پژمان مرادی؛ بازار: تحلیلهای متفاوتی برای دوران اصلاح وجود دارد و هر کسی بر اساس دیدگاه خودش تحلیلهایی در خصوص وضعیت بورس ارائه میدهد. کمتر تفاوتی در مورد علت اصلاح وجود دارد به گونهای که بیشتر کارشناسان افزایش هیجانی ارزش سهام شرکتهای داخلی بورس را علت آن میدانند. بعد از اصلاح اکنون برخی از کارشناسان و فعالان بازار تداوم اصلاح را به گردن حقیقیها میاندازند و خروج آنها را سبب تشکیل صف فروش و عدم بازگشت بازار به حالت اصلی میدانند.
اما صفاری کارشناس بازار نظری متفاوت دارد و میگوید که بازار دارای خلاء اطلاعاتی است و اگر در اواخر شهریور ماه اطلاعات جدید شرکتها از نظر سودآوری بیرون بیاید صفهای فروش به صف خرید تبدیل میشود.
شرکتها پذیرفته شده در بورس در دورههای قبلی eps سالی که در آن بودند را پیشبینی میکردند و حسابرس هم نظر میداد اما از زمان دکتر محمدی این را منع کردند در نتیجه الان eps(سود) که عنوان میکنند برای سال قبل است که در خرداد و تیر تقسیم شده به عبارتی قیمت برای امروز است و سود برای سال گذشته در نهایت ما در این دو ماه (مرداد و شهریور) دارای خلاء اطلاعاتی هستیم.
در زیر قسمت اول گفتگوی دکتر مصطفی صفاری کارشناس بازار سرمایه و مدیر عامل شرکت سبدگران سرمایه ایرانیان را میخوانید که بیشتر از نگاه کلانتر به وضعیت بازار بورس پرداختیم.
*بازار سرمایه به عنوان یکی از مکانهای بود که افراد به امید سودآوری و همچنین حفظ ارزش پول به آن اطمینان کردند اما اکنون در دوران اصلاح وضعیت بازار سرمایه به گونهای شده است که گویا حقیقیها دنبال یک فرصت برای خروج از بازار هستند، نظر شما در مورد وضعیت کنونی بازار چیست؟
ما در اقتصاد دو بازار داریم یک بازار پول و دو بازار سرمایه وقتی پس اندازی توسط خانوار و شرکتی صورت میگیرد بحث این است که وارد بازار پول شود یا بازار سرمایه. بازار پول شامل سیستم بانکی و اوراق خزانه میباشد که معمولا افق دید آن زیر یک سال است. در مقابل آن بازار سرمایه را داریم که به سه حالت تقسیم میشود، حالت اول آن بازار اولیه است، بازاری که برای اولین بار یک کسب و کاری را راه بیندازد، حالت دوم بازار بورس که یک بازار ثانویه میباشد که در آن فرد با خرید سهام در کسب و کار دیگران شریک میشود و حالت سوم خرید دارایی واقعی مانند مسکن، ارز، خودرو و کالای که مازاد تقاضا دارند. این دو بازار کفه ترازو هستند و نرخ بهره تعیین میکند که پول وارد کدام بازار شود.
سوال اینجاست چرا دولت ۵۰ درصد شستا را عرضه نکرد؟ میبینیم دولت فقط دنبال افزایش قیمت بود و دنبال عرضه نبود اتفاقا عرضههای دولت خیلی پایینتر بود نسبت به آنچه که باید میشد.
حجم پول بیش از ۳۰ درصد از پارسال اضافه شده و این کسری بودجه دولت که قرار است از این بازارها تامین شود باعث شده که پایه پول افزایش پیدا کند طبیعی است که افزایش پایه پولی یعنی خلق نقدینگی. حالا این نقدینگی کجا برود؟ بازار پولی که تجربه آن را سال ۹۳ داشتیم، نرخ بهره بالای داد و اقتصاد را تعطیل کرد اما به درستی این دفعه سیاستمدارها نرخ بهره را پایین آوردن و نرخ روز شمار را به ۸درصد رساندند در نتیجه پول وارد بازار سرمایه شد. در بازار سرمایه در حالت اول کسب و کارهای جدید به علت شیوع کرونا جواب نداد و بسیاری از افراد دچار مشکل فروش شدند پس طبیعی است که ما بین دو چیز ماندهایم یا به سمت بازار ثانویه که همان بورس یا در اصل بازار سهام است حرکت کنیم یا به سمت خرید دارایی واقعی مثل خرید مسکن، خودرو، ارز و طلا برویم. مشاهده میکنیم که یک انگیزه سوداگری و سفته بازی در خودرو و طلا آمد و آنها را بالا برد اما عمده نقدینگی خلق شده توسط دولتمردان به سمت بازار سهام و بورس هدایت شد.
فرض کنید که شما یک سرمایه گذارید و میخواهید بین بازار سهام و مسکن یکی را انتخاب کنید، ما الان واحدهای مسکونی داریم که ۱۲ میلیارد تومان ارزش دارند اما اجاره آن ماهی ۱۷ میلیون تومان است یعنی ۲۰۴ میلیون تومان در سال است، اگر p/e آن را محاسبه کنیم ۶۰ است یعنی ۶۰ سال طول میکشد که من در بازار مسکن از اجاره، سود و اصل پول خود را دریافت کنم گرچه رشد قیمت هم دارد که سهام هم رشد قیمتی را دارد، الان که ما میگویم بازار سهام خیلی حباب دارد در صورتی که p/e آن ۳۰ است و هنوز ارزش سهام خیلی پایین است و طبیعی است که این استقبال از بازار بورس صورت گرفت.
ما اگر سهام را مثل یک باغ در نظر بگیریم قیمت این باغ زمانی که میوههایش سردرختی و سنگین است بالاترین قیمت را دارد اما وقتی میوهها این باغ چیده میشود، قیمت این باغ ارزانترین است؛ در بورس عملکرد یکساله را داریم یعنی ۲۹ اسفند ماه سودها مشخص میشود و در خرداد و تیرماه تقسیم میشود، در نتیجه ما در تیر ماه سودی نداریم و باید تا سال دیگر صبر کنیم و معمولا ما هر ساله در مرداد و شهریور اصلاح قیمتها را داریم و الان هم ما شاهد همان اصلاح قیمتها هستیم که هر ساله در مرداد ماه و شهریورماه بود اما چون در بهار رشد بالای داشتیم طبیعی است که اصلاح در مرداد و شهریور، اصلاح چشمگیری باشد، این دال بر این نیست که بازار درست عمل نکرد بلکه درست عمل کرده اما سرمایهگذارانی که افق سرمایهگذاری کوتاه مدت داشتند فکر کردند که مرداد و شهریور هم مثل بهار بازار مثبت شود که این دید اشتباه بود.
اگر نظام میخواهد بازار بورس محکم شود این روند ادامه دارد و به وقفههای کوتاه مدت توجه نکنید این جزو نفس بازار است، بنابراین امسال رشد بالای در بورس میبینیم، یعنی سال ۹۹ بهترین سال بورس در تاریخ بورس است و شما میتوانید این را ثبت کنید و بازده سهام را ببینید که آیا بهترین سال بوده یا نه.
*شما در بین بازارهای سرمایه بیشترین تاکید را بر روی بازار سهام دارید، اما برخی از سرمایهگذاران حالت سوم بازار یعنی خرید دارایی مانند مسکن را پربازدهتر از بازار سهام میدانند، شما برای دفاع از دیدگاه خودتان چه تحلیلی دارید؟
فرض کنید که شما یک سرمایه گذارید و میخواهید بین بازار سهام و مسکن یکی را انتخاب کنید، ما الان واحدهای مسکونی داریم که ۱۲ میلیارد تومان ارزش دارند اما اجاره آن ماهی ۱۷ میلیون تومان است یعنی ۲۰۴ میلیون تومان در سال است، اگر p/e آن را محاسبه کنیم ۶۰ است یعنی ۶۰ سال طول میکشد که من در بازار مسکن از اجاره، سود و اصل پول خود را دریافت کنم گرچه رشد قیمت هم دارد که سهام هم رشد قیمتی را دارد، الان که ما میگویم بازار سهام خیلی حباب دارد در صورتی که p/e آن ۳۰ است و هنوز ارزش سهام خیلی پایین است و طبیعی است که این استقبال از بازار بورس صورت گرفت. از آبان ماه سال گذشته که مقام معظم رهبری بورس را به عنوان یک بازار سرمایه گذاری به مردم توصیه کردند شاخص ما از ۳۰۰هزار به ۲ میلیون هم رسید. اما نکتهای که هست، زمانی که فردی در بورس وارد میشود باید افق بالای یکسال داشته باشد و بازار سهام برای پس انداز بالای یکسال است اما رشد شتابانی که ما در بهار داشتیم سبب شده افراد جدید وارد بازار شوند که افقشان کوتاه مدت بود حتی برخی سهامداران تازه وارد بودند که افق یک روزه داشتند که صبح بخرند و تا ساعت ۱۲.۳۰ بفروشند که این موضوع التهاب و ریسک بازار را بیشتر کرد.
*شما در مصاحبههای قبلی خود عنوان کردید که بازار سهام دارای خلاء اطلاعاتی است و اطلاعات موجود در بازار برای سال گذشته است، این خلاء اطلاعاتی از چه زمانی در بورس شکل گرفت و چه زمانی اطلاعات جدید در بازار وارد میشود؟
شرکتها پذیرفته شده در بورس در دورههای قبلی eps سالی که در آن بودند را پیشبینی میکردند و حسابرس هم نظر میداد اما از زمان دکتر محمدی این را منع کردند در نتیجه الان eps(سود) که عنوان میکنند برای سال قبل است که در خرداد و تیر تقسیم شده به عبارتی قیمت برای امروز است و سود برای سال گذشته در نهایت ما در این دو ماه (مرداد و شهریور) دارای خلاء اطلاعاتی هستیم.
ما در اقتصاد دو نگاه داریم یک نگاه به گذشته و نگاه به آینده که اتفاقا در بازار بورس نگاه به آینده از نگاه به گذشته مهمتر است ولی الان خلاء اطلاعاتی در بورس وجود دارد به عبارتی مردم نمیدانند که برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس چه اتفاقی در فروش و سودآوری رخ داده است، الان مردم به اشتباه eps (پیشبینی سود) سال ۹۸ را با قیمتهای سال ۹۹ مقایسه میکنند گرچه در شش ماه اول سال نرخ تورم و ارز افزایش یافته است و این تورم و نرخ ارز اثر خود را بر روی فروش و سودآوری شرکتها نشان میدهند. اگر تا ۳۱ شهریور اطلاعات شرکتها بیرون بیایید مطمئنا این صفهای فروش تبدیل به صفهای خرید میشوند.
حاکمیت به دنبال رونق بورس
*نظر شما در مورد واکنش های سیاسی به بازار بورس چیست؟
به عبارتی برای اولین بار است که تمام حاکمیت از بورس حمایت میکنند بنابراین این حمایتهای فراگیر است این موضوع قابل درک است که دولت هم به فراخور آن بخواهد کسری بودجه خود را تامین کند. شما فرض کنید اگر حجم معاملات ۳۰ هزار میلیارد تومان در بورس در طلا و مسکن رخ میداد چیزی عاید دولت نمیشد اما اگر تنها بحث مالیاتی را در نظر بگیریم دولت هر روز نیم درصدی مالیات را از روی معاملات میگیرد. اصل ۴۴ که در سال ۸۸ ابلاغ شد حدود ۱۰ سال مسکوت ماند بنابراین الان بهترین فرصت برای واگذاری است در نتیجه ما شاهد یک انقلاب اقتصادی هستیم یعنی تبدیل اقتصاد دولتی به اقتصاد مردم نهاد اما نکته است که دولت عرضه سهام شرکتهای دولتی را ادامه نداد و تنها ۱۰درصد شستا را عرضه کرد. سوال اینجاست چرا دولت ۵۰ درصد شستا را عرضه نکرد؟ میبینیم دولت فقط دنبال افزایش قیمت بود و دنبال عرضه نبود اتفاقا عرضههای دولت خیلی پایینتر بود نسبت به آنچه که باید میشد. اگر نظام میخواهد بازار بورس محکم شود این روند ادامه دارد و به وقفههای کوتاه مدت توجه نکنید این جزو نفس بازار است، بنابراین امسال رشد بالای در بورس میبینیم، یعنی سال ۹۹ بهترین سال بورس در تاریخ بورس است و شما میتوانید این را ثبت کنید و بازه سهام را ببینید که آیا بهترین سال بوده یا نه.
زمان عرضه دارا دوم مناسب نبود
*با توجه به حرف و حدیثهای زیادی که در مورد عرضه صندوق دارا دوم بوده آیا به به نظر شما زمان عرضه آن زمان مناسبی بود؟
صندوق دارای یکم که انجام شد، صندوق دارای دوم که پالایشگاهها هستند و در حال انجام است و دارا سوم فرصتهای خوبی هست که میتوانند مردم را شریک کنند، اما در زمان عرضه دارای دوم بین وزیر اقتصاد و وزیر نفت که چه کسی مدیر صندوق باشد اختلاف نظر شکل و این نشان از ناهماهنگی در عرضه دارا دوم بود اما در زمان عرضه آن هم به نظرم یک ناهماهنگی رخ داد. در مرداد و شهریور زمان عرضه نیست چرا که باید اطلاعات جدید به بازار میدادیم و عرضه را درست میکردیم در نتیجه از لحاظ زمانی، زمان خوبی برای عرضه دارا دوم انتخاب نکردند و میتوانستند در مهر و آبان این کار را انجام دهند.
نظر شما