علی شکوهی؛ بازار: بیش از یک دهه از سایه انداختن انبوهی از مشکلات بر سر صنعت خودرو و صنایع وابسته به آن که ضمن اشتغالزایی به اقتصاد کشور نیز کمک بزرگی می کند میگذرد، با این حال طی چهار دولت یعنی دو دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و دو دوره ریاست جمهوری حسن روحانی بیشترین حجم از مشکلات ایجاد شده است؛ به طوری که اغلب کارشناسان از این چهار دوره به عنوان اوج نابودی صنعت خودرو یاد میکنند.
دلیل این ماجرا هم تصمیمات کارشناسی نشده و نادرستی است که عدهای از متولیان گرفتند و دستور العملهای موفق گذشته را با بخش نامههای متعدد تغییر دادند؛ چرا که مدیران غیر متخصص برای یکسری از کارهای وزارت صمت منصوب شدند که شریان اقتصادی کشور را در دست داشتند و با تصمیمات اشتباه خود باعث منحرف شدن این صنعت شدند. همچنین برخی دیگر از مسئولان و کارشناسان نیز فضا را مناسب دیدند و از این صنعت به عنوان راهی برای معرفی کردن خود بهره بردند. بنابراین صنعت خودرو در عمل به عنوان ابزار سیاسی بسیاری از صاحب منصبان معرفی شد که با اظهار نظرهایشان مانع پیشرفت شدند.
از همین رو به این شرایط رسیدیم که صنعت خودرو اکنون نه تنها نتواند مسیر پیشرفت را در پیش بگیرد بلکه عقب گرد هم داشته باشد. هرچند در همین شرایط مدیران خودروسازیها فکر می کنند شرایط خوبی را تجربه می کنند و خوب هم خودرو می فروشند اما غافل از این هستند که با ادامه این وضعیت تنها به سمت نابودی حرکت می کنند. به خاطر اینکه وقتی با ممنوعیت واردات خودرو رقیبی وجود نداشته باشد مبنایی برای رشد هم وجود نخواهد داشت. در نتیجه نقاط ضعف مورد توجه قرار نمی گیرد و برطرف هم نمی شود.
مخاطب دستاوردهای روز دنیا را از طریق رسانه داخلی و خارجی می بیند و با صنعت کشور خودش مقایسه می کند که نتیجه آن چیزی جز سرخوردگی نخواهد بود، این عدم رضایت رفته رفته باعث به وجود آمدن یک نارضایتی بزرگ در سطح کشور از صنعت خودرو خواهد شد
همچنین مسیر بهبود تولید و رشد به عنوان هدف انتخاب نمی شود و صنعت گران یا درجا می زنند و یا عقب گرد می کنند که در هر دو حالت با توجه به پیشرفت های روز خودروسازان بین المللی عقب تر از صنعت روز دنیا خواهند بود. از طرفی هم مخاطب دستاوردهای روز دنیا را از طریق رسانه داخلی و خارجی می بیند و با صنعت کشور خودش مقایسه می کند که نتیجه آن چیزی جز سرخوردگی نخواهد بود. این عدم رضایت رفته رفته باعث به وجود آمدن یک نارضایتی بزرگ در سطح کشور از صنعت خودرو خواهد شد.
با این حال خودروسازان خیلی راحت می توانند برای آینده این صنعت برنامه ریزی درست کنند و دست به تولید محصولات جذاب و متناسب با نیاز روز بزنند اما متاسفانه به واسطه فعالیتها و تصمیمات اشتباه در تمام سطوح، این صنعت به جایی رسیده که نتوانیم برای صنعت خودرو کشور هیچ آینده روشنی را متصور شویم.
درحال حاضر فاصله صنعت خودرو ایران با دنیا بسیار زیاد شده است اما در همین شرایط هم اگر مدیران خودرویی کار بلد به روی کار بیایند به واسطه ظرفیتهای مغفولی که در کشور وجود دارد شاید بتوان طی ۱۰ سال آینده این بازار را به جایی رساند که بتواند قابل رقابت نه با سطح تولید خودروهای لاکچری دنیا اما در سطح خودروهای اقتصادی حرفی برای گفتن داشته باشد.
به طور کلی به نظر می رسد درحال حاضر با صنعت خودرو نیم قرن فاصله داشته باشیم و همین الان نیز به واسطه زیان انباشته ۹۰ هزار میلیارد تومانی هر دو خودروساز سایپا و ایران خودرو این صنعت توان تحمل یک اشتباه مدیریتی دیگر را نداشته باشد. بنابراین متولیان اگر می خواهند صنعت خودرو مسیر درستی را طی کند باید به هوش باشند که اولین اقدام برای اصلاح این صنعت باید تغییر ساختار مدیریتی خودروسازان هم در حد سیاستگذاران یعنی وزارت صمت و هم خودروسازی ها باشد.
نظر شما