زهرا محمدی؛ بازار: تورم یکی از شاخصهای اقتصادی کلان است که به طور مستقیم بر زندگی مردم اثر گذاشته و نرخ بالای آن میتواند جامعه را دچار اختلال کند. بیکاری، فقر، افت شدید کیفیت زندگی و به دنبال آن رشد آسیبهای اجتماعی همگی میتوانند از نتایج تورم بالا باشند و یا دست کم توسط آن تشدید شوند.
نرخ تورم یکی از آشناترین شاخصهای اقتصادی برای عموم مردم کشور است اما نکته قابل توجه این است که بر اساس آمارهای منتشر شده، نرخ تورم در همه جای کشور یکسان نبوده و آثار آن بر بخشهای مختلف کشور متفاوت بوده است.
بنابر گزارش اخیر مرکز آمار کشور، استانهای مختلف از نرخ تورم نقطه به نقطه یکسانی برخوردار نیستند، هرچند به طور کل نرخ تورم دو رقمی در همه استانها قابل مشاهده است، با این حال تفاوتها نیز معنی دار و قابل توجه است.
پیش از این نادر صادقی، معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار آذربایجان غربی گفته بود که بر اساس گزارش مرکز ملی آمار ایران، آذربایجان غربی در تورم نقطه به نقطه و نرخ تورم ۱۲ ماهه منتهی به مرداد ماه ۹۹ دارای کمترین نرخ تورم کشور بوده است.
وی در سخنان خود با بیان اینکه نرخ تورم ۱۲ ماهه منتهی به مرداد ماه ٩٩ برای خانوارهای کشور به عدد ٢٥.٨ درصد رسیده، عنوان کرده بود که بیشترین نرخ تورم نقطه به نقطه با ٣٤.٨ درصد مربوط به استان هرمزگان و کمترین آن با ٢٤.٨ درصد مربوط به استان آذربایجان غربی است.
صادقی همچنین در سخنان خود اشاره کرده است که بیشترین نرخ تورم ۱۲ ماهه نیز با ٣١.١ درصد مربوط به استان هرمزگان و کمترین آن مربوط به استان آذربایجان غربی با ۲۱.۶ درصد است.
مسئلهای که در این میان وجود دارد، آذربایجان غربی در حالی لقب کمترین نرخ تورم استانی را یدک میکشد که همواره در آمارها علیرغم پتانسیلها و ظرفیتهای عظیم این استان، پای ثابت استانهای محروم و کمتر برخوردار در بین استانهای کشور بوده که وقتی این موضوع را با نرخ تورم پایین استان کنار هم میگذاریم یک سوال مطرح میشود که آیا تفاوت در نرخ تورم استانی و محرومیت استان نشانه ای از عملکرد خوب استان در مهار تورم دارد؟
برای پاسخ به این پرسش به سراغ یوسف محمدزاده، یکی از کارشناسان و اساتید اقتصاد دانشگاه ارومیه رفتهایم.
* آیا کسب پایین ترین نرخ تورم استانی حاصل عملکرد مطلوب استان در مهار تورم است؟
اصولا خیر، منطقا ما نمیتوانیم تفاوت در نرخ تورم استانها را به عملکرد مدیریتی آنها ربط دهیم یا به عبارتی برای درک بهتر این موضوع ذکر چند نکته لازم است.
در وهله اول باید توجه کرد که تورم یک متغیر پویا است نه متغیری که در یک لحظه از زمان به یک نقطه ایستا برسد. نرخ تورم در طول زمان و در بین بازارها و حتی مکانهای جغرافیایی کم کم جریان پیدا میکند، ممکن است امروز در یک بازار قیمت ها تغییر کند و فردا به بازار دیگر تسری یابد. بنابراین با در نظر گرفتن وقفهها در تعدیل نرخ تورم ممکن است در یک نقطه از زمان آثار تورمی در یک بازار و یا یک منطقه جغرافیایی به طور کامل منطبق نشده باشد.
* آیا افزایش زنجیروار قیمت کالاهای مختلف در بازار در علم اقتصاد توجیه دارد؟
با توجه به ارتباط همه اجزای یک اقتصاد از منظر علم اقتصاد، قیمت ها همیشه دیر یا زود با هم متناسب میشوند به طور مثال اگر در یک بخشی از بازار قیمت ها افزایش یابد، در ابتدا قیمت های نسبی تغییر پیدا میکند ولی به مرور زمان این قیمت ها تقریبا به نسبت های قبلی تعدیل میشوند. این موضوع در بحث تاثیر افزایش نرخ ارز هم در اقتصاد مطرح میشود به طوری که با افزایش قیمت دلار برخی مدعی میشوند که چرا باید مثلا قیمت سیب زمینی هم افزایش یابد، در حالی که علم اقتصاد میگوید قیمت های همیشه متناسب هم تعدیل میشوند پس اگر نرخ تورم در یک استانی ۲۵ درصد و در استان دیگر ۳۰ درصد باشد، علم اقتصاد میگوید که به مرور زمان این فاصله تعدیل خواهد شد.
* نحوه محاسبه نرخ تورم استانی به چه عواملی بستگی دارد؟ آیا این آمارگیری در همه استانها یکسان صورت میگیرد؟
در محاسبه آمار استانی تورم، نوع آمارگیری در هر استان در نتیجه موثر است. بنابراین ممکن است آمارگیری های استانی نرخ های تورم متفاوتی را ارائه کند، البته این تفاوت نمیتواند چشم گیر باشد البته تفاوت نرخ تورم استان ها نیز چشمگیر نیست.
* آیا ارتباط و تفاوتی بین توسعه یافتگی استان و نرخ تورم استانی وجود دارد؟
در نکته بعدی باید اشاره کنم که در محاسبه تورم یک سبدی از کالاها و خدمات در نظر گرفته شده و میزان افزایش شاخص قیمت آن سبد نسبت به دوره قبل را به عنوان نرخ تورم در نظر میگیرد. حال ممکن است ساختار اقتصادی یک استان طوری باشد که آن سبد کالا در آن استان کمتر یا بیشتر مورد استفاده باشد و لذا در قیمت ها اثرگذار باشد. به طور مثال قیمت خانه به صورت اجاره یکی از این اقلام سبد محاسباتی تورم است، قیمت خانه در تهران نسبت به یک روستا ممکن است بیشتر افزایش یافته باشد که نرخ تورم متفاوتی را ارائه کند، بنابراین نرخهای تورم متفاوت بین استان ها به ساختار اقتصادی آن ها نیز مرتبط میباشد، برای مثال میزان شهرنشینی در نرخ تورم موثر است.
همانطور که از آمارهای نرخ تورم استانی مشخص است استانهایی مانند تهران، البرز، اصفهان و آذربایجان شرقی بالای متوسط تورم کشور و استان هایی مثل سیستان و بلوچستان، خوزستان، آذربایجان غربی و کهگیلویه و بویر احمد در پایین متوسط تورم استانی هستند. یعنی نرخ تورم در استان هایی که شهرنشینی بالاتری دارند و صنعتیتر و توسعه یافته تر هستند، بیشتر از استانهایی است که میزان شهرنشینی پایین دارند و کمتر صنعتی هستند.
* پس می توان گفت که متغیرهای اقتصادی به خودی خود قابلیت تفسیر ندارند؟
بله، باید توجه کرد که متغیرهای اقتصادی به خودی خود و تنهایی قابلیت تفسیر ندارند و باید در کنار متغیرهای دیگر بررسی شوند. به طور مثال تورم باید در کنار تولید و نرخ بیکاری مورد بررسی قرار گیرد چرا که ممکن است تورم پایین همراه با رکود اقتصادی و تولید کم باشد و در این صورت قطعا نمیتوان از آن تفسیر مثبتی ارائه داد.
مسئولین استانی در حالی به تشریح مطالب نرخ تورم استانها می پردازند که به هیچگونه اقدامات و عملکرد برنامه ریزی شدهای که جهت رسیدن به این آمار پایین باشد اشاره نکردهاند و یا حتی اینکه چه برنامه یا اقدامی برای آینده دارند، مشخص نیست و برای توضیح این عمل صرفا اقدام به بازگویی مطالب منتشر شده توسط مرکز ملی آمار پرداختهاند و این پرسش که آیا پایین بودن نرخ تورم استانی در آذربایجان غربی با محرومیتهای موجود نشانهای از عملکرد خوب استان در مهار تورم دارد یا خیر به قوت خود باقی است هر چند نظر علمی و کارشناسی به این امر تا حدودی ما را به پاسخ این پرسش میرساند.
نظر شما