بازار؛ گروه بورس: رشد و بازدهی ۳۰۰ درصدی بورس تهران، در مدت کمتر از ۵ ماه نخست سال ۱۳۹۹، باعث شد این بازار در مقایسه با بازارهای رقیب، سودآورتر باشد و سرمایه های زیادی را به طرف خود بکشاند. با این حال از اواسط مرداد امسال به بعد، رشد شدید بورس، متوقف شد و پس از ریزش شدید ۵۰۰ هزار واحدی شاخص کُل بورس، فعلاً این شاخص در کانال یک میلیون ۶۰۰ هزار واحد قرار دارد.
در گفت و گوی «بازار» با علی جبل عاملی، کارشناس بازار سرمایه، برخی تحولات مهم و روند گذشته و آتی بورس تهران مورد کند و کاو قرار گرفت که متن کامل آن را می خوانید.
*****
*در چند ماهه اول سال ۱۳۹۹ شاخص کُل بورس تهران، بازدهی و رشد ۳۰۰ درصدی نسبت به آخرین روز کاری سال ۱۳۹۸ داشت و در هفته های اخیر ۹۰ درصد از آن ۳۰۰ درصد فعلاً از بین رفت. در مجموع در شش ماهه اول امسال، شاخص کُل در سال ۱۳۹۹ در حد ۲۱۰ درصد رشد داشته است.
از طرفی، رشد این شاخص کُل در کل ۱۲ ماهه سال ۱۳۹۸ در حد ۱۸۷ درصد بود. جنابعالی به عنوان کارشناس بورس، این رشد حدوداً ۲۱۰ درصدی شاخص بورس در کمتر از ۶ ماه از سال جاری را چگونه ارزیابی می کنید؟
تحلیل این دوره اخیر بورس تهران، تحلیلی است که مبتنی بر ورود نقدینگی است. سرعت ورود نقدینگی از انتهای سال ۱۳۹۸ تا مرداد ماه امسال، یک سرعت بی سابقه بوده و روزهایی بوده که ۲ هزار میلیارد تومان پول حقیقی وارد بورس شده و گاهی اوقات، ارزش روز معاملات حتی به ۲۰ هزار میلیارد تومان رسید.
به همین دلیل مبنای تحلیل ما، باید بر اساس نقدینگی باشد. با توجه به این که هجوم نقدینگی، زیاد بوده، طبیعتاً بازار هم محدودیت دارد. چه از نظر شرکت ها و چه از نظر سهم های ارزنده، تقاضا برای خرید سهم ها توسط بخش حقیقی و البته بعضی حقوقی ها نیز که در این موج قرار داشتند، وجود داشت. از این جهت، می شود رشد شاخص کُل را تحلیل کرد.
*شما می گویید باید بر اساس هجوم نقدینگی، باید وضعیت بورس را ارزیابی کرد. قبلاً هم گفته اید که در بورس تخلفاتی اتفاق می افتد و این تخلفات، کمتر از تخلفات بازار مسکن و بازار خودرو است. به نظر شما، واقعاً سهم تخلفات از جهش و رشد غیر عادی شاخص کُل بورس تهران در نیمه اول سال ۱۳۹۹ چقدر است؟
من نمی دانم چه کسی گفته که تخلفاتی رخ داده است. اتفاقاً بورس، مکان شفافی است و اولاً نمی شود گفت تخلفی می تواند صورت بگیرد.
*خودتان در سال ۱۳۹۷ گفته اید با وجود این که تخلفاتی در بورس صورت می گیرد اما قابل مقایسه با بازارهای دیگر نیست.
ما گفته ایم ممکن است تخلفی اتفاق بیفتد.
*به طور مشخص به وقوع تخلف اشاره کرده بودید ولی به نظر شما، الان هیچ اِشکالی در بورس وجود ندارد؟
ما نمی توانیم بگوییم بورس، خالی از ِاِشکال است ولی من متخصص آن نیستم که بگویم تخلفات، چه تاثیری داشته است. ما از بیرون می نشینیم و وضعیت بورس را نگاه می کنیم و بر اساس موارد مختلف تحلیل می کنیم. اساساً تخلفات، جزو تحلیل نیست.
*ولی به هر حال، این که یک نماد بورسی به طور غیر منتظره شود و سهام یک شرکت خرید و فروش نشود، چطور؟
من نمی توانم در این زمینه قضاوت کنم.
*چنین کاری، آیا غیر شفاف بودن بورس است یا نه؟
ممکن است اصلاح قوانین لازم باشد ولی آن طرف هم، آدم ها نشسته اند و مجبور به تصمیم گیری هستند. این تصمیم گیری می تواند شرایطی را به وجود بیاورد که برای بعضی، خوشایند باشد و برای بعضی، خوشایند نباشد و یا منجر به مسائلی شود یا سوء استفاده شود.من به وجود تخلف، اعتقاد ندارم و کماکان معتقدم بازار سرمایه، شفاف ترین مکان است و در آن، کمترین تخلفات نسبت به سایر بازارها اتفاق می افتد.
محدودیت دامنه نوسان، می تواند بین شرکت های مختلف تقسیم بندی شود یعنی بر اساس ارزش معاملات شان و بر حسب سهام شناورشان، طبقه بندی شود.
*از نظر درصد مجاز بودن افزایش و کاهش قیمت سهام در حد ۵ درصد یعنی دامنه نوسان، آیا چنین وضعی باعث نمی شود که جلوی ریزش یا سقوط بورس گرفته شود یا از طرف دیگر جلوی افزایش شدید را بگیرد؟
ما وقتی به بورس های بین المللی و خصوصاً بورس نیویورک نگاه می کنیم، دامنه نوسان می تواند در بورس ما نباشد، اما همه خوشحال می شویم که بگوییم دامنه نوسان، وجود نداشته باشد. وقتی دامنه نوسان نباشد، از تشکیل صف های خرید و فروش سهام، دستکاری قیمت و در صف ماندن جلوگیری می کند.
من فکر می کنم که حذف دامنه نوسان، یک بلوغی می خواهد که فرد، بتواند نوسان قیمت را تحمل کند. شاید افراد زیادی پیشنهاد کنند برای این که تکلیف بازار یکسره شود، محدودیت دامنه نوسان برداشته شود.
البته این پیشنهاد، پیشنهاد بد و نامناسبی نیست، اما محدودیت دامنه نوسان، می تواند بین شرکت های مختلف تقسیم بندی شود یعنی بر اساس ارزش معاملات شان و بر حسب سهام شناورشان، طبقه بندی شود. آن کاری که خوب بود و در مورد بازارهای پایه فرابورس انجام داده اند، می توان در بورس هم انجام داد. در این حالت، اگر یک سهم، گنجایش این را دارد که یک روزی محدودیت دامنه نوسانش، باز باشد یا یک روزی برداشته شود، این امکان برایش فراهم باشد.
*در وضعیت فعلی و در سال های اخیر ۵ درصد برای دامنه نوسان، در نظر گرفته شده. در برخی سال های گذشته که ۵ درصد دامنه نوسان بوده، وقتی که بورس در روزهای متوالی، دچار ریزش شدید یا سقوط می شد، اعتراضاتی بین سهامداران خُرد شکل می گرفت.
شما هم گفتید که حذف دامنه نوسان، بلوغ می خواهد. آیا واقعاً جامعه ما و سهامداران خُرد، تحمل حذف دامنه نوسان را دارند و البته واقعی شود؟
شرایطی که بازار ما، در شش ماهه اخیر داشته، یک شرایط تجربه نشده است هم برای سیاستگذار، هم برای سهامدار حقیقی و هم سهامدار حقوقی. این وضع، قبلاً تجربه نشده که بخواهیم بگوییم ما مشابه آن را می توانیم پیدا کنیم ولی بالاخره، هر تغییری می تواند نتایجی داشته باشد که دور از انتظار ما باشد.
شاید اگر ما الان محدودیت دامنه نوسان را در زمان ریزش بورس حذف می کردیم، ممکن بود کار افراد زیادی به بیمارستان بکشد. به علت این که وارد شدن ضرر زیاد، امکان دارد شوک روحی و روانی به آدم وارد کند.
تصمیم گیری در این شرایط، خیلی سخت است. به نظر من این شش ماه، قلق گیری بازار بود و خیلی هم خوب شد که بالاخره مردم با بورس آشنا شدند، با بورس آشتی کردند و وارد این بازار شدند. من معتقدم سرخوشی ناشی از افزایش قیمت ها به این صورتی که اتفاق افتاد، ترس و وحشت ریزش را هم به دنبال دارد.
*بورس بعد از ریزش سنگین در ماه مرداد، چند بار بین کانال های یک میلیون و ۵۰۰ هزار تا یک میلیون و ۷۵۰ هزار واحد، دچار نوسان شده. قبلاً برخی کارشناسان اقتصادی و حوزه مالی، می گفتند ما انتظار داشتیم شاخص کُل بورس حداکثر تا حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد برود و بعد اصلاح کند. البته برخی هم می گفتند ممکن است شاخص تا ۳ میلیون و بیش از ۳ میلیون واحد برود. با این حال و با همه این تحلیل های مختلف، بالاخره شاخص کل به زیر ۲ میلیون برگشت و سقوط کرد.جنابعالی در ماه های گذشته فکر می کردید وضعیت بورس چگونه می شود و تا چقدر احتمال رشد وجود دارد؟
این اتفاق، پیش بینی نشده بود و استقبال زیادی هم صورت گرفته بود. شاید خیلی سخت بود و ترجیح می دادیم به آن فکر نکنیم و همگام با خود بازار، تصمیم بگیریم و در حقیقت سیگنال هایی که بازار می دهد.
آنچه مسلم بود، این بود که بالاخره این روند صعودی، نمی تواند به طور مستمر ادامه پیدا کند و این روند صعودی، بالاخره یک روز تمام می شود. اختلاف نظر آدم ها، عمدتاً بر سر روز توقف صعود بود. آن فردی که می خواست جنبه منفی را نگاه کند، به عدد شاخص نگاه نمی کرد و به این فکر می کرد که چه زمانی و تحت چه عواملی، این نزول می تواند صورت بگیرد.
*جنابعالی، در بازار سرمایه حضور دارید و از طرفی، شاخص کل بورس در سطح ۵۱۲ هزار واحد در آخر سال ۱۳۹۸ بسته شد. شما گفتید که با رشد بورس، همگام شدیم ولی آیا اصلاً فکر نمی کردید، رشد شتابان بورس در چند ماه اول امسال، یک روزی متوقف می شود و آن را تحلیل نمی کردید؟
این بحث ها مطرح بود که بورس به تعادل می رسد یعنی نرخ شتاب رشد آن کاهش پیدا می کند. برخی معتقد بودند که وقتی از فضای تابستانی وارد فصل پاییز می شویم و احتمال تاثیرگذاری خبرهایی که مربوط به انتخابات آمریکا و انتخابات کشور خودمان وجود دارد، بورس را متعادل تر می کند.
بعضی افراد معتقد بودند که ۱۵ تیر امسال این اتفاق می افتد و بعضی هم می گفتند نیمه شهریور و انتهای شهریور. هر فردی، مبنای متفاوتی برای تحلیل دارد و همگی هم آدم هستند و هم آدم های حرفه ای و هم دیگران، ممکن است اسیر جو بازار شوند.
*بالاخره شما تصور می کردید آن رشدی که در بورس شروع شده، تا چقدر ادامه پیدا می کند؟
الان خیلی راحت است که در مورد رشد بورس تا سطح ۲ میلیون واحد صحبت کنیم ولی همان موقع، من فکر می کردم تا ۲ میلیون برسد.
*در ماه های فروردین یا اردیبهشت یا خرداد امسال فکر می کردید آن رشد شتابانی که شروع شده بود تا چه زمانی می تواند تداوم داشته باشد؟
ما فکر می کردیم که بورس، شاید تا انتهای فصل تابستان به تعادل برسد.
*فکر هم می کردید که شاخص کُل بالای ۲ میلیون واحد هم برود؟
همه چیز محتمل است ولی احتمال قوی این بود که شاید در این مدت، زیر ۲ میلیون واحد رِنج [حالت خنثی داشتن] شود و سهم ها، رشد خودشان را ادامه بدهند و شاید در فاصله انتهای سال، ما دوباره شاهد رشد باشیم. این تحلیل با توجه به این بود که بازار می تواند از جهت عرصه های بیش تر عمق پیدا کند و به تقاضای سرمایه گذاران پاسخ بدهد.
*پس فکر نمی کردید شاخص کُل تا یک میلیون و ۵۵۰ هزار واحد عقب نشینی کند و پایین بیاید؟
واقعیت این است که تحلیل و نظر آدم، همیشه حالت صفر و یکی (همه یا هیچ) ندارد و بحث احتمال مطرح است. ما احتمال کمتری می دادیم که شاخص بورس تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد نزول کند.
*در این چند ماهه اول سال، یک تحول و اقدام در بورس تهران، عرضه سهام شرکت های دولتی در قالب دو صندوق سرمایه گذاری دارا یک و دارا دوم بود و بعداً دارا دوم به عنوان پالایشی یکم مطرح شد.چرا در عمل، از هر دو صندوق سرمایه گذاری استقبال نشد و از ۶۴ هزار میلیارد تومان ارزش سهام صندوق دارا دوم (پالایشی یکم)، میزان خرید سرمایه گذاران و خریداران به ۱۰ هزار میلیارد تومان هم نرسیده و چه اتفاقی افتاد که فعالان بورس و مردم چه در اریبهشت از دارا یکم و چه در شهریور از دارا دوم یا پالایشی یکم، استقبال نکردند؟
بالاخره در زمان صندوق دارا یکم، باید بیش تر تلاش می شد تا مردم را برای خرید توجیه کنند و باید توضیح داده می شد که این نوع صندوق سرمایه، چه ابزاری است. دارا دوم، هم به وضعیت نزولی بازار برخورد کرد.اگر وضعیت بازار، صعودی بود از دارا دوم به نحو بهتری استقبال می شد. شاید مردم ترجیح دادند که به صورت مستقیم سهام را خریداری کنند.
*یعنی صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله دارا یکم و دارا دوم، قابل اعتماد نشان داده نشدند؟
به نظرم وقتی جو استقبال وجود دارد و می خواهد استقبال شود، نیاز به توجیه هم دارد. شاید مردم در آن زمان گوش نمی کردند که این صندوق سرمایه گذاری چه ابعادی دارد. فکر می کردند فلان سهمی که زیان دِه بوده و در کانال های تلگرامی تبلیغ می شده، خریداری شود بهتر است.
*در روز دوشنبه ۲۴ شهریور امسال، شاخص کل بورس با ۲۹ هزار واحد در سطح یک میلیون و ۶۰۷ هزار واحد به کار خود پایان داد. فکر می کنید روند آتی بورس چگونه است و آیا در همین محدوده نوسان خواهد داشت یا این که کاهش و افزایش را تجربه خواهد کرد؟
می تواند در محدوده یک میلیون و ۵۰۰ هزار تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار واحد نوسان کند و سهم های بنیاد دار هم، خودشان را نشان بدهند. به نظرم، در این مدت مردم به تحلیل برگشته اند و بالاخره، تحلیل ها مورد مطالعه قرار می گیرد.
*شرکت های حقوقی قاعدتاً در خرید و فروش سهام، به دنبال سود هستند. آیا این که شورای عالی بورس و سازمان بورس، حقوقی ها را مکلف کنند که از بازار حمایت کنند کار مناسبی است و درست است که آنها را مجبور یا قانع کنند که از بورس حمایت کنند و این شرکت ها باعث شوند که بورس سقوط نکند؟
اگر صلاح می دانید از خودشان بپرسید. من نمی دانم حیطه قانونی شان به چه نحو است.
*در مجموع موافق هستید که به این صورت از بازار حمایت شود یا اگر بازار روند عادی خودش را ادامه بدهد در دراز مدت، به نفع بازار سرمایه است؟
ما همه اهالی این بازار هستیم و باید در حد توان خودمان، از آن حمایت کنیم.
*در وضعیت فعلی، دولت به خاطر کسری بودجه به دنبال فروش سهام شرکت های دولتی است. در افزایش های قیمتی که ممکن است اتفاق بیفتد و دولت هم نفع می برد، آیا دولت به همین دلیل باید از افزایش قیمت سهام به صورت نوسانی و جهشی حمایت کند و کلاً روش منطقی حمایت دولت از بورس چگونه است؟
اگر اجازه بدهید جواب این سوال را ندهم. چون باید با عدد و رقم صحبت کرد و افزایش و کاهش را باید از منظر آنها دید و نه از نظر من. به هر حال، من در دولت حضور ندارم که بدانم.
*بالاخره قیمت هر سهم شرکت های پالایشی در فرودین امسال در حد ۵۰۰ تومان بود ولی الان به ۳۵۰۰ تومان رسیده است. در قالب صندوق دارا دوم، این نوع سهام با ۲۰ درصد تخفیف توسط دولت فروخته می شود. دولت از این جنبه و با فروش این سهام، چند برابر سود می کند. این وضع دیگر قابل تحلیل است که قیمت سهام چند برابر شده.
بله ولی من ترجیح می دهم راجع به آن نظری نداشته باشم.
*به عنوان کارشناس می خواهیم نظر شما را بدانیم.
به عنوان همان کارشناس ترجیح می دهم راجع به آن نظری نداشته باشم. به طور طبیعی، ما خوشحال می شویم بازار افزایش پیدا کند و طبیعتاً دولت ملاحظاتی دارد که من به آنها احاطه ندارم.
*پس وقتی از رشد بورس خوشحال می شوید، یعنی مایل هستید که شاخص بورس به ۲ میلیون و بیش از ۲ میلیون واحد هم برسد؟
این تمایل من نیست و این تصمیم بازار است چرا که تمایل من تاثیری ندارد. من هم به عنوان بازیگر این بازار و به عنوان مشاهده گر، نگاه می کنم. به نظر من سهم خوب بر اساس قیمت به درآمد تحلیلی آن (P/E)، قابلیت بالا رفتن دارد.
*در ماه های گذشته، وقتی نرخ دلار افزایش پیدا می کرد برخی کارشناسان بورسی می گفتند نرخ دلار بالا رفته و قاعدتاً بورس هم باید افزایش پیدا کند. در وضعیت فعلی نرخ دلار دوباره بالا رفته ولی شاخص بورس تقریباً در محدوده یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد قرار دارد. آیا افزایش نداشتن جهشی بورس در حال حاضر، به خاطر این است که بورس به اندازه کافی رشد کرد و دیگر تحت تاثیر افزایش نرخ دلار قرار نمی گیرد؟
طبیعتاً افزایش نرخ دلار، روی شرکت ها تاثیر دارد. داین افزایش، بر شرکت های صادر کننده تاثیر دارد و بر شرکت های وارد کننده هم تاثیر دارد. نرخ دلار، چیزی است که خارج از اختیار بورس است و بورس از آن تاثیر می پذیرد.
این تاثیرپذیری بستگی به برخی شرایط دارد و در یک مقطع زمانی، ممکن است انتظاری قیمت دلار، روی بورس تاثیر بگذارد و بورس، آن را پیش خور کند و بعضی مواقع هم خیر.
*جنابعالی وضعیت بورس در چند هفته آینده را چگونه پیش بینی می کنید؟
به نظرم بازار به صورت رِنج [خنثی] خواهد بود و سهم های خوب از بقیه سهم ها متفاوت خواهند شد یعنی دوغ و دوشاب از همدیگر جدا می شوند. به نظر من، سهم های خوب می توانند نقدینگی جدید را به سمت خودشان بکشانند و سهم هایی که بنیاد نداشته اند، جا بمانند.
مبنای تحلیل ها مهم است. اگر مبنای تحلیل، نقدینگی باشد و تقاضا باشد، نمی شود گفت رشد بیش از حد داشته اند ولی اگر نسبت قیمت به درآمد فوروارد (پیشرو) این سهم ها را نگاه کنید، می بینید فوردارد خوبی هستند و سهم هایی هستند که بنیاد دارند.
*بنیاد نداشتن مخصوص سهم های کوچک است؟
منظورم سهم هایی است که تحلیل پشت آنها نبوده است یعنی سهم هایی که زیان دِه بودند و سهم هایی که حتی از لحاظ دارایی، قابل تحلیل نبودند ولی به خاطر هجوم نقدینگی، بالا آمدند. این سهم ها ممکن است جا بمانند و سهم های خوب و بنیادی هم، قطعاً می تواند مورد انتخاب سرمایه گذاران قرار بگیرند.
*چه گروهی از بورس زیان دِه بودند ولی رشد قیمت داشتند؟
ممکن است به برخی سهامداران بر بخورد ولی این نوع سهام ها مشخص هستند.
*حداقل اسم گروه اصلی را بگویید و نام شرکت خاصی را نیاورید.
شاید گروه حمل و نقل جا مانده باشد و در این مدت صدمه خورده باشد ولی گروه معدنی و فلزی یا گروه شیمیایی، می توانستند خوب باشند.
*خوب باشند یا بیش از حد رشد قیمت داشتند؟
مبنای تحلیل ها مهم است. اگر مبنای تحلیل، نقدینگی باشد و تقاضا باشد، نمی شود گفت رشد بیش از حد داشته اند ولی اگر نسبت قیمت به درآمد فوروارد (پیشرو) این سهم ها را نگاه کنید، می بینید فوردارد خوبی هستند و سهم هایی هستند که بنیاد دارند.
*بعضی از اقتصاددانان می گویند برخی شرکت های بورسی در حد تابلو و زمین خالی هستند و کار تاسیس کارخانه انجام نشده ولی قیمت سهام آنها رشد زیادی داشته است. شما هم اعتقاد دارید چنین وضعی در بورس وجود دارد و برخی شرکت ها زیان دِه بوده اند.
از صورت های مالی می شود فهمید که چه سهمی زیان دِه بوده ولی رشد کرده است. من اعتقاد خاصی ندارم که چه می شود ولی سهم خوب، سهمی است که سودآور باشد.
*در مجموع اعتقاد دارید که شرکت هایی زیان دِه بوده اند ولی رشد قیمت سهام داشته اند.
اعتقاد من نیست و صورت های مالی آنها این نکته را می گوید.
*استنباط شما این است که بعضی شرکت ها زیان دِه بودند ولی قیمت سهام آنها رشد کرده است.
وقتی نقدینگی به سهم ها ورود می کند، دیگر نمی شود تفکیک کنیم و موج هیجانی به راه افتاده است.
*در وضعیت فعلی، آیا این امکان وجود دارد که شرکت هایی که قیمت سهام آنها بیش از حد بالا رفته و به نوعی حبابی هستند، کاهش قیمت پیدا کنند یا احتمالاً با وجود تورم، این افزایش جبران می شود و کاهش قیمت نخواهند داشت؟
شرایط فعلی، شرایط تجربه نشده در بازار است و باید دید چه اتفاقی رخ می دهد.
نظر شما