وحید بلالی؛ بازار: صبح امروز خبری از رئیس سازمان خصوصی سازی مبنی بر کنسل شدن عرضه دارا دوم در ابتدای شهریور ماه منتشر شد که پس از آن نمادهای پالایشی به سرعت ریزش عجیبی را تجربه کردند، بعد از ساعتی از انتشار این مصاحبه سازمان خصوصی سازی در این رابطه اطلاعیه صادر کرده و تشریح کرد: «بر اساس اعلام قبلی سازمان خصوصی سازی قرار بود سهام دولت در چهار پالایشگاه در قالب دومین صندوق سرمایه گذاری قابل معامله (ETF) عرضه شود لیکن با توجه به عدم اقدام وزارت نفت در تاسیس صندوق مذکور، هیات واگذاری در آخرین جلسه خود و با توجه عرضه قبلی سهام شرکت پالایش نفت تبریز، عرضه باقی مانده بلوک سهام متعلق به دولت در سه شرکت پالایش نفت بندرعباس، تهران، و اصفهان را نیز مصوب کرد. لذا بر همین اساس آگهی عرضه عمده و بلوکی سهام این شرکت ها هفته گذشته منتشر شده که پس از هماهنگی با بورس تاریخ دقیق عرضه آن در بازار سرمایه مشخص خواهد شد.»
با تائید این خبر ریزش پالایشی ها در معاملات امروز استمرار یافت، ریزش یا صعود یک نماد موضوع این یادداشت نیست، زیرا هر زمان ممکن است یک نماد حالت صعودی یا نزولی بگیرد، مشکل اینجاست که بازار بورس ایران از بازار شفاف و قابل تحلیل در سال ۹۸ به بازار غیرشفاف و رانتی تبدیل شده که بیش از هر چیز رانت و خبر در آن تعیین کننده است.
خبرهای افزایش سرمایه، خبرهای قرار گرفتن یک نماد در صندوق دارا دوم یا سوم و احتمالا خبرهایی که این هفته درباره اوراق سلف نفتی منتشر خواهد شد به یک باره مسیر بازار را عوض کرده و به راحتی نمادها را از صف خرید به فروش یا بالعکس می برد.
خبرها در تمام دنیا بر بورس ها تاثیر می گذارند اما هیچ کجا به اندازه ایران بورس تابع اخبار نیست، سازمان بورس با قوانین دست و پاگیری که برای بورس ایجاد کرده و این قوانین همچنان ادامه دارد بازار را کاملا از تحلیل خارج کرده و دست افراد ذی نفع و حقوقی هایی که اخبار بیشتری از مردم دارند را برای سوددهی بسیار بیشتر از بازار باز کرده است، ایجاد دامنه نوسان، محدودیت در حجم مبنا و ایجاد پدیده صف های سنگین خرید یا فروش باعث شده بورس ایران تبدیل به بورسی رانتی و خبری شود.
از زمانی که دولت محترم به این بازار توجه ویژه ای نیز کرده این رانت ها بسیار بیشتر از گذشته شده است، تصمیمات دولت به صورت روزانه تغییر پیدا کرده و هر زمان که این تصمیمات مثبت باشد بازار مثبت و هر زمان منفی باشد بازار منفی است، بازار بورس ایران کاملا از این نظر دستوری شده و دولت می تواند تنها با یک خبر عرضه دارا دوم و یا لغو عرضه، سرنوشت بازار را تغییر دهد.
در تمام دنیا از ابزاری برای کنترل بازار بورس استفاده شده اما این ابزار نمی توانند به سرعت نتیجه را تغییر دهد و سهم ها همان راهی که باید بروند را می روند، اما متاسفانه در بازار ایران از ابتدای سال تاکنون توجه دولت به چند نماد دولتی بوده و بازار به دو شکل ملتی و دولتی تغییر کرده و بسیاری از نمادهای کوچک و متوسط که دولت در آنها سهمی نداشته نتوانستند رشد خاصی را به خود ببینند و از آن طرف نمادهای دولتی با شارژ دولت به سرعت پرتقاضا شده اند.
بحث بر سر سهام دولتی یا ملتی نیست زیرا نگارنده اعتقاد دارد سهام بزرگ امسال باید رشد خوبی می کردند اما این عامل نباید باعث رشد نکردن سهام کوچک شده و مسیر بازار تغییر پیدا کند.
دخالت مستقیم دولت در بورس بسیار ناپسند بوده و باعث تبعات سنگین رکود در بازار سرمایه در آینده نزدیک خواهد شد، دولت باید اجازه دهد بازار روند عادی خود را رفته و با انتشار اخبار مختلف سرنوشت آن را تغییر ندهد.
نظر شما