بابک رحیمیان؛ بازار: ما فرصت قهر کردن با زیرساختهای مدرن و صحبت درباره اینکه دولت الکترونیک بد است یا خوب را نداریم؛ توسعه دولت الکترونیک راه ناگزیر ماست اما جالب اینجاست که باوجوداین ضرورت رتبه دولت الکترونیک در بین کشورهای دنیا چهار سال قبل بالای ۱۰۰ و با ۲۰ رتبه ارتقا در سال ۲۰۱۶ به رتبه ۸۶ رسید.
سؤال مهمی که پیش میآید این است که آیا این رتبه برای پیشرفت ما کافی است؟ اگر با سایر شاخصهای اقتصادی کشورمان حساب کنیم خیلی جایگاه بدی نداریم اما فکر نمیکنم که برای کشوری مانند ایران رتبه ۸۶ رتبه قابلتقدیری باشد!
البته این جمعبندی من نیست بلکه اقتباسی از صحبتهای امیر ناظمی رئیس سازمان فناوری ایران است که ۱۴ بهمنماه سال گذشته یعنی حدود دو هفته قبل از شیوع کرونا در ایران و اعلام محدودیت تردد سراسری و دعوت به قرنطینه خانگی در کشور بیان شد.
دولت الکترونیک با کارمندان سنتی
کرونا که آمد، مدارس و دانشگاهها را تعطیل، پرچم بانکها وادارات را نیمه برافراشته و نان کسبوکارهای سنتی را آجر کرد تا نشان دهد دیگر روشهای سنتی جوابگوی نیازهای کنونی نیست.
گرچه دولت هنوز وعده الکترونیکی شدن تا پایان سال ۱۴۰۰ را میدهد اما هنوز فرهنگ برخورداری از فرهنگ الکترونیکی در ایران جا نیفتاده است.
زمانی که از دولت الکترونیک صحبت میکنیم به معنای آن نیست که نرمافزاری را تولید و از کاربران بخواهیم که تنها از آن استفاده کنند .
باوجوداینکه بانکها مثلاً در بحث الکترونیکی پیشتاز هستند اما اگر در این روزها گذرتان برای دریافت تسهیلات به بانک افتاده باشد متوجه میشوید که حتی یکی نامه و یا فرم ضمانت بهصورت الکترونیکی در این بانکهای الکترونیکی موجود نیست و در این شرایط افزون بر دو دفعه برای امضای همین فرمها به همراه ضامنهای خود باید به بانک مراجعه کنید.
دانشگاههای علوم پزشکی هم برای اینکه در واژه دولت الکترونیک را به منصه ظهور برسانند نوبتهای پزشکان و متخصصان را با سامانهای الکترونیکی ارائه خدمت میکنند که بدون مراجعه حضوری میتوان شمارهای گرفت و هزینه دکتر را پرداخت کرد اما جالب اینجاست که وقتی به دکتر مراجعه میکنید دوباره همان ساختار سنتی شمارا مجبور میکند که در صف انتظار بنشینند تا منشی شمارا صدا کند!
درحالیکه قالب جامعه بهوسیله گوشیهای هوشمند به اینترنت جهانی متصل هستند اما هنوز هم برای دریافت آزمایشهای پزشکی و یا عکسهای رادیولوژی باید حضوری به آزمایشگاه سر زد و کمتر پزشکی مدارک شمارا با استفاده از زیر سختهای الکترونیکی برای همکار معالج خود ارسال میکند!
خدمات غیر الکترونیکی
در این راستا شهرداریها هم مثلاً به دولت الکترونیک پیوستند اما با دریافت کارت بلیت ظاهراً مترو و اتوبوس زیرمجموعه دولت الکترونیک هستند و برای پرداخت کرایه بها، نان ، بلیت سینما و سایر خدماتی که توسط همین شهرداریها ارائه میشود این کارت تعریفنشده و اعتباری ندارد!
تاکسیها در شرایطی که مردم از کوچک تا بزرگ سعی دارند تا باکارت های الکترونیکی پرداختهای خود را انجام دهند اما هنوز اسکناس بابت کرایه بهاء از شما طلب میکنند.
دربسیاری از ادارات دولتی که به نظر باید در حوزه دولت الکترونیک پیشتاز باشند فعالیتها تنها به انتشار چنین بخشنامه فرسوده و چندین خبر کهنه منحصر شده است البته در برخی از این ادارات شاید بتوان درخواستی هم الکترونیکی ارائه کرد اما درنهایت باید مدیر مربوطه شمارا حضوری دیده و مدارک شما بهصورت دستی دریافت کند!
گر چه دفاتر پیشخوان دولت با همین هدف ایجادشده اما این روزها خدمات پلیس +۱۰ مربوط به امور انتظامی و پاسپورت را از یکجا؛ برای دریافت خدمات درمانی یک جای دیگر و تأمین اجتماعی جای دیگری باید خدمات دریافت کرد درحالیکه اگر دولت دنبال دولت الکترونیک است همه باید در یکجا کنار هم باشند تا هر شخصی که از خانهاش خارج میشود بداند که تمام خدماتش را ابتدابهساکن در یکجا میتواند بگیرد!
هرچند هدف دولت الکترونیکی استفاده از پتانسیلهای فناوری اطلاعات و ارتباطات بهمنظور تغییر دولت، از سازمان محوری به سمت شهروند محوری است اما به نظر میرسد تا رسیدن به این رؤیا فرسنگها فاصلهداریم.
فقدان شبکه الکترونیکی
در حال حاضر ،ادارات دولتی دارای روابط بین سازمانی نیستند و این به دلیل فقدان یک شبکه الکترونیکی مناسب بین آنها است.
مسئولان سازمانها نیز تنها به مدیریت در حوزه درونسازمانی عادت کردهاند و ارتباط بین سازمانهای مختلف میتواند مشکلاتی برای آنها ایجاد کند.
روش تصمیمگیری بالا به پایین نیز عامل دیگری است که به مشکلات مدیریتی دامن زده است.
در یک نظام دولتی الکترونیک، موانع و حصارهای بین سازمانی برداشته میشود و دولت از یک نظام بسته و محتاط به یک نظام باز که در آن نوآوری حرف اول را میزند تبدیل میشود.
یکی از راههای مؤثر میتواند دادن پاداش به کارمندان و مدیرانی باشد که بهجا افتادن دولت الکترونیک در سازمان خود کمک میکنند.
نظر شما