امیر حسین عیدی؛ بازار: دکتر علی بیگدلی استاد دانشگاه شهید بهشتی در رابطه با تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه بانکهای ایرانی و تاثیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر اقتصاد ایران با خبرنگار بازار به گفتگو پرداخت. در ادامه به شرح گفتگوی وی خواهیم پرداخت.
*تحریمهای اعمالشده بر ۱۸ بانک ایرانی چه تاثیری بر روابط و معاملات بینالمللی ما میتواند بگذارد؟
در مورد تحریم ۱۸ بانک ۲ نظر متعارض در بین مقامات ایران وجود دارد. نظر وزیر امور خارجه بر این است که آمریکا با این اقدام دست به یک خیانت و جنایت جدید زده است و این نشان میدهد بعنوان رییس دستگاه دیپلماسی خیلی نگران بوده که این حادثه اتفاق افتاده است. از طرف دیگر ریس کل بانک مرکزی اعلام کرده است که این تحریمها هیچ اثری ندارد و قبلا هم وجود داشتهاند. ایشان بخاطر سمتی که دارد، بخاطر اینکه التهاب اقتصادی بالاتر نرود و باعث افزایش قیمت دلار و کاهش ارزش بورس و ... نشود، چنین اظهار نظری کرده است. ولی شاهد بودیم که بعد از این اتفاق قیمت دلار بالا رفت. پس این اتفاق قطعا اثر دارد و روی مناسبات اقتصادیمان تاثیر منفی میگذارد. آمریکا به کشورهای پیرامون ما ابلاغ کرده است که شرکتهایی که با ایران مبادلات اقتصادی، تجاری و بانکی داشته باشند، چون ارتباط مستقیم با بازار آمریکا ندارند، خود دولتها هستند که تحریم میشوند؛ مانند شرکتهای کوچک عراقی که با آنها مبادله داشتیم و اگر این کار را ادامه دهند، دولت عراق است که مورد تحریم و جریمه آمریکا قرار خواهد گرفت. پس قطعا روی مناسبات ما اثر میگذارد و این آخرین منفذ ما بود که از جهت اقتصادی با دنیا داشتیم و این را هم آمریکاییها بستند. ما چون عضویت در FATF را نپذیرفتیم و از طرف دیگر در مبادلات تجاریمان مشکل داشتیم، بنابراین این راه تا حدود زیادی این منفذها را به سمت ما بست. همچنین چون عضویت در سوئیفت را نپذیرفتیم، معاملات دلاریمان با محدودیت بیشتری روبرو شده است.
*به نظر شما سفر آقای ظریف به چین و توافق ۲۵ ساله با این کشور، می تواند راهبردی را برای فرار از تحریم پیش روی ایران بگذارد؟
چینیها به دنبال بازار میگردند و این حرکت فقط از طریق ایران انجام نمیشود و و آنها به دنبال کشورهای دیگر مثل عراق و سوریه و... میروند؛ چون دچار مازاد سرمایه و مازاد کالا هستند ناچارند بازارهای جدید بدست بیاورند. از طرف دیگر خود چین به اصطلاح گریزی از فشارهای آمریکا را در پیش گرفته است. برای اینکه سالانه ۷۵۰ میالیارد دلار مبادله با آمریکایی ها داشتند.
*در تحریمهای جدید آمریکا وزارت خزانهداری اعلام کرده است که اقلام بشر دوستانه شامل این تحریمها نمیشود. از جهتی تمام طرفهایی که قرار است با ایران تجارت کنند، باید به خزانهداری آمریکا گزارش بدهند. آیا میتوان این را تلقی کرد که آمریکا به طور غیرمستقیم و بدون اینکه خود را تحت فشار سازمان ملل قرار دهد، تحریمهایی را وضع کرده است که شامل این اقلام میشود؟ یا به طور کلی میتوان این مبادلات را به راحتی انجام داد؟ کدام یک درست است؟
چون ما عضویت در سوئیفت و FATF را رها کردیم، سیستم و شبکه بین المللی مبادلات مالی به سمت ما بسته شده است. شورای امنیت حق ندارد قوانین و قطعنامهای را صادر کنند که مواد غذایی، دارویی و تجهیزات پزشکی را شامل شود. منتهی ۲ مسئله وجود دارد؛ چون ما عضو سوئیفت و FATF نیستیم، انجام مبادلات دلاری برایمان امکانپذیر نیست، یعنی ما نمیتوانیم پول بدهیم و بگوییم برایمان دارو بفرستند، تا الان هم نتوانستیم این کار را بکنیم. مسئله بعدی این است که شرکتهایی که برای ما کالا وارد میکنند، خودشان را به خطر نمیاندازند که با این مبادلات مالی از طرف ایران به شبکههای دیگری که از نظر آنها شبکههای تروریستی هستند، انتقال پیدا کنند. البته سوئفیت درخواست کرده است که آن را از این کار معاف کنند. بنابراین این ۲ مشکل اجازه نمیدهد که ما دست به معامالات مواد غذایی و دارویی بزنیم.
*به نظر شما ریئس جمهور بعدی آمریکا چه کسی خواهد بود؟ ترامپ یا بایدن؟ و بطور کلی حضور کدام یک در راس قدرت آمریکا بیشتر به نفع ایران است؟
انتخابات آمریکا را حتی مقامات رسمی آمریکا هم نمیتوانند پیشبینی کنند؛ چون سیستم انتخاباتی آمریکا یک سیستم استثنایی است که با هیچ کشوری در دنیا شباهت ندارد. بخاطر اینکه در آمریکا مردم مستقیم به نامزد انتخابیشان رای نمیدهند. حتی میانگین این نظرسنجیها هم نشان نمیدهد که چه کسی انتخاب میشود. بایدن در یکی از سخنرانیهایش اعلام کرد: ما به برجام برمیگردیم. اما به نظر من برجامِ بایدن با برجامِ اوباما متفاوت است. ما در برجامی که الان وجود دارد، تمام مذاکرات متمرکز بر مسائل هستهای بود و این چیزی بود که هم ایران و هم آمریکا میخواستند، اما برجامِ بایدن به شاخههای دیگری از جمله مسائل حقوق بشر، کنترل موشکی، عدم دخالت در کشورهای منطقه، عدم کمک و یاری مالی و تسلیحاتی به گروههایی که آنها تروریست میخوانند، خواهد پرداخت. بنابراین حجم و سطح انتظارات در زمان بایدن بیشتر خواهد شد. بر اساس مندرجات منشور برجام، سال ۲۰۲۵ تعهدات ایران به طور کلی ساقط میشود، اما بایدن اعلام کرده است که این تعهدات را به سال ۲۰۳۰ حتی ۲۰۵۰ خواهیم کشاند. بنابراین فشار بر ایران زیاد خواهد بود. به نظر من ترامپ برای مذاکره بهتر است؛ زیرا راحتتر میشود با او کنار آمد ولی حالا اگر بایدن هم به پیروزی برسد، چون ما روباط نزدیکتری با دموکراتها داریم، بنظرم بیشتر به نفع ماست که بایدن به پیروزی برسد.
*بعضی کارشناسان معتقدند که تنها راه برونرفت ایران از این شرایط بد اقتصادی این است که حتما باید با آمریکا مذاکره کنیم. از طرفی دولتمردان ایران، توافقنامه با چین را مطرح کردند. بر فرض مثال که وارد مذاکره با آمریکا شدیم، با هرکدام از نفراتی که انتخاب شوند باید با چه مختصاتی جلویشان قرار بگیریم و چه سیاستی را باید دنبال کنیم تا به موفقیت برسیم؟
وقتی انقلاب شد، بدلیل داغ بودن تنور انقلاب مقامات ارشد ما به دنبال این بودند که یک ساختار و نظام مدرن و جدیدی را وارد سیستم بینالملل کنند که نه وابسته به کاپیتالیسم باشد، نه به سوسیالیسم. علم سیاست و دیپلماسی بر پایه حفظ و ارتقاء منافع ملی است. ما در کشورمان منافع ملی با مصالح دینی اختلاط پیدا کردهاند.
باید توجه داشت هرکدام از این ۲ نفر یعنی ترامپ یا بایدن سر کار بیایند، ما را مجبور میکنند که رویهها والگوهای گذشتهمان را ترک کنیم و به نظام بینالمللی برگردیم.
*با تمامی این تفاسیر، به نظر شما آینده روابط اقتصادی ایران و چین چه میشود و آیا چین می تواند به ما در پیشبرد اهدافمان کمک کند یا خیر؟
ما نمیتوانیم بگوییم که کشورهایی مثل چین و روسیه را باید رها کرد. کشوری از لحاظ علم سیاست و نظام بینالمللی موفق است که بتواند به یک نسبتی با همه دنیا ارتباط داشته باشد. یعنی کشورهایی که اضلاع روابط بینالمللیشان بیشتر باشد، موفقتر خواهند بود. ولی اگر ما بخواهیم روی همین ۲ کشور چترمان را باز کنیم، قطعا فضا برای ما تنگتر خواهد شد و باید امتیازات بیشتری را به این ۲ کشور بدهیم.
هر کشوری که بتواند حوزه تاثیر گذاری خود را در نظام بینالمللی گستردهتر کند به منافع ملی بیشتری خواهد رسید.
*آیا مبحث جاده ابریشمی که از طرف چین و ایران بیان میشود، نمیتواند چین را در مقام یک دروازه برای شروع تجارت ایران با اروپا قرار بدهد؟
چین به ما احتیاج دارد. این جاده با هزینه بسیار زیادی پیشبینی شده است که خود روسها هم برای ادامه دادن این جاده با شک و تردید روبرو شدهاند. این جاده از کشورهای مختلفی عبور میکند. بنابراین یکی از اهداف برجسته چینیها این است که از طریق جاده ابریشم به جادههای جدید دست پیدا کنند؛ یعنی نگاه معطوف به غرب را به نگاه معطوف به شرق تبدیل کنند. این کاری است که چینیها به دنبال آن هستند تا بتوانند بازار بیشتری را بدست آورند. این نیز ممکن است که ما ارتباط استراتژیک با چینیها نداشته باشیم و در کنار جاده ابریشم بتوانیم برای چین بازاری را بوجود بیاوریم.
*دستگاه دیپلماسی ما به چه سیاستی نیاز دارد و ما چه کارهایی باید انجام دهیم تا به دروازههای تجارت با دنیا برسیم؟
دستگاه دیپلماسی ما تصمیمساز نیست و در همهجا به همین صورت است و مجری است. یعنی نهادهایی تصمیمگیر هستند و باید تصمیمات را بگیرند و به وزارت خارجه ابلاغ کنند تا آنها را اجرا کند. بنابراین به تصمیماتی که گرفته میشود، عمل میکند.
اگرچه در متن و بطن جهانی شدن آمده است که دولتها رفتهرفته توانایی شان را از دست میدهند و قدرت دست ملتها میافتد، ولی هنوز اتفاق نیفتاده است و قدرت دست دولتها است.
نظر شما