اقتصاد هنر، برنامهای با محوریت اقتصاد در حوزه هنر، در این فصل از برنامه به سراغ اقتصاد سینما رفته است. محمدرضا مصباح از کارگردانان و تهیهکنندگان جوان و مطرح سینمای ایران، در سومین قسمت از این برنامه با گروه چندرسانهای بازار به گفتگو پرداخت و حرفهای جالبی را از سینمای ایران، مشکلات و معضلاتش عنوان کرد. آنچه در ادامه میخوانیم گزیدهای از صحبتهای وی میباشد:
- در ایام کرونا، سینما هم مانند بقیه اصناف و گروههای کشور دچار مشکل است و امیدوارم خیلی زود این مسئله حل شود ؛ هرچند که من خیلی امیدی ندارم.
- دستمزدهای بازیگران بر مبنای عرضه و تقاضا است؛ وقتی بازیگر یک پیشنهاد عددی را مطرح میکند، تهیهکننده باید بسنجد که این عدد مطرحشده چقدر میتواند برگشت سرمایه را تامین کند. متاسفانه نظارتی هم بر این اعداد و ارقام وجود ندارد.
- در دوران مدیریت آقای انتظامی شعاری را بعنوان «شفافیت» مطرح کردند که تلاش بسیاری شد که به سمت درآمدهای سینمایی هم بیاید، ولی متاسفانه نشد.
- هیچ تناسبی بین دستمزد بازیگر و هزینههای تولید فیلم و عوامل نیست. نزدیک به ۸۰% هزینههای تولید یک فیلم سینمایی، خصوصاً آنهایی که با سوپراستار ساخته میشوند، برای بازیگران است.
- سینمای ایران بازیگری که تامین بازگشت سرمایه را داشته باشد، نداریم. دستمزد و آورده تهیه کننده از فروش فیلم نزدیک به ۳۰% است.
- در دوران کرونا با توجه وضعیت اکران و فیلمهای زیادی که در صف اکران هستند و همچنین ادامهدار شدن وضعیت کرونا حداقل تا دو سال آینده، هیچ فکری برای نمایش این فیلمها نشده است.
- سرانه سالنها و صندلیهای نمایش ما نسبت به دنیا پایین تر است و از استاندارهای دنیا فاصله دارد.
- در سینمای ایران و حتی خارج از ایران همیشه کسانی بودند که با کلمه عمومی «رانت» وارد عرصه بازیگری شدند ولی آن ظرفیت لازم را نداشتند.
- آدمهای بسیار مستعدی در صحنه تئاتر و سینما داریم که استعدادشان کشف نمیشود و بیشتر بخاطر جنبههای اقتصادی موضوع است. وقتی که تأمین سرمایه ساخت یک فیلم سخت میشود، تهیهکننده باید به دنبال روشهای دیگری برای تامین هزینهها برود. شاید یکی از روشها، استفاده از کسانی است که بتوانند همراه خودشان سرمایه را وارد پروژه کنند.
- ممکن است کسی بیاید که توصیه شده باشد، کمک به فیلم بکند، آسیبی به محتوای فیلم هم نزند و نقش فرعیای باشد که واقعاً به محتوا آسیب نزدند. حضور این اشخاص ایراد ندارد، ولی اگر بخواهید کل فیلم را روی کسی ببندید که مثلا پولی آورده و استعدادی ندارد، قطعاً اشتباه است.
- سینما پولش آنقدر نیست که یک آقازاده یا یک سرمایهدار بخواهد بخاطر درآمد یا پول به سمت سینما بیاید. گردش مالی سینما در یکسال به اندازه ساختن یک ساختمان ۵-۴ طبقه معمولی است.
- بعضی افراد علاقه دارند که به هنرمندان نزدیک شوند. وقتی طرف آقازاده است و پولی دارد، سرمایهگذاری میکند و بعداً بهرهبرداریهای انجام میدهند. برای مثال از جایی میخواهند وام بگیرند، دست هنرپیشه را میگیرند و با خود به بانک میبرند.
- سینما ممکن است تهسیلکننده سوءاستفادههای اقتصادی باشد، اما خود سینما چون آنقدر گردش کوچکی دارد، بستری برای سوءاستفاده اقتصادی نیست.
- یک دستهبندی در سینما وجود دارد به اسم دستهبندی سینمای گیشه و سینمای هنری. اینطور نیست که هر فیلمی که نفروشد، اسمش را هنری بگذاریم. فیلمی ممکن است در چارچوب اصیل هنری ساخته شود و پرفروش باشد.
- تفاوت بین سینمای ایران و هالیوود بسیار عمیق و فراوان است. ما ظرفیتهایمان از لحاظ تولید و نمایش اصلا قابل مقایسه نیست. در سینمای ایران ظرفیت تولید بالاتر از ظرفیت نمایش است و این باید تغییر کند.
- باید زیرساختهای سینما را درست کنیم و به سمت توسعه سالنهای سینما برویم؛ البته اگر کرونا بگذارد.
- در چند سال آینده خیلی طول خواهد کشید تا این ارتباطی که مردم با قاب تلویزیون در خانه برقرار کردند و این عادتی که میشود با کنترل هر فیلمی را که میخواهید ببیند، از مردم گرفت.
- همانطور که قند و شکر و روغن مافیا دارد، سینما هم مافیا دارد، اما باید ببینیم تعریفمان از مافیا چیست. «تولید» رکن اصلی سینما است. اگر این رکن در کنار ارکان توزیع و نمایش قرار بگیرد و همه این شرایط در مقابل کسانی قرار بگیرد که فقط محتوا تولید میکنند، قطعاً به نتیجه دلخواه نمیرسد. کسانیکه هر سه را با هم دارند؛ یعنی هم میتوانند تولید کنند، هم خودشان سرمایه گذارند، هم خودشان شرکت پخش دارند و پخش می کنند و بعد خودشان سالن دارند و نمایش میدهند، میتوانند یک انحصاری را ایجاد کنند.
- برای شوران اکران فارغ از بحث کیفیت فیلم، یکسری فاکتور مانند مخاطب و میزان فروش، ملاک است؛ طبیعتاً باید فیلمهایی را اکران کنند که سینماداران برایشان صرف داشته باشد که اکران کنند.
- ما باید یاد بگیریم پکیج تعریف کنیم. مثلاً در قدیم فیلمهایی که در ایام عید اکران میشدند، در قالب یک پکیج بود. یک فیلم گیشهای بود، یک فیلم هنری بود، یک فیلم بود که زنان نقش اول داشتند و در کل یک پکیج کامل تعریف می کردند تا همه بتوانند از این بستر استفاده کنند.
- به کسانی که دوست دارند وارد سینما شوند، توصیه میکنم نگاه حرفهای به این عرصه داشته باشند. چون سینما، جدای از جذابیتهای هنری، سخت گیر، خشن و بیرحم است.
- درخواستم از مسئولین این است که حواسشان به سینمای ایران باشد، چون مظلوم است. در مقایسه با سینمای دنیا. سینما در رویارویی با کرونا دارد ضربهفنی میشود. برای اینکه تناسبی بین تولید سینمایی و نمایش آن برقرار شود، تلاش کنند و صدور مجوز ساخت برای آثار سینمایی را صرفاً به تهیهکنندگان واگذار کنند. شورای پروانه ساخت علیرغم اینکه قانون است، روش قانونی برایش پیدا کنند تا این وظیفه از شورای پروانه ساخت به تهیهکنندگان و اتحادیه صنف تهیهکنندگان سینمای ایران، واگذار گردد.
نظر شما