فرحناز سپهری؛ بازار: فین تک (Financial technology) یا همان فناوری مالی یک صنعت حوزه مالی و اقتصادی است که با کاربرد تکنولوژی خدمات مالی را کارآمدتر و آسانتر می کند. از طرفی شرکتهای ارایه دهنده چنین فناوریهایی بیشتر استارت آپهایی هستند که تلاش میکنند تا با همکاری با بانکها و موسسات مالی بتوانند به ارایه چنین فناوریها اقدام کنند. هرچند به باور عباسی مدیر عامل یکی از استارت آپ های فین تک، ایران با اینکه زیر ساختها در حد خوب وحتی قابل رقابت با سایر کشورها دارد. اما با این حال ناهماهنگی قوانین بین ارگانها مربوطه از بانک مرکزی تا وزارت اقتصاد به عنوان چالشی برای شرکتهای نوپا در این صنعت تبدیل شده است. برای آگاهی از چالشها و راهکارها برای توسعه صنعت فین تک در ایران، خبرگزاری بازار گفتگویی با علی عباسی، دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد آی تی از دانشگاه شریف انجام داده است. که از نظرتان می گذرد. در عین حال که این جوان به عنوان مدیر عامل شرکت آیان (که در حوزه فین تک است) هم فعالیت می کند.
*در ابتدا تعریفی از مفهوم فین تک ارایه دهید و اینکه فین تک چیست؟ شامل چه مواردی می شود؟
کلمه فین تک یک مفهوم است مثال زمانی که به حمل و نقل اشاره داریم که در داخل این مفهوم می توان از حمل و نقل به روشهای ریلی، کشتیرانی هوایی و زمینی نام ببریم. در فین تک هم همینظور است به مانند چتری است که چندتا شاخه را در بر می گیرد. در بیشتر نقاط دنیا انچه به فین تک معنا می دهد همان بخشهایی هستند که در بحث مالی مثل انتقال و کارکردن با پول در انها پررنگ است مثل صنعت پرداخت، صنعت بیمه یا صنعت بلاک چین که این موارد در داخل فین تک قرار دارند.
*در ایران از عمر صنعت فین تک چقدر می گذرد؟
به نظر من فین تک به اندازه عمر پول بوده است البته در چند سال اخیر که اینترنت بیشتر نمود پیدا کرده به مدد یک سری ابزارها فراگیر تر و از این رو به یک صنعت تبدیل شده است. درو اقع از زمانی که اینترنت پررنگ شد و کمک کرد به ابزارهای مالی می توان گفت این صنعت هم وجود داشته است.
*به نظر شما، صنعت فین تک چه میزان می تواند روی رونق اقتصاد کشور تاثیرگذار باشد؟
فناوری مالی که عجین شده با ای تی می تواند بر رشد اقتصاد کشور تاثیر گذار باشد. اگر نگاه کنیم گردش مالی در ایران شاید بیشتر از کشورها همتراز خودش است اما با این حال مالیات خیلی کمتر گرفته می شود از این رو دولت نمی تواند کاری انجام دهد و به مشکل بر می خورد، درحالی که این مالیات می تواند درامد دولت محسوب شود و اینجا فین تک کمک می کند مهمترین ابزار است به پیداکردن کلاه برداریها و پولشویی ها. از طرفی شفافیت زیاد می شود و تاثیر غیر مستقیم روی شاخصهای کلان اقتصادی می گذارد.
*با توجه به تحریم ها و مشکلات نقل و انتقال پول در سطح بین المللی، صنعت فین تک چگونه می تواند در این زمینه نقش داشته باشد؟
ابتدا اشاره کنم دو نوع نقل و انتقال داریم یک سری نقل و انتقال خرد و دیگری در سطح کلان. در نقل و انتقال خرد مشکلی نداریم چراکه ابزار های زیادی در این زمینه وجود دارد. اما در شاخصهای کلان مواردی که نقل و انتقال به شکل مستمر انجام می گیرد مثل صادرات نفت که روزانه است وحجم مالی زیادی را دارد. از این رو زمانی که نقل وانتقال به صورت مستمر باشد قابل شناسایی و رد گیری است از این رو باید گفت که لزوما ابزارها مورد استفاده در دنیا فین تک برای تسهیل گری پرداخت استفاده نمیشود. بلکه زمانهایی می شود که از آن برای جلو گیری از پولشویی کاربرد دارد چراکه کشورهای دیگر زیر ساخت هایی و ابزار دارند تا جلوی این نقل و انتقال را بگیرند و از این رو به نظرم در بحث کلان خیلی کمک نمی کند.
*در خصوص این صنعت، ایران را در مقایسه با منطقه و با سایر کشورها چگونه ارزیابی می کنید؟
در واقع صنعت را باید به دوبخش تقسیم کنیم یکی زیر ساخت داخلی و دیگری ارتباط با خارج. از لحاظ داخلی و زیر ساختهایی که در کشور داریم به نظرم قابل رقابت با سایر کشورها است و از طرفی ما بخشی داریم به شکل نقل وانتقال لحظه ای که انجام و در لحطه ای پول به حساب دیگر واریز می شود که شاید در هیچ جایی دیگر نقاط دنیا به این شکل نداشته باشیم. اما باید اشاره کنم این مساله به معنای ضعف کشورهای دیگر نیست چون آنها یک سری قوانین در زمینه ردگیریها و پولشویی ها دارند که در عرض چند دقیقه پولی که از مبدا به مقصد انتقال می یابد از لحاظ اینکه مبدا و مقصد کجاست، پیگیری می شود و شاید برای همین زمان بیشتری را لازم دارند.
*پس با توجه به آنچه که اشاره کردید، در بحث امنیت باید چکار کنیم؟
البته این به معنی نیست که بعد از انتقال نمی توان جلویش را گرفت چون سایر کشورها از قبل قوانین را داشته اند با بروز رسانی زیر ساختها به سمت آی تی هم ساختار را تغییر نداده اند. اما مشکل که در ایران است رگولاتور ها به شکل واحدی نیست اما من باور دارم که زیر ساخت ها خوب داریم و قابل رقابت با سایر کشورها هم است اما همچنان جای کار دارد. درحالی که خیلی ابزار داریم اما در برخی موارد شاید آنطور به خوبی پیش نمی رود و این مساله به دلیل مشکلاتی مثل رگولاتور است و یا مشکلاتی که در ارتباطات با بانکها و سایر شرکتها در سطح بین الملل داریم.
*از دیدگاه شما، چه ضعف هایی در بخش قانون و مقررات در این حوزه است و چه راهکاری پیشنهاد می دهید؟
مساله ای که است که تسهیل گری دولت و نهادها درنقل و انتقالات باید وجود داشته باشد مشکل در کشور مان این است، چند دستگی در قوانین داریم، اما اصولا باید طبق یک قانون باشد. این درحالی است که بانک مرکزی شرکتهای خودش را دارد و از آن سو، وزارت اقتصاد هم کنترلهای خودش را انجام می دهد و همینطور نهادهای دیگری در این عرصه هم هستند که قانون گذاری ها می کنند و از این رو چنددستگی ایجاد می شود و به نظرم منشا مشکلات از همین جا شروع می شود. مثلا بانک مرکزی یک سری قانون دارد که از آن جمله می توان به شاپرک اشاره کنم با وجودی که شاپرک مزیت رقابت است و کارهای مثبتی در تجمیع پرداختها و قانونمداری انجام داد و از کلاهبردای ها جلوگیری کرد، اما از طرفی باعث شد تا نهاد دیگری به وجود بیاید که کار را سخت تر کرده است.
*شرکتهای فین تک در ایران با چه مشکلاتی روبرو هستند؟ آیا میزان کارمزد تراکنشها، به درآمد زایی شان کمک می کند؟
اصولا درآمد اکثر شرکتها ی فین تک در دنیا، روی مبحث کارمزد است در حالی که همین جا مشکل به نحوی شروع میشود، چراکه سیستم کارمزدی در ایران که داریم در سایر نقاط دنیا نیست. در ایران مشخص نیست کارمزد از چه کسی باید گرفته شود در حالی که دردنیا در یک فروش ساده از یک سوپرمارکت کارمزد از خریدار یا فروشنده و یا به شکل تلفیقی از این دو گرفته می شود، اما در ایران اینطور نیست. در برخی موارد باید صادر کننده کارت هزینه تراکنش را بدهد یا بعضی موارد آن حساب مقصد این کارمزد را میدهد این مساله چون به شبکه بانکی بر می گردد از این رو یک مقاومت ایجاد میشود و درنتیجه بانکها از یک حدی که تراکنشها بیشتر شود اجازه نمی دهند چون باید کارمزد بیشتری بدهند. اما اگر یک طرف دیگر مساله را نگاه کنیم به شکل غیر مستقیم هرچه انتقالات در صنعت فین تک و با استفاده از فناوریها و اینترنت انجام شود، پول فیزیکی کمتری چاپ و هزینه نگهداری اسکناس هم کاهش می یابد و سودش به بانک بر می گردد.
مشکل بعدی شرکتها، شفاف نبودن قوانین است مثلا برای مجوزها است. مثلا چرا باید برای PSP ها (شرکتهای PSP از جمله شرکتهای بزرگ در حوزه پولی و مالی کشور محسوب میشوند که واسطه بین بانکها و مشتریان تجاری بوده است) که رکن اساسی زیر ساختی پرداخت و فین تک هستند تعدادشات محدود باشد به طوریکه از چند سال پیش بانک مرکزی مجوز جدید برای شرکتها نمیدهد. الان تنها حدود ۱۳ شرکت در این حوزه فعالیت داریم چرا باید این مساله باشد؟ زمانی که مساله محدود باشد این ۱۳ شرکت خیالشان راحت می شود با اینکه رقابت در بین خودش است اما چند تا از این شرکتها عملا فعالیت ندارند و زیر نیم درصد حجم تراکنش کشور را درا ختیارد ارند اما با این حال از ان طرف این چنین شرکت ارزش بالایی دارد و این ارزشش هم به دلیل مجوز ش است چراکه محدودیت مجوزها داریم. مساله بعدی مجوز پرداخت یاری است که اصلا دلیلی روشنی برای پرداختها ندارد. قبلا شرکت تنها به بانک مرکزی یا شاپرک وصل می توانست وصل می شد الان علاوه بر انها باید به پی اس پی هم وصل شود. کار سخت می شود در عین حال که اخذ مجوز پرداخت ها بسیار زمانبر دارد.
*آیا بانکها با استارت آپ های در حوزه فین تک برای استفاده از این خدمات همکاری می کنند؟
بانکها درا ین حوزه همکاری نمی کنند چون خودشان تعدادی شرکت آی تی و حوزه پرداخت پی اس پی دارند. از آنجایی که مجوزها محدود است از طرفی استارت آپها باید به یکی ازا ینها وصل شود، متاسفانه سرنوشت شرکتها، ادغام در این شرکتهای بزرگ رقم می خورد. من همیشه مثالی می زنم صنعت فین تک مثل درخت گردو است که طول می کشد تا به بار بنشیند. این صنعت همین است چون با پول سرو کارداریم از این رو اعتماد اولویت کاربران است باید کاربران به ما اعتماد کنند. این کار سخت است دو ابزار است یکی اینکه چند سال بگذرد تا کاربران با برند و سیستم آشنا بشوند و دومی سرمایه گذاری و تبلیغات است که دومی هزینه می خواهد. استارت آپها این حوزه نرخ موفقیت شان نسبت سایر حوزه ها کمتر است وباید زمان بگذرد. جدای از این مسایل صنعت فین تک باید در تعداد بالایی تراکنش داشته باشد تا در سالهای بعد به سود آوری برسد. در ایران به نظرم ۶ تا ۱۰ سال طول میکشد تا تکلیف شان روشن میشود درحالیکه تا قبل از آن اصلا مشخص نیست اما در سایر حوزه های استارت آپی دو، سه سال اول تکلیف کسب و کار مشخص می شود.
* آیا سرمایه گذاران از استارت آپها ی فین تک حمایت می کنند؟
به دلیل زمانبر بودن و اینکه این صنعت پول زیادی میخواهد شاید آنطور که باید سرمایه گذاران مایل نباشند. البته باید اشاره کنم هرکسی این روزها با پول در ارتباط است و اپلیکیشن های پرداخت بیشتر کاربرد دارد در طول زمان از یک جایی به بعد این تراکنشها ی خرد به حجم بزرگ تبدیل می شود، اما با این حال حوزه ای پرریسک برای سرمایه گذاران به شمار می رود.
* در پایان راهکارتان برای توسعه فعالیت در حوزه فین تک در ایران چیست؟
اصولا خیلی استارت آپ ها باید نیازهای پنهانی صنعت را کشف کنند یعنی اینکه قبل از آنها کسی سراغش نرفته باشد و هر کسی آنر ا پیدا کند موفق تر است در صنعت فین تک آنچه مهم می شود، نیازی است که پیدا کردید باید خط باریکی بین مرز قانونی و بی قانونی باشد. به دنبال آن نیازها سوالاتی که کسی وارد این صنعت می شود در این حوزه باید بپرسد که جواب آن "نمیدانم" است چراکه آن موقع عملا کار قانونی نمی کنید اما غیر قانونی هم نیست و هنوز برای آن قانونی وضع نشده است. از طرفی در فضایی شما رشد می کنید که بعدها می توانید آن را به قانون تبدیل کنید چراکه استارت آپهایی که راحتتر رشد می کنند این فضا را پیدا می کنند و در عین حال هنر بعدیشان این است که با کمک شرکتها ان را تبدیل به قانون می کنند.
نظر شما