فاطمه خزایی؛ بازار: ایران با دارا بودن دومین تنوع اقلیمی در جهان و با داشتن مساحتی قابل توجه و جمعیت فعال بسیار، سهمی حدود ۸ میلیارد دلار در سال از صادرات در بخش کشاورزی را بهخود اختصاص داده که در مقایسه با کشورهای کوچکی مانند هلند با صادرات ۸۰ میلیارد دلار و ترکیه حدود ۴۰ میلیارد دلار در سال ناچیز است اما دقیق که میشویم علت این موضوع در ضعف شدید نبود صنایع تبدیلی کشاورزی نمایان میشود.
شاید بی ربط نباشد اگر بگوییم با وجود اینکه دانشگاههای ما در زمینه آموزش کشاورزی پیشرفتهای زیادی داشتهاند اما استخدام مهندسان کشاورزی به تعداد زیاد انجام نمیگیرد و کشاورزی ما به شدت سنتی است و همین موضوع عواقبی به همراه دارد که از جمله آن میتوان به اتلاف بسیار زیاد آب در این حوزه و متناسب نبودن میزان برداشت محصول با هزینه های صورت گرفته اشاره کرد.
کمی موضوع را باز میکنیم؛ بخش عظیمی از محصولات کشاورزی اعم از زراعی و باغی و دامی که با مشقت و رنج فراوان و هزینه زیاد تولید میشوند به دلایل متعددی ازجمله نداشتن بازار فروش، نبود سردخانه، فاصله زیاد مرحله تولید تا کارخانه، پراکندگی روستاها، نداشتن الگوی صحیح مصرف، عدم توجه برنامهریزان به تجربیات و دانش بومی روستاییان و مواردی از این قبیل از بین میروند که تمامی این موارد جای تأمل دارد.
میزان ضایعات محصولات کشاورزی در کشور ما بسیار بالا است و برای محصولات مختلف از ۱۰ تا ۵۰ درصد متغیر بوده و به بیش از این نیز میرسد
بر اساس بررسیها میزان ضایعات محصولات کشاورزی در کشور ما بسیار بالا است و برای محصولات مختلف از ۱۰ تا ۵۰ درصد متغیر بوده و به بیش از این نیز میرسد؛ این در صورتی است که اگر حجم عظیم ضایعات را کاهش دهیم میتوانیم امنیت غذایی کشور را تأمین کرده و حداقل در ۳۰ تا ۴۰ درصد از محصولات کشاورزی خودکفا شویم و حتی با بازیافت ضایعات محصولات کشاورزی سرمایههای عظیمی را در رگهای اقتصادی کشور به جریان درآوریم.
در این میان بدون تردید ایجاد صنایع تبدیلی یکی از سودمندترین راههای ارتباطات بین دو بخش صنعت و کشاورزی است که علاوه بر اینکه میتواند از میزان بیکاریهای دائمی و فصلی در مناطق روستایی بکاهد، زمینهای مناسب برای توسعه بخش کشاورزی فراهم آورده و به افزایش تولیدات، بهره وری، ایجاد فرصتهای شغلی، تأمین نیازهای اساسی، پیوند با دیگر بخشهای اقتصادی و کاهش نابرابریهای منطقهای نیز منجر شود.
اهمیت صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی را زمانی بیشتر درمییابیم که متوجه میشویم بعد از صنایع سنگین، صنایع غذایی از نظر وسعت و گستردگی دومین مقام را در جهان دارا هستند و میزان ارزش افزوده در این صنایع با ارزش افزوده در صنایع پتروشیمی برابری دارد و با جایگزینی صدور این محصولات به جای صدور قسمتی از نفت میتوان به شکوفایی اقتصادی نزدیکتر شد.
میتوان گفت در اقتصاد کشاورزی معاصر، صنایع تبدیلی عامل مهمی در فرآوری محصولات کشاورزی هستند چراکه از یک سو با تبدیل و فرآوری محصولات کشاورزی ضمن تولید مواد غذایی، ارزش افزوده این محصولات را نیز ارتقا میدهند و از سوی دیگر محصولاتی به بازار ارائه میکنند که با استفاده از تکنولوژی مدرن به دست آمدهاند و امکان نگهداری و حمل و نقل آسان آنها نیز فراهم است.
اشتغال ایجاد شده در صنایع تبدیلی از نظر مولد بودن و بهرهوری بسیار قابل توجه است
بنابراین صنایع تبدیلی از نظر استمرار تولید و مولد بودن دارای ویژگیهای مناسبی هستند و علاوه بر این از منابع موجود به نحو مطلوبی استفاده کرده و کارایی و راندمان منابع در مقایسه با قبل را به نحو قابل توجهی افزایش میدهند بهنحوی که اشتغال ایجاد شده در صنایع تبدیلی از نظر مولد بودن و بهرهوری بسیار قابل توجه است.
دقیقتر که میشویم میبینیم کشورهای توسعهیافته همواره سیاست اقتصادی خود را بر مبنای تلفیق کشاورزی و صنعت استوار کردهاند و میزان تحقق پذیری این پیوند در سطح ملی در حد قابل توجهی به رشد متوازن کشاورزی و صنعت، همبستگی متقابل آنها و همچنین ارضای کامل و متقابل نیازهای یکی توسط دیگری وابسته است.
حال در این میان توسعه صنایع تبدیلی بخش کشاورزی به عنوان بخش اصلی صنایع روستایی میتواند در ساماندهی وضعیت اقتصادی روستاها نقش سازنده و مهمی را ایفا کرده و در عین حال وظیفه تبدیل و فرآوری محصولات کشاورزی را نیز برعهده گیرد که در اینصورت در درجه اول موجب کاهش ضایعات شده و درمرحله بعد به افزایش و بهبود تولید فرآوردههای کشاورزی کمک میکند و قادر است کالا را با بسته بندی مناسب و کاملاً بهداشتی در اختیار مصرف کننده قرار دهد.
نزدیکی واحد صنایع تبدیلی به محل تولید، از میزان ضایعات میکاهد ضمن اینکه موجب حذف هزینه حمل و نقل و در نتیجه کاهش قیمت تمام شده فراوردههای تولیدی نیز خواهد شد
با توجه به موارد اشاره شده مشخص است که نزدیکی واحد صنایع تبدیلی به محل تولید، از میزان ضایعات میکاهد ضمن اینکه موجب حذف هزینه حمل و نقل و در نتیجه کاهش قیمت تمام شده فراوردههای تولیدی نیز خواهد شد اما تمام این موارد بهعلاوه تغییر ساختار کشاورزی و صادرات را باید تأثیر انکارناپذیر صنایع تبدیلی دانست زیرا با حفظ خواص محصولات، موجب بالا رفتن کیفیت و ارزش افزوده آنها میشود و با ایجاد اشتغال از مهاجرت بیرویه روستانشینان جلوگیری میکند.
همانطور که پیشتر بدان اشاره کردیم کشورمان دارای تنوع اقلیمی و مساحتی عظیم و همچنین نیروی کار آماده و فعال است که این امر موجب شده بیشترین تولید در بخش کشاورزی و باغی در غرب کشور و در استانهایی مانند کردستان، قزوین، آذربایجانها، کرمانشاه و همدان صورت بگیرد؛ در این میان استان همدان یکی از قطبهای کشاورزی کشور محسوب میشود که ۴.۴ درصد از تولیدات بخش کشاورزی کشور را به خود اختصاص داده است.
بر اساس آمار بخش کشاورزی؛ استان همدان دارای ۱۱۷ هزار بهره بردار، ۶۹۲ هزار هکتار سطح زیر کشت محصولات زراعی و باغی (۶۱۹ هزار هکتار زراعی و ۷۷.۵ هزار هکتار باغی) با تولید سالانه قریب به ۴.۹ میلیون تن انواع محصولات کشاورزی است و سالانه در حدود ۴۰۶ هزار تن انگور، ۵۴ هزار تن گردو، ۹۲۰ هزار تن سیب زمینی، ۵۰ هزار تن سیر، ۳۴۰ هزار تن جو و ۱۵ هزار تن گیاهان دارویی تولید میکند.
بخش کشاورزی استان همدان ۴.۵ درصد از تولیدات و ۳.۴ درصد از ارزش افزوده بخش کشاورزی کشور را به خود اختصاص داده که تمامی این اعداد و ارقام بیانگر جایگاه مهم همدان در تولید محصولات اساسی زراعی، باغی و دام و طیور در سطح کشور است.
حال با توجه به ظرفیت بالای استان همدان در تولید محصولاتی چون گردو، آلو، زردآلو، انگور، سیر و سیبزمینی که ۲۵ درصد از نیاز کشور را تا مین میکند، وجود صنایع تبدیلی بیشتری در این استان ضرورت دارد چراکه در استان همدان با این همه توانمندی تولید محصول کشاورزی تنها ۳۱۲ واحد صنایع تبدیلی وجود دارد که در صورت افزایش شمار این واحدها علاوه بر اشتغالزایی و خودکفایی، جلوگیری از هدر رفت محصولات را شاهد خواهیم بود.
در پایان آنچه باید گفت اینکه که با توجه به میزان بالای ضایعات محصولات کشاورزی و همچنین ناکافی بودن صنایع تبدیلی باید تدبیری برای جلوگیری از هدر رفت محصولات کشاورزی اندیشیده شود چراکه پتانسیل رشد و توسعه این بخش بسیار بالاست و نباید این ظرفیتها را نادیده گرفت.
نظر شما