بازار؛ گروه استانها: در چند ماه گذشته و با افزایش نرخ ارز، آنطور که کارشناسان عنوان میکنند، سرمایه مردم به یکسوم ارزش سابق خود رسیده و لذا همین موضوع موجب شده تا بسیاری از مردم سرمایه های خود را به سمت بازار های سرمایه گذاری از جمله ارز، طلا و مسکن سوق دهند.
اما پرسشی که موجب شد تا با امیر رحیمی مدیرکل امور اقتصاد و دارایی خراسان رضوی پیرامون آن به بحث و تبادلنظر بپردازیم همین موضوع است که این سرمایهگذاری در بازار طلا و ارز خوب است یا بد و چه تبعاتی برای اقتصاد کشور دارد؟
* چرا تمایل مردم برای سرمایهگذاری در بازار مسکن، طلا و ارز بیشتر است؟
مردم از داراییهایی که خرید میکنند دنبال یکی از این سه هدف هستند، ابتدا بحث ذخیره ارزش است یعنی اگر منابع، پسانداز و یا پولی دارند که میخواهند به دارایی تبدیل کنند به دنبال حفظ ارزش دارایی خود هستند به این معنا که در طول زمان ارزش خود را از دست ندهد و اگر امروز طلا، دلار یا ساختمانی را میخرند انتظار دارند که دریک سال آینده ارزش آن حفظ شود و حفظ ارزش یکی از خواستهها و دلایل اصلی خرید دارایی از سوی مردم است.
دومین دلیل برای خرید دارایی، ایجاد تولید، بهرهوری و مولد بودن است. بهعنوانمثال ما زمینی میخریم که بتوانیم بر روی آن کار کشاورزی انجام داده و محصولی برداشت کنیم و این دلیل دوم خرید دارایی از سوی افراد جامعه است.
سومین دلیل خرید برخی داراییها کسب مطلوبیت یا کالاهای مصرفی بادوام است بهعنوانمثال یکی از دلایلی که مردم عادی بهویژه عموم مردم از طلا و مسکن نسبت به بورس استقبال میکنند این است که در مسکن علاوه بر دارایی باقابلیت حفظ ارزش که در بالا نیز به آن اشاره شد و قابلیت مولد بودن را دارد امکان استفاده مستقیم نیز از آن وجود دارد به این معنا که مسکن بهعنوان یکی از نیازهای اساسی هر فرد شناخته میشود و این میتواند یکی از دلایل باشد.
* تجربه هم در طی سالهای گذشته همین موضوع را نشان داده که هیچوقت طلا و ارز ارزان نشده است!
بله انواع طلا از جمله سکه و زیورآلات نیز از همین ویژگی برخوردار است، برای حفظ ارزش پول خود، میتوانیم از این دارایی در موضوعات مختلف استفاده کنیم و بهعنوان یک کالای مصرفی از آن کسب مطلوبیت کنیم.
بعد از همه این مواردی که بهتفصیل به آن اشاره شد میتوان از تجربه نسلی بهعنوان یکی از دلایل تمایل مردم به بازار طلا و مسکن اشاره کرد زیرا تجربه پدران ما شاهد این مدعاست که طلا و مسکن در طول زمان ارزش خود را حفظ کرده و رشد چشمگیری نیز داشتهاند.
در سال ۹۸ و ۹۹ بازار سرمایه در شرایط مطلوبی قرار گرفت اما بهجز این بازه زمانی همواره رغبت مردمی به بازار مسکن و طلا بیشتر بوده است و قبل از بازار سرمایه در بیست سال گذشته، ارزهای خارجی نیز مورد استقبال مردم قرارگرفتهاند.
* سرمایهگذاری مردم در بازارهایی مانند ارز طلا و مسکن چه تبعاتی برای اقتصاد کشور دارد؟
وقتی اسم سرمایهگذاری میآید در اقتصاد تعاریف متفاوتی برای بنگاه اقتصادی و خانوار وجود دارد. وظیفه خانوار پسانداز کردن است، اگر خانوار درآمدی کسب کرد و با احتساب هزینههای مصرف خود مبلغی باقی ماند میتواند آن را پسانداز کند.
بهعنوانمثال اگر درآمد خانواری پنج میلیون و هزینههای مصرفی آن چهار میلیون باشد مثبت یکمیلیون پسانداز دارد و میتواند آن را در آینده مصرف کند اما در مقابل اگر همان خانواده پنج میلیون درآمد داشته و شش میلیون مصرف داشته باشد منفی یکمیلیون پسانداز خواهد داشت و مجبوراست این مبلغ را از آینده مصرف کند که در اصطلاح پسانداز منفی نیز گفته میشود.یعنی یا باید قرض بگیرد یا وام و بدهکار فرد دیگری شود این مورد نیز نوعی پسانداز است .
در خانوار تفاوت بین درآمد و مصرف تبدیل به پسانداز میشود که میتواند مثبت یا منفی باشد. ایده آل ترین فرم اقتصاد مطرح در جامعه این است که خانوار هیچ خرید دارایی انجام ندهد مگر از آن خرید، هدف مصرفی داشته باشد بهعنوانمثال اگر خانواری طلا میخرد از آن استفاده کند اگر مسکن میخرد در آن زندگی کند اگر انگیزه این مبادله سودآوری و کسب سود باشد این اقتصاد در وضعیت مناسبی قرار ندارد.
* پس سرمایهگذاری چه زمانی اتفاق میافتد؟
در اقتصاد سالم این کاربر عهده بنگاههای اقتصادی است. بنگاهها از محل پسانداز مردم که در بانک قرار دارند تسهیلات دریافت میکنند و با کمک آن سرمایهگذاری انجام میدهند تا بتوانند از محل سرمایهگذاری خود از خانوار نفراتی را استخدام کنند و به آنها حقوق دهند تا بتوانند مردم از محل آن درآمد مصارف خود را تأمین کنند.
چرخه اقتصادی به این شکل تکمیل میشود خانوار تولید بنگاه را مصرف میکند، بنگاه برای تولید محصول از خانواده کمک میگیرد و به آن درآمد میدهد و این چرخه تکمیل میشود.
ایده آل ترین حالت این است نگوییم سرمایهگذاری مردم در بازار بگوییم پسانداز مردم!
* آیا بنگاه های اقتصادی در طول این سال ها توانستند این اعتماد را در بین مردم ایجاد کنند؟
ما بنا به دلایلی ازجمله تورم موجود در بازار، شرایط رشد نقدینگی در اقتصاد ایران در چهل سال گذشته که بیش از ۲۷ درصد رشد نقدینگی داشتهایم که بهتبع آن پتانسیل بیش از ۲۷ درصد افزایش قیمت را در بازار دارد لذا تمامی این موارد باعث شده است که خانوارها به این نتیجه برسند که در مقایسه با پسانداز خود در بانکها فرصتهای کسب درآمد بیشتری در بازار ارز، طلا و مسکن دارند.
قسمت تأسفبار ماجرا این است که در چنین شرایطی بنگاهها، منابعی برای رونق تولید و توسعه کار خود پیدا نمیکنند چون هر منبعی وجود دارد خانوار بهصورت مستقیم به بازارهای موازی وارد میشود، از طرفی بنگاه مجبور به کاهش تولید خود میشود و گاهی اوقات خانوارها برای اینکه بتوانند دارایی بیشتری را تهیه کنند از مصرف بیشتر امساک میکنند و در چنین شرایطی تقاضای خانوار برای محصول کاهش مییابد و لذا با کاهش تقاضا بنگاه نیز نمیتواند محصول خود را به فروش برساند.
اگر شرایطی مانند تحریمها و موضوعاتی مانند کرونا در کنار این موضوعات بگذاریم درنهایت بنگاه مجبور به تعطیلی میشود.
* چه باید کرد؟
خوب است که در اقتصاد خانوارها بخش عمدهای از درآمد خود را مصرف کنند و باقیمانده آن را در بانک پسانداز کنند که در این صورت بنگاهها میتوانند از محل پسانداز مردم تسهیلات دریافت کنند و با سرمایهگذاری و مصرف مردم تولید خود را افزایش دهند و خود این مردم را بهعنوان شاغلین در بنگاهها بپذیرند اینیک چرخه کامل و سالم اقتصادی است.
*پس به نظر شما سرمایهگذاری در بازار طلا و ارز به ضرر اقتصاد است؟
یکی از اتفاقاتی که رخ میدهد در بازار ارز، طلا و مسکن بهویژه ارز و طلا در بلندمدت باعث افزایش بیکاری میشود.
ما بنا به دلایلی ازجمله تورم موجود در بازار، شرایط رشد نقدینگی در اقتصاد ایران در چهل سال گذشته که بیش از ۲۷ درصد رشد نقدینگی داشتهایم که بهتبع آن پتانسیل بیش از ۲۷ درصد افزایش قیمت را در بازار دارد لذا تمامی این موارد باعث شده است که خانوارها به این نتیجه برسند که در مقایسه با پسانداز خود در بانکها فرصتهای کسب درآمد بیشتری در بازار ارز، طلا و مسکن دارند
اتفاق بعدی این است که سرمایهگذاری در ارز و طلا باعث افزایش مقدار ذاتی آنها در بازه زمانی مشخص نمیشود به این معنا که اگر امروز یک هزار دلار بخریم و نگهداری کنیم یک هفته بعد ۱۱۰۰ هم همان یک هزار دلار راداریم و لذا تغییری نخواهد کرد لذا این سرمایهگذاری، به دو دلیل باعث ایجاد تورم در جامعه میشود.
دلیل اول انگیزه و هدف از خرید است به این معنا که اگر کسی دستگاهی را میخرد قصد فروش آن را باقیمت بالاتر ندارد و انگیزه وی افزایش تولید و اشتغال است اما در بازار طلا و ارز انگیزه افراد، گران شدن قیمت و درنهایت فروش آن است و تا زمان گران نشدن آن طلا یا ارز را نگه میدارند و نمیفروشند و درنهایت این انتظار قیمتی افراد برای داراییها خودبهخود باعث افزایش قیمت آنها میشود.
اتفاق دوم این است که این پول میتوانست به سمت تولید برود، تولید افزایش یابد، قیمت محصولات کاهش یابد اما پول به سمت تقاضای کاذب خانوار هاهدایت شده است در آنطرف تولید با محدودیت منابع مواجه شده و مجبور است حجم تولید خود را کاهش دهد و درنتیجه قیمت افزایش مییابد که خود باعث تورم میشود.
* اما این روزها شاهد هستیم که حتی بنگاههای اقتصادی هم سرمایه خود را در همین بازار طلا و ارز سرمایهگذاری میکنند
بله در حال حاضر متأسفانه کارکرد نامعقولی میان خانوار و بنگاه رخداده است. نکته جالب همینجاست که در شرایط فعلی بنگاهها نیز بهجای سرمایهگذاری، باقیمانده منابع خود را وارد بازار طلا و ارز میکنند تا از این بازار عقب نمانند.
بهعنوانمثال میبینید شرکت تولیدی محصول لبنی در تاریخی که منابعی را در دست دارد خریدوفروش ارز یا طلا انجام میدهد تا از این بازار عقب نماند و بتواند به تولید ادامه دهد.
همه این موارد کارکردهای غیرمنطقی در اقتصاد هستند که به خاطر دلایلی ازجمله تورم، شرایط تحریم و رفتار هیجانیای که خود خانوارها و بنگاهها ایجاد میکنند باعث ایجاد جو روانی و هیجانی میشود که در بازار شاهد آن هستیم و درنهایت همه این موارد منجر به ضعیف شدن بنیه اقتصادی کشور میشود.
اگر مردم کارکرد ذاتی خود را که مصرف و پسانداز است را داشته باشند قطعاً افزایش قیمتها به این شکلی که هماکنون در اقتصاد ایران شاهد آن هستیم رخ نمیدهد.
نظر شما