بازار؛ گروه انرژی: صحبتهایی که آقای زنگنه در رابطه با ساخت پالایشگاه مطرح میکنند عمدتا برای پوشاندن تخلفات و سهلانگاریهای گذشته خود است و سعی دارند تا با وسط کشیدن مخاطرات زیست محیطی به نوعی آدرس غلط به جامعه بدهند. این بخشی از گفتههای جلیل سالاری مدیرعامل اسبق شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی در گفتگو با بازار است. او که تقریبا عملکرد آقای زنگنه در توسعه پالایشگاهها را صفر میداند، گفت: بر اساس برنامه ششم توسعه قرار بوده که ظرفیت پالایشی کشور به ۲.۷ میلیون بشکه افزایش یابد در حالیکه هم اکنون ظرفیت کشور تنها ۲.۱ میلیون بشکه است. سالاری همچنین می گوید: بخش زیادی از صادراتی که امروز در حوزه بنزین داریم ثمره ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس در دولتهای قبلی بوده است. ما پیش از توسعه پالایشگاهها و بهره برداری از ستاره خلیج فارس حدود ۱۷ میلیارد لیتر واردات بنزین داشتیم. حتی اگر کارت سوخت احیا نشده بود، به دلیل مصرف بالای داخل ما همچنان واردکننده بنزین بودیم. متن کامل گفتگوی بازار با جلیل سالاری مدیرعامل اسبق شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی را در ادامه می خوانید:
صحبتهای وزیر نفت حسن روحانی در رابطه ساخت پالایشگاه به هیچ وجه مبنای کارشناسی ندارد. آقای زنگنه عمدتا برای پوشاندن تخلفات و سهلانگاریهای گذشته پالایشگاه سازی را کثافت کاری خوانده و سعی دارد تا با وسط کشیدن مخاطرات زیست محیطی به نوعی آدرس غلط به جامعه بدهند
* بیژن زنگنه وزیر نفت به تازگی ساخت پالایشگاه را به نوعی کثافت کاری دانسته است. این ادعا تا چه اندازه درست است. آیا بهتر است به جای فرآوری محصولات نفتی به دنبال صادران نفت خام و گاز باشیم؟
صحبتهای وزیر نفت حسن روحانی به هیچ وجه مبنای کارشناسی ندارد. کافی است تا نگاهی به وضعیت تولید و صادرات کشورهای تولید کننده نفت بیندازیم. هم اکنون بسیاری از غولهای نفتی دنیا به صورت هم زمان توسعه و تولید فرآوردههای سوخت و فرآوردههای مایع را دنبال میکنند. جدای از این مقام معظم رهبری روی مساله صادرات محصول با ارزش افزوده بالا و جلوگیری از خام فروشی محصولات نفتی و معدنی بارها و بارها تاکید کردند. این مساله در قوانین کشور هم به تصویب رسیده و دستگاههای مختلف به ویژه وزارت نفت را مکلف هستند که جلو خام فروشی را بگیرد. اما صحبتهای اخیر آقای زنگنه نشان میدهد که او هیچ توجهی به قانون و تاکیدات رهبری نداشته و همچنان روی مواضع اشتباه خود که در دولتهای هفتم و هشتم قبل هم داشته پافشاری میکند و مدام آنها را تکرار میکند.
ما سال ۷۹ جلسهای با زنگنه در خصوص طرح توسعه پالایشگاه اراک داشتیم. مطالعه شده بود که در آن زمان نزدیک به ۷۵۰ میلیون دلار نیاز به منابع مالی داشت و فاینانس پروژه هم خودگردان بود. شرکت ژاپنی که در فاز اولش درگیر بود علاقمند بودند با توجه به بحران مالی که در دنیا اتفاق افتاده بود، بخش تکمیلی را هم انجام دهند. ما گزارشی به زنگنه فرستادیم. ولی او همان ابتدا گفت من اعتقادی به پالایشگاه ندارم و از لحاظ اقتصادی به صرفه نیست. گفتیم این اعداد و ارقام نشان میدهد این پالایشگاه اقتصادی است و استانداردهای زیست محیطی هم دارد ولی باز هم قبول نمیکرد.
همان زمان آقای زنگنه گفت ما نفت خام میفروشیم بنزین وارد میکنیم. چین و بقیه به لحاظ مسائل استراتژیک و دیگر مسائل نفت خام را از اینجا میبرند و فرآورده تولید میکنند و به خودمان میفروشند. حالا در کشوری که خودش به لحاظ دسترسی به نفت خام و ثقل مصرف هم در داخل کشور است، چطور احداث پالایشگاه توجیه اقتصادی ندارد.
نباید فراموش کرد که بخش زیادی از صادراتی که امروز در حوزه بنزین داریم ثمره ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس در دولتهای قبلی بوده است. ما پیش از توسعه پالایشگاهها و بهره برداری از ستاره خلیج فارس حدود ۱۷ میلیارد لیتر واردات بنزین داشتیم. حتی اگر کارت سوخت احیا نشده بود، به دلیل مصرف بالای داخل ما همچنان واردکننده بنزین بودیم.
بخش زیادی از صادراتی که امروز در حوزه بنزین داریم ثمره ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس در دولتهای قبلی بوده است. ما پیش از توسعه پالایشگاهها و بهره برداری از ستاره خلیج فارس حدود ۱۷ میلیارد لیتر واردات بنزین داشتیم. حتی اگر کارت سوخت احیا نشده بود، به دلیل مصرف بالای داخل ما همچنان واردکننده بنزین بودیم
* اما آقای زنگنه مدعی است که توسعه پالایشگاهها صرفه اقتصادی ندارد؟
در پاسخ به این ادعا باید از ایشان پرسید ۹۸ میلیون بشکه نفت خامی(بر اساس آمار پیش از کرونا) که توسط کشورهای عضو اوپک و غیر اوپکی تولید و فروخته میشد، به چه مصرفی میرسد؟ عمده این نفت در ۲۵۰ پالایشگاهی که در دنیا وجود دارد فرآورش میشود. توسعه ظرفیتهای پالایشی دنیا و سرمایه گذاریهای گسترده ای که در این حوزه انجام شده نشان میدهد که متوقف کردن ساخت پالایشگاه در ایران تنها یک تصمیم شخصی بوده و هیچ پشتوانه کارشناسی ندارد. ضمن اینکه آقای زنگنه هیچ عملکرد مثبتی در این زمینه نداشته و به نوعی میخواهد که کوتاهیها و سهل انگاریهای خود را با این اظهارات پوشش دهد و با وسط کشیدن مسائل زیست محیطی آدرس غلط به جامعه میدهد.
جدای از این در پالایشگاهی که ضریب پیچیدگی بالایی دارد و زنجیره تولید آن کامل باشد میتوان بیش از ۲۵۰ فرآورده را تولید کرد. منظور از توسعه پالایشگاهی افزایش تولید ۵ فرآورده اصلی یعنی بنزین، گاز، گازوییل، نفت سفید و نفت کوره نیست و با سرمایهگذاری در این بخش میتوانیم طیف متنوعی از محصولات را تولید کنیم. بدون شک در شرایط تحریمی ایران تنوع بخشیدن به تولیدات و بازارهای هدف بهترین راه کار برای حفظ و حتی افزایش درآمدهای ارزی کشور است.
از طرفی نباید فراموش کرد که در برخی از جهات امکان جایگزینی گاز طبیعی با نفت برای ما وجود ندارد.
بر اساس برنامه ششم توسعه باید ۲.۷ میلیون بشکه نفت خام را در مناطق جنوبی کشور فرآورش شود. این در حالی است که ظرفیت پالایشی ما تنها ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار بشکه است
دلیل دیگری که توسعه پالایشگاه سازی را ضروری کرده این است که نمی توان پارس جنوبی را به عنوان قطب دائمی تامین سوخت کشور در نظر گرفت. به عنوان مثال در زمستان که تقاضای مصرف گاز افزایش مییابد، ناچار هستیم که سوخت مایع را جایگزین گاز دریافتی صنایع و نیروگاهها و شرکتهای پتروشیمی کنیم. جدای از این با توجه به افت که در فشار گاز شاهد آن هستیم، نقطه اتکای ما نمی تواند تنها به گاز باشد.
ناگفته نماند که ساخت یک پالایشگاه به دنبال آن ظرفیت پیمانکاری، دانش فنی، ایجاد شغل و ارزش افزوده و درآمد زایی ارزی به دنبال خود ایجاد میکند.
متاسفانه در دولتهای یازدهم و دوازدهم هیچ ظرفیتی در این حوزه ایجاد نشده است. تنها کاری که انجام شده بهره برداری از پالایشگاه ستاره خلیج فارس بوده که البته ۷۵ درصد این پروژه هم در دولتهای قبلی انجام شده است
* همانطور که اشاره کردید در قوانین توسعه ای کشور روی کاهش خام فروش تاکید شده است. بر اساس برنامه ششم صنایع پالایشی کشور باید تا چه اندازه افزایش یابد؟
بر اساس این برنامه باید ۲.۷ میلیون بشکه نفت خام در مناطق جنوبی کشور فرآورش شود. این در حالی است که ظرفیت پالایشی ما تنها ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار بشکه است. متاسفانه در دولتهای یازدهم و دوازدهم هیچ ظرفیتی در این حوزه ایجاد نشده است. تنها کاری که انجام شده بهره برداری از پالایشگاه ستاره خلیج فارس بوده که البته ۷۵ درصد این پروژه هم در دولتهای قبلی انجام شده است. پروژه در نهایت با تاخیر حدود دو سال پیش افتتاح شد و ظرفیت پالایشی کشور از یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه به دو میلیون ۱۰۰ هزار بشکه رسیده که نشان دهنده رشد ۳۰۰ هزار بشکه ای است که محصول عملکرد دولتهای قبلی است.
* سهم ما هم اکنون از ظرفیت پالایشگاهی دنیا چقدر است؟
آنگونه که آمارها نشان میدهد ظرفیت پالایشی دنیا حدود ۹۵ میلیون بشکه است. این در حالی است که ظرفیت ما تنها ۲.۱ میلیون بشکه است. به عبارت دیگر ایران با وجود اینکه یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر نفتی است سهمی حدود ۲ درصد از ظرفیت پالایشی دنیا را به خود اختصاص داده که بسیار اندک و محدود است.
در ۸ ساله اول آقای زنگنه هیچ ظرفیت در بخش پالایشی کشور ایجاد نشد. در دولت های یازدهم و دوازدهم پالایشگاهی که با ۷۵ درصد پیشرفت تحویل ایشان داده شده بعد از ۶ سال به بهره برداری رسید. این یعنی سالانه ۴ درصد پیشرفت در ستاره خلیج فارس داشتیم
اگر قرار باشد عملکرد آقای زنگنه در توسعه پالایشگاهها و پتروپالایشگاه را مورد ارزیابی قرار دهید چه نمره ای به او خواهید داد؟
در ۸ ساله اول آقای زنگنه هیچ ظرفیتی در بخش پالایشی کشور ایجاد نشد. پالایشگاه شازند در سال ۷۱ و بندرعباس هم در سال ۷۶ به بهره برداری رسید. پالایشگاه اصفهان هم در سال ۵۸ مورد بهره برداری قرار گرفت. به عبارت دیگر از سال ۷۶ تا ۸۴ که آقای زنگنه وزیر بودند هیچ توسعه ای در بخش پالایشی کشور ایجاد نشد. در این هفت سال تنها اتفاقی که افتاد این بود که پالایشگاهی که تخصیص خوراک داده شده بود، مشارکتش تعیین تکلیف شده بود، مهندسی آن تمام شده و بخش اجرایی آن انجام و کالاهای مورد نیاز آن سفارش داده شده بود و تا حد ۷۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشت، بهره برداری شد. آن هم با تاخیر.
پروژه دیگری که کلنگ زنی آن توسط آقای زنگنه صورت گرفته پروژه سیراف است. این پروژه که انتقادات زیادی به جانمایی آن وجود دارد قرار بود که در سال ۹۶ به بهره برداری برسد اما عملا تنها یک زمین خالی است
* در چه سالی باید پالایشگاه ستاره خلیج فارس به بهره برداری میرسید و عملیات اجرایی آن با چقدر تاخیر همراه شد؟
پروژه ای که باید در سال ۹۴ به بهره برداری میرسید به دلیل عدم تزریق پول و تغییراتی که در وضعیت مدیریت و نامهربانیهایی با آن شد، در سال ۹۶ به صورت نمایشی افتتاح شد. این افتتاح کاملا جنبه تبلیغاتی داشت و در آن سال ستاره خلیج فارس هیچ تولیدی نداشت. در نهایت در سال ۹۷ به صورت واقعی مورد بهره برداری قرار گرفت. از آنجایی که تنها ۲۵ درصد از پروژه باقی مانده بود میتوان گفت که پالایشگاه ستاره خلیج فارس در دولت آقای روحانی و وزارت آقای زنگنه سالانه تنها ۴ درصد پیشرفت کرده است.
پروژه دیگری که کلنگ زنی آن توسط آقای زنگنه صورت گرفته پروژه سیراف است. این پروژه که انتقادات زیادی به جانمایی آن وجود دارد قرار بود که در سال ۹۶ به بهره برداری برسد اما عملا تنها یک زمین خالی است. حتی من بعید میدانم که پروژه با توجه به وضعیتی که دارد، خروجی داشته باشد.
* اشاره کردید که محصولات فرآوری شده ارزش افزوده بالاتری نسبت به نفت خام دارند. این ارزش افزوده چقدر بوده و قیمت محصولات پالایشی معمولا چند درصد گران تر از نفت خام است؟
بسته به الگوی پالایشی دارد. ساده ترین محصولی که میتوان مثال زد، بنزین است. اختلاف قیمت یک بشکه نفت خام با یک بشکه بنزین دست کم ۲۵ تا ۳۰ دلار با هم اختلاف دارند. در گازوییل هم به این صورت است.
پروپیلن، بوتن، پروپن اینها ترکیباتی هستند که در صنایع پتروشیمی از آن استفاده شده و خوراک این واحدها می شود و نسبت به گاز مایع ارزش افزوده ۲.۵ برابری دارد.
نظر شما