امیرحسین عیدی؛ بازار: استاد دانشگاه و اقتصاددان کشورمان با اشاره به دغدغه هایی که در حوزه اقتصاد جریان دارد، احتمال می دهد که در برخی از حوزه ها به سرنوشت اقتصاد ونزوئلا دچار شویم؛ هرچند این موضوع زمانبر خواهد بود و بستگی به شرایط و تصمیم گیری آتی اقتصادی خواهد داشت. این موضوع، بخشی از مصاحبه خبرنگار بازار با سید مجتبی حسین زاده است که قسمتهایی از آن در روزهای گذشته منتشر شده و بخش پایانی با ۲-۳ سئوال کلی تقدیم حضور می شود.
* در خصوص اقتصاد ایران و شرایطی که دارد، عنوان می شود که داریم به سمت ونزوئلایی شدن می رویم آیا اقتصاد ایران ونزوئلایی شده است؟
ما یک تفاوتهایی با ونزوئلا داریم. پنج سال پیش ونزوئلا با خودش میگفت آیا امکان دارد ما تبدیل به زیمباوه شویم و بعد از چند سال دقیقا به همان شکل حتی بدتر از آن شد. ما شاید دیرتر به سمت ونزوئلایی شدن حرکت کنیم ولی باید با خودمان رو راست باشیم. اگر بخواهیم با همین سیاستها پیش برویم و دوباره آمپول تزریق پول نفتهایمان تزریق نشود، شاید کمی زمان ببرد ولی بعید نیست که به همان سمت پیش برویم. کما اینکه در چند وقت اخیر شنیدیم که قیمت مواد شوینده ۴۰% و قیمت مواد اولیه و ضروری بین ۶۰-۵۰% رشد داشته است. این حرفها واقعا باید گفته شود تا اگر میخواهیم کاری کنیم زودتر انجام شود و نگذاریم کار از کار بگذرد.
* در همین عرصه شما عملکرد همتی را در دوران مدیریتش در بانک مرکزی چطور ارزیابی میکنید؟
اقتصاد علمی است که همه چیز آن مشخص است و هر کسی بخواند متوجه میشود که اقتصاد چه ابزارهایی را در اختیار دارد. آقای همتی هم فردی مثل بقیه مردم است که علم اقتصاد را بهتر از بقیه یاد گرفتهاند و رزومه خوبی از خودشان نشان داده و عملکرد خوبی هم داشتهاند و تصمیم بر این شد که ایشان بعنوان رییس کل بانک مرکزی ایران منصوب شوند. بصورت کلی ابزارهایی که برای کنترل تورم و بازارها در اختیار داریم محدود هستند. آقای همتی، آقای طیبنیا یا هر شخص دیگری یا حتی هر بانک مرکزی دیگری هم باشد، با این ابزارهایی که در اختیار داریم، عملکرد بهتر از این نخواهد داشت. شما چطور انتظار دارید که وقتی فروش نفت به سختی انجام میشود و تانکرهای نفت ما پر میشوند و روی دریا میمانند و فروش نمیرود یا اگر فروش میروند پولشان به سختی برمیگردد، آن آمپول نفتی به بازار سرمایه تزریق شود؟ در واقع به صورت کلی فروش نفت به یک وانتی که خربزه میفروشد تبدیل شده است. الان فروش نفتمان به مشکل خورده است و به مشکل خوردن در فروش نفت یعنی ما پولی در خزانهمان نداریم. وضعیت درآمدهای مالیاتی هم که مشخص است به چه شکلی است. بنابراین نباید برای آقای همتی یا هر شخص دیگری که در این مسند قرار میگیرد، عملکردی بهتر از این را انتظار متصور باشیم.
* و نهایتا عملکرد دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی را چگونه ارزیابی میکنید؟ فکر می کنید بزرگترین اشتباه این دولت چه بوده و چه اقدامی در این مدت باقیمانده میتواند انجام دهد؟
در اقتصاد میگویند اگر میخواهید بعنوان یک تصمیمگیر اقتصادی به خوبی عمل کنید، باید ۴ گام بردارید. در گام اول باید خوب ببینید. بعد از اینکه خوب دیدید باید برنامهریزی کنید و بعد از آن باید خوب عمل کنید. در حوزه اقتصاد و هر حوزه دیگری اگر این ۳ گام انجام شود اما گام چهارم وجود نداشته باشد، یا به مقصود نمیرسیم یا اگر برسیم دست و پا شکسته خواهد بود، اما اگر این ۳ گام نباشد ولی گام چهارم انجام شود ما میتوانیم مطمئن باشیم به سر منزل مقصود میرسیم. گام چهارم نظارت است. ما به خوبی میبینیم که صادرکننده ما چه مشکلاتی دارد و بعد میرویم بخشنامه را اجرا میکنیم تا مشکل حل شود. اما در عملکرد به آن بخشنامه میبینید که یک ناهماهنگی بین گمرک و یک ناهماهنگی بین بانک مرکزی وجود دارد. پس این نظارت به خوبی انجام نشده است که نتوانستیم خوب عمل کنیم. نظارت باید از ابتدا وجود داشته باشد.
این نکته را همیشه باید یادمان باشد که اگر در وضعیت عادی هم بودیم و میخواستیم به سمت توسعه حرکت کنیم، باید یک میان بر میزدیم و با در نظر گرفتن شرایط خودمان نگاه میکردیم که کشورهای توسعه یافته که این راهها را رفتهاند چکار کردهاند و ما هم جا پای آنان بگذاریم، اما اینکه ما چشممان را روی هر چیزی که وجود دارد ببندیم، من این را قبول ندارم. به نظرم اگر بخواهیم بگوییم که کدام یک از سیاستهای اقتصادی که دولت آقای روحانی اتخاذ کردهاند اشتباه بوده است، این است که بدون این که بخواهد در بازارهای دیگر نظارت داشته باشد، به یکباره نرخ سود بانکی را کاهش داد و به سطح بسیار پایینی آورد و باعث شد مردم به سمت بازارهای موازی هجوم بیاورند که این اتفاقی بسیار نامیمون است و الان میخواهند که نرخ ارز را برگردانند که به نظر من اشتباه است. دیگر الان وقتش نیست. به نظرم اگر میخواستند تغییرهای نرخ در حاملهای انرژی بالاخص بنزین را لحاظ کنند باید در وضعیتی این کار را کنند که وضعیت اقتصادمان یک حالت مناسب باشد. کما اینکه بخش عمدهای از تشعشعات تورمی که الان داریم ناشی از همان افزایش قیمت بنزین است که بعضی از سیاستگذارها میگفتند که اثر تورمی ندارد، ولی دیدیم که دارد. الان دیگر جرات نداریم نرخ بنزین را افزایش بدهیم. واقعا اگر این اتفاق بیافتد خدا میداند چه وقایعی در پیش خواهد بود. مثلا اگر تغییر نرخ بنزین را در یک موقعیت مناسب انجام میدادند و میگفتند هر ساله مثلا ۱۰% به این قیمت اضافه میشود، حداقل بخشی از این تورم پوشش داده میشد. این جزو سیاستهای اشتباهی بود که انجام شده است. سیاستهایی که در حوزه صادرات گرفته شده است ایراد دارد. برای مثال بخشنامههای روزانهای بود که اتفاق میافتاد و روز بعدش برداشته میشد. کسانی که واردات میکردند بخشی از کالاهایشان در گمرک مانده است. بخشی از وارداتمان با نرخ ارز دولتی باشد و بخش دیگرش نباشد. ما الان باید دست این افراد را بخاطر کارهایی که در کشور انجام میدهند ببوسیم. ما واقعا مدیون این افراد هستیم و اگر اینها نبودند وضعیت ما شاید بدتر از این حالتی بود که در حال اتفاق افتادن است. اما دولت کاری که باید انجام بدهد این است که تا جاییکه میتواند اعتماد را به مردم برگرداند یا حتی اگر نمیتواند، کمک کند تا اعتمادی که الان وجود دارد زائلتر از این نشود تا بتوانیم به لطف خدا از آن ابر تورمی که مد نظر خیلی از افراد است جلوگیری کنیم.
نظر شما