکته‌ای که در کارمان دیده می‌شود امید است، روزگاری بود وقتی به چشمان کارگران نگاه می‌کردی یا غم بود یا تردید اینکه فردا چه می‌شود. اما امروز شرایط بسیار خوب شده ولی ما معتقد هستیم حتی بهتر هم می‌تواند بشود.

وی می‌افزاید: شرایط نسبت به سال ۹۵ متفاوت است ما هفت سال بود که مشکل داشتیم، یادمان هست که در جلوی دفتر یکی از مسئولان تجمع کردیم اما نه تنها به کارمان رسیدگی نشد بلکه تهدید هم شدیم بعدها همین روند ادامه یافت و فشار بر روی کارگران افزون‌تر شد اما ما جز تحمل چه می‌توانستیم کنیم؟ اما امروز به لطف خدا و باهمت مسئولانی چون حسینی شاهرودی نماینده شاهرود و میامی، منصور شریف مدیرعامل البرز شرقی مجموعه استانداری و فرمانداری و شورای شهر و ... شاهد هستیم که شرایط بسیار خوب شده است.

محمد علی با یادآوری بدهکاری ۲۸۰ میلیارد تومانی شهرداری شاهرود و البرز شرقی می‌گوید: تهاتر این مبلغ با حمایت دولت، ما را درواقع نجات داد این موضوع که شهرداری توانست البرز شرقی را بخرد و ما توانستیم شرایط کاری مان را بهبود ببخشیم نکته خوبی بود، هرچند بهتر بود ذوب‌آهن اصفهان آن را بخرد اما خوب شهرداری شاهرود هم بد نشد پول در شهر خودمان ماند. اما از آن بهتر سیستمی است که در سال گذشته پایه گذاری شد خداوند به آنانی که این اقدام را کردند عمر دهد زندگی‌مان زیر و رو شد.

کار دشوار معدن

این کارگر ادامه می‌دهد: کار معدن به‌گونه‌ای دشوار است که نمی‌توان بعد از آن کار دیگری کرد اما بازهم کارگران‌مان ‌همگی به کارهای یدی و آژانس و ... مبادرت می ورزیدند تا بتوانند نانشان را در بیاورند ما بسیار کارگرانی داشتیم که نتوانستند شرایط را تحمل کنند و از شرکت رفتند حتی همان سال ها که اعتراض‌های گسترده‌ای داشتیم دو تا برادر که مسئول پیگیری کارهای ما و اعتراض ما بودند را به زور بازنشسته کردند اما امروز ماحصل تمام آن دشواری‌ها شرایط بسیار خوبی است که برایمان پدید آمده است.

وی می گوید: امروز آن‌قدر حقوق‌ها و بیمه درمانی و بیمه مکمل، خدمات و ... خوب شده که می‌توانیم چیزهایی را حتی قسطی بخریم آن دوران نمی‌شد چون معلوم نبود حقوقمان را کی می‌دهند، اصلا می‌دهند یا نه، اما امروز بسیار بهتر شده است از آن بهتر اما سیستم بیمه مکمل ما است که بحمد الله درست شده و من یک عینک برای دخترم گرفتم که سابقاً باید برایش ۴۰۰ هزار تومان پول می‌دادیم اما در مجمع ۱۶ هزار تومان پول دادم.

در خاتمه باید گفت امسال یکی از معدود نوروزهایی در پیش است که کارگران البرز شرقی راضی و خوشحال کنار خانواده‌هایشان هستند هرچند شرایط دشوار اقتصادی و کاهش قدرت خرید سبب شده تا نتوانند در این سه سال اخیر به خصوص شرایط خوبی را تجربه کنند اما دیگر خبری از آن ورطه وحشتناک سال های قبل که شش ماه، شش ماه حتی حقوق هم دریافت نمی کردند نیست...

کد خبر: ۵٬۳۳۱

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha