بازار؛ گروه کشاورزی: سینا تقی زاده، دبیر کمیسیون آموزش پژوهش و نوآوری خانه صنعت و معدن و یکی از صادر کنندگان پسته کشور است که مانند بسیاری از صادرکنندگان در مسیر صادرات با مشکلات عدیده ای مواجه است. در راستا «بازار» گفت و گویی با وی انجام داده و جویای چالش های موجود شده است.
*به عنوان سوال اول کمی در مورد صادرات پسته و وضعیت آن در سال جاری توضیحاتی بدهید.
بنده شخصا ۲ سال و نیم است وارد حوزه صادرات پسته شده ام اما در این مدت خوشبختانه بازارهای خوبی را توانسته ایم، بگیریم به طوری که عمدتا به «امارات، آفریقا، کشورهای عضو CIS و چین» صادرات داریم.
*برخی صادرکنندگان پسته از کیفیت پایین پسته گله مند بودند آیا برای شما نیز چنین وضعیتی بود؟
بله، میزان افلاتوکسین بارهایی که ما نیز برای صادرات گرفتیم بالا بود که دلایل آن را دقیقا متوجه نشدیم. اگرچه این احتمال را می دهیم که به دلیل تحریم و بالا بودن قیمت سموم و کودهای شیمیایی، کشاورزان امسال از سموم خوب استفاده نکرده باشند.
به جز بحث برگشت ارز صادراتی، مورد دیگری که اخیرا مشکل ساز شده بحث قیمتی است که گمرک روی کالاهای صادراتی می گذارند
*در راه صادرات پسته با چه مشکلاتی عمدتا مواجه هستید؟
متاسفانه به اروپا صادرات ما بسیار کم شده است که به دلیل بحث سم افلاتوکسینی است که چند سال پیش در محموله پسته ایران بود. همچنین عدم نظارت دستگاه ها روی محصولات کشاورزی از جمله پسته که گاها به دلیل سموم بالا برگشت می خورد، موجب ایجاد اختلال در امر صادرات می شود.
اگرچه در برخی کشورها که میزان افلاتوکسین برایشان چندان مهم نیست محموله صادراتی برگشت نمی خورد اما در کشورهای اروپایی بحث افلاتوکسین بسیار برایشان اهمیت دارد.
مورد بعدی که اخیرا مشکل ساز شده بحث قیمتی است که گمرک روی کالاهای صادراتی می گذارند. به این نحو که در صادرات به فرد صادر کننده می گویند که مثلا قیمت محصول پسته ای که صادر می شود را ۹ و نیم دلار درج کنید. این قیمت را بر اساس یکسری معیارها تعیین می کنند که چندان درست نیست. حال مشکل کجاست؟ اول اینکه ایران در تولید پسته بی رقیب نیست و آمریکا بزرگترین رقیب ایران محسوب می شود به طوری که سهم بالایی از بازار جهانی دست این کشور است، پس ممکن است نتوانیم با این قیمت معین شده محصول را بفروش برسانیم.
حال ما به هر دلیلی ۹ و نیم دلار را می زنیم و می گوییم سعی می کنیم با این قیمت بفروشیم، این در حالی است که ممکن است قیمت پسته مورد نظر با احتساب تمام هزینه ها برای منِ صادر کننده نهایتا ۹ دلار تمام شود! لذا با درج قیمت ۹ و نیم دلار دو اتفاق برای من می افتد؛ اول اینکه اگر مرا مجبور کنند که با قیمت مذکور بفروشم بازارم را از دست خواهم داد چون به دلیل وجود رقبا، نمی توانم با آن نرخ بفروشم.
از سوی دیگر اگر ۹ و نیم دلار نفروشم اجازه ترخیص بار را به من نمی دهند!
سناریوی بعدی این است که من بتوانم با طرف خریدار، مثلا ساخت و پاخت کنم و در شرایطی که بار را به قیمت مثلا ۸ و نیم دلار به او بفروشم قیمت فروش را ۹ و نیم دلار ثبت کنم. اما مشکل اینجا است که در این شرایط من بایستی بر اساس نرخ ۹ و نیم دلار ارز آن را به کشور برگردانم! پس بقیه آن را باید از جیب خودم بپردازم. به این ترتیب این موضوع یکی از موانع جدید است که سر را صادر کنندگان قرار گرفته است.
شاید جالب باشد بدانید در برخی محصولات صادراتی کاملا برعکس است و به نفع صادر کننده است؛ مثل پوشاک که می گویند قیمت آن را باید کیلویی ۱۲ دلار ثبت کنید در حالی که من صادر کننده کیلویی ۲۰ دلار آن را در بازارهای هدف صادراتی به فروش می رسانم و در نتیجه کاملا به نفع من تمام می شود.
به دلیل مشکلات ایجاد شده توسط بانک مرکزی، کشورهای دیگر دائما در حال جایگزینی ما هستند، مثلا پسته کشور ترکیه با اینکه کیفیت بسیار پایینی دارد چون ارزانتر می دهند بازار باکو را گرفته است
*چالش های دیگر؟
مشکل بعدی برای تامین کنندگان، بحث قیمتی است؛ یک اتفاقی که امسال افتاده این است که هندی ها وارد بازار ایران شدند و مبالغ بسیار زیادی پسته به صورت نقدی از کشاورزان مستقیما خریداری کردند و احتمال می رود با کارت های یک بار مصرفی افراد دیگر اقدام به صادرات پسته های خریداری شده باشد. به این ترتیب من صادرکننده به مشکل خوردم چون از یک طرف بازار خود را در کشورهای هد ف از دست دادم و از طرف دیگر ارز حاصل از صادرات این محموله های دیگر به سامانه نیما بر نگشت و توسط کشاورز به بازار آزاد تزریق شد.
البته چند وقت اخیر کارت های بازرگانی یکبار مصرف را بخوبی کنترل کرده اند و کم شده اما در یک مقطع این اتفاق توسط تجار هندی رقم خورد. از سوی دیگر وقتی کشاورزان دیدند که به صورت دلاری و مستقیما می توانند پسته خود را بفروشند، قیمت بازار داخل نیز به شدت بالا رفت.
معضل دیگری که مجددا ایجاد شده این است که اماراتی ها که برخی ایرانی هستند و برخی دو رگه ایرانی-عرب هستند وارد بازار پسته شده اند و بار باغات پسته را پیش خرید کرده اند! این اقدام باعث شده هم قیمت ها بالا برود و هم بازار امارات را کم کم از دست بدهیم و بازرگانان ما نتوانند کاری از پیش ببرند. البته اگر این بارهای از پیش خریداری شده به صورت قانونی صادر شود مشکلی ندارد چون به هر حال ارز به کشور باز می گردد و مهم هم این است. اما مشکل بزرگ این است که این احتمال وجود دارد که به صورت قاچاق و یا از طریق کارت های یکبار مصرف از کشور خارج شود که در این حالت هم دولت ضرر می کند و هم صادرکننده ایرانی.
*با این تفاسیر برای داشتن یک صادرات موفق کدام بخش دولتی می تواند موثرتر باشد؟
در حال حاضر بانک مرکزی تبدیل به مشکل اساسی کشور شده است و یکی از کسانی که می تواند مشکل را حل و صادرات را موفق سازد بانک مرکزی است.
به عنوان مثال در بحث صادرات پسته الان بازارهای امارات که از بزرگترین بازارهای پیش روی ایران است و پسته ما را می گیرند و مجددا صادر می کنند گاهی اوقات پول را به صورت مدت دار و بین ۳ تا ۶ ماه به ما می پردازند که این امری طبیعی در تجارت است و اعراب اصولا پول نقد نمی دهند.
اما بانک مرکزی می گوید باید ۳ ماهه ارز صادراتی را بازگردانید. در حالی که فقط یک ماه طول می کشد تا بتوانیم ارز را از مسیرهای پیچیده برگردانیم. مساله اینجا است که بانک مرکزی اگر راهکاری برای برگرداندن ارز داشت امروز ۴۰ میلیارد پول دولت در آن طرف گیر نمی کرد. با این تفاسیر بانک مرکزی بزرگترین سد راه صادر کنندگان شده است.
باید اجازه بدهند تا حدی صادرات چمدانی هم انجام شود تا به هر نحوی شده ارز به کشور بازگردد حتی اگر وارد سامانه نیما نشود
از سوی دیگر در امر صادرات موفق از جمله ارگانهایی که می تواند کمک کنند سازمان توسعه تجارت است که متاسفانه بسیار کم کار شده و تعداد رایزن های تجاری ما به شدت پایین آمده است. به عبارت دیگر ما دسترسی به اطلاعات جدید نداریم و نمی توانیم تاجران مورد نظر را پیدا کنیم. این در حالی است که تا پیش شیوع کرونا ما در نمایشگاه های خارجی حضور می یافتیم و مستقیما با طرف های مقابل قرارداد می بستیم اما الان که از کشور نمی توانیم خارج شویم سازمان توسعه تجارت باید کمک کند.
در حقیقت سازمان توسعه تجارت می توانند خدماتی مانند مارکتینگ و بازاریابی به ما بدهد اما اینگونه عمل نمی کند، مرکز دائم صادرات ایران نیز فقط نمایش می دهد و در عمل سرویس دهی خوبی برای صادر کنندگان ندارد.
*پیشنهاد شما برای بهبود صادرات پسته چیست؟
به جز همکاری بانک مرکزی و سازمان توسعه تجارت با صادرکنندگان، به نظرم باید اجازه بدهند تا حدی صادرات چمدانی هم انجام شود. دقیقا مثل محصول زعفران، پسته را نیز می توان به صورت چمدانی صادر کرد تا به هر نحوی شده ارز به کشور بازگردد حتی اگر وارد سامانه نیما نشود به هر حال وارد کشور می شود.
یک مساله مهم در اینجا وجود دارد و اینکه گفته می شود بخش خصوصی ارز حاصل از صادرات را باز نمی گرداند تا حدود زیادی سندیت ندارد؛ مگر فردی که در بخش خصوصی فعالیت می کند چقدر سرمایه دارد که ارز حاصل از صادرات را بازنگرداند؟ اگر اینگونه باشد کار من صادرکننده عملا می خوابد. اما متاسفانه دولت به بهانه اینکه صادرکننده ارز را بر نمی گرداند اینگونه سخت گیری می کند که باعث می شود صادر کننده نتواند به خوبی کار کند؛ مثلا من شخصا مشتری خود در امارات را به دلیل این سختگیری ها رد کرده ام چون می دانم معادلاتم با خواست بانک مرکزی جور در نمی آید و در نتیجه خواه ناخواه مشتریان به سمت صادرکنندگان دیگر می روند. با این حال امیدواریم که با مکانیزم جدید ارز متقاضی بتوان تا حدودی این مشکل را حل کرد.
بازارهای ما را به دلیل مشکلات ایجاد شده توسط بانک مرکزی، تحریم های خارجی و خود تحریمی یکی یکی از دست می دهیم
همانطور که می دانید محصول پسته برند ندارد، لذا نمی توان به وفاداری مشتریان به برند پسته امیدوار بود. در حقیقت ۹۹ درصد پسته ایران به صورت بالک است و خود اعراب در کشور شان بسته بندی و مجددا صادر می کنند. بنابراین در مورد این محصولات هرکه ارزانتر بدهد و کیفیت هم داشته باشند از او خریداری می کنند. بحث اینجا است که دائما مشتریان ما عوض می شوند و عمدتا به دنبال قیمت خوب و کیفیت خوب هستند.
علاوه بر این کشورهای دیگر دائما در حال جایگزینی ما هستند. مثلا پسته کشور ترکیه با اینکه کیفیت بسیار پایینی دارد چون ارزانتر می دهند بازار باکو را گرفته است. به این ترتیب بازارهای ما را به دلیل مشکلات ایجاد شده توسط بانک مرکزی، تحریم های خارجی و خود تحریمی یکی یکی از دست می دهیم.
*تفاوت نحوه تعامل صادر کنندگان کشورهای دیگر با دولت هایشان با صادرکنندگان ما در چیست؟
یکی از مسائلی که صادرکنندگان سراسر دنیا منهای کشور ترکیه، دارند این است که ارزش افزده شان را سریعا به صادرکنندگان بر می گردانند؛ یعنی از ۹ درصد ارزش افزوده معاف هستند.
اگرچه ما نیز در ایران به اصطلاح معاف هستیم اما وقتی ما از دولت طلبکار می شویم اگر بخواهیم پول مان را پس بگیریم ۳ تا ۴ ماه باید منتظر بمانیم که درواقع پول ما چند ماه می خوابد و دیگر به در دما نمی خورد و عملا این ۹ درصد از ما گرفته می شود.
نظر شما